در جلسه بررسی تحولات اقتصادی و اجتماعی و مسائل معلمان مطرح شد:
آموزش و پرورش اوضاع خوبی ندارد/ نظام آموزشی طبقاتی به نفع هیچکس نیست
کلید توسعه یافتگی هر جامعهای در دست معلمان است و هیچوقت سطح یک جامعه از قد معلمانش بلندتر نیست. یعنی اگر معلمان کوتاه قد داشته باشیم سطح جامعه هم کوتاه باقی میماند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جلسه بررسی تحولات اقتصادی و اجتماعی و مسائل معلمان همزمان با روز گرامیداشت مقام معلم با حضور علی اصغر فانی، احمد میدری، رضا امیدی و هادی خانیکی برگزار شد.
آموزش و پرورش در دید مسئولان کوچک دیده میشود
«علیاصغر فانی» وزیر اسبق وزارت آموزش و پرورش در این جلسه گفت: در آموزش و پرورش ۶ رکن وجود دارد اما معلم رکن اصلی است. مثلا کتاب یک رکن است اما اگر کتاب نباشد معلم از دانش خود درس میدهد اما اگر معلم نباشد، مدرسه تعطیل میشود. کلید توسعه یافتگی هر جامعهای در دست معلمان است و هیچوقت سطح یک جامعه از قد معلمانش بلندتر نیست. یعنی اگر معلمان کوتاه قد داشته باشیم سطح جامعه هم کوتاه باقی میماند. امروز معلمان ما دو نقیصه دارند؛ کمبود انگیزه.
فانی افزود: البته معلمان خانم انگیزه بیشتری دارند. انگیزه موتور حرکت است. نقیصه دیگر مربوط به توانمندی است. معلمی ۲۰ سال پیش استخدام شده است اما حالا سالها گذشته و کتب تغییر کرده و او هنوز حرف قدیم را میزند و به روز نشده است.
فانی خاطرنشان کرد: آموزش و پرورش دو مشکل اصلی دارد. آموزش و پرورش در گذشته در اولویت نبوده و حالا هم نیست. آموزش و پرورش در دید مسئولان کوچک دیده میشود. شاید چون با بچهها در آموزش و پرورش سر و کار داریم خودمان را هم کوچک میبینند!
وزیر اسبق آموزش و پرورش تصریح کرد: هرسال ۲۵ تا ۳۰ درصد کمبود بودجه آموزش و پرورش داریم، چراکه سطح آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی ۲.۳ درصد است، اما در جهان ۴ درصد است. سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی ۱۱.۲ درصد است اما ما ۱۸ درصد نیاز داریم. در دولت اصلاحات این سهم نزدیک ۱۶ درصد یعنی ۱۵.۵ درصد بود و امروز ۱۱.۲ درصدیم که ناشی از کوچک انگاری آموزش و پرورش است. دخالت اشخاص و نهادهای بیرونی در آموزش و پرورش یکی از این مسائل است.
فانی با اشاره به مشکلات آموزش و پرورش ایران تاکید کرد: آموزش و پرورش وضع خوبی ندارد و مجبور است گاهی به دیگران آوانس بدهد. وقتی وزیر پولی برای تهیه تجهیزات مدارس ندارد تنوع مدارس ایجاد میشود که این تنوع دو خاستگاه دارد که یکی از آنها تامین پول است، اما خاستگاه دیگر آن گسترده شدن مخاطبان است مثل مدارس استثنایی که خاستگاهی برای دانش آموزان با درصدهای هوشی متفاوت است.
او در ادامه گفت: به نظر من عدالت بر دو نوع است؛ کمی و کیفی. ما در عدالت کمی بعد از انقلاب موفق بودیم. امروز هیچ دانش آموزی در ایران نیست که بخواهد درس بخواند و نتواند. این ادعای من هست و میتوانم اثباتش کنم. وقتی من وزیر بودم ۱۲۰ مدرسه فقط با یک دانش آموز داشتیم این یعنی امکان تحصیل برای همه هست. همان زمان ۴۰۰ هزار دانش آموز شبانه روزی وجود داشت که هزینه خاص خودش را هم دارد. ما در تامین آموزش بعد از انقلاب موفق بودیم که موفقیت ما کمی است، اما از نظر کیفی خوب نیستیم. عدالت تربیتی ما فاصله و شکاف زیادی دارد که زیبنده جمهوری اسلامی ایران نیست.
بودجه متغیر آموزش و پرورش نشاندهنده بیانضباطی است
«احمد میدری» معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادامه جلسه بیان کرد: وقتی آموزش و پرورش طبقاتی شود به نفع هیچکس نیست. مدرسه دولتی اگر تبدیل به مدرسه گروههای کم در آمد شود رو به نابودی میرویم چون این گروه صدا ندارد و هر سال سیستم خرابتر میشود.
میدری افزود: ما دو میلیون کارمند در کشور داریم که یک میلیون آن کارمند آموزش و پرورش هستند و این یعنی اهمیت این نیرو بسیار مهم است. بدنه آموزش و پرورش ما بزرگ است و اگر انضباط مالی از سمت دولت ایجاد نشود، ضرر میکنیم و اصولا دولتها مواظب هستند در این دستگاه ریخت وپاش نشود.
میدری ادامه داد: بودجه متغیر آموزش و پرورش نشان دهنده بیانضباطی است؛ هروقت مثلا درآمد نفت پایین میآید ما بودجه آموزش و پرورش را کم میکنیم! اگر بخواهیم سیستم آموزش و پرورش را به دهه ۵۰ و ۶۰ برگردانیم کار عجیبی هم نیست و برای این برگشت به آن دههها باید مسئله آموزش و پرورش مسئله اول خانوادهها شود. برای داشتن نیروی کار قوی، رفع مشکلات اجتماعی و… باید اصلاح آموزش و پرورش اتفاق بیفتد چراکه سرمایه انسانی در مدرسهها شکل میگیرد.
میدری ادامه داد: باید در سیاستهایی که پس از جنگ در ایران به وجود آمد تجدید نظر کنیم و در این صورت مشکلات حل خواهد شد.
باید دنبال اجتماعیسازی مدارس باشیم
«رضا امیدی» استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم اجتماعی در ادامه جلسه با اشاره به اینکه مدارس دولتی ما هم امروز پلکانی شده است، گفت: مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی و... هرکدام هزینه های خودشان را دارند. امروز بازار گسترده ای در آموزش و پرورش کشور داریم که مدرسه که بنا بود نهادی اجتماعی باشد در دگردیسی پیش آمده، به بنگاهی اقتصادی تبدیل شده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در وضعیتی هستیم که بیش از امکان ارائه پیشنهاد سیاست های جدید باید جلوی تداوم سیاست های موجود غلط را بگیریم. دولت باید حمایت های خود را از بخش خصوصی قطع کند. همچنین رفتن به سمت کوپنی کردن مدارس هم موردی است که در نهایت به نفع ذینفعان آموزش خصوصی است. توقف گونه های خصوصی سازی در ساحت های مختلف اولین گام است بعد از توقف گونههای مختلف، باید به سمت یکسان سازی مداری برویم البته معنای آن این نیست که مدارس یک گونه باشند بلکه مدارسی یکسان با محورهای متکثر لازم است.
امیدی با اشاره به اینکه خانواده ها و معلمان و همه بازیگران عرصه آموزش باید بر سر آموزش یکسان و رایگان به توافق برسند، بیان کرد: مهم ترین رابطه خانواده و مدرسه امروز پول است! ما باید دنبال اجتماعی سازی مدارس باشیم.
این استاد علوم اجتماعی تاکید کرد: در گذشته همه دانش آموزان از طبقات گوناگون پشت یک نیمکت مینشستند و حالا بعد از چند دهه شکاف عمیقی بین دانش آموزان ایجاد شده است .
امیدی اظهار کرد: در سالهای گذشته مسئله رتبه بندی معلمان مطرح شده است حقوق معلم نباید ربطی به رتبهبندی داشته باشد و این سیاست رتبه بندی که به حقوق معلمان وصل شده همبستگی اجتماعی را برهم می زند. در الگوی اجتماعی سازی مدرسه باید ارزیابی از مدرسه و ارتقای کیفیت آموزش در نظر گرفته شود. مثلا در فنلاند معلمان خودشان در گعده هایی درون مدرسه خود را روایت می کنند و از ضعفهای خود میگویند و آموخته های پیشکسوتان را به کار می گیرند، اما این ارزیابی حقوق کسی را تغییر نمی دهد اما در میان گذاشتن تجربیات کیفیت کار را ارتقا می دهد.
او ادامه داد: دوگانه سازی و دوپارگی آموزش مداخله خانواده در آموزش را هم تضعیف کرده است. در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد افراد ۲۵ سال در ایران تحصیلات زیر دیپلم دارند. چرا این آمار مهم است؟ چون این افراد والدین نسل بعد کشور هستند و اگر آموزش خوبی ندیده باشند، نمی توانند آموزش خوبی به نسل بعد و فرزندان خود بدهند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی اظهار کرد: ساعات آموزش هم در ایران پایینتر از سایر کشورهاست در خیلی از کشورها مدرسه از ۸ یا ۹ صبح تا ۴ بعد از ظهر است. اما ما نمی توانیم چنین کاری کنیم، چراکه بالای ۴۰ درصد از مدارس ما دو شیفته هستند و افزایش ساعت مدرسه بودجه بیشتری هم می خواهد. بنابراین با مدیریت مالی غلط به نظام آموزشی کشور آسیب می زنیم و متغیرهای بیرون از مدرسه بر افت کیفیت آموزشی اثر می گذارد.