ایلنا گزارش میدهد؛
سرنوشت نامعلوم گزارشهای پلاسکو
شاید هیچ کس بهتر از محمد حقانی که در زمان حادثه پلاسکو عضو شورای شهر تهران و کمیته فنی بررسی حادثه پلاسکو بود، شرایط را تشریح نمیکند: «همه در انتها از هم تشکر کردند و روی هم را بوسیدند و این جوانان آتشنشان و چندی از شهروندان بودند که در آتش سوختند.»
پس از آنکه پلاسکوی ۵۴ ساله در برابر دوربینها و بهت یک ملت فروریخت، بار دیگر زنگ خطر مدیریت ضعیف بحران در کشور به صدا درآمد. پلاسکو فرو ریخت و امروز که تلخی ماجرا کمکم از خاطرهها میرود، فقط تبدیل به یک مثال شده است و وقتی از ناایمنی صحبت میشود، اعلام میکنند؛ فلان ساختمان شرایطی همچون پلاسکو دارد.
بیش از۳۰ گزارش از سوی هر نهاد و سازمانی که به نوعی به حادثه مربوط بود، تهیه شد. تصاویر تکاندهنده از آتشِنشانان و ریزش ساختمان حساسیت مسئله را بیشتر کرد و شخص رئیسجمهور هیئتی شامل ده نفر از اساتید برجسته را مامور کرد، هر چه سریعتر گزارشی از علت حادثه و مقصران تهیه و به مردم و دولت ارائه دهند.
در این میان جای سوال دارد، آیا انبوه گزارشاتی که توسط شورای شهر، مجلس، مجمع تشخیص مصلحت، وزارت کشور، کمیته ملی پلاسکو و... تهیه شد؛ توانست پاسخ افکار عمومی را بدهد و از حوادث این چنین جلوگیری کند؟ به گفته داوری (مدیرعامل جدید سازمان آتش نشانی) به ۲۴۳ ساختمان که شرایطی مانند ساختمان پلاسکو دارند، اخطار داده شده است، اما مگر نه اینکه به پلاسکو هم اخطار داده بودند؟
وقتی یک سال بعد از حادثه سراغ غلامرضا حیدری، نماینده مردم تهران و عضو کمیته ویژه مجمع نمایندگان تهران رفتیم تا بپرسیم نتیجه این همه گزارش درباره حادثه پلاسکو و بحث ایمنی ساختمانهای ناایمن و خلائهای قانونی در این باره چه شد، گفت: «مدام دور خود چرخ میزنیم.»
گزارشات پلاسکو نتیجهای نداشت
اقبال شاکری، عضو شورای چهارم شهر تهران که در آن زمان عضو کمیته فنی شورا برای بررسی پلاسکو بود نیز همین نظر را دارد و میگوید: «هر کس با استناد به وظایف خود در این مساله ورود کرد، کمیسیون عمران مجلس، قوه قضائیه و وزارت کشور، اما به نظر میرسد پس از آن همه گزارش همه چیز به یک سکوت و خموشی انجامید و اجازه دادند گزارشات در قفسهها خاک بخورد.»
جالب است که همه این گزارشها درباره علل حادثه تقریبا به یک نتیجه ثابت رسیدند و شورای شهر، بعد از یک سال بدون آنکه هیچ مصوبهای اثرگذاری در زمینه ایمنی ساختمانها داشته باشد به تازگی مصوب کرده است، کمیتهای تشکیل شود تا این همه گزارش را جمع بندی کند. یک کمیته جدید با مشاوران و هزینهای جدید که هدفش فقط جمع بندی گزارشات قبلی است!
پیشگیری از حادثه فقط همت و وجدان بامسئولیت میخواهد
از نظر شاکری مشکل این است که نه فقط شهرداری بلکه هیچ دستگاه اجرایی دیگری هم کار خود را در مدیریت بحران انجام نمیدهد. او به حادثه دیگری که هیچ تکانی به سیستم اجرایی به قول خودش خموش نداد، اشاره و میافزاید: «نمونهاش انفجار گاز در شهران بود. آیا بعد از انفجار همه جا به شیر قطع اتومات گاز مجهز شد؟ آیا نقشههای شبکه آب، برق و گاز در دسترس ساختمانسازان قرار داده شد؟ اینها اقداماتی است که نیاز به بودجه آنچنانی هم ندارد. فقط همت و وجدان بامسئولیت میخواهد. باید رصدخانهای در شهرداری تاسیس شده و همه اطلاعات در آنجا جمع شود تا هر کس هر اطلاعاتی میخواهد از آنجا بگیرد، اما همه اطلاعات خود را قفل کردهاند.
حیدری، نماینده مجلس هم پلاسکو را نمونه کوچکی از این دور خود چرخیدنها در بحث مدیریت بحران میداند و میگوید: «مگر نه اینکه بیش از هفتاد سال است با خطر زلزله روبرو هستیم، پس چرا هنوز در زمینه مقابله با زلزله پیشرفت چندانی نکردهایم.»
