خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

اهالی علوم انسانی و اجتماعی سرجای خودشان نیستند

اهالی علوم انسانی و اجتماعی سرجای خودشان نیستند
کد خبر : ۱۴۲۲۲۹۸

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: خیلی از فارغ التحصیلان ما در رشته علوم انسانی درس خوانده‌اند که استراتژیست‌های کشور محسوب می‌شوند، اما می‌بینیم که استراتژی‌ها بیشتر توسط مهندسان طراحی می‌شود! ما با چنین مسائلی در کشور مواجه هستیم و می‌بینیم که اهالی علوم انسانی و اجتماعی سرجای خودشان نیستند.

«اردشیر انتظاری» رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در مورد دیدگاه سرمایه‌ای به نیروی انسانی تحصیل کرده بیان کرد: اساسا نگاه سرمایه انسانی که بر اساس یک رویکردی به وجود آمده، محل ایراد است؛ اینکه فکر کنیم هرچقدر تحصیلات را در جامعه‌ای بالا ببریم به معنای بالا بردن سرمایه انسانی است، مبتنی بر پیش فرض غلطی شکل گرفته و متاسفانه دامن گیر خیلی از کشورها از جمله کشور ما شده است. 

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: تئوری سرمایه انسانی بر اساس این باور به وجود آمده که فکر می‌کردند میزان تحصیلات مردم جامعه، سرمایه آن جامعه تلقی می‌شود، در حالی که اینطور نیست؛ در واقع زمانی تحصیلات افراد تبدیل به سرمایه می‌شود که نیروهای انسانی متناسب با نیازهای جامعه تربیت شوند. 

انتظاری ادامه داد: زمانی که تقاضا برای نیروی انسانی متخصصی وجود داشته باشد و بر اساس آن افراد متخصص را تربیت کنیم، در این حالت نیروی انسانی سرمایه است، ولی وقتی تقاضا وجود ندارد و ما دست به تربیت نیرو می‌زنیم، این نیروی انسانی تربیت شده نه تنها سرمایه نیست بلکه به ضد سرمایه نیز تبدیل می‌شود. 

انتظاری بیشتر توضیح داد و گفت: به عبارت دیگر باید در نظام آموزش عالی پایشی انجام می‌دادیم که آن پایش مبنای برنامه‌ریزی برای آموزش عالی می‌شد و متناسب با آن پایش، نیروهای انسانی در انواع تخصص‌ها تربیت می‌شدند. ما بیشتر براساس تقاضای مدرک گرفتن از سوی مردم آموزش عالی را توسعه داده‌ایم. ضمن اینکه به هر دلیلی، اشتیاقی گسترده برای گرفتن مدرک تحصیلی در جامعه به وجود آمده که در جای خود قابل بررسی و تبیین است. 

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: این موضوع به دستگاه آموزش عالی کشور فشاری وارد آورده و به همین سبب دانشگاه‌های آزاد اسلامی، پیام نور، غیردولتی و علمی کاربردی ایجاد شد و در کنار دانشگاه‌های دولتی، این دانشگاه‌ها ظرفیت‌های خود را چند برابر کردند و در نهایت با سیل عظیم فارغ التحصیلان مواجه شدیم که لزوما برای این افراد کار متناسب با تخصصی که به دست آورده‌اند، وجود ندارد. در حقیقت می‌توان گفت ما بیشتر به مدرک‌گرایی جامعه پاسخ دادیم تا به نیازهای جامعه. 

انتظاری تاکید کرد: بهانه هم این بود که اگر در آموزش عالی داخل کشور شرایط تحصیل را فراهم نکنیم، ممکن است افراد برای ادامه تحصیل به کشورهای همسایه بروند و نه تنها تحصیلات نازل‌تری را در مقایسه با سطح کیفی دانشگاه‌های ایران کسب کنند، بلکه ارز کشور را نیز خارج می‌کنند. 

انتظاری عنوان کرد: فرض کنید فرد به یکی از دانشگاه‌های کشور ارمنستان می‌رفت و در بستری که از نظر آموزشی از دانشگاه‌های ایرانی پایین‌تر هستند، تحصیل می‌کرد و نه تنها آموزش قوی نمی‌دید بلکه ارز را هم از کشور می‌برد. پس تصمیم بر آن شده بود که برای جلوگیری از خروج متقاضیان تحصیل دانشگاهی از کشور، خودمان داخل کشور شرایط تحصیل را برای افراد فراهم کنیم، اما غافل از اینکه ما در جامعه برای همه این تخصص‌ها، به میزانی که متخصص تربیت می‌کنیم، تقاضا نداریم و این موجب چالش‌هایی شده است. 

این استاد دانشگاه ادامه داد: در خیلی از کشورها چنین رویکردی موجب مشکلات مشابه شده و حتی در آمریکا که بهتر از ما به پایش می‌پردازند و به تحصیلات متناسب با نیاز جامعه توجه داشتند، حدود ۲۰ سال پیش، یکی از پژوهشگران در بررسی‌های خود یافته بود که از هر ۴ متخصص در آمریکا، یک نفر در رشته تحصیلی خود کار می‌کند و ۳ نفر دیگر، در رشته‌های غیرمرتبط مشغول کار هستند و این وضعیت در کشور ما بهتر که نیست و شاید بدتر هم باشد. 

انتظاری با بیان اینکه هم اکنون وضعیت خوبی از نظر نیروی انسانی متخصص نداریم، خاطرنشان کرد: خیلی از افراد درس خوانده‌اند، ولی در بازار کار، شغلی برای آن‌ها فراهم نیست و این افراد ممکن است مهاجرت کنند. 

او افزود: شاید باید تدبیر این باشد که ببینیم در چه زمینه‌هایی تخصص داریم و به عنوان مزیت نسبی، روی همان زمینه‌ها کار کنیم ضمن اینکه لزوما چنین کاری وظیفه وزارت علوم هم نیست که بگوییم وزارت علوم یا وزارت بهداشت باید اینکار را کنند. قطعا در وزارت بهداشت در این زمینه‌ها مشکلات کمتری داریم، اما فارغ التحصیلان رشته‌های غیرپزشکی بیشتر با مسائل مورد بحث مواجه هستند و باید وزارتخانه‌های دیگر مانند وزارت صنایع، اقتصاد، کار و بخصوص سازمان مدیریت وارد کار شوند و تدبیری بیندیشند. 

انتظاری اظهار کرد: باید دید امروز در زمینه تحصیلات، مزیت نسبی کجای کار است؟ تا بتوانیم بر اساس مزیت‌های نسبی، توسعه اقتصادی-اجتماعی را طراحی کنیم. اگر چنین کاری کنیم، می‌توانیم از خروج متخصصان و نخبگان جامعه جلوگیری کنیم. این نخبگان سرمایه‌های کشور هستند و باید داخل کشور برای آن‌ها تدبیری داشت. 

او اضافه کرد: به عنوان مثال؛ وقتی ما تعداد زیادی تاریخدان داریم، باید حتما پروژه‌هایی تاریخی تعریف شود تا چنین متخصصانی به کار گرفته شوند. ما کشور و منابع گسترده‌ای داریم و این امکان وجود دارد که تدابیری بیندیشیم تا از متخصصان برای انجام پروژه‌هایی که می‌تواند برای کشور ثروت ایجاد کند، بهره ببریم. 

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علام طباطبایی گفت: تحقق موضوع مذکور نیاز به برنامه ریزی گسترده دارد ضمن اینکه لازم است به مزیت‌های نسبی در این عرصه‌ها توجه کنیم. خیلی از فارغ التحصیلان ما در رشته علوم انسانی درس خوانده‌اند که استراتژیست‌های کشور محسوب می‌شوند، اما می‌بینیم که استراتژی‌ها بیشتر توسط مهندسان طراحی می‌شود! ما با چنین مسائلی در کشور مواجه هستیم و می‌بینیم که اهالی علوم انسانی و اجتماعی سرجای خودشان نیستند. در حالی که در کشورهای دیگر، دانش آموختگان علوم اجتماعی و انسانی چون سرجای درست قرار گرفته‌اند موقعیت‌های شغلی دارند و تازه از این نظر کمبود هم دارند، ولی هیچگاه سراغ خارجی‌ها نمی‌آیند به این دلیل که شاخه‌های مربوط به علوم انسانی حساس است، ولی در جامعه ما از این منظر نقیصه‌هایی وجود دارد. 

به گفته انتظاری؛ باید تدبیری فراتر از آن چیزی که در وزارت علوم امکانش هست، اتفاق بیفتد. او توضیح داد: وزارت علوم باید به نظام آموزش عالی کشور اشراف داشته باشد. اینطور نشود که دانشگاه‌های غیردولتی و آزاد و… هر کدام ساز خود را بزنند در عین حال لازم است پذیرش دانشجو مبتنی بر پایشی اساسی صورت بگیرد و تصویب رشته‌ها بر اساس نیازها و آینده نگری باشد یعنی هم به تقاضاها و هم به نیازهای علم باید توجه کرد. 

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علام طباطبایی افزود: در غیر این صورت که ما فعلا در وضعیت غیر این صورت هستیم، جذب دانشجو و پذیرش دانشجو ممکن است هنوز یله و رها باشد و چنین وضعیتی منجر به این می‌شود که دانشجویی را تربیت می‌کنیم که متناسب با رشته اشتغال پیدا نمی‌کند. 

انتظاری تاکید کرد: در قضیه تحصیلات باید به صورت اُپتیمم عمل کنیم؛ به این معنا که نقطه مطلوب را در نظر بگیریم و ببینیم در حوزه یا تخصصی خاص، چند متخصص می‌خواهیم و افراد بی‌دلیل تشویق نشوند که بخواهند تحصیلات خود را مدام بیشتر کنند و فکر کنند با افزایش تحصیلات پایگاه اجتماعی بالاتری به دست می‌آورند. لزوما اینگونه نیست بلکه برعکس، زمانی که افراد تحصیلات بالاتری به دست می‌آورند، اما شغلشان از تحصیلاتشان پایین‌تر است، کارایی آن‌ها در آن شغل پایین‌تر از کسانی است که تحصیلات متناسب با آن شغل دارند. 

انتظاری بیان کرد: اگر شغلی در جامعه وجود دارد که به فردی با سطح سواد دیپلم نیاز دارد ولی نیروی انسانی با مدرک تحصیلی فوق لیسانس وارد آن شغل شده، کارایی وی از کسی که دیپلم دارد در آن شغل کمتر است. این موضوع را تحقیقات هم نشان داده است و دلیلش این است که آن فرد دیپلمه در چنین شغلی احساس رضایت می‌کند، اما نیروی انسانی با کارشناسی ارشد در آن شغل راضی نیست در نتیجه همان شغل را هم به خوبی انجام نمی‌دهد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز