عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی در گفتوگو با ایلنا:
حق اعتراض به رسمیت شناخته شود؛ مواجهه با معترضان همدلانهتر میشود/ مطالبات مردم، نتیجهِ فشارهای اقتصادی است/ فشار تحریمها بر دوش برخی اقشار، سنگینی میکند
عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی با بیان اینکه بر اساس قانون اساسی، اعتراض حق مردم است، گفت: باید بپذیریم که شرایط، مناسب نیست و اقشار مختلف تحت فشار هستند به ویژه بازنشستگان که بالاخره بعد از سالیانی که در خدمت جامعه و نظام بودهاند، الان احساس میکنند با بیمهری مواجه شدهاند و احساس میکنند که سرمایه حیثیتی آنها در حال پایمال شدن است.
«احسان بابایی» استادیار حقوق جزا و جرمشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره چگونگی برخورد انتظامی با بازنشستگانی که در خصوص عدم افزایش حقوق و وضعیت نامساعد معیشتیشان معترض هستند، گفت: وقتی با یک چنین اعتراضاتی مواجه میشویم، برای اینکه آسیبهای کمتری به دنبال داشته باشد، فکر میکنم باید چند مولفه را در نظر بگیریم.نخست اینکه اعتراض را یک امر طبیعی بدانیم. فکر میکنم نفس طبیعی دانستن اعتراضات و حتی عصبانیتهایی که در این شرایط اقتصادی و اجتماعی با آن مواجه هستیم، طبیعی است. وقتی اعتراض و عصبانیتها طبیعی دانسته شود، به نظرم مواجهه با این معترضین متفاوت خواهد بود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی تصریح کرد: البته طبیعی دانستن اعتراضها لزوما به معنی درست بودن آن نیست و ممکن است داخل یک تجمع، یک کار ناصواب یا حرف و شعار نادرستی نیز زده شود. نمیگوییم که این شعار یا حرکت درست است، اما همین که این اعتراض و عصبانیت با توجه به شرایط اقتصادی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، طبیعی دانسته شود، همین باعث میشود این رابطه تلطیف شود.
بابایی خاطرنشان کرد: باید بپذیریم که شرایط، مناسب نیست و اقشار مختلف تحت فشار هستند به ویژه بازنشستگان که بالاخره بعد از سالیانی که در خدمت جامعه و نظام بودهاند، الان احساس میکنند با بیمهری مواجه شدهاند و احساس میکنند که سرمایه حیثیتی آنها در حال پایمال شدن است و به نظرم باید همدلانهتر با این قشر رفتار کرد.
فشار تحریمها و فشارهای اقتصادی بر دوش برخی از اقشار جامعه بیشتر سنگینی میکند و برخی از اقشار هم برعکس، حتی از این تحریمها بهرهمند هم شدهاند.
وی با اشاره به تاثیرات تحریم در چند سال اخیر گفت: چندین سال است که ما فشارهای تحریم را احساس میکنیم، اما مردم نگاه میکنند بار این فشار تحریمها و فشارهای اقتصادی بر دوش برخی از اقشار جامعه بیشتر سنگینی میکند و برخی از اقشار هم برعکس، حتی از این تحریمها بهرهمند هم شدهاند. جامعه این موارد را میبیند و در این فضا فکر میکنم، اعتراض و عصبانیت را باید طبیعی بدانیم. اگر این مولفه را در نظر بگیریم، قطعا در راستای مدیریت این اعتراضات، رفتارها همدلانهتر خواهد شد.
اصل "اعتراض" را قانون اساسی به رسمیت شناخته، پس "حق" است
عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی تاکید کرد: نکته دوم این است که این اعتراضات را به عنوان حق در نظر بگیریم. اصل ۲۷ قانون اساسی اجازه اعتراض را به مردم داده است.در واقع فلسفه اصل ۲۷ قانون اساسی مربوط به اعتراض است. اصل اعتراض را قانون اساسی به رسمیت شناخته است، بنابراین باید به اعتراض به عنوان یک حق نگاه شود به این معنا که مردم معترض حق دارند در یک جایی تجمع کنند و صدای خودشان را بلند کنند و خبرنگاران را دعوت کنند. این ابزاری است که در قانون اساسی پیشبینی شده است و اگر مشکلی وجود دارد، مشکل قانون اساسی است و قاعدتا کسی چنین ادعایی را مطرح نمیکند.
اعتراض، حق مردم است و این حق مردم در اعتراض صرف نظر از درست بودن یا نبودن، باید به رسمیت شناخته شود.
بابایی با بیان اینکه نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی و دستگاههای اجرایی باید همه همت خود را به کار بگیرند تا اصل ۲۷ قانون اساسی اجرایی شود، گفت: اعتراض، حق مردم است. این حق مردم در اعتراض صرف نظر از درست بودن یا نبودن، باید به رسمیت شناخته شود.
