یک جامعه شناس در گفتوگو با ایلنا:
خودسوزی زنان، حاوی پیام برای جامعه و محیط سیاسیست
یک جامعهشناس و استاد دانشگاه با اشاره به دلایل و متغیرهای مختلف که ممکن است بر پدیده خودسوزی زنان موثر باشد، گفت: این نوع از خودکشی نشان از اعتراض یک زن به ناعدالتیهای اجتماعی دارد و حاوی پیام برای خانواده، جامعه ومحیط سیاسی است.
عالیه شکربیگی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در ارتباط با پدیده خودسوزی در میان زنان گفت: آنچه در ارتباط با این نوع از خودکشی باید گفت؛ آن است که در بسیاری موارد این گونه از خودکشی نشاندهنده اعتراض فرد به سنتهای غلط و پوسیدهای است که یک زن ایرانی را احاطه کرده است.
وی ادامه داد: تحقیقات بسیاری در زمینه خودسوزی در کشور ما انجام شده و راهحلهایی نیز داده شده است، اما بهترین راه شناخت این پدیده؛ یافتن علت آن از طریق بررسی صحبتهای زنانیست که اقدام به خودکشی از طریق خودسوزی کردهاند و زنده ماندهاند، معمولا در اینگونه موارد مشخص میشود که چگونه تمام عرصههای حیات و زندگی بر یک زن تنگ میشود که دست به نابودی خودش میزند و از این طریق میتوانیم؛ دریابیم که این چه شرایطی فردی، فرهنگی و اجتماعی است که یک زن را احاطه میکند تا او تصمیم بگیرد، دست به خودسوزی بزند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه خودسوزی معمولا بعد از چندین بار تهدید فرد به خودکشی صورت میگیرد، افزود: البته این نوع خودکشی میتواند؛ در برخی موارد یک خودکشی نمادین باشد؛ یعنی فردی که به این نوع از خودکشی دست میزند، در برخی مواد ممکن است به قصد از بین بردن خود این کار را انجام ندهد، بلکه فرد به مشکلات خانوادگی، اجتماعی و نابرابریهای جنسیتی و ناعدالتیهای اجتماعی اعتراض داشته باشد و این اقدام را انجام میدهد تا دیگران بیایند و او را از این زندگی نجات دهند.
شکربیگی با اشاره به اینکه خودسوزی زنان در استان ایلام بیش از دیگر استانهای کشور به چشم میخورد، اظهار کرد: خودسوزی در جامعهپذیری تربیتی آن منطقه نهفته شده، در واقع این نوع از خودکشی به عنوان یک هنجار نسل به نسل در آن منطقه انتقال پیدا کرده است و بر اساس آن اگر یک زن یا یک دختر به مشکلات و مسائل روبرویش اعتراض دارد، در آخرین مرحله به سمت خودکشی آن هم از نوع خودسوزی میرود.
این جامعهشناس توضیح داد: خودسوزی نشان از اعتراض فرد به موقعیت اجتماعی و خانوادگیاش دارد و زنی که این راه را برای از بین بردن خودش بر میگزیند، قطعا پیامهایی برای انتقال به اطرافیان، خانواده، همسر، پدر، برادر، جامعه و حتی محیط سیاسیاش دارد.
وی افزود: ما در جامعهای زندگی میکنیم که ساختارهای خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فرصتهای برابری را برای زنان مهیا نکردهاند و نوعی نابرابری جنسیتی نه تنها در ایران بلکه در همه جای جهان با شدت و ضعفهای مختلف در جامعهها و فرهنگهای گوناگون به چشم میخورد و همه اینها میتواند؛ عاملی برای تنگ شدن عرصه برای ادامه زندگی یک زن باشد.
شکربیگی با بیان اینکه حتی در جامعه امریکا شاهد نابرابریهای زیادی علیه زنان هستیم، اظهار کرد: بنابراین من فکر میکنم که تنها خودآگاهی زنان است که میتواند؛ علیه نابرابریها قد علم کند و با آن میتواند علیه چارچوبهای سنتی و پوسیدهای که زن را در خودش محدود کرده و اجازه نمیدهد که زن از آن چهارچوبها فراتر بیاید، اقدام کند.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی تصریح کرد: ما زمانی میتوانیم؛ حقوق شهروندی زنان و همه انسانها را به رسمیت بشناسیم که حق را برای همه انسانها فارغ از جنسیتشان در نظر بگیریم و در این مساله جامعهپذیری از طرف خانواده، نظام آموزشی، گروه دوستان و رسانهها بسیار تاثیرگذار است و نباید این مساله را نیز فراموش کنیم که تحقق حقوق شهروندی عادلانه برای همه زنان و مردان نیازمند دستیابی به جامعهای مدنی است.