ایلنا از آذربایجان شرقی گزارش میدهد؛
بررسی دلایل تاخیر ازدواج جوانان/ فرار از مسئولیت پیش به سوی تجرد
این روزها ازدواج مثل سابق دغدغه خیلی از جوانان و والدین نیست. چند سالی است مشکلات اقتصادی و اجتماعی گوناگون مسیر این امر را سخت و دشوار کرده و پیمودن این مسیر ناهموار برای جوانان مشکلتر از گذشته شدهاست.آمارها نیز از بالا رفتن سن ازدواج در ایران خبر می دهند. بسیاری از جامعهشناسان نیز معتقدند صرفنظر از آسیبهای اجتماعی که افزایش سن ازدواج در پی دارد، تبعات جمعیتی این پدیده نیز مانند افزایش جمعیت سالخورده کشور، نگران کننده است.
ایلنا ؛ تجرد هم برای پسران و هم برای دختران مشکل آفرین است، اما تجرد دختران به مراتب آسیبزایی بیشتری دارد زیرا برای بسیاری از زنان، ازدواج رسیدن به تکیهگاهی عاطفی است که نبود آن میتواند برای برخی مشکل ساز باشد. فرض کنیم دوجوان داریم به نام امیر و رویا، هر دوهم مجرد؛ این که چقدر مشتاقند متاهل شوند، چه سختیهایی را به خاطر مجرد بودن تحمل میکنند، تجرد چه مزایایی برایشان دارد، دلایل علاقه یا بیعلاقگیشان به ازدواج چیست و خلاصه آنکه چه دردرسرهایی را پشت سر گذاشته و یا میگذارند تا بدون تن دادن به ازدواج زندگی کنند ؛موضوع گزارش زیر است که با هم می خوانیم.
اقتصاد و فرهنگ اصلیترین عامل تجرد یا ازدواج ؟
امیر جوان 34 سالهای است که مشکلات اقتصادی را عامل اصلی مجرد ماندنش می داند، میگوید:« نبود کار، کمبود منابع مالی، عدم ثبات اقتصادی، سخت گیری برخی از خانوادهها در امر ازدواج همه از دلایل گرایش جوانان به سمت و سوی تجرد است.»
رویا هم 30 ساله است. دختری که کم شدن آدمهای مسئول در جامعه را دلیل عدم ازدواج جوانان میداند: « این روزها کمتر کسی تن به مسئولیت میدهد.به خاطر شرایط بد آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و خیلی چیزهای دیگر که از بچگی همراه خانوادههاست یادمان ندادند که آدمهای مسئولی باشیم. بسیاری از ما بلا تکلیف ایم. زندگی زناشویی احساس مسئولیت می خواهد که من ندارم. هنوز وابسته به خانوادهام هستم از هر جهت که فکر کنید. فراموش نکنیم این موضوع در پسران نمود بیشتری دارد.»
ازدواج سفید ؛عاملی برای تجردگرایی
نازیلا قادری مشاور خانواده و ازدواج یکی از آسیبهای تجردگرایی را افزایش تمایل به ازدواج سفید در برخی از جوانان دانسته و معتقد است:« از آنجا که در جامعه ما هنوز ازدواج سفید معنا و مفهومی ندارد و بیشتر پنهانی است این امر می تواند آسیبهای روانشناختی عمیقی در افراد بوجود بیاورد.
وی ادامه می دهد: در ایران گروهی میگویند مقصود از ازدواج سفید آن است که زوجین بدون عقد نکاح اقدام به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک میکنند اما بسیاری معتقدند در بسیاری از کشورهایی که ازدواج سفید در آنجا رواج دارد، در واقع پیشزمینهای برای ازدواج رسمی است در حالی که در ایران این موضوع به نوعی فرار از ازدواج و مسئولیتپذیری در زندگی است.
