ولایتی:
استقلال طلبی انقلاب اسلامی ریشهای به قدمت تاریخ ایران دارد
ولایتی گفت: مردم ایران هیچ گاه، از ابتدای تاریخ ایران تاکنون، سلطۀ بیگانه را قبول نکرده اند و همواره، در مقابل بیگانگان ایستاده اند. از آنجا که نتیجۀ محتوم مقابله با سلطۀ بیگانه «استقلال» است، مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی ایران هم استقلال بود؛ انقلابی که با رهبری توانمند امام (ره) و با استفاده از تجربۀ نهضت تنباکو و ملی شدن صنعت نفت و با خیزشِ عمومیِ مردمی که به استقال خود ایمان داشتند و سلطۀ بیگانه را نمی پذیرفتند به نتیجه رسید.
به گزارش ایلنا، علی اکبر ولایتی در ویژه برنامۀ دهۀ فجر از مجموعه برنامۀ «ایران»، اظهار داشت: «انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب بدون سابقه و غیرمنتظره نبود. مردم ایران هیچ گاه، از ابتدای تاریخ ایران تاکنون، سلطۀ بیگانه را قبول نکرده اند و همواره، در مقابل بیگانگان ایستاده اند. از آنجا که نتیجۀ محتوم مقابله با سلطۀ بیگانه «استقلال» است، مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی ایران هم استقلال بود؛ انقلابی که با رهبری توانمند امام (ره) و با استفاده از تجربۀ نهضت تنباکو و ملی شدن صنعت نفت و با خیزشِ عمومیِ مردمی که به استقال خود ایمان داشتند و سلطۀ بیگانه را نمی پذیرفتند به نتیجه رسید. پس استقلال روح حاکم بر انقلاب اسلامی ایران بود و این ریشه ای دارد به قدمت تاریخ ایران».
ولایتی در پاسخ به پرسش یکی از کارشناسان برنامه در ارتباط با تبلیغ «باستانگراییِ آریاییگرا» در دوران پهلوی پاسخ داد: «بخش مهم و پربار تاریخ فرهنگی ایران بخش اسلامیِ آن است. مگر مردم ایران به زور اسلام را قبول کردند که بتوان دورۀ اسلامی را از تاریخ این کشور محو کرد؟ اگر مردم اسلام را به زور قبول کرده بودند در آن زمانی که دیگر مرکزیت خلافت اسلامی زوری نداشت، باید برمی گشتند به فرهنگ و آئین زردشتی. دین غالبِ مردم ایران پیش از اسلام زردشتی بود و دین زردشتی هم یکی از ادیان الهی بود که مورد قبول پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) و ائمه (علیهم السلام) بود؛ چنان که زردشتیان ایران، پس از اسلام بر دین خود بودند و جزیه می دادند، اما پیامبر اکرم (ص) از مشرکینِ مکه جزیه را نپذیرفت. پس دین قدیم مردم ایران دین توحیدی بود؛ فلذا بعد از اسلام، معاملۀ اهل کتاب با ایشان می شد. حتی زردشتیان، بسیاری از آثار خود را در دوران اسلامی نوشتند یا بازنویسی کردند. مکتوب ساختن اوستا، و بازنویسی بخش بزرگی از متون پهلوی ازجمله دینکرد در دورۀ اسلامی انجام شده است یعنی زردشتیان در دورۀ اسلامی آن قدر آزادی داشتند که کتاب های مذهبی خود را بازنویسی، تفسیر و حاشیه نویسی کنند.
وی افزود: این را بگذارید در کنار این که بر آن دسته از ایرانیان که مسلمان شده بودند جهاد واجب بود؛ با این همه بیشترِ ایرانیان مسلمان شدند. چراکه این مردم در زمان ساسانیان هم، از صورت انحرافی آئین زردشت که از سوی برخی موبدان تبلیغ می شد آزرده خاطر بودند. زمانی که مانی دین خود را علنی کرد، کثیری از مردم ایران به دین او درآمدند، که حتی گفته می شود شاپور اول هم در آن میان بود. موقعی که مزدک دین خود را آشکار کرد، حتی قباد، پدر انوشیروان، و ده ها هزار نفر دیگر به آئین او گرویدند.
در همان زمان، عده ای از مردم غرب ایران مسیحی شده بودند. عدۀ زیادی هم به مذهب بودا درآمده بودند؛ چنان که بزرگ ترین مجسۀ بودا در بامیان بلخ بود که در روزگار ما، توسط طالبان منفجر شد. پس، اقبال مردم به دین جدیدی که وعدۀ عدالت می دهد کاملاً عادی و طبیعی بود. مردم ایران مجبور نبودند که مسلمان شوند، اما شدند و پرچم اسلام را در دست گرفتند و در سراسر شرق آسیا، اعم از شبه قارۀ هند، چین، آسیای جنوب شرقی، و آسیای مرکزی مروّجین اسلام ایرانیها بودند. همین مردم به محض اینکه دیدند بنی امیه اسلام را باژگونه معرفی می کنند و همان جاهلیت عربِ پیش از اسلام را لباس اسلام پوشانده اند در مقابل بنی امیه ایستادند و آن را سرنگون کردند.
ولایتی ادامه داد: اگر مردم ایران می خواستند به زردشتی گری بازگردند موقعی که بنی امیه را سرنگون کردند به دنبال حکومت اهل بیت (علیهم السلام) نبودند که بنی عباس متقلبانه خود را از اهل بیت (علیهم السلام) معرفی کنند و حاکم شوند. مردم ایران می توانستند به مذهب زردشتی برگردند و یکی از بازماندگان خاندان ساسانی و یا امرای منسوب به ایشان را حاکم کنند. بعدها هم که بنی عباس باز به تدبیر ایرانیان (تدبیر خواجه نصیرالدین طوسی و به دست هولاکوخان) سرنگون شدند ایرانیان باز به دین و آئین کهن بازنگشتند. پس مردم ایران با اعتقاد و عقیدۀ باطنی اسلام را پذیرفتند و پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) در جهان اسلام شدند. کنار گذاشتن اسلام از تاریخ ایران، کنار گذاشتن بخش بزرگی از تاریخ افتخارات فرهنگ و تمدن ایرانی است».