گزارش ایلنا از بیتوجهی به حقوق بیماران؛
رعایت منشور حقوق بیمار حقیقت یا سراب؟
بیمار دردمند و رنجور در تمام دنیا دارای حقوقی است که پزشکان و کلیه کارکنان بیمارستانی ملزم به رعایت آن هستند که این موضوع شاید بیش از هرچیز به لحاظ اخلاقی و انسانی اهمیت داشته باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، منشور حقوق بیمار در سال ۱۳۸۱ برای اولین بار در ایران تدوین شد و تدوین آن طی مراحل مرور جامع منابع موجود، انجام مطالعهٔ میدانی در خصوص نگرش پزشکان، پرستاران و بیماران در مورد ضرورت رعایت حقوق بیمار، تدوین پیشنویس منشور حقوق بیمار، نظرسنجی مکاتبهای و حضوری از صاحبنظران در خصوص پیشنویس و در نهایت برگزاری کارگاه مشورتی جهت بررسی جامع پیشنویس صورت پذیرفت. در پایان متن پیشنهادی منشور در شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طرح و به تصویب رسید. متن نهایی منشور حقوق بیمار در آبان ماه ۱۳۸۸ از سوی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به مراکز تابعه ابلاغ شد.
منشور جامع حقوق بیمار در ۵ محور کلی و ۳۷ بند به همراه بینش، ارزش و یک تبصره پایانی تنظیم شده است. محورهای پنجگانه منشور شامل حق دریافت خدمات مطلوب، حق دریافت اطلاعات به نحو مطلوب و کافی، حق انتخاب و تصمیمگیری آزادانه بیمار در دریافت خدمات سلامت، حق احترام به حریم خصوصی بیمار و رعایت اصل رازداری و در نهایت حق دسترسی به نظام کارآمد رسیدگی به شکایات است.
پرواضح است که تدوین این منشور بدون اجرا و رعایت آن بیفایده و و ناکارآمد خواهد بود، لذا خبرنگار ایلنا، برای اطلاع از میزان رعایت حقوق در نظر گرفته شده در این منشور در بیمارستانها و مراکز درمانی پای درد و دل تعدادی از بیماران نشسته و گفتوگویی در این زمینه انجام داده است.
هزینههای درمانی سنگین است
به نزدیک یکی از بیمارستانها میروم، بیماران و همراهانشان غالبا با چهرههایی غمگین و مضطرب یا در خود فرو رفته به بیمارستان آمد و شد میکنند. به نزدیک یکی از آنها میروم، زن ومردی سالخورده که سعی میکنند با سرعت از بیمارستان دور شوند، جلو میروم و خود را معرفی میکنم، مرد شروع به صحبت کرده و میگوید: همسرم ۵۵ سال دارد و از سرطان سینه و بیماری قلبی رنج میبرد.
وی درباره خدمات دهی بیمارستان میگوید: همسرم اول باید بستری شده و بعد برای تشخیص بیماری بیوبسی شود، امروز برای تشکیل پرونده آمدهایم اما برای بستری کردن یک ماه تا یک ماه ونیم دیگر وقت دادهاند، اما این زمان اصلا مناسب نیست. برای اینکه همسرم زودتر بستری شود، تلاش زیادی کردیم، حتی با پزشک نیز صحبت کردیم اما نشد و به ما گفتند جا برای پذیرش بیمار نداریم.
خانم دیگری به همراه همسر خود از بیمارستان خارج میشود، از او درباره بیماریاش میپرسم، میگوید برای تشخیص بیماری آمدهام.
وی ادامه میدهد: بزرگترین مشکل ما سنگین بودن هزینههای درمانی است، چنانکه برای یک سونوگرافی ساده ۱۸۰ هزار تومان به صورت آزاد هزینه پرداخت کردم، امروز هم برای ویزیت پزشک از ساعت ۵ صبح به این بیمارستان آمده و بعد از گذشت ۷ ساعت و نیم تازه پذیرش شدهام و هنوز هم بخشی از مرحل کار انجام نشده است.
او با اشاره به یکی از بیمارستانهای دولتی میگوید؛ برای مشکلی دیگری مدتی در این بیمارستان بستری شدم، اما با اینکه بیمارستان دولتی بود، اول از من پول گرفتند و بعد بستری کردند که برای من تعجبآور بود.
وی رسیدگی در بیمارستانهای خصوصی را بهتر از بیمارستانهای دولتی دولتی میداند و میافزاید: در بیمارستان دولتی رزیدنت کار ویزیت را انجام میدهد که این موضوع باعث ترس من میشود، من باید بیوبسی کنم و میخواهم این کار توسط پزشک متخصص انجام شود اما گفتهاند، پزشک فقط میتواند نظارت کند.
او ادامه میدهد: پزشکی که به او مراجعه کردم، فقط چند لحظهای وقت گذاشت و رفت. البته مشکل اصلی من ترس از انجام عمل بیوبسی به وسیله رزیدنت است و متاسفانه هنوز برای من مشخص نکردهاند که آیا پزشک این کار را انجام میدهد یا اینکه همان رزیدنت انجام میدهد.
با اعصاب مراجعین بازی میکنند
به بیمارستان دیگری میروم، دختری پریشان احوال و عصبانی دم در خروجی ایستاده است، میخواهم از او سوال کنم با عصبانیت ردم میکند، اما وقتی متوجه میشود، خبرنگار هستم میگوید؛ بیمار من ۸۲ ساله است، مشکل قلب و تنگی نفس دارد، اما در اینجا سیستم نوبت دهی مناسب نیست، نظمی ندارد، برخوردها بسیار بد است، مسئول اطلاعات به قدری بد برخورد میکند که به نظرم حتما باید به متخصص اعصاب مراجعه کند.
دختر ادامه میدهد؛ از صبح که به اینجا آمدهام، آنقدر اعصابم را به همریختهاند که خودم دچار سردرد شدهام، مثلا عکسی را که نیاز بود بگیرند، ابتدا گفتند ما انجام نمیدهیم اما زمانی که حال وخیم بیمارم را مشاهده کردند، این کار را انجام دادند، در حالی که میتوانستند از اول عکس را بگیرند و انقدر زمان ما را تلف نکرده و با اعصاب ما بازی نمیکردند.
یکی دیگر از بیماران که جراحی فک انجام داده و به شدت از نحوه ارائه خدمات درمانی راضی است، میگوید: ما بیمه خوبی داریم که باعث میشود، بتوانیم به بیمارستانهای خصوصی مراجعه کنیم اما در کل از نحوه خدماتدهی راضی هستم.وی در پایان اضافه میکند که خود از پرسنل بیمارستانی در یکی از بیمارستانهای کشور است.
اطلاعرسانی از وضعیت بیمار خوب نیست
یکی دیگر از مراجعان بیمارستان میگوید: در بسیاری مواقع نوبت رعایت نمیشود یا بیمار را از این دکتر به دکتر دیگر میفرستند، اما حقیقت این است که اگر پزشک آشنا باشد یا پول داشته باشید. همهچیز خوب است و به خوبی به بیمار رسیدگی میشود، اما اگر یکی از این دو را نداشته باشید، به دردسر میافتید و هیچ توجهی به بیمار نمیشود.
مراجع دیگری که به همراه مادرخود به بیمارستان آمده، میگوید: مادرم از مشکل تیروئید رنج میبرد، اما متاسفانه اطلاعات درباره بیماری وی به خوبی در اختیار ما گذاشته نشده است، نحوه مراقبت از او و نیز رژیم غذایی مناسب را به ما اطلاع ندادهاند.
وی با اشاره به برخی بیمارستانهای خصوصی ادامه میدهد: در این بیمارستانها مبالغ دریافتی بالا است و برخلاف تصور سرویسدهی و مسئولیتپذیری کم است، همچنین نحوه برخورد با بیمار در بیشتر مراکز درمانی خوب و مناسب نیست.
فرد دیگری که بیمار خود را از مریوان به تهران آورده است، میگوید: درباره بیماری به ما توضیح نمیدهند، بیمارم را به ICU بردهاند، اما درباره مشکلش چیزی به ما نمیگویند و فقط میگویند صبر کنید، اما من مطئنم هرکاری بتوانند میکنند.
مراجعکننده دیگری به دولتی بودن بیمارستان اشاره کرده و میگوید: متاسفانه از نظر امکانات بستری و پذیرش بیمارستان در سطح مطلوبی قرار ندارد، چنانکه از صبح حتی یک صندلی پیدا نمیشد که بیمارم روی آن نشسته و به او سرم وصل کنند، اما رفتار پرسنل خوب بود.
دخترم را به کما فرستادند
اما دردناکترین مورد مربوط به پیرمردی بود که از شهرستان قم به تهران آمده است، وی در توضیح مشکل خود میگوید: دختر ۲۴ ساله من برای زایمان به بیمارستانی در قم مراجعه کرد که بعد از انجام عمل سزارین دچار عفونت در ناحیه شکم شد و بعد از اینکه کاری از پیش برده نشد، ۵ ماه پیش او را به تهران آوردم.
پیرمرد با بیان اینکه دختر من ۵ ماه است که در کما به سربرده و در ICU بستری است، اضافه میکند: از نحوه خدماتدهی درمانی در شهرستانها بسیار ناراضی هستیم.
وی ادامه میدهد: روزی که قرار بود؛ دخترم سزارین شود، پزشکان بیمارستان دست به اعتصاب زدند و گفتند، کار نمیکنیم و در زایشگاه را بستند، سرانجام نیز پس از انجام عمل سزارین دخترم دچار عفونت شد.
پیرمرد ادامه میدهد؛ در یکی از بیمارستانهای قم دخترم را چندین بار بدون اجازه جراحی کردهاند و به هرحال ما پیگیر ماجرا هستیم، هرچند که تا به حال شکایتم به جایی نرسیده و جوابی نگرفتهام.
در همین حال یکی از خانمها میگوید من در یکی از بیمارستانهای تهران به علت مشکلات حین بارداری چند روزی بستری بودم که پرستاران بخش و خدمه به بهانه کمی حقوق و دستمزد کار ما را انجام نمی دادند و در حالی که مشغول دیدن تلویزیون و تعریف مسائل خانوادگی و روزمرهشان بودند انجام امور را به خودمان محول کرده بودند که برای من در آن شرایط بسیار سخت و طاقت فرسا بود هرچند بعد از مرخص شدن در قسمت شکایات این مسائل را گفتم.
این انتقادات این سوال را ایجاد میکند که منشور حقوق بیمار تا چه میزان جنبه الزامآور داشته و عدمرعایت آن در مراکز درمانی جرم یا تخلف محسوب میشود؟ هرچند که بالابودن تعداد مراجعهکنندگان را به ویژه در مراکز دولتی نباید در بروز بسیاری از مشکلات نادیده گرفت.
هوشنگ پوربابایی حقوقدان و وکیل دادگستری درباره وجود قوانین حمایت کننده از بیماران میگوید: در قوانین کشور ما مجموعهای مدون برای حقوق بیمار که مراحل قانونی خود را طی کرده باشد، وجود ندارد.
وی ادامه میدهد: آنچه که درحال حاضر وجود دارد، این است که بیماران ما از حقوق مسلم و قطعی شده قانونی محروم هستند. به فرض آنکه یکسری حقوق را برای بیماران از دل کنوانسیونها یا مقررات بیمارستانها یا آییننامهها یا قوانین خاص دیگری استخراج کنیم و به آنها به عنوان حقوق مدون بیمارنگاه کنیم، اما دراین صورت نیز اقدام برای اطلاعرسانی از این حقوق برای بیمار انجام نشده است.
این حقوقدان با بیان اینکه اکنون با دومعضل مواجه هستیم؛ اول وجود خلاء قانونی در این زمینه و مسئله دوم آشنانبودن و آگاهنبودن بیماران از وجود چنین حقوقی، اضافه میکند: عمدتاً حقوق بیماران براساس طبقات اجتماعی توسط بیمارستانها اعطا میشود. به این معنا که اگر بیمار از طبقه اجتماعی بالایی باشد و در بیمارستان خصوصی بستری شود، به خاطر پرداخت هزینه متفاوتتر یکسری حقوق و خدماتی را دریافت میکند، اما چنانچه از طبقه اجتماعی پایینتر بوده و با هزینه کمتر در بیمارستانهای به مراتب بدتر از بیمارستانهای خصوصی بستری شود، چون ما به ازای دریافت خدمات، آنچنان پرداختی نمیکند، در نتیجه خدمت مناسبی به آنها ارائه نمیشود و حقوق بیمار نیز تضعیف میشود.
مجلس حقوق بیماران را تدوین کند
پوربابایی تصریح میکند: بالذات تکلیف مجلس و کمیسیونهای تخصصی است که حقوق و منشوری را برای بیماران منظور کند، چرا که ما میدانیم، در هر جامعه تامین اجتماعی افراد از اولویتهای ارائه خدمت به افراد آن جامعه است.
وی با تاکید براینکه این موضوع در اصل سوم قانون اساسی مورد تاکید قرار گرفته است، میگوید: متاسفانه اهتمام لازم برای اجرای این امر و تصویب مصوبات قانونی صورت نگرفته است. همچنین ضروری است از سوی وزارت بهداشت اقداماتی جهت رعایت حقوق بیمار منظور شود.
این وکیل دادگستری تاکید میکند: بعضی صاحبنظران در کشورهای پیشرفته معتقدند که رعایت حقوق بیمار میتواند؛ در ردیف رعایت حقوق زن یا حقوق کارگر یا حقوق اطفال در زمره حقوق انسانی و حقوق بشر تعریف شود که در کشور ما در این زمینه خلا قانونی وجود دارد.
منشور حقوق بیمار در حال حاضر الزام آور نیست
وی با اشاره به منشور تدوین شده حقوق بیمار از سوی وزارت بهداشت میگوید: منشور حقوق بیمار الزامآور به معنای آنچه قانونگذار در قانون تعریف کرده نیست، آییننامه یا بخشنامه یا مصوبه معمولاً موجب تسهیل اجرای قانون است و در صورتی که مخالف قانون اصلی باشد، مقام قضایی آن را اجرا نمیکند. ضمن آنکه اساساً تدوین چنین مصوبهای نیازمند گذراندن قانون خاص است و حرف ما آن است که برای حقوق بیماران نیز همچون حقوق اطفال باید قانون خاص تصویب شود و تعهدات و تکالیفی برای طرفین فرآیند درمانی تنظیم شود تا بیمار و بیمارستان هر دو به انجام تعهدات خود الزام داشته باشند.
بیماران می توانند به دیوان عدالت اداری شکایت کنند
این حقوقدان درباره نحوه شکایت از پرسنل درمانی میگوید: در صورتی که بیمار از نحوه برخورد و عملکرد یک پرستار شکایت داشته باشد چنانچه در حیطه امور اداری بوده و عنوان مجرمانه نداشته باشد، معمولاً در حوزه هیات تخلفات اداری آن بیمارستان به موضوع رسیدگی میشود اما اگر عملکرد پرستار واجد جنبه مجرمانه باشد و در قانون مجازات اسلامی یا قوانین ذیربط عنوان جزایی پیدا کرده و برای آن مجازات مقرر شده باشد، دادسراهای عمومی و انقلاب برای رسیدگی به موضوع صالح هستند.
وی ادامه میدهد: اما در سطوح پزشکان چنانچه پزشک مرتکب تخلف شود، از آنجایی که وی تحت نظارت سازمان نظام پزشکی است دادسرای نظام پزشکی صالح برای رسیدگی است، اما اگر عمل پزشک ناشی از اعمال مجرمانه باشد و قانونگذار برای آن مجازات تعیین کرده باشد، طبیعی است دادسرای عمومی انقلاب و خصوصاً دادسرای ویژه جرایم پزشکی صالح به رسیدگی هستند.
پوربابایی تاکید میکند: اگر بیمارستان به تخلفات اداری رسیدگی نکند، بیمار میتواند شکایت خود را به دیوان عدالت اداری به عنوان نهاد بالادستی ارجاع دهد.
این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه درحال حاضر با توجه به رواج انجام جراحیهای سلامت و زیبایی و نیز در بخش دارویی یا تجهیزات پزشکی به لحاظ آنکه استانداردهای لازم در آن مترتب نیست، شاهد افزایش شکایت هستیم میافزاید: گاهی بیماران به تصور آنکه پزشک رعایت نظامات دولتی و احتیاطات لازم فنی و علمی را نکرده است شکایاتی را در دادسراها مطرح میکنند که طبیعتاً پس از انجام شکایت کمیسیونی متشکل از پزشکان قانونی مجرب در سازمانهای معتبر نسبت به روند معالجه اظهارنظر میکنند.
وی ادامه میدهد: پس از اظهار نظر آنها میتوان گفت که آیا ادعای بیمار قابل قبول واقع هست یا خیر و عمل پزشک مجرمانه بوده یا نه؟ و صرف هر ادعا و شکایتی ازطرف بیمار مستوجب آن نیست که پزشک مرتکب جرم شده است. قطعاً در بسیاری موارد عمل مجرمانه صورت گرفته و در بسیاری موارد نیز چنین نبوده است.