آسیبشناسی NGOهای حقوق کودکان - ۱
اهمیت استقلال از دولت و همکاری بین تشکیلاتی
«اسیر روز مرگی شدن و سکون در فعالیتها و هدفها از بزرگترین ضعف NGOهای این حوزه است. / مهمترین تاثیری که سازمانهای مردم نهاد در این سالها داشتند شناساندن ابعاد پدیده کودک کار به جامعه بود.»
یک آموزشگر سازمانهای مردم نهاد در بررسی خود از سازمانهای مردم نهاد حوزه کودکان کار و خیابان با اشاره به اینکه اکنون بیش از پیش نیاز به جمع آور تجارب NGOهای حوزه کودکان کار احساس میشود، بر ضرورت حفظ استقلال این نهادها تاکید کرد.
«سعید نوری نشاط» آموزشگر سازمانهای مردم نهاد در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درمورد سابقه فعالیت NGOهای حوزه کودکان و کودکان کار و خیابان در ایران، گفت: سازمانهای مردم نهاد در زمینه کودکان سابقهای طولانی در کشور ما دارد، اما آنچه سبب ایجاد انجمنهایی به طور خاص در زمینه حقوق کودکان شد، پیوستن ایران درسال ۱۳۷۴به کنوانسیون بین المللی حقوق کودک بود.
وی افزود: در پی پیوست ایران به این کنوانسیون، انجمنهایی برای تحقق مواد این پیمان نامه شروع به کار کردند اما در مورد کودکان کار به طور خاص، در دهه ۸۰ به دلیل شایعتر شدن کار کودکان، NGOهایی در این زمینه تاسیس و آغاز به کار کردند.
انواع سازمانهای مردم نهاد حوزه کودکان کار
این کارشناس حوزه سازمانهای مدنی ادامه داد: فعالیتهای سازمانهای مردم نهاد در حوزه کودکان کار را میتوان به سه شکل تقسیم بندی کرد. گروه اول سازمانهای مردم نهادی هستند که جنبه خیریهای و حمایتی دارند، این تشکلها درجهت کمک به رفع مشکلات آموزشی، معیشتی و… کودکان حرکت میکنند.
نوری نشاط ادامه داد: گروه دوم در پی تغییر وضعیت هستند و هدفشان این است که پدیده کودک کار را از جامعه حذف کنند و با جلب توجه مسئولان به این معضل اجتماعی، راه کارهایی را برای مشارکت همگان در این امر بیابند؛ این انجمنها ممکن است در زمینههای حقوقی، پژوهش و تحقیق فعال باشند یا به صورت اجتماع محور در محلات فعالیت کنند.
وی افزود: فعالیت این دسته از سمنها میتواند واکنشی و یا پیشگیرانه باشد، به این معنا که یا در واکنش به رخداد اتفاقی خاص یا در جهت جلوگیری از وقوع مسالهای فعالیت کنند. و گروه سومی هم هست که که هر دو این موارد را پوشش میدهند.
مهمترین دستاورد NGOها
وی در پاسخ به این سوال که «مهمترین نتیجه حضور NGOهای حوزه کودکان کار در کشور ما چه بوده است؟» اظهار کرد: مهمترین تاثیری که سازمانهای مردم نهاد در این سالها داشتند شناساندن ابعاد این معضل اجتماعی به جامعه بود بطوری که زندگی بچههای بسیاری در نتیجه فعالیت آنان تغییر یافته است.
این آموزشگر سازمانهای مردم نهاد ادامه داد: این انجمنها توجه مسئولین، دانشگاهیان و مردم را به ابعاد پدیده کار کودک جلب کردند و تمامی این گروه ها را به اقدام در زمینه کاهش این معضل اجتماعی وا داشتند.
نوری نشاط گفت: یکی از نقاط قوت این انجمنها ارتباط مستقیم با کودکان است. کودکانی که NGOها با آنها در ارتباط هستند میتوانند در سه گروه قرار گیرند؛ گروه اول کودکانی هستند که هنوز وارد چرخه کار نشدند اما در آستانهٔ آن قرار دارند، که با کمک به توان افزایی خانواده و بهبود شرایط خانواده میتوان به بازگشت کودک به خانواده کمک کرد.
وی ادامه داد: گروه دوم کودکانی هستند که وارد چرخه کار شدهاند و در عین حال، شرایط برایشان به گونهای است که امکان بازگشت ندارند و انجمنها برای حرفه آموزی و بهبود شرایط کاریشان اقدام میکنند و گروه سوم بچههایی هستند که مدتهاست تجربه کار و زندگی در خارج از خانواده را دارند و این تجربه برای آنها درونی شده و آسیبهایی دیدهاند که نیاز به خدمات ویژه دارند.
لزوم ارائه گزارش کار در هر NGO
این فعال حوزه مدنی گفت: من احساس میکنم که NGOهای حوزه کودکان کار باید بتوانند و تجربههای خودشان را جمع بندی کنند و در اختیار جامعه قرار دهند. امروز بیش از هر روز دیگر لازم است که انجمنها بتوانند فعالیتهای خود را پایش کنند و در عین حال از روشهای ارزشیابی مشارکتی برای ارزیابی کار خود استفاده کنند. امروز به سختی میتوان یک گزار ش کامل و مکتوب از یک فعالیت ارزشیابی مشارکتی از یک انجمن به دست آورد. حتی اگر چنین ارزشیابیهایی انجام شده باشد، در دسترس دیگر انجمنها نیست.
وی افزود: اسیر روزمرگی شدن و سکون در فعالیتها و هدفها از بزرگترین ضعف NGOهای این حوزه است. گاهی این فعالیتهای دوچندان آنها را از تفکر درباره آنچه میکنند، دور میکند. در عین حال، ارتباطات بین انجمنها لازم است بیشتر شود. انجمنها با تفاوتها و تنوعهایی که دارند میتوانند در کنار هم قرار بگیرند و با هم ارتباط برقرار کنند.
نوری نشاط ادامه داد: انجمنها در سه سطح محلی، میانی و کلان باید با انتقال تجربه و همفکری در کنار هم فعالیت کنند. برخی از NGOها چند مسئله مانند کودکان کار، حفظ محیط زیست و مساله شادابی و نشاط در جامعه را در هم آمیختهاند که این گونه تجربهها باید با دیگر انجمنها به اشتراک گذاشته شود.
این آموزشگر سازمانهای مردم نهاد در پاسخ به این سوال که «NGOها در کشور ما تا چه حد توانستهاند غیر دولتی بودن خود را حفظ کنند»، گفت: اگر از نگاه کیفی به موضوع نگاه کنیم آنگاه عملکرد یک گروه مستقل ممکن است از عملکرد چندین انجمن وابسته موثرتر، بیشتر و چشمگیرتر باشد بنابراین ارزیابی این مساله بر اساس تعداد NGOها نمیتواند پاسخ درستی به ما بدهد.
نوری نشاط درمورد اینکه چگونه یک انجمن غیر دولتی میتواند استقلال خود را در برابر سازمانهای دولتی حفظ کند پاسخ داد: تعیین اینکه به چه میزان یک NGO توانسته است، غیر دولتی بودن خود را حفظ کند استانداردهای متفاوتی وجود دارد اما مهمترین نکته آن است که فرآیند تصمیم گیری در این انجمنهاباید مستقل و به دور از تاثیرگیری از نهادها و یا اشخاص شاغل در دولت باشد.
وی ادامه داد: استقلال هیات مدیره، هیات امنا، شورا و هر نهاد تصمیم گیرنده در انجمن موضوع بسیار جدی است. به هرحال در جامعه ما بخشی از منابع در دست دولت است و انجمنها نیز نیاز به منابع دارند که این مسئله میتواند استقلال آنها را به مخاطره اندازد.
نوری نشاط افزود: انجمنها میتوانند منبع محور یا برنامه محور باشند. منبع محوری باعثمیشود که انجمن بر اساس منابع مالی موجود برنامه ریزی کند، اما برنامه محوری باعثمیشود که انجمن با اساس تواناییهایش، و هدف و ارزشهایش برنامه ریزی کند و سپس به دنبال تأمین منابع آن برود. بهتر آن است که NGOها برنامه محور باشند زیرا این گونه میتوانند استقلال خود را به درستی حفظ کنند.
وی اظهار کرد: اکنون شاهدیم که در میان NGOها شبکهای برای همکاری وجود دارد مانند «شبکه یاری» که عملکرد مؤثری داشته است، اگر این شبکهها بتواند صندوق مالی برای خود داشته باشند در تامین استقلال خود بسیار موفق عمل خواهند کرد.
نوری نشاط در پایان گفت: استقلال NGOها به معنای تعارض آنها با دولت نیست. باید توجه کنیم که پدیدههای اجتماعی را یک «سوپرمن» نمیتواند حل کند و حقیقت آن است که نهادهای مختلف باوظایف گوناگون و در عین حفظ استقلال و بنا به ماموریتی که دارند، باید بتوانند در کنار هم، مشکلات اجتماعی را حل کنند. رویکرد همکاری و مشارکت دست اندرکاران در کنار هم مهمترین نقش را در حل معضلات اجتماعی دارد.