رییس ایستگاه یک آتشنشانی حسنآباد در گفتوگو با ایلنا:
دستور تخلیه پلاسکو، زمان ریزش صادر شد
رییس ایستگاه یک آتشنشانی حسنآباد میگوید: «حادثه پلاسکو آخرین حادثهای نیست که برای نیروهای آتشنشانی اتفاق میافتد و باز هم در حوادث مختلف ممکن است، ما نیرویی را از دست بدهیم و شهید شود. مواجهه با خطر جزئی از شغل ماست. ما فقط میخواهیم اگر حادثهای پیش آمد به شدت پلاسکو نباشد.»
ایستگاه یک آتشنشانی، بچههایش به شجاعت معروفند. میگویند؛ اگر در عملیاتی ایستگاه یک باشد، حریق کامل مهار میشود. سیام دیماه سال ۹۵ که ساختمان پلاسکو آتش گرفت، نیروهای ایستگاه یک به فرماندهی اصغر آوانلو از اولین گروههایی بودند که برای اطفاء اعزام شدند و تا پایان عملیات و ریزش آوار در این حادثه تلخ حضور داشتند. از ایستگاه یک، سه آتشنشان در حادثه پلاسکو شهید شدند.
در آستانه سالگرد حادثه پلاسکو و شهادت آتشنشانان با اصغر آوانلو، رییس ایستگاه یک آتشنشانی شهید اصغری (حسنآباد) درباره روز حادثه و چگونگی انجام عملیات اطفاء حریق در ساختمان پلاسکو گفتوگو کردیم که متن آن در پی میآید:
یکسال از حادثه پلاسکو گذشت، در حالی که روایتهای متفاوتی از وقوع این حادثه بیان شد، شما به عنوان یکی از اولین گروههای آتشنشانی که در محل حاضر شدید، ماجرا را چگونه توصیف میکنید؟
حدود ساعت ۹ صبح بود و در حال خوردن صبحانه بودیم که بیسیم، مشاهده دود در طبقه دهم ساختمان پلاسکو را اعلام کرد. هر سه تیم حریق، امداد و نجات و پشتیبانی به محل اعزام و خودم نیز به همراه آنها به ساختمان پلاسکو رفتم. در خیابان فردوسی دودی از طبقه دهم ساختمان پلاسکو مشاهده میشد. ما به همراه دو ایستگاه ۱۱۵ و ۴۶ به ساختمان رسیدیم. ایستگاه ۱۱۵ به اصطلاح مشغول لولهکشی شد و ما به همراه تیم اطفاء از پلههای ساختمان با تجهیزات بالا رفتیم. در طبقه دهم از پاگرد که وارد راهرو شدیم، دود زیادی فضا را پرکرده بود، این دود به قدری غلیظ بود که وقتی دستت را دراز میکردی، انگشتان دستت را نمیدیدی.
در همین دود آتشنشانان در حال کار بودند و رگههای دود مشخص بود؛ مقداری که آتش اطفاء شد، سعی کردیم چند پنجره را باز کنیم تا بتوانیم ببینیم چه کاری انجام میدهیم. مقداری که دود تهویه شد حدود ۴ مغازه در سمت چپ طبقه دهم طعمه حریق شده و بچهها مشغول اطفاء بودند. نزدیک سه تیم مشغول آبزنی بودند. همزمان نیروهای کمکی آمدند و به آنها گفتیم در طبقه نهم بنشینند تا به ترتیب از آنها استفاده کنیم.
کمی درباره شرایطی که در آن طبقه وجود داشت، توضیح دهید؟
۴ مغازه در طبقه دهم به طور کامل شعلهور بود. راه بسیار باریک و در راهروها نیز عدلهای پوشاک را چیده بودند و نیروها به سختی بالا میآمدند. اطفا بسیار سخت بود و دود بسیار زیاد در طبقه دهم وجود داشت. سه تیم دو نفره مشغول اطفاء شدند. مبارزه با حریق ادامه داشت. بعد از یکساعت شعلهزنیها به پایان رسید و مشغول تخلیه دود شدیم.
تخلیه دود انجام شد و فضا تقریبا باز شده بود و ما میتوانستیم مقابلمان را ببینیم، اما باز هم دود در ساختمان در حال گسترش بود. به دنبال دود و شعله بودیم، از همینرو برخی از بچهها را به طبقات بالایی فرستادیم تا دود و شعله را ردیابی کنند. نیروها هم به دنبال دود از راهپلهها بالا رفتند که با یک در آهنی قفل که روی پلهها نصب شده بود، مواجه شدند.
بچهها به هر سختی بود با فقلبُر و فرز قفل درب آهنی را باز کردند، همزمان با این اتفاق اطفاء طبقه ده انجام شده و تخلیه دود نیز تقریبا صورت گرفته بود. آسانسور نیز تا طبقه دهم ادامه داشت، ظاهرا طبقات بالایی در اختیار مالک خصوصی بود و برای همین ورودی آنجا را قفل زده بود.
بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
من به بیماری فشار خون اضطرابی مبتلا هستم و در این لحظه قدرت حرکت از من گرفته شده بود. با توجه به اینکه آتش خاموش شده و اطفاء به طور کامل در طبقه ۱۰ انجام شده و نیروها مشغول لکهگیری بودند، بنا به دستور مقام ارشد از ساختمان خارج شدم، در هنگام خروج شهید محسن روحانی را در راهپلهها دیدم که نشسته بود تا کمی خستگیاش را برطرف کند، به محسن گفتم بیا پایین بچهها هستند و دارند دود را ردزنی میکنند. محسن که در همه حریقها با غیرت کار میکرد با لهجه شمالیاش گفت؛ «اصغر آقا ۴ تا سیلندر عوض کردم؛ بذار یکی دیگه هم عوض کنم، میام پایین.»
کسانی که آتشنشان هستند، میدانند که تعویض یک سلیندر چقدر دشوار است. پایین آمدم. دود بسیار کمی از ساختمان دیده میشد، من در حالی که به بیمارستان پارس منتقل میشدم؛ از طریق بیسیم متوجه شدم ساختمان فروریخته است. با شنیدن این خبر دوباره به پلاسکو برگشتم. وقتی به محل رسیدم؛ آتشنشانان زیادی را آنجا دیدم و گفتند؛ تعداد زیادی از بچهها زیر آوار ماندند.
آیا احتمال ریزش ساختمان را میدادید و حریق به گونهای بود که این احتمال را دهید؟
در تاریخ آتشنشانی تهران، ایران و حتی منطقه هیچ حادثهای مانند پلاسکو ندیده و نشنیده بودم. تنها حادثه مشابه در سال ۱۹۷۵ میلادی در سائوپائولو اتفاق افتاده بود، البته آن هم ریزش نبود، بلکه آتشسوزی بود. ما باید ریزش پلاسکو را باید مد نظر قرار میدادیم، اما متاسفانه احتمال ریزش آن را بسیار کم تلقی کردیم. ما آتشسوزی زیر سقف کاذب را اطفاء کرده بودیم و به دنبال حریقهای پنهان بودیم که متاسفانه حریقهای پنهان مقاومت ساختمان را کاهش داده بود و باعث این حادثه شد.
چه زمانی دستور تخلیه داده شده بود؟
زمانی که ریزش اول صورت گرفت، دستور تخلیه داده شده بود و نیروها یکی یکی بیرون میآمدند. ما نیز در حال نظم دادن به نیروها بودیم که ناگهان دیدیم یکی یکی طبقات فروریختند.
در گزارش ملی پلاسکو، عملیات اطفاء را تهاجمی دانسته و بعد تدافعی، در حالی که در اطفاء ساختمانهای بزرگ برعکس این عمل میشود، نظر شما در این باره چیست؟
تهاجمی یعنی ورود به تصرف و تدافعی یعنی اطفاء از بیرون تصرف. زمانی که ما به پلاسکو رسیدیم؛ دیدیم از یکی از طبقات دود مشاهده میشد و خبری از شعله نبود، لذا برای یافتن دود وارد ساختمان شدیم به محض ورود به ساختمان آنچه را که بیان کردم، دیدیم و مشخص شد؛ چهار مغازه آتش گرفتهاند. در آن لحظه دیگر از بیرون عمل کردن توجیهی ندارد و باید از داخل، تهاجمی عمل میکردیم. حریقهای پنهان که در سقف وجود داشت و ریزشهایی که صورت گرفته بود، باعث شد از حالت تهاجمی خارج شده و نیروهایمان را تخلیه کنیم و از بیرون کار تدافعی اطفاء را انجام دهیم.
گفته میشد؛ در زمان وقوع حادثه آمار دقیقی از آتشنشانان در زیر آوار وجود نداشت، این موضوع را تایید میکنید؟
این موضوع در رابطه با نیروهای آتشنشانی نبود، بلکه در رابطه با افرادی بود که در ساختمان حاضر بودند. آمار نیروهای آتشنشانی تا شب همان روز حادثه مشخص شد و ما میدانستیم، چه تعداد نیروی آتشنشانی در زیر آوار گرفتار بودند، اما درباره سایرین نه برای ما و نه برای هیچ ارگان و سازمان دیگری مشخص نبود که چه تعداد در داخل ساختمان بودند.
تا جایی که به یاد میآورم تا شب همان روز تعداد ۱۶ نفر از نیروهای آتشنشانی که یکی از آنها شهید میرزا خانی بود که در همان دقایق اولیه شهید شد، مشخص بود. زمانی که ما برای اطفاء وارد ساختمان شده بودیم یک سری از اهالی پلاسکو در ساختمان بودند که برخی به هشدارهای ما توجه کرده و خارج میشدند، اما برخی همچنان بدون توجه در ساختمان مانده بودند.
ساختمان پلاسکو در گذشته باز هم دچار حریق شده بود؟
بله، چندین بار در گذشته دچار حریق شده بود. زمانی که در همین ایستگاه فرمانده بودم، چندین بار برای اطفاء به این ساختمان رفته بودیم و این موضوع برای اهالی کسبه عادی شده بود و میگفتند؛ چیزی نیست و مانند دفعه پیش بازهم برمیگردید.
شهردار سابق گفته بود که آتشنشانان در زمان کمتر از ۲.۵ دقیقه به محل حادثه رسیده بود، در حالی که وزیر کشور اعلام کرده بود؛ آتشنشانان به پلاسکو رفتند، اما به دلیل کمبود امکانات به ایستگاه بازگشته و دوباره ۱۵ دقیقه بعد به محل حادثه برگشتند، در نهایت هم مشخص نشد؛ کدام یک از این اظهارات دقیق است. نظر شما در این باره چیست؟
وقتی به محل حادثه رسیدیم، پس از اینکه مقداری از اطفاء انجام شده بود به نیروهای کمکی که آمده بودند گفتیم در طبقه هشتم منتظر بمانند. در این طبقه ما دپوی نیرو داشتیم و از نظر تجهیزات و نیرو مشکلی برای اطفاء این آتش نداشتیم. کار اطفاء هم انجام شده بود و به دنبال حریقهای پنهان در سقفهای کاذب بودیم که به واسطه اینکه حریق از ساعتی قبل در سقف کاذب شروع شده و باعث شده بود، ستونها استحکام و ایستایی خود را از دست بدهند زمان را از دست دادیم و در نهایت ساختمان ریزش کرد و تعدادی از نیروهای ما زیر آوار ماندند.
منظور شما این است که دستور تخلیه نیروها با تعلل و تاخیر صادر نشده بود، اصولا چه زمانی دستور تخلیه به نیروها از سوی فرمانده در عملیاتها داده میشود؟
آمریکا هم از نظر تجهیزات و هم از نظر اطلاعات و عملیات از ما بسیار پیشرفتهتر هستند، اما در حادثه برجهای دوقلو بیش از ۳۰۰ نفر جان خود را از دست دادند. یعنی آنها آنالیزور ساختمان ندارند؟ آنها تیمهای مختلف و سرتیمهای مختلف دارند که لحظه به لحظه حریق را برای آنها توضیح میدهد، اما در همه حوادث یک سری مسائل است که اتفاق میافتد و ما قدرت جلوگیری از آن را نداریم. مضاف بر اینکه برای حادثهای مانند ساختمان پلاسکو باید نیروهای مختلف را با تجهیزات متفاوت به طبقات مختلف میفرستادیم به طور مثال باید چند تیم سه نفره با چنگک سقفهای کاذب را بررسی میکردند تا اگر آتشی پنهان مانده اطفاء کنند، این مسئله مستلزم این است که نیرو وارد ساختمان شود.
همانطور که گفتم متاسفانه به دلیل آتش پنهانی که وجود داشت؛ ریزش ساختمان و از بین رفتن راهپلهها یک سری نتوانستند خارج شوند. ما سابقه چنین حادثهای را نداشتیم، اما امروز از این حادثه درسهای بسیاری گرفتیم.
حادثه پلاسکو آخرین حادثهای نیست که برای نیروهای آتشنشانی اتفاق میافتد و باز هم در حوادث مختلف ممکن است، ما نیرویی را از دست بدهیم و شهید شود. مواجهه با خطر جزئی از شغل ماست. ما فقط میخواهیم اگر حادثهای پیش آمد به شدت پلاسکو نباشد.
بعد از حادثه پلاسکو وضعیت بودجه آتشنشانی به چه صورتی است؟
رضا زحمتکش یکی از فرماندهان آتشنشانی با اشاره به یکی از خاطراتش میگفت، روزی یک ایرانی که در کشور فنلاند آتشنشان بود، درباره تجهیزات ما گفته بود؛ تصور نمیکردم ایران تجهیزات نسبتا به روزی داشته باشد. در این یکسال بعد از حادثه پلاسکو ما درخصوص تجهیزات هر در خواستی داشتیم، مهیا شده است. همچنین باید این را مد نظر داشت که هر چیزی قرار است به دست ما برسد با چند واسطه انجام میشود، البته سازمان ما در تلاش است همینطور که به روز بوده همچنان به روز باشد.
شما معتقدید در اطفاء ساختمان پلاسکو با کمبود تجهیزات مواجه نبودید؟
همانطور که گفتم ما در طبقه هشتم پلاسکو دپوی تجهیزات و نیرو داشتیم و مشکلی از بابت کمبود تجهیزات نداشتیم. به دلیل موقعیت نامناسب مکان نمیتوانستیم از ضلعهای دیگر ساختمان در خیابان استفاده کنیم و این ما را با مشکل اساسی مواجه کرده بود.
یعنی ما در زمینه تجهیزات به روز هستیم و با کمبودی مواجه نیستیم؟
زمانی که میخواستیم بنزهای آتگو را از آلمان وارد کنیم از مدرس آلمانی که برای آموزش به ایران آمده بود، پرسیدیم، چرا ماشینآلات روز آلمان را به ما تحویل نمیدهید و ماشینهایی را به ما تحویل میدهید که برای ۵ سال پیش است. او پاسخ داد، برمبنای اقتصاد جهانی شما باید آتگو پنج سال پیش ما را سوار شوید و زیمباوه ماشینهای ۱۹۲۱ را که شما در حال حاضر سوار میشوید، استفاده کند. ما شاید تجهیزات به روز دنیا را نداشته باشیم، اما به گفته آقای قالیباف آن چیزی که نیاز است؛ شجاعت بچههای ماست.
چند ساختمان مانند پلاسکو در منطقه عملیاتی شما وجود دارد؟ آیا رویکرد مردم نسبت به ایمنی و همکاری با آتشنشانی بعد از حادثه پلاسکو تغییر کرده است؟
۵۱ ساختمان در این محدوده که برای ما بسیار اهمیت داشت را شناسایی و از آنها بازدید کردیم و دستورالعملهای لازم را به مالکان آنها دادهایم. حتی به ساختمان پلاسکو هم دستورالعمل داده بودیم و چندین بار درباره توجه به حریق تذکرهای لازم داده شده بود. خوشبختانه بعد از حادثه پلاسکو اقبال مردم به آتشنشان فوقالعاده شده و استقبال مردم نسبت به مسائل ایمنی نسبت به قبل از پلاسکو بهتر شده است، البته هنوز با نقطه مطلوب در زمینه ایمنی فاصله داریم.
چند تیم از ایستگاه شما در حادثه پلاسکو به این حادثه اعزام و چند نفر از نیروهای شما به شهادت رسیدند؟
در روز حادثه هر سه گروه نجات، حریق و پشتیبانی که شامل بیش از ۳۰ نفر میشد، از این ایستگاه اعزام شدند و ما سه نفر از نیروهایمانرا در این حادثه از دست دادیم. شهید محسن روحانی، شهید فریدون علیتبار و شهید محمد آقایی نیروهای بسیار شجاع ایستگاه یک بودند که در این حادثه شهید شدند.
حرف آخر؛
در این مدت درباره اینکه شهدای پلاسکو شهید خدمت هستند یا شهید ایثارگر مباحث مختلفی مطرح شده است، اما باید بگویم که ما چه شهید ایثارگر باشیم، چه نباشیم، همچنان کارمان را انجام میدهیم. اگر کسی نیروهای آتشنشانی را شهید ایثارگر تشخیص دهد، باز هم نمیتواند؛ گوشهای از زحمات نیروهای آتشنشانی را جبران نمیکند، البته اگر آتشنشانان جزو شهدای ایثارگر هم به حساب نیایند، نیروهای ما با همین شدت و قوت به کار خود ادامه خواهند داد، کمااینکه در طول این یکسال هم انجام دادند، چراکه ما فکر میکنیم آن چیزی که در یک حادثه میسوزد، برای منزل خودمان است و معتقدیم؛ همانطور که ما برای امرار معاشمان به سختی تلاش میکنیم و زندگیمان را میسازیم، مردم هم همین گونهاند، پس باید همان تلاشی را که برای نجات خانه و زندگی خود در یک حریق و حادثه داریم، برای مردم هم داشته باشیم.
گفتوگو: نجمه رحمتی