قادری در ادامه می گوید: از طرف دیگر انسانها برای امرار معاش و تهیه هزینههای زندگی خود و خانواده خویش نیاز به شغل دارند و برای داشتن شغل مناسب نیازمند تحصیلات آکادمیک هستند که تمام شدن این دوره طولانی با افزایش سن همراه است، لذا به تناسب افزایش سن خواستهها و معیارها نیز بالاتر از سطح توقعات قرار میگیرد و افراد برای انتخاب شریک مناسب زندگی خویش دچار مشکل می شوند.
این مشاوره خانواده اهل آذربایجان شرقی درباره افزایش طلاق نیز میگوید: در جامعهای که آمار طلاق قابل تامل است افراد مجرد با مشاهده چنین نتایجی از ازدواج می ترسند. این امر خود نیز میزان رغبت به تجرد گرایی را افزایش میدهد.چند دهه قبل افراد مجرد ملزم به زندگی در کنار خانواده پدری خود بودهاند اما اکنون با پیشرفت و توسعه صنعتی و جامعه مدرن تکنیک مکانی صورت می گیرد و افراد ترجیح میدهند به صورت انفرادی زندگی کنند. این اتفاق سبب میشود تا افراد حس امنیت عاطفی زندگی خانوادگی را از دست داده و جامعه به سوی فرد گرایی سوق یابد.
قادری یکی دیگر از آسیبهای تجرد را روابط فراخانوادگی دانسته و توضیح میدهد: « داشتن تمایلات جنسی موضوعی بدیهی است که همه افراد سالم از آن برخوردارند اما متاسفانه با کاهش آمار ازدواج و افزایش زندگی مجردی این تمایلات یا سرکوب شده و یا به نوع دیگری خود را بروز میدهد. در مواردی نیز نداشتن آمادگی برای ازدواج به هردلیلی می تواند فرد را به سمت رابطههای پیدرپی و بیسرانجام سوق دهد که این اتفاق نیز مشکلات زیادی را برای فرد از جمله سرخوردگی بوجود میآورد.
بیش از حد زیر ذرهبین ایم
سیدهادی اسحاقی،جامعهشناس اهل تبریز نیز اصلیترین عامل گرایش جوانان به مجردی را فرهنگ تجملگرایی و هزینههای گزاف، نبود پشتوانه مالی و رکود اقتصادی میداند : « وی اذعان می کند: حساس شدن جوانان و روابط بین آنان امروزه به حدی زیر ذرهبین است که انتخاب زوج برای زیستن کاهش یافته ،علاوه بر این خانواده ها نیز نقش مهمی در راستای ازدواج فرزندانش دارند که در عصر حاضر تمایل به مزدوج شدن فرزند را ضروری ندانسته و آستین بالا نمی زنند به نوعی میتوان گفت نقش و رنگ ازدواج های سنتی کمتر شده است.»
وی درباره ازدواج آسان نیز میگوید: ترویج نظریه ازدواج آسان و عدم سخت گیری والدین شاید نسخهای برای درمان این درد باشد ، اگر هزینهها کاهش یابد و خانوادهها همراه با دولت از ازدواج آسان حمایت کنند طبیعتا بسیاری به ازدواج راغب می شوند. البته مسئولان آموزشی کشور و خانوادهها نیز باید از کودکی داشتن احساس مسئولیت را در آنها آموزش داده و از بچگی مهارت های زندگی را به آنان بیاموزند. در این میان نقش خانواده ، رادیو و تلویزیون و مدارس از همه پررنگتر است.
****
شاید بهتر باشد دولت در بسته حمایتی از جوانان، برای ازدواج آسان جوانان برنامهریزی کرده و برای جوانانی که در دوره تجرد قطعی قرار دارند،آموزشهایی درباره مهارتهای زندگی تدارک دیده و از نظر اقتصادی نیز آنها را تا حدودی تامین کرده و تحت حمایت بیمه و سایر رفاهیات زندگی قرار دهند. /