به مناسبت «روز جهانی یوزپلنگ» صورت گرفت؛
بازخوانی پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی/ آیا نسل یوز ایرانی احیا میشود؟
یک متخصص پیشکسوت حیات وحش ایران با بیان اینکه تغییرات مدیریتی مکرر در سازمان محیطزیست، به اجرای پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی لطمه زد، گفت: هرچقدر بتوانیم حفاظت از زیستگاههای یوز ایرانی را بیشتر تقویت کنیم و البته کریدورهای موجود بین زیستگاهها را نیز به شکل بهتری احیا کنیم، میتوانیم بیشتر امیدوار باشیم که نسل یوزپلنگ آسیایی بدون دچار شدن به مشکلات ژنتیکی احیا شود.
«هوشنگ ضیایی» متخصص پیشکسوت حیات وحش، مدیر اسبق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و نویسنده کتاب «راهنمای صحرایی پستانداران ایران» در گفتوگو با خبرنگار ایلنا به مناسبت «روز جهانی یوزپلنگ» درباره تاریخچه حفاظت از گونه در بحران انقراض یوزپلنگ آسیایی توضیح داد: در سالهای نخست تشکیل سازمان حفاظت محیطزیست در دهه ۵۰، برآورد میشد که حدود ۲۰۰ فرد یوزپلنگ در سراسر ایران وجود دارند و آماربرداریهای دقیقتری که در سالهای میانی دهه ۸۰ انجام شد، نشان داد که هنوز بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ فرد یوزپلنگ در زیستگاههای طبیعی آن در سطح کشور باقی ماندهاند، این در حالی است که اکنون مسئولان سازمان محیطزیست تعداد یوزهای باقیمانده را کمتر از ۳۰ فرد اعلام میکنند.
وی افزود: از زمان تشکیل سازمان محیطزیست تا پیش از آغاز اجرای پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در سال ۱۳۸۰، عمده تمرکز سازمان بر حفاظت از زیستگاهها با هدف حفظ طعمههای یوز بهمنظور تامین غذای مورد نیاز این گونه جانوری بود. اما با توجه به این که احساس میشد جمعیت یوز رو به کاهش است و این گونه ارزشمند مدتها بود در فهرست قرمز کنوانسیون اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) قرار داشت، جمعی از متخصصان حوزه حیات وحش کشور به این نتیجه رسیدند که نیاز است برنامهای جامع و عملیاتی برای حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در زیستگاههای طبیعی آن اجرا شود.
این متخصص برجسته حیات وحش ایران ادامه داد: از سال ۱۳۷۸، تدوین پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با حمایت آقای «محمدباقر صدوق»، معاون وقت سازمان حفاظت محیطزیست و با تشکیل تیمی از متخصصان خارجی و داخلی و با حضور ایشان آغاز شد. این پروژه همچنین مورد حمایت مرحوم «اسکندر فیروز»، بنیانگذار سازمان حفاظت محیطزیست که در آن زمان در خارج از کشور حضور داشت، قرار گرفت و ایشان و برخی دیگر از همکاران توانستند نظر نهادهای وابسته به سازمان ملل را جلب کنند. در ابتدا بودجهای تحقیقاتی و آموزشی برای این پروژه در نظر گرفته شد، ولی چون احساس میکردیم که نیاز به انجام فعالیتهای میدانی در زیستگاههای یوزپلنگ در ایران وجود دارد، رفتهرفته نظر مقامات مربوطه را جلب کردیم که این پروژه در ابعاد وسیع و عملیاتی اجرا شود.
وی در ادامه توضیحات خود گفت: اجرای برنامههای عملیاتی پروژه بینالمللی یوزپلنگ از سال ۸۰ و با تخصیص بودجه مشترک توسط سازمان حفاظت محیطزیست ایران و برنامه عمران سازمان ملل متحد (UNDP) با اولویت تقویت حفاظت فیزیکی از زیستگاههای طبیعی یوز ایرانی آغاز شد. بر این اساس، نیاز بود که تعداد بیشتری محیطبان برای این که به طور خاص در زیستگاههای یوزپلنگ فعالیت کنند، استخدام شوند و این افراد در مناطقی از استانهای یزد، سمنان و خراسان بهکارگیری شدند. محیطبانانی که در آن زمان برای همکاری با پروژه بینالمللی یوزپلنگ بهکارگیری شدند، بهشدت به حیات وحش علاقمند بودند و بسیاری از آنها تجربه بالایی در زمینه فعالیت میدانی در زیستگاهها داشتند و حتی بعضی از آنها شکارچیهایی بودند که شکار را کنار گذاشته بودند و بعدها جزو بهترین محیطبانان ما شدند.
ورود دوربینهای تلهای به ایران برای نخستینبار، با اجرای پروژه بینالمللی یوزپلنگ
مدیر اسبق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با بیان این که با اجرای این پروژه، برای نخستینبار دوربینهای تلهای بهمنظور رصد و پایش حیات وحش وارد ایران شد، اظهار داشت: وارد شدن دوربینهای تلهای به کشور به دقیقتر شدن آماربرداری از جمعیت یوز ایرانی بسیار کمک کرد. ضمن این که با استفاده از این دوربینها، متوجه شدیم که یوزپلنگ آسیایی میتواند برای یافتن غذا کیلومترها مهاجرت کند. همچنین با توجه به این که شکل خالهای روی بدن یوزپلنگ، مانند اثر انگشت برای این گونه جانوری محسوب میشود، استفاده از دوربینهای تلهای به ما کمک کرد که بتوانیم یوزهای مختلف را شناسایی و بعضی از آنها را شناسنامهدار کنیم.
ضیایی که در فاصله زمانی سالهای ۸۲ تا ۸۶، مدیریت اجرای پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی را برعهده داشت، خاطرنشان کرد: در سالهای اولیه اجرای پروژه، دست ما برای استخدام نیرو چه به عنوان محیطبان و چه به عنوان کارشناس تا حد قابل قبولی باز بود و به همین دلیل، در آن سالها توانستیم کارشناسان داخلی و خارجی مجربی را برای اجرای پروژه یوزپلنگ بهکار بگیریم که برخی از آنها تجربه کار میدانی مشابه داشتند. همچنین در سالهای نخست اجرای پروژه بینالمللی یوزپلنگ، توانستیم از دانشجویان بسیاری برای همکاری میدانی در پروژه دعوت کنیم که بعضی از آنها در سالهای بعد، خودشان به متخصصان دلسوز و برجسته حیات وحش کشور تبدیل شدند.
این متخصص برجسته حیات وحش ایران ادامه داد: بررسیهای میدانی و تصاویر ثبتشده در دوربینهای تلهای در سالهای میانی دهه ۸۰ نشان میداد که در آن زمان هنوز بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ یوزپلنگ در طبیعت کشورمان باقی مانده است. همچنین تصاویر ثبتشده حاکی از آن بود که در آن زمان، یوز آسیایی هنوز در زیستگاههای جنوبی و شمالی ایران از جمله مناطقی مثل دره انجیر و بافق در استان یزد، نایبندان در خراسان جنوبی، توران و خوشییلاق در استان سمنان، میاندشت در استان خراسان شمالی و راور در استان کرمان زیست میکند و مشاهده یوزپلنگ مانند امروز صرفا به برخی زیستگاههای شمالی آن نظیر توران و میاندشت محدود نشده بود.
وی در ادامه اظهار داشت: در دهه ۵۰، حتی در مناطقی مثل حاجیآباد در استان هرمزگان، پارک ملی خبر در استان کرمان، منطقه بهرامگور دراستان فارس و پارک ملی کویر که به صورت مشترک در استانهای تهران و سمنان قرار دارد و حتی در برخی زیستگاههای استان اصفهان، یوزپلنگ مشاهده میشد و مقایسه گزارشهای ثبتشده از مشاهده یوز در دهه ۸۰ با دهه ۵۰ نشان میداد که زیستگاههای یوزپلنگ در طول چند دهه در سطح کشور محدودتر شده است. این روند متاسفانه در سالهای بعد و با محدودتر شدن فعالیت پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و توقف کامل اجرای آن در سالهای پایانی دهه ۹۰، تشدید شد و در طول سالهای اخیر، مشاهدات بسیار محدودی از یوزپلنگ در زیستگاههای جنوبی آن به ثبت رسیده است.
از نصب گردنبندهای ردیاب تا آموزش جوامع محلی حاشیه زیستگاههای یوز
ضیایی با بیان اینکه یکی از برنامههای تعریفشده در پروژه بینالمللی یوزپلنگ آسیایی، مشخص شدن مسیرهای مهاجرت یوزها بود، عنوان کرد: ما نیاز داشتیم که بدانیم یوزپلنگها بهجز زیستگاههای طبیعی خود در چه مسیرهای دیگری تردد میکنند تا بتوانیم کریدورهای عبور آنها را نیز شناسایی کنیم و تحت رصد قرار دهیم. به همین دلیل، با همکاری متخصصان خارجی، گردنبندهایی را روی دو فرد یوزپلنگ و دو فرد پلنگ در منطقه بافق استان یزد نصب کردیم. این گردنبندها مجهز به دو فرستنده ماهوارهای و رادیویی بود که به ما کمک میکرد که هم مسیرهای مهاجرت یوزها را از طریق ماهواره مشخص کنیم و هم گیرندههای امواج رادیویی را در دست بگیریم و روی زمین این حیوانات را دنبال کنیم.
مدیر اسبق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با تاکید بر این که در زمان اجرای پروژه، آموزش جوامع محلی حاشیه زیستگاههای یوز ایرانی با هدف همراه کردن آنها در حفاظت از این گونه ارزشمند به صورت جدی دنبال میشد، عنوان کرد: برای آموزش جوامع بومی، تعدادی از جوانانی که در سالهای نخست اجرای پروژه با ما همکاری میکردند، چند سازمان مردمنهاد را تشکیل دادند و با همکاری سمنهای محیطزیستی فعال در نقاط مختلف کشور، در روستاهای مجاور زیستگاههای یوز در مناطقی نظیر توران، بافق و نایبندان ساکن شدند و به طور مستقیم به آموزش مردم پرداختند. البته در آن زمان، برنامه کمکهای کوچک سازمان ملل (SGP) که به عنوان بخشی از صندوق تسهیلات جهانی محیطزیست (GEF) فعالیت میکنند، به ما کمک کرد که بتوانیم از این سمنها حمایت مالی اندکی داشته باشیم.
وی در ادامه یادآور شد: سازمانهای مردمنهاد و محیطبانانی که در سالهای نخست اجرای پروژه بینالمللی یوزپلنگ آسیایی بهکار گرفته شدند، تلاشهای بسیاری را برای آموزش جوامع بومی انجام دادند؛ به نحوی که بانوان عضو این سمنها به طور خاص به آموزش خانمها و کودکان روستایی میپرداختند و آقایان هم مردان روستاها را به صورت میدانی تحت آموزش قرار میدادند و محیطبانان نیز به مدارس مناطق روستایی حاشیه زیستگاههای یوز میرفتند. این اقدامات تا حد زیادی توانست جوامع محلی را در حفاظت از یوز ایرانی همراه کند و اگر این همراهی نبود، خود مردم در سال ۸۶ از قاچاق یوزپلنگی به نام «کوشکی» به خارج از کشور جلوگیری نمیکردند.
تضعیف پروژه بینالمللی یوزپلنگ با تغییرات مدیریتی مکرر در سازمان محیطزیست
ضیایی با بیان این که تغییرات مدیریتی مکرر در سازمان محیطزیست، نقش مهمی در تضعیف اجرای پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی داشت، عنوان کرد: متاسفانه برخی از رؤسای سازمان حفاظت محیطزیست و مدیران منصوب آنها، آگاهی کافی واعتقاد زیادی به اجرای پروژه بینالمللی یوزپلنگ نداشتند و ترجیح میدادند بهجای این که این پروژه اعتبارات مستقلی داشته باشد، بودجهها و برنامههای آن ذیل دفتر حیات وحش سازمان تعریف شود. به همین دلیل، در اواخر دهه ۸۰ از حجم کمکهای بینالمللی و کمکهای مردمی مربوط به پروژه یوزپلنگ بهشدت کاسته شد و اجرای بسیاری از برنامههای میدانی مربوط به پروژه نیز با مشکل مواجه گردید، البته توقف پروژه، مدتی بعد از دستگیری جمعی از فعالان محیطزیست در سال ۹۶ اتفاق افتاد.
مدیر اسبق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ادامه داد: در دولت دهم و زمانی که آقای «محمدباقر صدوق» مجددا به عنوان معاون محیطزیست طبیعی به سازمان محیطزیست بازگشت، اجرای پروژه دوباره از سر گرفته شد، ولی هم حجم کمکهای بینالمللی کم شده بود و هم مسئولان وقت پروژه برای انجام فعالیتهای خود با محدودیتهایی مواجه شده بودند.همچنین بروز مشکلات مالی برای اجرای پروژه یوزپلنگ باعث شد که امکان ادامه همکاری با بسیاری از محیطبانهایی که به طور خاص برای کمک به این پروژه در سالهای نخست اجرای آن استخدام شده بودند، فراهم نباشد.
وی در ادامه گفت: در فاصله زمانی سالهای ۸۸ تا ۹۶ که پروژه بینالمللی یوزپلنگ، البته نه با قوت سابق از سر گرفته شد، اقدامات خوبی نیز برای بهبود وضعیت حفاظت از یوزپلنگ اجرا شد که یکی از آنها، خرید تعدادی از سامانههای عرفی مرتعداری از دامداران منطقه توران بود. دامداری در توران، از گذشته به عنوان یکی از تهدیدات اساسی جمعیت یوزپلنگ و طعمههای آن محسوب میشد که البته این معضل هنوز هم ادامه دارد، ولی در آن زمان، مسئولان وقت پروژه بینالمللی توانستند با همکاری تعدادی از هنرمندان، مبالغی را برای خرید سامانههای عرفی از مردم جمعآوری کند و تعدادی از سامانههای عرفی دامداری در منطقه توران را از مرتعداران خریداری و بخشی از اراضی پارک ملی توران را از حضور دام خالی کردند.
کاهش اعتبارات داخلی و خارجی پروژه بینالمللی یوزپلنگ آسیایی در دهه ۹۰
ضیایی درباره نحوه اجرای پروژه بینالمللی یوزپلنگ آسیایی در دولت یازدهم (سالهای ۹۲ تا ۹۶) نیز گفت: در دولت یازدهم با وجود این که مدیریت پروژه بینالمللی یوزپلنگ به افراد متخصص و دلسوزی سپرده شده بود، ولی بازهم اجرای این پروژه با محدودیتهای زیادی مواجه بود؛ به نحوی که در سالهای ابتدایی این پروژه، ما تصویبنامه ویژهای را از سازمان ملل برای حمایتهای مادی و معنوی از پروژه یوزپلنگ دریافت کرده بودیم، ولی در سالهای بعد، پیگیریهای لازم برای دریافت مجدد حمایتهای گسترده بینالمللی انجام نشد و با وجود این که تا قبل از توقف کامل اجرای پروژه یوزپلنگ، همچنان برخی نهادهای وابسته به سازمان ملل به این پروژه کمک میکردند، ولی هم اعتبارات داخلی و هم بودجههای بینالمللی لازم برای اجرای پروژه یوزپلنگ نسبت به سالهای نخست آن به شکل محسوسی کمتر شده بود.
این متخصص برجسته حیات وحش ایران با تاکید بر این که تغییرات مدیریتی مکرر در سازمان حفاظت محیطزیست و تبدیل شدن پروژه یوزپلنگ آسیایی از یک طرح بینالمللی به یک برنامه روتین در سازمان، باعث تضعیف این پروژه از اواخر دهه ۸۰ به بعد شد، اظهار داشت: در زمان اجرای پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، معمولا با هر تغییری که در راس سازمان محیطزیست یا در معاونت محیطزیست طبیعی اتفاق میافتاد، مدیر پروژه یوزپلنگ نیز تغییر میکرد و مدیر جدید بعضا رویکردهایی را در پیش میگرفت که با مدیر قبلی متفاوت بود و همین تغییر رویکردها و البته تغییراتی که در طول زمان در سیاستگذاری سازمان حفاظت محیطزیست و نوع نگاه این سازمان به پروژه بینالمللی یوزپلنگ پدید میآمد، لطمه زیادی را به اجرای این پروژه وارد کرد.
وی همچنین با بیان این که با متوقف شدن اجرای این پروژه، رفتهرفته فضا برای حضور معدنکاران در زیستگاههای جنوبی یوز ایرانی بخصوص در استان یزد فراهم شد، خاطرنشان کرد: در طول زمان، هرچقدر اجرای پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تضعیف شد، حراست فیزیکی از زیستگاههای یوز بخصوص در مناطق جنوبی نیز ضعیفتر شد و در نتیجه، تخریب زیستگاهها، اشغال چشمهها و آبشخورها و همچنین شکار طعمههای یوز توسط شکارچیان غیرمجاز نیز افزایش یافت. همچنین معدنکاویها بهویژه در استان یزد نیز با تضعیف و سپس توقف اجرای پروژه افزایش یافت.
امکان مشاهده مجدد یوزپلنگ در زیستگاههای جنوبی با دوربینگذاری وجود دارد
ضیایی در پاسخ به این سوال که در شرایط کنونی، آیا میتوان گفت که جمعیت یوزپلنگ آسیایی تنها در زیستگاههای شمالی آن نظیر توران و میاندشت باقی مانده است و دیگر امکان مشاهده یوز ایرانی در زیستگاههای جنوبی آن وجود ندارد، توضیح داد: هنوز نمیتوانیم با صراحت بگوییم که دیگر هیچگاه امکان مشاهده یوزپلنگ در زیستگاههای جنوبی یعنی در استانهای یزد، کرمان، خراسان جنوبی و حتی اصفهان وجود ندارد و فقط توران و میاندشت برای زیست یوز ایرانی باقی مانده است. البته در حال حاضر دوربینگذاری عمدتا به همین دو زیستگاه محدود شده است، ولی در سالهای نخست اجرای پروژه، دوربینهای تلهای زیادی در زیستگاههای جنوبی یوز کار گذاشته شدند و اتفاقا همین دوربینگذاریها در آن زمان به ما کمک کرد که مثلا متوجه شویم جمعیت پویایی از یوز ایرانی در منطقه راور کرمان زیست میکند.
این متخصص برجسته حیات وحش ایران تاکید کرد: یوزپلنگ اساسا یک گونه جانوری بهشدت مخفیکار است و به محض این که متوجه حضور انسان شود، خود را از محل دور میکند. بنابراین برای این که متوجه وضعیت دقیق یوز ایرانی در زیستگاههای جنوبی آن شویم، باید بار دیگر در این زیستگاهها حضور یابیم ودوربینگذاری کنیم؛ چراکه هنوز هم ممکن است با تقویت حفاظت از زیستگاههای جنوبی و احیای کریدورهای موجود بین زیستگاههای یوزپلنگ در سطح کشور، امکان بازگشت جمعیت یوز ایرانی به زیستگاههای جنوبی در استانهای خراسان جنوبی، یزد، کرمان و حتی اصفهان وجود داشته باشد، کما این که در همین سالهای اخیر نیز اگرچه بسیار محدود، ولی مشاهدات پراکندهای از یوزپلنگ در این استانها نیز انجام شده است.
جمعیت یوزپلنگ ایرانی احتمالا هنوز از «گردنه بطری» عبور نکرده است
ضیایی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که آیا در حال حاضر جمعیت یوزپلنگ آسیایی اصطلاحا از «گردنه بطری» عبور کرده است یا خیر و به عبارت دیگر، احتمال انقراض قطعی یوز ایرانی در طبیعت به دلیل افزایش درونآمیزی و کاهش تنوع ژنتیکی آن در سالهای آتی وجود دارد یا همچنان میتوان به احیای نسل این گونه جانوری امیدوار بود، توضیح داد: به نظر میرسد هنوز جمعیت یوزپلنگ آسیایی از «گردنه بطری» عبور نکرده است و اگر برنامههای لازم برای تقویت حفاظت از زیستگاههای طبیعی یوزپلنگ و کریدورهای موجود بین زیستگاهها را با قوت بیشتری اجرایی کنیم، امکان افزایش جمعیت یوز در زیستگاههایی نظیر توران و میاندشت و حتی بازگشت جمعیت یوزپلنگ به زیستگاههای جنوبی که احساس میشود توان زادآوری خود را از دست دادهاند، وجود دارد.
مدیر اسبق پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ادامه داد: متاسفانه در حال حاضر، هنوز مساله حضور دام در مهمترین زیستگاه باقیمانده یوزپلنگ یعنی منطقه توران حل نشده است و همچنان شاهد تعارض بین سگهای گله و دامهای اهلی با یوز و طعمههای آن هستیم. ضمن این که باید توجه داشت در حال حاضر یکی از طعمه های اصلی یوزپلنگ، خرگوش است که سازمان حفاظت محیطزیست میتواند برنامه تکثیر و رهاسازی خرگوش در زیستگاههای یوزپلنگ را به صورت آزمایشی انجام دهد.
این متخصص برجسته حیات وحش ایران خاطرنشان کرد: هرچقدر بتوانیم حفاظت از زیستگاههای یوز ایرانی را بیشتر تقویت کنیم و البته کریدورهای موجود بین زیستگاهها را نیز به شکل بهتری احیا کنیم، میتوانیم بیشتر امیدوار باشیم که نسل یوزپلنگ آسیایی بدون دچار شدن به مشکلات ژنتیکی احیا شود؛ کما این که در دهههای گذشته، برنامه احیای جمعیت گوزن زرد ایرانی ابتدا تنها با ۶ فرد آغاز شد، ولی اکنون نهتنها بیش از ۳۰۰ فرد گوزن در سایتهای مختلف نگهداری از این گونه وجود دارد، بلکه اغلب گوزنهای متولدشده دچار اختلالات ژنتیکی نشدهاند و نسبت به امراض و بیماریها مقاوم هستند و حتی اخیرا تعدادی از این گوزنها به طبیعت بازگردانده شدهاند.
وی در ادامه یادآور شد: تفاوت مهم یوزپلنگ آسیایی با گوزن زرد ایرانی این است که ما نمیتوانیم حفظ یوزپلنگ را به سایتهای خاص محدود کنیم، بلکه باید از زیستگاههای طبیعی یوز در سطح کشور حفاظت کنیم. ضمن این که یوزپلنگ در فصل جفتگیری میتواند جابهجایی طولانی انجام دهد و همین مساله احتمال کاهش تنوع ژنتیکی در جفتگیریهای یوز را کم میکند. بنابراین هنوز هم میتوانیم به احیای نسل یوزپلنگ آسیایی امیدوار باشیم، اگرچه اجرای اقدامات لازم برای رسیدن به این هدف، به عزم ملی، تامین اعتبارات بالا و بهکارگیری متخصصان داخلی و خارجی مجرب نیاز دارد.
جای خالی متخصصان دلسوز برای اجرای برنامههای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی
ضیایی با تاکید بر این که حفظ زیستگاههای طبیعی یوزپلنگ آسیایی باید اولویت بسیار بیشتری نسبت به تکثیر یوز در اسارت داشته باشد، گفت: متاسفانه در چند سال گذشته نهتنها موضوع حفاظت از یوز ایرانی با قطع کامل بودجههای بینالمللی مواجه شده است، بلکه اعتبارات داخلی که برای یوز اختصاص مییابد نیز به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای موجود برای تقویت حفاظت از زیستگاههای یوزپلنگ نیست. ضمن این که بخش زیادی از همین اعتبارات نیز به تکثیر در اسارت اختصاص مییابد که اگرچه اصل انجام این کار برای حفظ ژن یوزپلنگ آسیایی ضروری است، ولی ما نباید بودجههایی را که میتوانیم برای بهبود حفاظت از زیستگاهها اختصاص دهیم، صرف برنامههای فعلی و بینتیجه مربوط به تکثیر در اسارت کنیم که هیچ کمکی به احیای نسل یوز ایرانی در طبیعت نمیکند.
این متخصص برجسته حیات وحش ایران ادامه داد: برای ادامه پروژه تکثیر یوزپلنگ در اسارت نیز چارهای نداریم جز این که در مواقع لزوم از متخصصان خارجی استفاده کنیم، زیرا تجربه کافی برای این کار در ایران وجود ندارد و اتفاقات دو سال گذشته نیز نشان داد که کمتجربگی سازمان محیطزیست میتواند حتی افکار عمومی را خدشهدار کند. خود ما نیز زمانی که گردنبندهای ردیاب را برای دو فرد یوزپلنگ و دو فرد پلنگ در بافق یزد تهیه کردیم، برای نصب این گردنبندها از متخصصان خارجی استفاده کردیم، چون هیچ تجربهای در این زمینه نداشتیم و ترجیح دادیم که از تجربه جهانی بهرهمند شویم. در حال حاضر نیز سازمان محیطزیست باید برای مواردی که تجربه آن در داخل کشور وجود ندارد، از متخصصان خارجی کمک بگیرد که البته این کار به تامین اعتبارات بالایی نیاز دارد.
وی در پایان تصریح کرد: متاسفانه در سالهای اخیر فضای نامناسب و محدودی برای اجرای برنامههای مربوط به حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در سازمان محیطزیست ایجاد شده است؛ به نحوی که در حال حاضر اغلب کسانی که در برنامههای مربوط به یوزپلنگ بهکارگیری میشوند، متخصص این کار نیستند. در شرایط موجود، جای خالی متخصصان دلسوز در زمینه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بهشدت حس میشود و باید بار دیگر از چنین افرادی برای اجرای برنامههای مربوط به حفاظت از یوز ایرانی استفاده کنیم، همچنین نباید در مواقع لزوم، جلوی استفاده از متخصصان بینالمللی را بگیریم که در سطح جهان به اجرای برنامههای مختلفی برای حفاظت از زیستگاههای یوزپلنگ یا تکثیر در اسارت پرداختهاند.