خبرگزاری کار ایران

نامه سرگشاده کارگران کارخانه فولاد یاسوج به استاندار:

نگذارید داستان اصحاب کهف برای کارگران کارخانه فولاد یاسوج تکرار شود

نگذارید داستان اصحاب کهف برای کارگران کارخانه فولاد یاسوج تکرار شود
کد خبر : ۴۴۱۲۱۲

جمعی از کارگران کارخانه فولاد یاسوج در نامه‌ای به استاندار کهگیلویه و بویراحمد از وی خواسته‌اند تدبیری برای پرداخت حقوق و مطالبات آنان از این کارخانه بیندیشد.

به گزارش ایلنا، نامه ارسالی این کارگران خطاب به استاندار کهگیلویه و بویراحمد که به دفتر ایلنا در یاسوج به شرح زیر است:

مستحضرید که مدتی است ما کارکنان اخراجی یا بعضا مشغول بکار کارخانه فولاد بویراحمد به دنبال مطالبات‌مان از این مجتمع بار‌ها به شما و نهادهای دیگر مراجعه کرده‌ایم اما بی‌حاصل و سرشکسته به خانه‌های اجاره ای‌مان که در آن‌ها دیگر پر از ویرانی است، برگشته‌ایم.

هر بار که آمدیم به بهانه اینکه تنها صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد است فرصت خواستید، مگر فرصت چیست؟ منظورتان از فرصت را بگوید تا ما هم بدانیم، فرصت به خودی خود فرصت سالی است چرا که الان چند سال از عدم پرداختش می‌گذرد، ما که هم ماه و هم دهه و هم هفته را فرصت دادیم، ما که گندمی و سرخرمن و روغنی هم قبول کردیم، اما کدام وعده عملی شد؟

جناب آقای استاندار بگذارید از امتیازاتی که این واحد در هر نهاد این استان دارد بگوییم:

محیط زیست: این مجتمع باید به سیستم بگ فیل‌تر مجهز باشد اما ندارد.

شرکت گاز: پولش را بگیرند می‌توانند حداقل یک روستا را گازرسانی کنند.

اداره مالیات: همه حساب‌هایش را با حکم قضایی مسدود کرده‌ایم اما هنوز هم خرید دارد و هم فروش، با کدام حساب نمی‌دانیم، مالیاتش را چطور محاسبه می‌کنند هم نمی‌دانیم.

بانک‌ها: تا دلش بخواهد تسهیلات گرفته است و می‌گیرد

استانداری: تمام قد با هر نهاد و شخصی برایش رایزنی می‌کند که خدای نکرده نهادی مانع تولیدش نشود.

اداره کار و رفاه اجتماعی: طرح طبقه بندی مشاغل را اجرا نمی‌کند و وضع حقوق کارگرانش و قرارداد‌هایشان هم که هیچ، آنجا اصلا قانون برده داری دارد نه قانون کار

صنایع و معادن: آنجا که هرچه مجوز بخواهد می‌دهد تا هرچه باشد بزرگترینش در جنوب را ایشان بسازند.

فرمانداری: همین نهادمان مانده بود هم که اخیرا یا با بانک‌ها مذاکره می‌کند برای تسهیلات و یا هم با کارگران برای فرصت

حال درک نمی‌کنیم آیا باید استان را برای شکوفا شدن تنها صنعتش (به نقل از مدیران استان) نابود کرد، ما هم دوست داریم استانمان کارخانه داشته باشد، اما نه به قیمت نابودیش.

جناب آقای استاندار اگر این کارخانه ۲۰۰ نفر نیرو دارد و ترستان از بیکار شدن‌شان است بگذارید به اطلاعتان برسانیم حداقل ۴۰۰نفر (پرسنل +همسرشان بدون فرزندان) از این اوضاع رنج می‌برند.

در این جلسه قبل هم که به صراحت اعلام کرده‌اید زورمان نمی‌رسد! آخر این چه قدرتی است که ایشان دارند که نه می‌شود اموالش را توقیف کرد و نه خودش را بازداشت و نه پول برده‌هایش را می‌دهد،

ایشان با چه پشتوانه‌ای این کار‌ها را انجام می‌دهد، جناب آقای استاندار چرا همه مسولان این استان چشم‌هایشان را بسته‌اند و خود را به خواب می‌زنند؟ دیگر به چه زبانی باید فریاد بزنیم؟ اگر ندارد پس پول تولیدش کجا می‌رود؟ اگر سود ندارد و ضرر می‌دهد پس این سرمایه‌ای که یک کارخانه ضررده را حمایت می‌کند کجاست؟ اگر دارد و از جیب می‌دهد چرا پول کارگر را نمی‌دهد؟ اگر مدیرش بنیاد تعاون است پس چرا قرارداد‌ها به اسم آقای .... است؟ اگر مدیرش آقای ....... است چرا می‌گویید ما از بنیاد تعاون طلبکاریم؟ اگر اشتغال زایی می‌کند پس این کارگران اخراجی چیست؟ اگر کارخانه شخصی است پس این حمایت بی‌قید و شرط نهادهای استان از ایشان چیست؟ اگر حمایت نمی‌شود پس چطور به اینجا رسیده‌ایم؟

البته لازم است خدمت‌تان عرض کنم که ما نه سیاسی هستیم نه تخصصی در این زمینه داریم اما به کسی برنخورد اگر کسی نمی‌تواند کاری بکند برود خانه‌اش بنشیند و بگذارد صنعت پیشرفت کند، صنعت نیاز به کت شلوار و زبان ندارد، به دستان توانمند نیاز دارد که اگر برخی‌ها بگذارند این دستان به حقشان برسند به امید خداوند همه چیز درست می‌شود، به هر حال سرتان را درد نیاورم

جناب آقای دکتر خادمی آیا می‌خواهید تاریخ دوباره تکرار شود؟ زیرا اگر طلبمان بیشتر از این طول بکشد و به فرض محال گیرمان بیاید آن پول را به نانوایی ببریم حتما داستان اصحاب کهف تکرار خواهد شد. در پایان عرض می‌کنیم.

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من /  البته آنچه به جایی نرسد فریاد است

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز