ایلنا گزارش میدهد؛
منطقهای که به اسارت راهآهن درآمده است/ ایجاد دیوار صوتی مهمترین خواسته اهالی محله مقدم/ عبور از زیرگذری که حکم تونل وحشت را برای زنان دارد+ فیلم
زمانی که کسی نیست منتظر میمانم تا کسی بیاید تا بتوانم از زیرگذر رد شوم. بیشتر معتادها در این زیر جمع میشوند. زیرگذر گاهی روشنایی دارد و گاهی ندارد.باید دل شیر داشته باشی که بتوانی از اینجا رد شوی. از زمین و زمان مورد تهدیدی!
به گزارش خبرنگار ایلنا، محله مقدم یکی از محلههای جنوبی شهر تهران در منطقه ۱۷ است. به گفته قدیمیهای محل، زمینهای اینجا متعلق به فردی به نام مقدم بوده و برهمین اساس نام او بر این محله ماندگار شد. بافت محله تا دهه ۳۰ زمینهای کشاورزی و دامداری بود، اما با احداث راه آهن تهران- تبریز، بخشی از کارکنان راه آهن در حومه خط ساکن میشوند و به تدریج توسعه محل از اینجا شکل میگیرد. ضلع جنوبی راه آهن نیز در این محل تا سالها مزروعی بوده و بعد تبدیل به زمینهای مسکونی میشود. احداث پل قلعه مرغی، بزرگراه شهید چراغی، افتتاح بوستان ولایت و ایستگاه مترو زمزم سهم شاخص این منطقه از توسعه در کلانشهر تهران است، اما این توسعه به قیمت تبدیل محله به مکانی برای انواع آسیبها و محل وقوع حوادث شده است.
به گفته مردم محله بیتوجهی به شکلگیری تدریجی آسیبهای اجتماعی، حاشیههای راه آهن را به یکی از ناامنترین نقاط این محله تبدیل کرده است. ساخت پل قلعه مرغی هم که ابتدا رضایت شهروندان منطقه را داشت، اما لرزههای همیشگی پل کم کم باعث نارضایتی شهروندان شد، تا جایی که برداشتن پل را به استقرار آن ترجیح میدهند.
تردد در حاشیه ریلهای محله مقدم دل شیر میخواهد
نارضایتی چندساله مردم منطقه و حوادثی که به دلیل عبور راه آهن رقم خورد، باعث شد تا در بخشی از منطقه ۱۷ خط راه آهن تهران-تبریز زیرزمینی شود، اما در محدوده محله مقدم ریل راهآهن و مشکلات آن همچنان پابرجاست.
«همه به مشکلات راهآهن آگاه هستند. مگر میشود کسی نداند، راه آهن جان چند نفر را گرفته است؟ مگر میشود از بیتوته معتادها در کانالهای اینجا خبر نداشته باشند؟ مگر میشود از ناامنی پل اتصالی به ایستگاه مترو خبر نداشته باشند؟ اینجا جنوب شهر است، حمل ونقل عمومی برای مردم حکم حیاتی دارد، اما سهم ما از این همه خط متروی تهران تنها یک ایستگاه است.» اینها صحبتهای یکی از اهالی محل است که در پاسخ به سوالم از مشکلات محله مقدم میگوید. او میگوید: «امکانات را به محله میآورند، اما آن را در پایینترین شرایط مطلوب نگه میدارند. شما به وضعیت دسترسی ما به ایستگاه مترو دقت کنید. ساکنان شمالی باید از ریل راه آهن عبور کنند تا به مترو برسند و جنوبیها هم دیوار بوستان ولایت را دارند! من نمیدانم ایستگاه مترو را اینجا تاسیس کردهاند که دسترسی سایر مردم تهران به بوستان ولایت را آسان کنند یا دسترسی مردم منطقه ۱۷ را به سایر نقاط تهران آسانتر!»
راه رسیدن به ایستگاه مترو زمزم و برقراری ارتباط در دو طرف راه آهن نیز سخت است. تنها پل عابر پیاده پس از پل عبوری قلعه مرغی نه مناسب تردد افراد مسن و میانسال است و نه افراد کم توان جسمی میتوانند از آن عبور کنند. در این سالها سعی کردهاند با ایجاد یک زیرگذر راه را ساده کنند که آن هم برای خودش مسالهای است.
