خبرگزاری کار ایران

ایلنا از وضعیت سرایداران مدارس گزارش می‌دهد؛

دستفروشی و نظافت منزل؛ شغل دوم باباهای مدرسه

دستفروشی و نظافت منزل؛ شغل دوم باباهای مدرسه
کد خبر : ۱۴۷۷۱۱۷

من دو فرزند دارم، یک دانشجو و یک دانش آموز، با این حقوق چگونه زندگی را اداره کنم؟! برای تأمین هزینه‌های زندگی، کارگری سر ساختمان، دستفروشی یا نظافت خانه‌ها را انجام می‌دهم، اگر این کارها را انجام ندهم، از پس هزینه‌های زندگی بر نمی‌آیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، سرایدار مدرسه، به عنوان یک شمایل نوستالژیک و زحمتکش، در ذهن بزرگسالان امروز ثبت شده است؛ کسی که همیشه در مدرسه حضور داشت و با بودنش فضای مدرسه را امن می‌کرد. در حقیقت باباهای مدارس جزو مهربان‌ترین نیروهای مدارس هستند که همچون یک پدر، مراقب فرزندان این مرز و بوم‌اند. همه‌ی ما از باباهای مدرسه خاطراتی داریم، از اول صبح که جلوی درب مدرسه با لبخند ایستاده و مراقب بچه‌هاست تا همه وارد مدرسه بشوند یا زمانی که زنگ تعطیلی مدارس می‌خورد و مثل چشمانش از بچه‌ها مراقبت می‌کند؛ از دست‌های پینه بسته و کمر خم شده در زیر نور خورشید که بالاسر اوست و او در حال تمیز کردن حیاط در دل ظهر پس از زنگ تفریح است و آن خنده‌هایی که در اعماق خود، زخمی عمیق را بر دوش خود می‌کشید. حال مدارس با وجود باباهای مدرسه مهربان خوب است، اما در این میان پرسشی که باید از مسئولان آموزش و پرورش پرسید، این است که آیا با این شرایط معیشتی که بر زندگی آن‌ها سایه انداخته است، حال باباهای مدرسه نیز خوب است؟

دریافتی سرایدارهای مدارس یا همان باباهای مدارس در سال جدید به حدود ۱۰ میلیون تومان به همراه بیمه‌ی تامیین اجتماعی رسیده است و این در حالی است که باباهای مدرسه مسئولیت چندین کار از جمله نگهبانی، سرایداری، تمیز کردن مدارس را هم زمان بر عهده دارند. با توجه به اعلام دریافتی حقوق سرایداران در سال جدید، این روزها وضعیت اشتغال مردان و زنان شریفی که پای ثابت هر اتفاقی در مدارس هستند، به یکی از نگرانی‌ها در حوزه  آموزش و پرورش تبدیل شده است که این وضعیت، شرایط مدارس را نیز با تهدیدهایی مواجه خواهد کرد.

سرایدران با دریافتی که دارند قادر به اداره زندگی خود نیستند

«ناصر کوهستانی» کارشناس آموزشی و مدیر سابق اداره آموزش و پرورش منطقه 2 تهران درباره وضعیت نیروی خدماتی مدارس تصریح کرد: برای نیروهای خدمتگزار در حال حاضر دو موضوع بسیار حائز اهمیت است، ابتدا حقوق و معیشت که با توجه به دریافتی‌شان، نمی‌توانند زندگی خود را اداره کنند، آن هم زمانی که خط زیر فقر ۲۵ تا ۳۰ میلیون تومان است و مسئله دیگری که بسیار برای آن‌ها حائز اهمیت هست، تبدیل وضعیت آن هاست، چرا که در حال حاضر نیروهایی داریم که تبدیل وضعیت نشده‌اند و تا زمان تداوم چنین شرایطی، هیچ گونه انگیزه‌ای برای پرداختن به کارها و وظایف خود ندارند و نتیجه، بازخوردی که از این شرایط گرفته می‌شود، نتایج خوبی نخواهد داشت، چرا که وقتی حال باباهای مدرسه خوب نباشد، حال مدارس هم چندان خوب نخواهد بود.

این کارشناس آموزشی تصریح کرد: وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۳ قرار است از طریق آزمون استخدامی، نیروی جدید و کارآمد برای این صنف استخدام کند.

«محمدرضا نیک‌نژاد» در رابطه با کمبود نیروهای سرایدار در مدارس، ضمن تاکید بر فراگیرتر بودن این نقصان در مدارس دولتی نسبت به سایر مدارس به خبرنگار ایلنا گفت: کمبود سرایدار، از پاکیزگی کلاس‌ها گرفته تا حمایت از دانش‌آموزانی که -بالاخص در مقطع دبستان- به رسیدگی و حمایت‌هایی دلسوزانه نیاز دارند، بر فضای مدارس تاثیر منفی می‌گذارد.

تداخل وظایف؛ گریبانگیر موقعیت شغلی سرایداران مدارس

 وی گفت: یکی دیگر از مشکلاتی که گریبانگیر موقعیت شغلی سرایداران مدارس شده، تداخل وظایف است؛ به این معنا که بابای مدرسه، در بسیاری از موارد، باید سه وظیفه سرایداری، نگهبانی و نیروی خدماتی را به طور همزمان پوشش دهد. این موضوع که نیازمند یک نگاه مدیریتی سازمان‌محور است، در بلند مدت، باعث دلسردی سرایداران مدارس و فرسودگی ایشان به دلیل حجم بالای کار می‌شود.

 نیک‌نژاد درباره مشخص نبودن وظایف شغلی سرایداران مدارس تصریح کرد: سرایداران، با وجود سطح پایین حقوق و دستمزدهایشان، تبدیل به نیروهایی همه‌کاره در مدارس می‌شوند و وظایف چندگانه‌ای بر عهده ایشان قرار می‌گیرد که نمی‌توانند اعتراضی هم بکنند؛ زیرا اغلب قرارداری هستند.

دستفروشی و نظافت منزل؛ شغل دوم باباهای مدرسه

در روزهای گذشته، علی فرهادی، معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش، درباره اصلاح دستمزد سرایداران مدارس، از افزایش دو میلیون تومانی حقوق این افراد –علاوه بر افزایش حقوق سالیانه- سخن گفت و توضیح داد که این افراد، با توجه به زحمات زیادی که بر عهده دارند و عمدتا نقش‌هایی مثل نامه‌رسان، نگهبان، بابای مدرسه و... را به طور همزمان ایفا می‌کنند، نیازمند توجه بیشتر و اصلاح سطح حقوق و دستمزدهایشان هستند. محمدرضا نیک‌نژاد این شیوه افزایش دستمزد را غیراصولی توصیف کرد و گفت: «سرایداران در زمره کم‌درآمدترین نیروها قرار می‌گیرند؛ به همین خاطر است که مسئولین تصمیم گرفته‌اند که با افزایش دو میلیون تومانی حقوق ایشان، دریافتی این قشر زحمتکش را به بالای ده میلیون تومان برسانند.البته این مبلغ، بالاخص برای زندگی در شهرهای بزرگ و پایتخت که خط فقر خانواده‌ها در حوالی سی میلیون تومان تعریف می‌شود، نمی‌تواند زندگی همکاران سرایدار را پوشش بدهد و اضافه کردن رقم دو میلیون تومانی به دستمزد پایین سرایداران، گرهی را از زندگی ایشان باز نخواهد کرد.

وی افزود: باید با انجام یک کار زیربنایی، سطح حقوق‌ها در مجموعه آموزش و پرورش بالاتر بیاید و به تبع آن، سرایداران نیز که موقعیت و اهمیت کارشان کمتر از سایر نیروهای کادر آموزشی نیست، به سطح درآمد متوسط نزدیک شوند.

از شرمندگی، روی نگاه کردن به همسر و فرزندانم را ندارم

در ادامه گفت‌وگویی  با یک بابای مدرسه درباره وضعیت معیشت و زندگی‌اش داشتیم و او با چهره‌ی غم بار خود به خبرنگار ایلنا اینطور گفت: زندگی سختی که ما سرایداران مدارس متحمل می‌شویم، بسیار سخت و طاقت فرساست. با این حقوقی که دریافت می‌کنیم، هزینه‌های مایحتاج زندگی برای ما کمرشکن است. آخر با این حقوق چه کار می‌شود کرد؟ رنگ گوشت و مرغ را به سختی می‌بینیم.

اوبا اشاره به دردها و رنج‌هایی که بر دوشش سنگینی می‌کنند، گفت: از شرمندگی، روی نگاه کردن به فرزندان و همسرم را ندارم. حقوق دریافتی‌ام نسبت به شرایط سختی کاری‌ام ناچیز است و با این مقدار حقوق، هیچ کاری نمی توان کرد.

آیا مسئولان می‌توانند یک روز به جای ما زندگی کنند؟

این بابای مدرسه می‌گوید: نیروهای خدماتی داریم که دارای مدرک تحصیلی لیسانس هستند، اما چون با مدرک سیکل استخدام شده‌اند، هر چقدر هم تلاش می‌کنند، مدرک تحصیلی را در پرداختی آنها اعمال نمی‌کنند تا حداقل حقوق با مدرک لیسانس به آنها پرداخت شود.

او در ادامه می‌گوید: من دو فرزند دارم، یک دانشجو و یک دانش آموز، با این حقوق چگونه زندگی را اداره کنم؟! برای تأمین هزینه‌های زندگی، کارگری سر ساختمان، دستفروشی یا نظافت خانه‌ها را انجام می‌دهم، اگر این کارها را انجام ندهم، از پس هزینه های زندگی بر نمی‌آیم. او گفت کسی نیست که صدای ما را بشنود، آیا مسئولان می‌توانند یک روز به جای ما زندگی کنند، این همه درد را می‌توانند تجربه کنند؛ دردِ نداشتن و خجل شدن از نگاه زن و بچه‌ها.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز