ادامه هجمههای سیاسی وزیر بهداشت؛
این هفته: دوقطبی سازی!
مصطفی اصفیاء کارشناس ارشد تامین اجتماعی طی یادداشتی که برای ایلنا ارسال کرده به انتقاد از عملکرد وزیر بهداشت در دوقطبی سازی جامعه به "مخالف طرح تحول سلامت"و "موافق طرح تحول سلامت"پرداخته است.
متن این یادداشت به این شرح است:
وزیر محترم بهداشت در اواخر هفته گذشته روزهای پرکاری را برای رایزنی با صدا و سیما، برخی از مراجع معظم و بسیج پزشکان داشت و در تمامی این رویدادهای خودساخته،تیغه شمشیر خود را متوجه سازمان تأمیناجتماعی نمود و تلاش کرد تا با ایجادیک فضای دوقطبی ؛ جامعه، صاحبنظران و رسانه ها و بطور کلی نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجتماعی کشور را در دو دسته "مخالف طرح تحول سلامت"و "موافق طرح تحول سلامت"تعریف کند و منتقدین طرح تحول سلامت و یا بعبارتی منتقدین رویکردها و عملکردهای خود و معاونین خود را بعنوان مخالف سلامت مردم، مخالف ارکان نظام و مخالف دولت و حتی غیر انقلابی، غیر جبهه ای و غیر خط امامی قلمداد کند و پیشروی را تا آنجایی برد که حتی گفت:"این افراد در انقلاب و جنگ نبوده اند و امام را ندیده اند و ... " . البته پر واضح است که رزومه اجرایی ایشان مشخص است و کاملاً مشهود است که ایشان در ایام انقلاب و جنگ و تا قبل از دولت تدبیر و امید، چه مناصب و مسئولیتهایی داشتهاند.
فارغ از این موضوع، بایستی سوال کرد که قصد ایشان از دوقطبی سازی این فضا چیست؟ و مشخص نیست که هتک منتقدین دلسوز طرح تحول سلامت که به اصل تحول در کلیه شئون جامعه و نیز دولت تدبیر و امید اعتقاد داشته و دغدغه مردم و سلامت مردم را دارند ولیکن در ارتباط با رویکردهای اتخاذی ایشان و معاونین ایشان نقد و نظر کارشناسی دارند ؛با استفاده ابزاری ازبخشی از سرمایه های کشور در راستای تامین کدام اهداف صورت میپذیرد؟
قاعدتاً وزیر بهداشت مانند بقیه وزراء نسبت به اوضاع اقتصادی کشور آگاهی دارد، وضعیت منابع و مصارف دولت را می داند و قطعاً ایشان می داندکه سازمانهای بیمه گر اجتماعی امکان تأمین نقدینگی دارند یا ندارند؟ ولی مشخص نیست چرا طی این روزها که قرار است لایحه برنامه ششم توسعه در مجلس تصویب شود. ایشان این هجمه ها را به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمانهای بیمه گر اجتماعی بویژه سازمان تأمین اجتماعی بی محابا وارد می نماید؟
ایشان نیک می داند که منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی حساب و کتاب قانونی دارد و مثل وزارتخانه ایشان و دانشگاههای علوم پزشکی و سازمان غذا و دارو و ... هیأت امنایی نیست که از تمامی قوانین و مقررات و آئین نامه های مالی و معاملاتی و استخدامی و قانون محاسبات عمومی مستثنی باشد. می داند که ذخایر و سرمایه گذاری های سازمان تأمین اجتماعی از محل منابعی صورت گرفته که سهم درمان آن داده شده است و نمی توان ذخایر و اندوختههای چند نسل فعلی و آتی بیمه شده و مستمری بگیر را برای سلامت نسل حاضر بیمه شده هزینه نمود تا چه برسد برای طرح تحول سلامت غیر بیمه شده ها!
و باز می داند که سازمان تامین اجتماعی طی دو سال گذشته ازطریق استقراض و فروش سهام و اخیراً انتشار اوراق قرضه نسبت به تأمین مالی برای پرداخت به بیمارستانهای دانشگاهی اقدام نموده است و بطور قطع واقف است که حتی اگر سازمان بخواهد برخلاف قانون و شرع سرمایه های خود را بفروشد و به بیمارستانهای تحت نظارت ایشان بپردازد، ورود این حجم از سهام در بازار بورس، کشور را با چه بحرانهایی مواجه می کند.
البته اشتباه از متولیان بخش اجرایی سازمان تامین اجتماعی بود که در اوایل اجرای طرح تحول سلامت با ذوق زدگی قابل تامل و شاید هم برای"ایفای تعهداتی که در موقع انتصاب داده بودند " وقتی که بیمارستانهای دانشگاهی بعلت تغییر ضرایب کتاب ارزش نسبی و مشکلات نرم افزاری قادر به ارائه صورتحساب نبودند، سازمان تأمین اجتماعی براساس صورتحسابهای ماه قبل پرداختها را انجام دادند و بعدها نیز در قالب توافقنامه سهجانبه،پرداختها را براساس ارائه روکش الکترونیکی اسناد و صورتحسابها و براساس ارقام ماه قبل مرتکب شدند و باعث شدند که نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری زمانی به مشکلات طرح تحول وقوف پیدا کند که دیگر کارازکارگذشته است و چه بسا اگر همکاری فرابخشی وسرپوش وار مدیریت اجرایی سازمان تأمین اجتماعی در پیشی گرفتن برای اجرای منویات وزارت بهداشت نبود، حداقل دو سال قبل تصمیم گیران و مسئولان متوجه ناپایداری منابع مالی این طرح میشدند و تمهیداتی را برای کنترل و کاهش هزینه های غیرضروری در طرح تحول سلامت می اندیشیدند. شاید اگر متولیان بخش اجرایی سازمانهای بیمه گر اجتماعی از همان ابتدا براساس قانون و مقررات و بویژه براساس اصل امانتداری، عمل می نمودند زودتر از اینها مسئولین ارشد نظام و قوای سه گانه متوجه میشدند که افزایش بیمحابای دریافتی برخی پزشکان، بدون توجه به امر پیشگیری و بهداشت و نظام ارجاع، پزشک خانواده و گایدلاینها (راهنماهای بالینی) و ... فقط به ایجاد یک چاه ویل در نظام بودجه ای کشور و بیمه ها منجر می شود که سیری ناپذیر است و پر شدنی نیست.
ولی بایستی از وزیر بهداشت پرسید چرا به رغم نظرات رهبری و رئیس جمهور، بدنبال دو قطبی سازی است؟
چرا هر منتقد و صاحبنظر غیر پزشکی را مخالف سلامت مردم قلمداد می کند؟ اگر کسی بگوید که برای سلامت مردم بهتر است مقداری از منابع را به آموزش پرورش بدهیم تا با آموزش های تغذیه و بهداشت مانع از بیمار شدن مردم شود، مخالف طرح تحول سلامت است؟ اگر کسی بگوید برای سلامت مردم بهتر است مقداری از منابع را به وزارت ورزش و جوانان بدهیم تا با ترویج ورزش مانع از بروز بیماری شویم، مخالف طرح تحول سلامت است؟ اگر کسی بگوید بایستی منابع بطور عادلانه و منطقی بین کل اجزاء و عناصر نظام سلامت توزیع شود و عادلانه و متناسب برای ساماندهی عرضه و تقاضا خدمات سلامت هزینه شود مخالف طرح تحول سلامت است؟ اگر کسی بگوید که وزارتخانه ها و بخش ها و ... در کشور یک سیستم و یک کلیت واحد و ظروف به هم پیوسته است و شما نمی توانید و نبایستی تمامی توجهات و منابع را به یک وزارتخانه و یا یک بخش و یا یک گروه خاصی از مدیران و کارمندان دولت اختصاص دهید و بعد ادعای توفیق کنید مخالف نظام ، انقلاب و امام (ره) و رهبری و دولت و مردم است؟ آیا اگر همانطور که وزیر سابق آموزش پرورش یکبار مطرح کرد که " اگر این منابعی که به وزارت بهداشت تزریق شد به وزارت آموزش و پرورش اختصاص می یافت، مدارس ایران گلستان می شد؟" آیا اگر یک نفر بگوید که نو و نوار شدن و تغییر نمای بیمارستانها و دانشگاههای یک وزارتخانه و فقدان مدرسه یا در حال ریزش بودن مدارس یک چهره ناهمگون از دولت را عرضه می کند، مخالف دولت است ؟ و ...
ولی سوال اصلی پابرجاست که چرا علیرغم توصیه همه بزرگان و بویژه منویات مقام معظم رهبری و دستورات رئیس جمهور محترم مبنی بر لزوم رعایت اعتدال و پرهیز از دو قطبی کردن جامعه ، وزیر بهداشت در طی هفته گذشته مدام برطبل دو قطبی کردن فضا می کوبید؟! و جالب اینکه ایشان همراستا با مخالفین دولت،آشکاراعلیه بخش دیگری از دولت فضاسازی میکرد!
و نکته مهمتر اینکه ایشان و معاونینشان بارها و بارها گفته اند که ما با سازمان تامین اجتماعی و بیمارستانهای متعلق به کارگران و اموال آنها کاری نداریم ولیکن وزیرمحترم طی روزهای پایانی هفته گذشته نزد رئیس صدا و سیما، مراجع معظم قم و بسیجیان، با شدت و حدت علیه سازمان تامین اجتماعی سخن راند.آیا وزیر بهداشت می خواهد با این سخنان بر تصمیم کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه مجلس سایه افکند؟ آیا می خواهد بر تصمیم دولت و نماینده دولت که بایستی این هفته در صحن از لایحه دولت دفاع کند و بگوید که ادغام درمان در لایحه نیست، تأثیر بگذارد؟ آیا می خواهد برای نمایندگانی که طرح ادغام بیمه ها را داده اند و در پیشنهادات چاپ شده نمایندگان منتشر شده و ادغام درمان سازمان تأمین اجتماعی در آن آمده است، آتش تهیه فراهم کند تا آنها بتوانند برخلاف لایحه دولت و برخلاف مصوبه کمیسیون تلفیق، ادغام درمان کارگران را مطرح و مصوب کنند؟ و به راستی اگر چنین نیست این حجم از فضاسازی غیرمعمول و شانتاژگونه چه علتی دارد؟ و نکته آخر اینکه در هر حال وزیر بهداشت اگر خود را متعلق به دولت تدبیر و امید می داند بایستی مدافع لایحه دولت باشد و باور کند که در لایحه برنامه ششم دولت، حرفی از ادغام بیمه ها و یا انتقال بیمه ها و شورایعالی بیمه بعمل نیامده است. بدیهی است اگر وزیر بهداشت نقدی یا نظری درمورد لایحه دولت دارد، این مطالبات خود را بایستی در دولت مطرح می کرد و صدا و سیما، بیت مراجع معظم قم و همایش بسیج محل اظهارنظر درخصوص لایحه دولت آن هم از سوی یک عضو دولت نیست مگر اینکه......
مصطفی اصفیاء