در نشست حقوق شهروندی با دیدگاه توسعه مطرح شد؛
هرگونه الگوی نظم در جوامع برای کنترل انسان ها است
کارشناس علوم اجتماعی، با بیان اینکه غایت نظم اساسا برای اطاعت و بهنجار بودن است، گفت: تمام الگوهای نظم موجود در جوامع مختلف اعم از اخلاقی، عرفی، دینی و قانونی برای کنترل و مطیع کردن انسانها بوجود آمده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا در چهارمین جلسه از سلسله میزگردهای علمی "چیستی و چرایی حقوق شهروندی" که به همت انجمن توسعه فرهنگ شهروندی آذربایجان شرقی با موضوع نظم ویترینی برگزار شد، مبحث نظم در جامعه از ابعاد مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
وحید زاد شم پور، دکترای علوم اجتماعی با اشاره به مفهوم نظم در علم جامعه شناسی اظهار کرد: تعریف متفاوتم از نظم عبارت از هر نوع تهاتر مادی و معنوی بین انسانها در روابط اجتماعی است که منفعت زا باشد.
وی تصریح کرد: سئوال این است که در دنیا چگونه به این مقوله نگاه میشود، آیا چیزی به نام الگوی نظم وجود دارد، چگونه این الگوها پیاده میشوند، نظم یا بی نظمی، تضاد یا توافق کدام جامعه را پیش میبرد.
زاد شم پور افزود: تعریف جامعه شناسی نظم در کلماتی چون بهنجار و مطیع بودن خلاصه میشود، نظم اجتماعی یعنی مقید کردن افراد به هنجارمندی و به اطاعت، اما جامعه شناسان با این مفهوم مشکل دارند.
این کارشناس علوم اجتماعی در خصوص حالات مختلف نظم اظهار کرد: نظم یا بصورت اجباری است که میخواهد انسانها را چه خودآگاه و چه ناخودآگاه مطیع کند و یا داوطلبانه است و انسانها خود از درون طالب آن هستند و یا اینکه برانگیخته و متاثر از بیرون است .
وی با تاکید بر اینکه بنده شخصا اعتقادی به نظم خودانگیخته یا برانگیخته ندارم، ادامه داد: نظم اجباری بر اساس جریمه یا تنبیه الگوی حاکم بر جامعه است و نظم در هر حال اجباری است و حکام و مسئولان در همه نظامهای سیاسی؛ سوسیالیستی، لیبرال و... به این امر واقف هستند.
زادشم پور تاکید کرد: غایت نظم اساساً برای اطاعت و بهنجار بودن است برای همین تمام الگوهای نظم موجود در جامعه اعم از اخلاقی، عرفی،دینی و قانونی برای کنترل و مطیع کردن انساتها بوجود آمدهاند، البته رعایت نظم از طرف افراد چه به صورت خود آگاهانه و چه به صورت ناخودآگاه، برای انسان نفع مادی یا معنوی دارد، برای همین است که افراد نظم را رعایت می کنند و تن به هنجارها می دهند.
وی با بیان اینکه استمرار نظم لاجرم به بی نظمی های مکرر وابسته است، گفت: یک متد داریم به نام روش شناسی مردمی، این نظریه اعتقاد دارد که انسان ها با عقل سلیم با تمام مسائل برخورد میکنند، یعنی عقلی که از جامعه دوستان و خانواده گرفته شده است و ناخودآگاه آن را رعایت میکنند.
زاد شم پور ادامه داد: فرض کنید در خیابان پیاده روی می کنید بسته به این که با یک، دو، یا چند نفر این مسیر را طی کنید الگوهای متفاوتی را ناخوداگاه رعایت خواهید کرد، این الگوها همان عقل سلیم است که متد روش شناسی مطرح میکند، روش شناسی مردمی با عقلهای سلیمی که در ناخودآگاه ما جای داده شده است سروکار دارد.
این نظریه پرداز اجتماعی با اشاره به مفهوم گسستگی و پیوستگی در نظم افزود: فوکو نظریه ای دارد که همه چیز را ناپیوسته می بیند، و می گوید "نمی توان از تاریخ سخن گفت چون ناپیوسته است". در مقابل نوربرت الیاس میگوید " اگر توان ترسیم نمودار داشتیم می دیدیم اشتباهی که در هفتاد سالگی مرتکب میشوید یا موفقیتی که به دست می آورید، نتیجه تصمیمی است که در ۱۸ سالگی گرفته اید و پیکربندی شده است یا در اصطلاح فوتبالی آن گلی که در دقیقه ۹۰ میخورید نتیجه اشتباه دقیقه اول نه دقیقه ۸۰، است".
وحید زاد شم پور در ادامه تاکید کرد: به عقیده من می توان تلفیق این دو نظریه را مد نظر قرار داد چرا که الگوهای نظم هم پیوسته هستند و هم گسسته با فراز و فرود و در مورد آن، نظر هردو درست است.