از نتایج گزارشات در مدیریت بحران که عبور کنیم، نوبت به ابهامات پرونده میرسد. ابهامات و سوالاتی که مستقیم پاسخ داده نشد و در ذهن افکار عمومی بیجواب ماند. چرا آتش نشانان به موقع بیرون نیامدند، چرا مجهز نبودند؟ چرا بودجه آتشنشانی تخصیص نیافت؟ و هزار چرای دیگر.... چرا هیچ کس از کار بر کنار نشد و به خاطر ضعف مدیریتی پاسخگوی افکار عمومی نبود.
مبالغ هنگفتی برای گزارشهای بینتیجه پلاسکو صرف شد
شهردار تهران در صحن شورای شهر تهران خود را نوکر مردم خواند، اما وقتی از او پرسیدند، چرا بودجه آتشنشانی را به طور کامل تخصیص ندادی، هیچ دلیل قانع کنندهای نیاورد. حقانی، عضو شورای چهارم معتقد است؛ «در آن زمان مطلقا به ابهامات موجود پاسخ داده نشد، در حالی که مبالغ هنگفتی برای تهیه گزارش مصرف شد.»
با این حال فرجالله رجبی، عضو کمیته ویژه ملی پلاسکو میگوید: «در آن زمان همه چیز در گزارش مطرح شد. شاید همین جوابهای دوگانه است که پرونده پلاسکو را مبهم میکند.»
البته گزارش کمیته ویژه ملی پلاسکو تمام و کمال در اختیار عموم قرار نگرفت و مطلبی تقریبا ۱۰۰ صفحهای از کل گزارش منتشر شد، درحالی که به گفته رجبی بخشهایی از گزارش دارای پیوستهای بعضا ۷۰۰ صفحهای بود، البته این عضو کمیته ملی پلاسکو علت عدم انتشار را فنی و تخصصی بودن مطالب عنوان کرد.
در حادثه پلاسکو سه مقصر اصلی به ترتیب شهرداری، مالک (بنیاد مستعضفان) و وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی معرفی شدند، اما آنچه بیش از همه به تلخی حادثه افزود؛ مدیریت غیرحرفهای فرماندهان آتشنشانی و نبود تجهیزات کافی بود. در حقیقت وجه اشتراک همه گزارشها، ضعف فرماندهی، آموزش و امکانات در آتش نشانی بود. گفته میشود؛ همان زمان یکی از فرماندهان اخراج شد، اما هیچ کس این خبر را تایید نمیکند و مدیرعامل سازمان آتش نشانی هم یک ماه و اندی بعد از آمدن شهردار جدید تغییر کرد. با این حال آنچه مثل بغض در گلوی افکار عمومی و قربانیان حادثه باقی ماند، مشخص نشدن مقصر است.
نمیتوان مقصران حادثه پلاسکو را مشخص کرد
رجبی، عضو هیئت ویژه کمیته ملی پلاسکو معتقد است از آنجایی که زیرساختها و قوانین مشخص نیست، نمیتوان مقصر مشخص کرد.
او میگوید: «ما در گزارش شاید یک مقصر مشخص نکردیم، اما در مورد نحوه بهینه انجام مسئولیت صحبت شد. همه سازمانها باید به یک نحوی وظایف خود را به صورت کامل انجام دهند، هنوز هم اعتقاد دارم، زمانی باید به دنبال مقصر گشت که تمام زیرساختها، قوانین، مقررات و فرآیندها کامل باشد، اما وقتی فرآیندها تعریف نشده و زیرساختها آماده نیست به خصوص زمانی که مسئولیتها با هم همپوشانی دارد و مرز مسئولیتها مشخص نبوده و مبهم است، در این شرایط چگونه میتوان مقصر را شناسایی کرد؟»
شعار اصلی کمیته ملی برای تهیه گزارش این بود که پلاسکو را فراموش نکنیم، شاید اسم پلاسکو فراموش نشده باشد، اما چرایی فرویختتش فراموش شد.
شاکری معتقد است که بیتفاوتی مالک و بهرهبرداران، بلاتکلیفی شهرداری و بیحالی وزارت راه و شهرسازی و وزارت کار سه عاملی بود که باعث شد این اتفاق رخ دهد، در صورتی که آتشنشانی به همه این سازمانها هشدار داده بود و به همه رونوشت را فرستاده بود.
با این حال شاید هیچ کس بهتر از محمد حقانی که در زمان حادثه عضو شورای شهر تهران و کمیته فنی بررسی حادثه پلاسکو بود، شرایط را تشریح نمیکند: «همه در انتها از هم تشکر کردند و روی هم را بوسیدند و این جوانان آتشنشان و چندی از شهروندان بودند که در آتش سوختند.»
گزارش: فرانک جواهری