«باید دل شیر داشته باشی که بتوانی از اینجا رد شوی. از زمین و زمان مورد تهدیدی!» اینها صحبتهای خانمی از اهالی محله مقدم است که میگوید مجبور است از این پل برای رسیدن به مترو استفاده کند.
میگوید به جای پل ترجیح میدهد از زیرگذر استفاده کند. «زمانی هم که کسی نیست منتظر میمانم تا کسی بیاید تا بتوانم رد شوم. بیشتر معتادها این زیر جمع میشوند. زیرگذر گاهی روشنایی دارد و گاهی ندارد.»
او به عبور قطار و لرزههایی که به جان خانههایشان میافتد نیز اشاره میکند و میگوید: «قطارها که رد میشوند، فکر میکنیم زلزله میآید. دو سال پیش که در تهران زلزله آمد، ما اصلا متوجه نشدیم و صدای زلزله را با صدای قطار اشتباه گرفتیم.»
«ترس» حرف مشترک تمام زنانی است که از اینجا تردد میکنند. «خیلی میترسم. هم از پل و هم از زیرگذر. خانمها اینجا اذیت میشوند و هربار با کلی استرس و فشار روانی باید اینجا را طی کنیم. سر و صدای اینجا هم خودش خیلی اذیت کننده است» اینها را خانم جوانی که چند سالی است ساکن محله مقدم شده میگوید.
زن جوان دیگری هم که به تازگی محل کارش به این محل منتقل شده، همینها را میگوید، از پل عابر پیاده استفاده نمیکند چون معتقد است، احتمال دارد او را خفت کنند و عبور از تونل وحشت زیرگذر شماره یک را ترجیح میدهد: «خیلی کثیف است، میترسم از اینجا رد شوم، این زیرگذر از تونل وحشت بدتر است. معتاد هم که اینجا زیاد است. به سیاهیهای روی دیوار زیرگذر نگاه کنید، وای به حال وقتی که شب میشود و چراغهای زیرگذر هم خراب باشند! نمیدانم چطور از اینجا رد شوم. از نور موبایلم استفاده کنم، نگرانم که موبایلم را از دستم بدزدند، چراغ خاموش هم که نمیشود تردد کرد!»
«محسن آقاجانی» رابط شورایاری منطقه ۱۷ درباره مشکلاتی که راه آهن برای محلاتی که درگیر مشکلات راه آهن هستند، اینطور میگوید: «مقدم، زمزم، زهتابی، وصفنارد، گلچین، سجاد و بلورسازی محلاتی هستند که با ۱۵۰ هزار نفر از جمعیت ۳۰۰ هزار نفری منطقه درگیر مشکلات این محله شدهاند.»
او ادامه داد: منطقه ۱۷ از قدیم مقابل دو خط راه آهن تهران- اهواز و تهران- تبریز بود. به گونهای که انگار به اسارت راه آهن درآمده است. جالب است در آن زمان خیابان نوابی وجود نداشت و یک حصار بستهای بود و انگار در یک جزیره بودیم. البته با تلاشهایی که در چند سال گذشته انجام شد، پروژه قطار تهران-تبریز زیرزمینی شد، هرچند که هنوز به اتمام نرسیده است.
او با اشاره به اینکه اما وضعیت قطار تهران-اهواز به قوت خود پابرجاست و از وسط منطقه مسکونی رد میشود، ادامه میدهد: «از شمال و جنوب منطقه در کنار ریل قرار گرفتهاند. این وضعیت در گذشته قابل تحمل بود و شهر توسعه پیدا نکرده بود و جمعیت نیز به این اندازه نبود.»
بیتوته معتادان و کارتنخوابها در کانالهای کنار ریل
آقاجانی با اشاره به آسیبها و مزایایی که خط راه آهن برای محله مقدم ایجاد کرده، میگوید: «اگرچه مسئله وقوع تصادف، جرم و اعتیاد در این محله مطرح است، اما فضای باز راهآهن هوا را تلطیف میکند.اینجا به شدت محل وقوع جرم است. معتاد در اینجا زیاد است. در محله کانالهای آبی وجود دارد که معتادها در این کانالها بیتوته میکنند.
او با اشاره به پل عابر پیاده که شمال محله مقدم را به ایستگاه مترو زمزم وصل میکند، میگوید: «این پل اصلا به درد عبور و مرور نمیخورد. یک زیرگذر هم اینجاست که در شب هیچ خانمی جرات نمیکند از آنجا رفت و آمد کند.»
او با اشاره به پل قلعه مرغی به گسست اجتماعی ایجاد شده در پی احداث پل و بزرگراه در منطقه اشاره میکند و میگوید: با ایجاد پل قلعه مرغی که نیاز منطقه بود، برخی از مشکلات محله و منطقه حل شد، اما الان و با رسیدن مترو به اینجا دیگر به این پل نیازی نیست. این پل در یک بازه زمانی به منطقه کمک کرد و نیاز منظقه بود، اما اکنون منجر به گسست اجتماعی در محله شده است. در ادامه طرحهای توسعه شهری اتوبان شهید کاظمی نیز احداث شد که آن نیز یک گسست اجتماعی ایجاد کرد. خانوادههای محله در قدیم به واسطه روابط نزدیکی که داشتند، در رفت و آمد بودند، اما با ایجاد این پلها و اتوبان که در کنار راه آهن قرار گرفت، یک گسست اجتماعی جدی ایجاد شد.
آقاجانی در ادامه اشارهای نیز به سر و صدای راه آهن برای ساکنان مجاور دارد و میگوید: به شدت سر و صدا مردم را آزار میدهد. تعداد قطارهای عبوری از این خط در ساعت بسیار زیاد است و لرزشهایی که عبور قطار به منازل اطراف میزند برای ساکنان زجرآور است. در قدیم اینگونه نبود، تنها یک خط از اینجا رد میشد که الان به سه خط رسیده است که میخواهند چهارمی را هم ایجاد کنند.
اقدام به خودکشی از سایر مناطق دیگر در این محله
او با اشاره به اقدام به خودکشی در ریل راهآهن ادامه میدهد: البته افرادی که گاهی اقدام به خودکشی میکنند از دیگر مناطق تهران هستند؛ نه این محله!
آقاجانی تاکید دارد که باید حریم منطقه در اطراف ریل راه آهن حفظ شود و میگوید: «مردم نمیتوانند ساخت و ساز داشته باشند. سالانه بسیاری از میلههایی که در حریم نصب است سرقت میشود. بخشی از میلهها را مردم محل برای عبور و مرور راحتتر باز میکنند که البته همین کار زمینه را برای وقوع جرم نیز راحتتر میکنند. ما پیشنهاد دادیم که قطار را روگذر کنند و یا زیرزمینی اما هزینه خیلی بالایی دارد. بردن خط تهران-اهواز به خارج از منطقه و زیرزمینی کردن آن پیشنهاداتی است که مطرح است.
او تاکید دارد که ایجاد دیوار صوتی برای مردم مساله مهمتری است و ادامه میدهد: باید بتوانند برای مردم آن را فراهم کنند تا مردم بیش از این اذیت نشوند. به علاوه باید کاری کنند که اینجا از آسیبهای اجتماعی پاک شود. پیشنهاد میدهم یک شب کنار این خط راه روید و متوجه آسیبهای اجتماعی و ناامنی که در اینجا وجود دارد میشوید.
اینجا بهشت معتادان شده است
آقاجانی ادامه میدهد: در بخشهایی از این ریل مردها هم در روز نمیتوانند رد شوند چه برسد به زنها! در داخل کانالها دیدیم خانمهای کارتن خواب هستند و بهترین مکان برای بیتوته کردن است. اینجا بهشت معتادان شده است و محل خوبی برای اختفا و سکونت است. این آسیب جدی برای اهالی و مردم است و مخاطرات دیگری را نیز اضافه میکند.
او با اشاره به نبود روشنایی در محدوده ریلهای راه آهن گفت: «براساس قانون مسئول توزیع روشنایی معابر اداره برق است. ما میگوییم پای چراغ را میدهیم برق را تامین کنید، اما به ما برق نمیدهند و هزینههای سنگین پای مطالبات میگذارند. به ویژه وقتی فصل عوض میشود و طول روز کوتاهتر است، با توجه به حضور مترو و بزرگراه که نقطه عطف تردد مردم در منطقهای با ۳۰۰ هزار جمعیت است رفت و آمد مردم را دچار مشکل میکند.»
او با اشاره به تصمیمی که برای اضافه کردن یک خط جدید به خطوط ریلی میگوید: اضافه کردن خط مشکل جدیدی را برای اهالی اینجا ایجاد میکند و درخواست داریم مطالعه بیشتری درباره اضافه کردن این خط داشته باشند.
آقاجانی تاکید دارد که حتی اگر امنیت روانی هم باید برقرار باشد که در اینجا این امنیت را نداریم. دولت و شهرداری بیایند اینجا از منطقه بازدید کنند و اهمیت وجود دیوار صوتی را درک کنند. ما درخواستهای مردمی متعددی داریم باید به صورت کارشناسی صحبت کنند و آن را به سرانجام برسانند. ضمن اینکه اینجا مرکز منطقه ۱۷ است و از اینجا منطقه توسعه پیدا کرده است اما اشکال چه بوده که به آسیبهای ناشی از این مدل توسعه فکر نکردهاند را نمیدانم.»
گسست اجتماعی در پی ایجاد راههای ارتباطی متعدد
رابط شورایاری منطقه ۱۷ همچنین به تبعات اجتماعی جدا شدن محلهها که در اثر احداث پل قلعه مرغی، بزرگراه شهید کاظمی و خط راه آهن به وجود آمده اشاره میکند: «هر توسعهای در کنار خود مشکلاتی ایجاد میکند. اتوبان شهید کاظمی فرصتی برای منطقه بود، اما از طرفی گسست اجتماعی در منطقه ایجاد کرده است. اینجا یک منطقه طایفهنشین است. بخشی از محله جوادیه است که هیچ ارتباط بومی با منطقه ۱۷ ندارد و الان به صورت یک جزیره یک گوشه افتاده است. همین مساله را برای محله زهتابی داریم. آمدن اتوبان گسست فرهنگی واجتماعی برای مردم دارد. مردم اینجا خیلی بومی هستند و این جداافتادگی مشکلاتی را به همراه داشته است.
او با اشاره به جدا افتادگی سه محله از همدیگر به دلیل احداث پل قلعه مرغی میگوید: «اگر پل قلعه مرغی برداشته شود مشکل گسست اجتماعی سه محله حل میشود. مردم بخش غربی پل نمیتوانند از بخش شرقی پل استفاده کنند و به رغم وجود پارک به آن بزرگی اما به این دلیل که دسترسی محلی به آن آسان نیست مردم نمیتوانند به آنجا رفت و آمد کنند.»
آقاجانی معتقد است پل قلعه مرغی زمانی برای محله لازم بود، اما الان دیگر نیازی به آن نیست و ادامه میدهد: «پل ۹ دی را که زدند و دیگر نیازی به پل قلعه مرغی نیست. اهالی درخواست دارند پل قلعه مرغی برداشته شود و دسترسی محلی و رفت و آمد با ایجاد زیرگذر انجام شود. گسسستی که این پل ایجاد کرده، فقط کار را برای مردم سخت کرده است. نقاط کانونی ارتباطی منطقه با ایستگاه مترو در ارتباط است اما زینبده فضای شهری نیست که ارتباط با مترو با چنین مسیر خطرناکی از نظر امنیتی انجام شود.
او البته به تصمیم برای ایجاد سه گذرگاه در مسیر راه آهن اشاره میکند و میگوید: «سه گذر خوب برای این منطقه در نظر گرفته شده است که اولی آن در حال احداث است و باعث میشود برای شمال و جنوب دسترسی خوبی ایجاد شود. اما مشکلات راه آهن همچنان باقی است که به صورت بین بخشی باید به موضوع آن رسیدگی شود.»
نادر جعفری اشلقی دبیر شورایاری منطقه ۱۷ نیز با اشاره به جزیرهای شدن دو محله در اطراف راه آهن میگوید که هرکسی در هر دوره مدیریتی تغییراتی ایجاد کرده و ادامه میدهد: «در هر دوره مدیریت شهری یا مدیریت راه اهن مسیرها را تغییراتی دادهاند. الان خط تهران-تبریز زیر زمینی شده و خیلی عالی شده است. اهالی محل توقع دارند در اینجا نیز این اتفاق رخ دهد و از مسیر روگذر استفاده دیگری شود.
او معتقد است: پلهای عبوری از روی راه آهن جوابگو نیست و تهدیدهای متعددی برای مردم دارد و میگوید: پلهایی که زدند جوابگوی نیاز مردم نیست. زیرگذر شماره یک را ببینید. به علت اینکه مخروبه و تاریک است از آن گذر نمیکنند و بهتر از پل هوایی است که مردم توان رفتن از آن ندارند. مردم تمایل دارند که پل مکانیزه شود و بتوانند از پل استفاده کنند.
گزارش: منصوره محمدی میاب