ایلنا گزارش می دهد:
کلاسهای چندپایه؛ روزنه امیدی برای باز نماندن از تحصیل
مدارس چندپایه و معلمان این مدارس شرایط متفاوتی را تجربه میکنند؛ در این فضا نه کلاس درس خیلی شبیه به کلاسهای درس معمولی است و نه معلم میتواند با برنامه ای شبیه به معلمان عادی تدریس کند؛ تجربهای که شاید هر آموزگاری شهامت یا همت مواجهه با آن را نداشته باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تصویر ما از کلاسهای درس و معلمان، یک تصویر کلیشهای شامل نیمکتهای چوبی و تخته سیاه و دانش آموزانی هم سن و سال است که کنار یکدیگر درس میخوانند، مشق مینویسند و وجود آزمایشگاه علوم، وسایل ورزشی، نمازخانه و بوفه و... در یک مدرسه طبیعی به نظر میرسد، اما این تعریف کاملی از یک کلاس درس در همه شهرها نیست و استثنائاتی هم وجود دارد.
احتمالا به واسطه رسانهها و اطلاعرسانیهای صورت گرفته در سالهای اخیر، میدانیم که در کشور هنوز مدارسی هستند که به جای کلاسهای معمول، کانکس یا چادر یا سازههای موقتی خشت و گلی و سنگی محل برگزاری کلاس درس است و معلمان این کلاسها به جای اینکه مانند سایر معلمان با کودکانی هم سن و سال در یک کلاس درس مواجه باشند، باید به تعدادی دانش آموز از ابتدایی تا متوسطه درس بدهند. مدیریت و برنامهریزی برای این بخش از چالشهای اداره کلاسهای چند پایه از یک طرف، مسئولیتهای متعدد این معلمان از سوی دیگر کار را برای آنها سختتر میکند، یک معلم کلاس چند پایه فقط یک معلم نیست، او همزمان ناظم، مدیر، مربی بهداشت، مربی پرورشی، مشاور و حتی خدمتگذار و فراش هم هست.
به نظر میرسد چالش اصلی در اداره چنین کلاسهای درسی مدیریت زمان باشد؛ معلمی که همزمان باید دروس پایههای مختلف و حتی در مقاطع بالاتر و متوسطه دوم دروس رشتههای گوناگون از جمله نظری و فنی و حرفه ای و... را تدریس کند، اگر نتواند در چنین کلاسی زمان را مدیریت کند، قطعا عدهای از دانش آموزانش از درس عقب میمانند و این اتفاق هر روز تکرار خواهد شد و به نوعی عدالت آموزشی در چنین شرایطی زیر سوال میرود. البته معلمان چند پایه با تجربه بالا، میدانند که چطور باید از ساعات حضور در کلاس به بهترین شکل استفاده کرد تا در پایان ساعت مدرسه به آموزش و تکلیف همه دانش آموزان رسیدگی کرده باشد.
بنابراین هفته معلم اگر هفتهای برای گرامیداشت مقام معلمان است، باید از این دست فرهنگیان نیز یاد کرد؛ معلمانی که به واسطه تدریس در مناطق دوردست و محروم، نه زحمتشان دیده میشود و نه سختی کاری به آنها تعلق میگیرد.
تدریس به گروههای سنی مختلف در یک کلاس درس چالش برانگیز است
برای شنیدن چالشها و سختی کار معلمان چندپایه با یکی از آنها وارد گفتوگو شدیم؛ او مدیر_آموزگار چندپایه در روستای کولاگه در استان لرستان است. کلاس درس این معلم یک کانکس کوچک است که از این مسئله گلایهمند بود.او در آغاز صحبتهایش عدم توانایی اولیای دانش آموزانش و بیعلاقگی آنها به مشارکت با مدرسه و امر آموزش را یکی از مشکلات اساسی خود عنوان کرد.
وی تفاوتهای فردی بین دانش آموزانی که در گروههای سنی مختلف در یک کلاس درس با هم زیست میکنند را چالش برانگیز دانست و گفت: من امسال دو دانش آموز کلاس اولی دارم و بقیه بچههای کلاس، پایه سوم و متوسطه اول و دوم هستند. مدیریت این دانش آموزان با نیازهای روحی و ملاحظات رفتاری که باید با آنها داشت، باعث میشود گاهی معلم در کلاس سردرگم شود.
این معلم چندپایه در ادامه در رابطه با تجربیات خود در خصوص مدیریت وقت در یک کلاس چندپایه، اینطور توضیح داد: خیلی وقتها بین دانش آموزان هر معلمی، شاگردی وجود دارد که دیرآموز است و در مقایسه با سایر دانش آموزان باید با این دانش آموزان بیشتر کار کرد. من هم تجربه تدریس به چنین شاگردانی را داشتهام و راهکاری که پیدا کردهام این است که بعد از پایان ساعت مدرسه، آنها را یک ساعت بیشتر در کلاس نگه میدارم و تا جایی که فرصت داریم رفع اشکال میکنم و مباحثی که برای دانش آموزم جا نیفتاده را مجددا برایش توضیح میدهم و تا زمانی که مطمئن نباشم که متوجه درس شده، خیالم راحت نمیشود به این دلیل که اکثر آنها این امکان را ندارند که در خانواده و به کمک والدین خود درسها را تمرین و مرور کنند یا اگر اشکالی دارند، مادر و پدرشان در امر یاددهی و یادگیری همراهشان شوند.
وی تاکید داشت که شاید کار معلم چند پایه در نگاه اول سخت باشد، اما در کنار این سختیها مزایایی هم وجود دارد. او در این رابطه بیان کرد: بچهها در کنار هم به شکل صمیمانهای درس میخوانند و بیشتر از اینکه کانکس ما به کلاس درس شبیه باید، شبیه به یک خانه است و ما هم مانند خانواده به یکدیگر کمک میکنیم.
او افزود: همچنین دانش آموزان بزرگتر با میل و رغبت، شاگردان کوچکتر را همراهی میکنند و این تعامل با یکدیگر علاوه بر ابعاد آموزشی و درسی که موجب رفع اشکال و مرور دروس میشود، ابعاد تربیتی و اخلاقی هم دارد که به زیست اجتماعی آنها در زمان حال و آینده کمک خواهد کرد.
وی معتقد است معلم چندپایه نه تنها باید تخصص بیشتری نسبت به معلمان تک پایه داشته باشد، بلکه لازم است دلسوزی خاصی هم به خرج دهد تا بتواند شرایط خاص این کار را تحمل کند. او صحبتهایش را اینطور ادامه داد: برخی روزها هم تعامل بین بچهها بهم میخورد و با هم دعوا میکنند بخصوص اینکه تفاوت سنی دارند و نوع مطالبات و درک آنها شبیه هم نیست و طبیعی هم هست که در این حالت نمیتوانند همیشه رابطه مسالمتآمیزی داشته باشند و وقتی این اتفاق میافتد، معلم باید همان وقت اندکی که برای تدریس دارد را به آشتی دادن بچهها و آرام کردن جو کلاس اختصاص دهد.
حتی یک وسیله کمک آموزشی هم نداریم
او خاطرنشان کرد: ما در کانکسمان حتی یک وسیله کمک آموزشی هم نداریم و به عنوان مثال برای اینکه ذره بین را به بچهها معرفی کنم، از خانه خودمان ذره بین فرزندم را به مدرسه بردم تا دانش آموزانم با چنین وسیلههایی آشنا شوند. دانش آموزان من حتی یک کره جغرافیایی از نزدیک ندیده اند. رایانه و… هم که اصلا فکرش را نکنید. برای درسهای رایانه و فناوری و... لب تاپ خودم را به کلاس درس میبرم تا بخصوص دانش آموزان متوسطه با کامپیوتر آشنا شوند. هیچ کدام از دانش آموزانم تلفن هوشمند هم ندارند و طبیعتا کار با این دستگاهها و تکنولوژیها را بلد نیستند که این موضوع من را ناراحت میکند. برخی از آنها در شرایط مالی خیلی بدی هستند و من هم درسها را در شبکه شاد بارگذاری میکنم تا زمانی که میتوانند در گوشی یکی از اهالی روستا، مطالب تکمیلی را با هم مرور کنند.
وی با سابقه ۲۸ سال فعالیت در زمینه معلمی، فضای فیزیکی کلاسش که یک کانکس است را نامناسب میداند. او در این خصوص تصریح کرد: من و دانش آموزانم نه سرویس بهداشتی داریم، نه نمازخانه و نه چیزی تحت عنوان آزمایشگاه و… در روستا کولاگه رودخانهای وجود دارد که آبهای فاضلاب از آن رد میشود و زنگ تفریح اجازه نمیدهم دانش آموزانم از کلاس خارج شوند به این دلیل که میترسم نزدیک رودخانه شوند و حادثهای رخ دهد.
غرق شدن دختری در رودخانه نزدیک کلاس درس کانکسی
او افزود: من حتی سعی میکنم وسایل بازی به بچهها ندهم و اصلا چیزی هم نداریم که بخواهم به آنها بدهم به این دلیل که میترسم مثلا توپشان سمت آب بیفتد و یا حین بازی بدوند و خطری ایجاد شود. البته اداره مقداری وسیله بازی به ما داد، اما واقعا به کار ما نمیآمد.
وی تاکید کرد: تا جایی که ما میدانیم طبق قوانین نباید محل درس خواندن دانش آموزان نزدیک فضاهایی مانند رودخانه ها، برق فشار قوی، کلانتریها و… باشد، اما ما ناچار هستیم مدرسه را برپا نگه داریم. سالهای قبل دختر کوچکی در این رودخانه غرق شده است البته حالا شدت آب مثل قبل نیست، اما در فصول بارندگی واقعا سیل آسا میشود و خطرناک است. برخی از قسمتهای رودخانه ارتفاع سه متری دارد و به همین دلیل از بچهها میخواهم حتی اگر دستشویی دارند، به خانهشان که نزدیک است بروند و زود به کلاس درس برگردند و در محیط اطراف رودخانه بازی نکنند. این امنترین راه حلی است که به ذهنمان رسیده، اما خودم که معلم هستم سرویس بهداشتی نزدیک کلاس ندارم و از صبح تا ظهر باید صبر کنم یا به خانه یکی از اهالی روستا بروم که به هر حال کار سختی است و خجالت میکشم و این کار را نمیکنم.
این معلم که علاقه زیادی به تدریس دارد، اضافه کرد: من هم در شهر تدریس کردهام هم کلاسهای تک پایه داشتهام، اما نزدیک به ۱۷ سال است که به صورت مدیر-آموزگار کار میکنم و نمیتوانم از بچهها دل بکنم. ما برای اینکه بتوانیم نقش خودمان را به درستی ایفا کنیم در کلاسهای مهارت افزایی هم شرکت میکنیم تا به روزترین شیوهها را برای دانش آموزان مناطق محروم به ارمغان بیاوریم.
او در آخر گفت: من در سالهای نزدیک به بازنشستگی هستم، اما بعد از پایان کارم همچنان ذهنم درگیر این دانش آموزان و شرایط زندگی آنها میماند. در مورد شرایط خودم هم اگر رتبهبندی به درستی انجام شود، شاید وضعیت بهتری پیدا کنم، اما فعلا که نه سختی کاری داریم و نه حقوقمان کفاف میدهد، ولی همچنان با علاقه کار میکنیم.
تلاش برای جلوگیری از ترک تحصیل دانشآموزان
در ادامه با معلم دیگری وارد گفتوگو شدیم؛ معلمی که در شهرستان ملارد، از شهرستانهای استان تهران به کار معلمی آن هم از نوع تدریس در کلاس چندپایه مشغول است.
وی با بیان اینکه در حال حاضر مدیر-آموزگار محسوب میشود، صحبتهای خود را اینطور آغاز کرد: کاری که ما میکنیم واقعا کاری جهادی است و معلمانی که در شرایطی مشابه من قرار دارند، غیر از اینکه مدیریت مدرسه را برعهده دارند، باید برای چند پایه تحصیلی با کیفیتی برابر و رعایت عدالت تدریس کنند.
این معلم در مورد وضعیت فعلی خود توضیح داد: ما به هر سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم درس میدهیم و مشکلات این شکل از درس خواندن را به مسائل زندگی عشایری و کمبودهای اقتصادی آنها اضافه کنید تا ببینید حقیقتا کار ما چقدر دشوار و پیچیده است.
وی ضمن بیان اینکه حدود ۳۰ مدرسه چندپایه در شهرستان ملارد وجود دارد، خاطرنشان کرد: کلاسها در فضای مدرسه برگزار میشود، اما کلاسها دارای چند پایه دانش آموز هستند در واقع یک مدیر-آموزگار اداره کل مدرسه و دانش آموزان را برعهده دارد. همین حالا که مدرسه ما دو پایه است؛ برای کلاسهای اول، دوم و سوم ابتدایی یک معلم داریم و برای سال چهارم، پنجم و ششم هم یک معلم دیگر داریم.
او افزود: در این منطقه به دلیل کم بودن تعداد دانش آموزان، مجبوریم برای اینکه دانش آموزان تحصیل را رها نکنند به این شکل کلاسها را برگزار کنیم. آموزش و پرورش تعریفی دارد که براساس آن تا ۱۵ سقف دانش آموز یک مدیر-آموزگار باید حضور داشته باشد تا تعلیم و تربیت آنها را برعهده بگیرد. اگر تعداد دانش آموزان به ۲۰ نفر رسید، باید دو نفر مدرسه را اداره و تدریس کنند و به طور کلی وقتی تعداد دانش آموز تا این سقف تعیین شده باشد، معلم به منطقه اعزام میکنند.
همیشه درگیر کمبود وقت هستیم
او در ادامه تصریح کرد: ما به صورتی برنامه ریزی میکنیم که اول از همه وقت کم نیاوریم؛ گاهی یک تهدید تبدیل به فرصت میشود. به عنوان مثال دانش آموزان پایه ششم وقتی دروس پایه چهارم را تدریس میکنم، میتوانند بر درسهای سالهای قبل مرور کنند و شاید رفع اشکال هم صورت بگیرد و تعمیق یادگیری رخ میدهد و در مورد سایر پایههای تحصیلی هم این اتفاق میافتد که همان فرصت در عین شرایط سخت و تهدیدآمیز است، اما با این وجود همیشه درگیر کمبود وقت هستیم.
این معلم ۴۶ساله ادامه داد: واقعا طبیعی است که یک کلاس تک پایه فرصتهای بیشتری برای تدریس دارد، اما مروری که از پایههای مختلف در کلاس ما رخ میدهد شاید تا حدی کمبود زمان را جبران کند البته شاید به کیفیت کلاسهای تک پایه نرسیم، ولی ما همه تلاشمان را میکنیم.
اسدی عنوان کرد: ما در کلاسهای چند پایه به این صورت عمل میکنیم که مثلا در یک کلاس سه پایه، هر ۴۵ دقیقه را به سه قسمت تقسیم میکنیم یعنی برای هر درس ۱۵ دقیقه وقت میگذاریم که طبیعتا این زمان نه تنها مناسب که کافی هم نیست.
این معلم چند پایه که ۲۰ سال سابقه کار دارد، ۸ سال تجربه معلمی در کلاسهای چند پایه دارد؛ از او در مورد وضعیت مالی خودش و سایر همکارانش هم سوال پرسیدم و گفت: تعریفی که از حقوق برای همه معلمان شده است برای ما هم به همان میزان حقوق واریز میکنند فقط کسانی که مثل من مدیر-آموزگار هستند یک میلیون بیشتر به عنوان حق مدیریت دریافت میکنند.
مدارس چندپایه به بچههای محروم منطقه امید میدهد
او در پاسخ به این پرسش که آیا برای معلمان چند پایه سختی کار هم لحاظ میشود؟ بیان کرد: ما برای رفت و آمد به مدرسه از وسایل نقلیه خودمان استفاده میکنیم به این دلیل که مدرسه چندپایه ماعشایرنشین است و نزدیک ۶۵ کیلومتر تا شهر فاصله دارد یعنی روزی ۱۳۰ کیلومتر با هزینه و خودرو شخصی رفت و آمد میکنیم و نه سرویسی وجود دارد و نه هزینهای بابت ایاب و ذهاب به ما داده میشود.
این مدیر-آموزگار در ادامه در خصوص جلوگیری از بازماندگی از تحصیل به کمک مدارس چندپایه در مناطق محروم یادآور شد: ما در حال حاضر دانش آموز بازمانده از تحصیل نداریم و علتش وجود همین مدارس چندپایه است که به بچههای محروم منطقه امید میدهد، ولی واقعا شیوع کرونا و کمبود تجهیزات ارتباطی برای حضور در فضای مجازی در این شهرستان، موجب افت تحصیلی برخی از دانش آموزان ما شد، ولی وقتی کلاسهای چندپایه مرتب تشکیل میشود هم دانش آموزان استقبال میکنند هم افت تحصیلی آنها برطرف میشود، اما کمبودهای رفاهی به هر حال در آموزش این دانش آموزان اثرگذار است.
مسئولان مناطق محروم و روستایی را از یاد نبرند
معلم چندپایه دیگری که با او در خصوص وضعیتش صحبت کردیم در منطقه زیویه در روستای بدرآباد از توابع بخش مرکزی شهرستان سقز در استان کردستان تدریس میکند.
این معلم که برای صحبت با ما مجبور بود بالای کوهی برود تا حداقل موبایلش آنتن داشته باشد و صدای او را بشنویم، سابقه چشمگیری در زمینه تدریس در مدارس چندپایه دارد. او صحبت از تجربیات خود را اینطور آغاز کرد: بیش از ۳۵ سال است که در حرفه معلمی کار میکنم و در حال حاضر هم معلم کلاسی شش پایه هستم.
او در ادامه با بیان اینکه تدریس در کلاس شش پایه ایثار و عشق میخواهد، اظهار کرد: معلم چندپایه فقط در حالتی که عشق به حرفه معلمی از عمق جان او برآمده باشد میتواند سختیهای این کار را تحمل کند.این حرفها شعار نیست، بلکه بر اساس سالها تجربه به این نتیجه رسیدهام.
وی که کمبود وقت را بزرگترین مشکل یک معلم چند پایه میداند، در این خصوص تصریح کرد: روزهای زیادی تا ساعت ۲ و نیم بعد از ظهر مشغول فراهم کردن مواد آموزشی هستم و اصلا متوجه نمیشوم ساعت چطور میگذرد و خداراشکر به گفته مدیران منطقه، شاگردان من از بهترین دانش آموزان هستند.
او افزود: برایم این امکان فراهم شده بود و هنوز هم ممکن هست که به شهر بروم و در شرایط راحتتری تدریس کنم، اما سالهاست در روستاها کار میکنم و واقعا به همه دانش آموزانم علاقه مندم و نمیتوانم اینجا را ترک کنم. کار ما سختیهای بی شماری دارد مثلا اگر هوشمندی به خرج ندهیم وقت کم میآوریم، اما با همه این احول خودم را موظف میدانم همچنان تدریس کنم.
وی در ادامه از کمبود تجهیزات آموزشی در مدرسه چندپایه گلایهمند بود و عنوان کرد: با توجه به اینکه تعداد دانش آموزان ما کمتر از مدارس عادی است، سرانه و تجهیزات کمتری به آنها تعلق میگیرد، ولی این نباید به معنای فراموش کردن مدارس چندپایه باشد. امیدواریم مسئولان توجه داشته باشند که عدالت آموزشی باید بیش از پیش در مدارس ما گسترش پیدا کند و مناطق محروم و روستایی را از یاد نبرند.
بهرهمندی از طبیعت برای رفع کمبودها
این معلم با بیان اینکه به دانش آموزان ۶ پایه در ۱۵۰ ساعت در طول هفته درس میدهد، تاکید کرد: این وقتی که برای تربیت و پرورش فرزندان کشور صرف میکنیم اگر تجهیزات کافی فراهم نباشد به هدر میرود. ما تجهیزاتی داریم، اما اصلا کافی نیست. البته با تواناییهای خود و بهره مندی از طبیعت کمبودهایی که متوجه دانش آموزانم هست را به هر نحوی که شده جبران میکنم.
این معلم با کارشناسی ارشد علوم تربیتی در گرایش آموزش ابتدایی که ۳۵ سال سابقه کار معلمی چند پایه دارد در ادامه صحبتهای خود عنوان کرد: یکی از دغدغههای من افزایش توانمندی دانش آموزان در زمینه مهارتهای اجتماعی و زندگی است و در جشنوارههای مختلف نیز رتبههای دوم و سوم را در استان به دست آوردم. فکر نمیکنم کسی دیگر حوصله انجام این کارها را داشته باشد؛ معلمان گرفتاریهای زیادی دارند، اما من با وجود همه مشکلات حتی بعدازظهرها هم به مدرسه میآیم و معتقدم دانش آموزان ما آینده سازان مملکت هستند و دلم میخواهد با دل و جان به آنها و به کشورم خدمت کنم.
او در ادامه فضایی که در آن تدریس میکند را اینطور توصیف کرد: ما در یک مدرسه قدیمی کار آموزش را دنبال میکنیم، این مدرسه با اینکه قدیمی است، اما از آن بهره بردای میکنیم و شرایطش بد نیست. همین حالا ۱۴ دانش آموز در این مدرسه دارم که از پایه اول تا ششم هستند و یکی از آنها دختری پیش دبستانی است. این دانش آموز پیش دبستانی دوست دارد هر روز به مدرسه بیاید و من هم مشکلی ندارم با اینکه میگویند در پیش دبستانیهای شهری بچهها فقط بعضی روزها به مدرسه میروند، اما نمیخواهم این دانش آموز کوچک من در این منطقه کم برخوردار دلش بشکند و فکر میکنم این مدرسه برای آنها خانه امید است.