وی گفت: در حقیقت نیروی انتظامی در یک جایگاه بیطرف قرار دارد و دغدغهاش حفظ نظم است و باید کمک کند تا این اصل قانون اساسی اجرا شود. در واقع وظیفه اصلی نیروی انتظامی این است که امنیت تجمعات را حفظ کند، یعنی هنرش باید این باشد که این اعتراضات برگزار شود مشروط به حفظ نظم، اما باید بدانیم که در نهایت این تجمع و اعتراض طبیعی است، افراد میخواهند صدای خود را بلند کنند، گلایه کنند؛ این امور را باید طبیعی بدانیم و این حق مردم باید تضمین شود.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی ادامه داد: نیروی انتظامی باید همه همت خود را به کار بگیرد تا اصل ۲۷ قانون اساسی اجرا شود و در این راستا باید در مقابل بینظمی و افرادی که به دنبال اغتشاش هستند، عمل کند، اما اغتشاش به معنای اعتراض و تجمع نیست و این فاصله باید مد نظر قرار بگیرد.
بابایی تصریح کرد: نکته دیگری که باید در نظر گرفته شود، تفسیر نظم است. ما نظم را نباید خیلی تنگنظرانه تفسیر کنیم و نگاه کوتاهبینانهای به آن داشته باشیم.اگر ما یک تجمع اعتراضی را درست مدیریت نکنیم و آن مردم ناراضیتر به خانههای خودشان روانه شوند؛ چه بسا این شرایط آبستن یک بینظمی بالاتری را فراهم میکند. یعنی ما مسئله نظم را نباید صرفا یک مسئله نظم داخل خیابان ببینیم و نباید لحظهای نگاه و تفسیر کنیم و بگوییم به طور مثال امروز ساعت ۱۲ یک تجمع رخ داده است و در نهایت مدیریت شد. اگر به نحوی درست، این تجمع مدیریت نشود، این نحوه برخورد میتواند بذری برای بینظمیهای دیگر باشد.
مطالبات مردم، نتیجهِ فشارهای اقتصادی است
وی تصریح کرد: مردم یک نارضایتی دارند و ما نباید نارضایتی مضاعفی را به وجود بیاوریم.ممکن است مردم به شرایط اقتصادی اعتراض داشته باشند، اما ما نباید کاری کنیم که این اعتراض به سایر نهادها تسری پیدا کند. کسی نهادهای امنیتی و انتظامی را در شرایط اقتصادی فعلی مقصر نمیداند، اما باید به گونهای عمل شود که معترضان مجموعه دیگری را در مقابل خود در نظر نگیرند.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم قضایی یادآور شد: آخرین نکته این است که برخورد با واقعیتی به نام اعتراض و تجمعات اعتراضی، دانش خاص خود را میطلبد و نیاز به نیروهای آموزش دیده دارد. مشخص است که با آشوبگران یک نوع برخورد لازم است و با مردم و به ویژه قشر بازنشسته که توقعات کاملا اقتصادی و صنفی دارند، برخورد متفاوتی را طلب میکند.
مردم ضدِ نظم نیستند
بابایی تاکید کرد: البته باید این را اضافه کنم که نیروی انتظامی جزئی از مردم است و نقش آنها در تامین امنیت قابل انکار نیست، اما وظیفه نخبگان این است که موضوعاتی را یادآوری کنند. کشور ما خوشبختانه در طول سالیان گذشته چندان شاهد این نوع تجمعات نبوده و در حال حاضر با پدیده جدیدی مواجه هستیم که به واسطه مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر ایجاد شده و رنگ و بوی سیاسی ندارد و مردم ضد نظم نیستند و مطالبات و رویکردشان سیاسی نیست، بلکه بیشتر اقتصادی و در نتیجهِ فشارهای اقتصادی است.
کشور ما خوشبختانه در طول سالیان گذشته چندان شاهد این نوع تجمعات نبوده و در حال حاضر با پدیده جدیدی مواجه هستیم که به واسطه مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر ایجاد شده و رنگ و بوی سیاسی ندارد.
وی ادامه داد: اگر اعتراض به رسمیت شناخته و فعالانه در این زمینه برخورد شود و خبرنگاران در این تجمعات حضور داشته باشند، به گونهای که رسانههای داخلی متولی انعکاس اخبار این تجمعات باشند و افراد معترض رسانههای داخلی را پناهگاه خودشان بدانند؛ همین مسأله به مدیریت موضوع کمک میکند. این موضوع برازنده نظام جمهوری اسلامی نیست که معترضان که رویکردشان کاملا اقتصادی است ناچار شوند تجمعات خودشان را از طریق رسانههای بیگانه منعکس کنند. خبر بالاخره منعکس خواهد شد. تجربه دوساله همین اعتراضات صنفی و اقتصادی این را تأیید میکند که اخبار و تصاویر، منعکس میشود، اما این نکته مهم و قابل توجه است که این اخبار از چه کانالهایی منتشر میشود. من فکر میکنم که اگر به رسانههای داخلی اعتماد شود، بهتر از این است که صدای اعتراض مردم که کاملا طبیعی است از شبکههای بیگانه منعکس شود.