در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
منطقه ۲۲ نماد فرصتسوزی شهرداری تهران/ دریاچه چیتگر بازیچه سوداگران زمین
یک پژوهشگر شهری احداث دریاچه شهدای خلیج فارس (دریاچه چیتگر) در منطقه ۲۲ را نمونهای از طرحهای شکست خورده شهری در تهران عنوان کرد.
سولماز حسینیون، پژوهشگر و دکتری طراح شهری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا با بیان این مطلب گفت: در حقیقت طرحهای شهری در ایران جنبه رویاپردازانه دارند و شهرسازان اهمیت نمیدهند، طرحی که میکشند چه بلایی سر مردم میآورد، هر چند همین طرحهای معضلدار هم در عمل اجرا نمیشوند.
وی با اشاره به چشماندازی که برای دریاچه چیتگر تعریف شده است، تصریح کرد: تضاد میان چشماندازی که برای منطقه تعیین شده و آنچه در عمل شاهد بودیم به شدت زیاد است. در چشماندازی که در طرح جامع و طرح تفصیلی برای این منطقه تعیین شده است، قرار بود؛ منطقه 22 تبدیل به سبزترین و پایدارترین محدوده در شهر تهران شود، اما تمام اقدامات انجام شده با این چشمانداز دارای تناقض آشکار است.
این پژوهشگر شهری با اشاره به فرصتسوزیهای که شده است، گفت: با احداث چند مسیر دوچرخه و ارتباط دادنشان با پارک چیتگر این منطقه تبدیل به فضایی سبز و پایدار نمیشود. این منطقه کاملا خودرو محور است و تردد پیاده و دوچرخه در آن به سختی امکانپذیر است، از سوی دیگر دسترسی آن به وسایل حمل و نقل عمومی نیز بسیار کم بوده و شریانهای حیاتیاش همان اتوبان و بزرگراههاست.
دریاچه چیتگر بازیچه سوداگران زمین
حسینیون ایجاد دریاچه چیتگر را یک اقدام مداخلهای زیست محیطی دانست و تصریح کرد: از ساخت دریاچه چیتگر به عنوان یک مزیت و نقطه مثبت یاد میشود و معاملات ملکیها از آن به عنوان اهرمی برای افزایش قیمت استفاده میکنند، اما این دریاچه در حقیقت یک مداخله بزرگ زیست محیطی است که آثار آن در آینده نزدیک مشخص خواهد شد.
وی دریاچه چیتگر را ابزاری برای سوداگران زمین خواند و تصریح کرد: هر چه زمین یا واحدی به دریاچه نزدیکتر باشد گرانتر است و معاملات ملکیها برای بالا بردن قیمت از آن استفاده میکنند.
حسینیون ادامه داد: شهرداری تهران افتخار میکند که پرندههای مهاجر به کنار دریاچه میآیند، اما این هم نشان از نبود دید کلی در مدیریت شهری است، چراکه اصلا به تبعات زیست محیطی چنین مداخله گستردهای توجه نشده است و مطمئن باشید تاثیرات نامطلوب آن در آینده نزدیک مشخص میشود.
بسته شدن ورودی غربی تهران در صورت وقوع زلزله
وی منطقه 22 را موجب کاهش تابآوری و افزایش شکنندگی شهر تهران در برابر سوانح دانست و عنوان کرد: برای تاب آور کردن شهر در مقابل حوادثی چون زلزله باید در هنگام تهیه طرحها به ظرفیتهای شهر توجه شود. متاسفانه در منطقه 22 یک بارگذاری جمعیتی و ساختمانی خیلی سنگین انجام شده است، بدون آنکه ساز و کار، ظرفیت و زیرساختها با آن تطبیق داشته باشد. برای مثال در صورت زلزله، ورودی تهران بسته خواهد شد و از آنجایی که میزان فضای باز اصلا با فضای ساخته شده دارای تناسب نیست، در صورتی که ساختمانها سقوط کنند؛ روی هم افتاده و فضا را قفل میکنند و در نتیجه ورودی غربی تهران بسته خواهد شد.
وی ادامه داد: از سوی دیگر منطقه 22 ورودی و دروازه غربی پایتخت محسوب میشود، اما در طراحی به راحتی از کنار این نقش گذشتهاند، این در حالی است که ورودیهای تهران به عنوان پایتخت و مرکز سیاسی کشور دارای اهمیتی فوق العاده هستند.
حسینیون با اشاره به اینکه دیگر برای هر اقدامی دیر شده است، افزود: با طراحی سردری همچون سردر دانشگاه تهران نمیشود سر و ته قضیه را هم آورد و ورودی چنین کلان شهری را تعریف کرد، این درحالی است که در گذشته ورودی غربی تهران برج آزادی بود، بنایی با تشخص و معماری وزین که در حد تهران بود، اما الان با ساخت منطقه 22 تهران را تبدیل به شهری کردیم که نه تنها ورودی تعریف شدهای ندارد، بلکه دارای یک ورودی بسیار بیکیفیت، نامطلوب و معضلدار است.
بلندمرتبهسازیهای غیراصولی در اطراف دریاچه
این پژوهشگر شهری یکی دیگر از معضلات این منطقه را بلند مرتبهسازیهای غیر اصولی دانست و گفت: بلند مرتبهسازی انجام شده در وهله اول موجب کاهش دسترسی به نور و هوا شده است، از سوی دیگر وجود ساختمانهای بلندمرتبه و غیراصولی تونلهای هوا ایجاد کردند که مانع دوچرخه سورای و پیاده محوری شده که منطقه را بیش از پیش به سمت خودرومحوری میبرند.
حسینیون ادامه داد: ساختمانهای بلند مرتبه موجب تبدیل شدن خیابانها به تونل هوا شده و جریان طبیعی هوا را مختل کرده و زمانی که دمای هوا پایین است به کاهش کیفیت محیط زیست دامن میزنند. در حقیقت این ساخت و سازهای بی رویه موجب ایجاد مشکلاتی شده که در تضاد با چشم انداز موجود در طرحهای جامع و تفصیلی است.
وی در انتها معضلات موجود در منطقه را به علت نبود رویکرد همهجانبه در تهیه طرحهای شهری خواند و عنوان کرد: این نقص در اکثریت طرحهای شهری به چشم میخورد و یکی از علل اصلی آن نبود دیدگاه چند مقیاسی و همهجانبه در مقیاس کلان است. بدین معنا که در هنگام تهیه برنامه، به تاثیرات کلانی که طرح روی مجموعه شهری تهران خواهد گذاشت، توجهی نشده و بدون آیندهنگری اجرا میشوند.