عبدالرضا پناهی مطرح کرد؛
برای اینکه مستند قابل دیدن شود، از جنایتهای اسرائیل کاستیم/ صهیونیسم حتی برای یهودیان تهدید بزرگی به حساب میآید

کارگردان مستند «اسرائیل از درون» با اشاره به اینکه حاکمیت اسرائیل در اختیار اقلیتی اشرافی است، تأکید کرد: این اقلیت؛ یهودیان را قربانی میکند تا بتواند با بهانهسازی از این طریق به اشغالگری خود ادامه دهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه مستند «اسرائیل از درون» به کارگردانی عبدالرضا پناهی از ۱۳ آبان روی آنتن شبکه یک سیما و شبکه افق رفته است. این مجموعه مستند نگاهی تحلیلی و تاریخی به شکلگیری اسرائیل و ایدئولوژی و سیاستهای آن دارد.
به بهانه پخش این مجموعه مستند با عبدالرضا پناهی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
در مجموعه «اسرائیل از درون» سعی دارید با نگاهی ریشهای به مسئله شکلگیری اسرائیل بپردازید. با چه انگیزه و دغدغهای تصمیم گرفتید که پرداختی اینچنین در قالب مستندی چند قسمتی به موضوع اسرائیل داشته باشید؟
از سال ۱۳۹۰ برای مستندسازان مختلف کار تحقیق و پژوهش انجام میدهم و سال گذشته آقای مصطفی شوقی طرحی را پیشنهاد کردند که من هم به واسطه شناختی که از اسرائیل داشتم احساس کردم میتوانم همه آنچه که از اسرائیل میدانم را به صورت یکپارچه و اصطلاحاً کپسولی به مخاطب ارائه کنم.
اگر بخواهم دقیق بگویم من اصلاً قصدی برای پرداختن به اسرائیل نداشتم اما در پروژههای تحقیقی که داشتم متوجه شدم هر معضلی که قرار است درباره آن تحقیق کنم بخشی از ماجرا به اسرائیل مربوط میشد. مثلاً در ماجرای جنگ تحمیلی یا تحریمها اگر به ریشه ماجرا بپردازید، متوجه میشوید که اسرائیل دستی در این ماجرا داشته است. برای من این موضوع یک پرسش مهم بود که چرا اسرائیل سعی دارد ما را اذیت کند.
اگر نگاهی تاریخی به این موضوع داشته باشید متوجه میشوید که اسرائیلیها با ما یک پدرکشتگی تاریخی دارند و این دشمنی را حتی میتوان در تاریخ اسلام از زمان پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) نیز پیدا کرد و ردپای آنها را در ماجراهای مختلف به وضوح دید. صحنه نبرد امروز دقیقاً صحنه نبرد حق و باطل است، آنها مدعی هستند که قصد دارند در مسجدالاقصی یک معبد راهاندازی کنند و در این معبد قرار است شیطانپرستی راهاندازی شود و آنها میخواهند در این معبد انسانها را قربانی کنند و اولین قربانی این معبد روح انسانهایی است که در آنجا حضور دارند و به شیطان تقدیم میشوند و به نوعی تفکر نژادپرستانه را گسترش میدهند.
اما در مستند «اسرائیل از درون» بیش از هر چیز نگاه سیاسی به وجود اسرائیل داشتید و مسائل ایدیولوژیک را دنبال نکردید.
اگر این مجموعه را به طور کامل ببینید در قسمت پنجم متوجه ماهیت اسرائیل میشوید. من در دانشگاه در رشته مطالعات آمریکا تحصیل میکنم و همه این مفاهیم را در دروس تحصیلیام هم شاهد هستم و دقیقاً مشخص است که رژیم صهیونیستی آمریکا را الگوی خود قرار داده و با همان شیوه فلسطین را اشغال کرده است. اگر دقت کنید ریشه همه فسادها در جهان به اسرائیل مربوط میشود.
یکی از نکات حائز اهمیت این است که امروز جان یهودیانی که در خودِ اسرائیل هستند هم در خطر است. اگر دقت کنید تا الآن ۶۰ اسیر اسرائیلی در غزه با بمباران توسط اسرائیلیها کشته شدهاند و کاملاً مشخص است که اسرائیل برایش اهمیت ندارد که چند شهروند در غزه دارد و او بدون توجه به این موضوع این منطقه را بمباران میکند تا غزه را از بین ببرد. این تفکر وقتی حماس دست به اسلحه برد، مشخص شد که برخی از کشتهشدگان اسرائیلی در حمله حماس، توسط خودِ اسرائیل کشته شدهاند. اسرائیل سعی دارد الگوی هولوکاست را تکرار کند و همین ماجرا در اسباط دهگانه اسرائیل نیز تکرار شده است. در واقع در قوم یهود یک طبقه اشرافی وجود دارد که طبقات پایین را قربانی میکند و این در تمام تاریخ تکرار شده و میشود.
واژه صهیونیسم از اواخر قرن ۱۹ به وجود آمد. آیا معتقدید که صهیونیستها همان قشر اشرافی یهودیان هستند؟
سال ۱۸۹۰ آقای هرتسل از یک نویسنده دیگر این عنوان را وام میگیرد و من در مستند عکس این نویسنده را آوردهام. نکته جالب توجه این است که یهودیهای آلمان با این گروه مخالف بودند و به خاطر همین اولین کنگره صهیونیسم در بازل سوئیس شکل میگیرد نه در آلمان در حالیکه یهودیها اکثراً در آلمان بودند. در واقع بسیاری از یهودیان با صهیونیسم مخالف هستند چرا که آنها به خوبی میدانند ماجرا چیست و این گروه چه سیاستهایی را دنبال میکند.
در قرن نوزده از سال ۱۸۰۰ شاهد بودیم که دوره استعمارگری شکل گرفت و کشورهای آمریکای جنوبی یا کشورهایی مثل هند تحت سلطه کشورهایی چون پرتقال، اسپانیا، انگلستان، فرانسه و… قرار گرفتند. امروز تنها استعمارگر جهان اسرائیل است که سعی دارد همان نقش قبلی را برعهده بگیرد و خود را مدام گسترش دهد و به تعبیر خود رابطی بین آسیا و آفریقا با مدرنیته باشد.
شما معتقدید با وجود اینکه عنوان صهیونیسم در قرن نوزده مطرح شده با نگاهی ریشهای به اقدامات صهیونیستها، میتوان ردپای آنها را در ماجراهای صدر اسلام هم مشاهده کرد؟
پروردگار به حضرت ابراهیم (ع) دستور داد که به سرزمین کنعان برو و حکومت الهی را برپا کن. حضرت ابراهیم (ع) به سرزمین کنعان رفت و ایشان صاحب دو فرزند به نامهای اسماعیل و اسحاق شد که اسحاق هم صاحب فرزندی به نام یعقوب میشود و فرزندان حضرت یعقوب (ع) همان قوم بنیاسرائیل هستند که یهود یکی از فرزندان ایشان است که گفته میشود از همسر آرامی ایشان است.
بعد از ایشان ماجرای حضرت یوسف (ع) به وجود میآید، ایشان عزیز مصر میشوند و خاندان بنیاسرائیل به مصر مهاجرت میکنند و حضرت یوسف به آنها میگوید که منجی در اینجا ظاهر میشود و شکل و شمایلی به آنها میگوید که مربوط به حضرت موسی (ع) بوده و آنها آنجا میمانند تا حضرت موسی (ع) به دنیا میآید. ایشان قوم بنیاسرائیل را هدایت میکند که به کنعان مهاجرت کنند و در مهاجرت؛ این افراد گمراه میشوند و مسئله گوساله سامری پیش میآید و حضرت موسی (ع) آنها را نفرین میکند و آنها در بیابان گم میشوند و حتی آرامگاه حضرت موسی (ع) را گم میکنند و به همین دلیل الآن هم مشخص نیست که مزار حضرت موسی (ع) در کجا قرار دارد. آنها بالاخره وارد سرزمین کنعان میشوند و منتظر منجی بعدی میمانند که حضرت مسیح (ع) است و وقتی حضرت مسیح (ع) به دنیا میآید خودشان دشمن ایشان میشوند و مردمی که به دین مسیحی گرایش پیدا میکنند را هم میکشند. آنها سپس به عربستان میروند تا آخرین منجی حضرت رسول اکرام (ص) به دنیا میآیند و پدربزرگ پیامبر (ص) ایشان را به بیابان میفرستند تا از شر این یهودیان در امان باشند. حتی روایاتی وجود دارد که آنها در بیابان پیامبر (ص) را پیدا میکنند و به ایشان نیشتری هم میزنند، اینها حتی سنگربندی میکنند تا پیامبر (ص) نتوانند به مسجدالاقصی برسند.
اگر بررسی دقیقی داشته باشید متوجه میشوید که در ماجرای امیرالمومنین (ع)، در ماجرای شهادت صدیقه کبری (س)، در ماجرای حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) ردپای این قوم به شکل خیلی کمرنگی وجود دارد و آنها را میتوان از همان ریشه صهیونیستها دانست. در بین صهیونیستها نوعی نژادپرستی وجود دارد، آنها آیینی برای خود اختراع کردهاند که مجاز به انجام هر کاری هستند و در این آیین شیطانپرستانه بعد از هر کار به راحتی میتوانند خود را توجیه کنند که هیچ گناهی مرتکب نشدهاند.
در سال ۱۰۹۴ که جنگهای صلیبی رخ میدهد، مسیحیها با آیین اسلام آشنا میشوند و یهودیها در این میان نقش واسطه را ایفا میکنند. از آن زمان است که مسیحیها پیشرفت میکنند و مسلمانان در رخوت و سکون فرو میروند. در نهایت مسیحیها در سال ۱۴۰۲ آمریکا را تصاحب میکنند، مسلمانان را از اسپانیا اخراج میکنند و کشورگشاییهایی دارند. یهودیان در سال ۱۸۳۶ از طریق عثمانی وارد فلسطین میشوند چرا که وضعیت عثمانیها مناسب نبود، پاشاه وقت برنامهای با عنوان تنظیمات تدارک میبینند که اجازه دهند افرادی بیرون از کشورشان در این کشور سرمایهگذاری کنند و به همین بهانه اولین یهودیها وارد این سرزمین میشوند و پس از ورودشان کارگر مسلمان استخدام نمیکنند و شروع به زمینخواری میکنند. جنگ جهانی اول دقیقاً با هدف فلسطین راه میافتد، آنها کاری میکنند که عثمانی با روسیه بجنگد و در این جنگ هر دو کشور ضعیف میشوند و آنها هم به راحتی وارد عثمانی میشوند. مفتی فلسطینی به دیدن هیتلر میرود اما نمیتواند کاری کند اما همین یهودیها با هیتلر قرارداد همکاری داشتند و چند یهودی را هم کشتند تا هولوکاست را رقم بزنند که به بهانه آن از اروپا بیرون بیایند و به فلسطین بروند. خطری که امروز یهودیان را تهدید میکند همین موضوع است چرا که اشراف اقلیت اسرائیل مطمئناً دوباره یهودیان را قربانی خواهند کرد تا هولوکاست دیگری را رقم میزنند تا بتوانند به بهانه آن به اشغالگری خود ادامه دهند. این الگو بارها در تاریخ تکرار شده و صهیونیستها برای همه دنیا تهدیدی جدی به حساب میآیند.
برخی مخالفت با اسرائیل را نوعی یهودستیزی میدانند اما به نظر میرسد یکی از دغدغههای شما ایجاد تمایز بین یهودیان و صهیونیستها بوده است.
در فضای گفتمانی ممکن است کلمهای غالب شود و همه آن را تکرار کنند و همان کلمه بارها به اشتباه استفاده شود. به عنوان مثال میتوان به کلمه آنتی سمیتیزم اشاره کرد که به معنای ضد سامیگری است ولی در فضای مجازی آنتی سمیتیزم را با یهودی ستیزی یکسان میدانند و این یک اشکال رایج است و اگر شما بخواهید حرفی درباره اسرائیل بزنید سریعاً برچسب ضدیهود بودن به شما میزنند.
مثلاً اشکنازیها (یهودیان اروپا) هم قشری از یهودیان هستند. اگر مستند «اسرائیل از درون» را ببینید متوجه میشوید که در اسرائیل حاکمیت اقلیت برپا است و این اقلیت به هیچوجه اجازه نمیدهند که دیگر یهودیان بتوانند در جامعه اسرائیل صاحب قدرت شوند. وقتی یهودیهای دیگر کشورها به اسرائیل مهاجرت میکنند سعی دارند این افراد را در شهرکهای در حال توسعه به عنوان سپر دفاعی مستقر کنند در حالیکه خودشان در شهرهای اصلی ساکن هستند.
در قسمت پنجم ما فیلمی به مخاطب نشان میدهیم که فردی از یک یهودی با اصالت عرب میپرسد؛ آیا شما عرب هستید و او تأکید دارد که اسرائیلی است و از یک یهودی با اصالت اروپایی درباره اصالتش سوال میشود و او میگوید که من اروپایی هستم. در واقع او به اروپایی بودنش افتخار میکند و این فرد با اصالت عرب، عرب بودن خود را پنهان میکند و میخواهد بگوید که من اسرائیلی هستم چرا که جامعه اسرائیل یک جامعه نژادپرستِ منزجر از اعراب است و این احساس انزجار از اعراب در جامعه اسرائیل به احساس انزجار از خود منجر شده است. نکته جالب توجه این است که همه یهودیان با این وضعیت همراه و موافق نیستند.
در سال ۱۹۴۱ یک معجزه رخ میدهد و طومارهای بحرالمیت که مربوط به پنجهزار سال پیش بودهاند بر اثر یک اتفاق پیدا میشوند و جالب است که بر اساس همین طومار پنج هزار سال پیش هم همین وضعیت وجود داشته، یعنی یک طبقه اشراف بودهاند که نژادپرست و شیطانپرست بودند و مردم را مورد آزار و اذیت قرار میدادند و مردم را فراری میدادند.
اسرائیلیها میدانند که جرم و جنایتشان پنهان نمیماند و بالاخره دستشان رو میشود، به همین دلیل تلاش میکنند که به مخالفان خود تهمت بزنند و از واژههایی چون یهودستیز استفاده میکنند و شما باید در ابتدا ثابت کنید که یهودستیز نیستید و بعد حرفتان را مطرح کنید. اولین کسی که از خودشان به اسرائیلیها گفت که شما در فلسطین نسلکشی کردهاید آقای ایلان پاپه بود که بعد از این اظهارات او را از دانشگاه اخراج کردند.
میزان اطلاعاتی که هر قسمت از این مستند به مخاطب ارائه میدهد بسیار بالاست، بهتر نبود قسمتهای بیشتری برای این مجموعه در نظر میگرفتید و در هر قسمت میزان کمتری اطلاعات به مخاطب ارائه میکردید؟
دو سال قبل در مستندی به نام «خراش» با موضوع اسرائیل روی این پروژه کار کرده بودم و به اطلاعات بسیاری دسترسی داشتم و چون حجم اطلاعات زیاد بود مجبور شدم بسیاری از اطلاعات را کنار بگذارم. نکته دیگر این است که ماجرای فلسطین بسیار جانکاه و تلخ است و در این کشور آدمکشیهای بسیاری توسط صهیونیستها صورت گرفته است؛ همانطور که داوید بن گورین گفته بود ما همه سیاستمدار هستیم و به یک آدمکش نیاز داریم و آن آدمکش هم شارون است. شارون واقعاً به شکل وحشیانهای انسان میکشت و در تحقیقاتی که داشتم آنقدر حجم آدمکشیهایش زیاد بود که چند روز زندگیام تیره و تار شده بود و کار نمیتوانستم انجام دهم.
من به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهم این اطلاعات را به مردم منتقل کنم دیگر کسی این مستند را نمیتواند ببیند چراکه حالش بد میشود و مستند را رها میکند. بنابراین میزان بسیار اندکی از جنایتهای اسرائیل را در مستند بیان کردهام و سعی داشتم به شکلی این اطلاعات را ارائه دهم که مخاطب بتواند مستند را ببیند. بنابراین با وجود اینکه اطلاعات بسیار زیادی در هر قسمت به مخاطب ارائه میشود باید بگویم که من بسیاری از اطلاعات را به دلایل مختلف حذف کردهام.
اسرائیل برای پنهان ماندن ابعاد جنایتهایی که مرتکب شده تلاش بسیاری میکند و به همین دلیل منابع اندکی برای دستیابی به اطلاعات وجود دارد. از چه منابعی برای تحقیق و پژوهش استفاده کردید؟
منابع ما خود اسرائیلیها هستند. در قسمت پنجم مخاطب از آقای جاناتان شاپیرو جامعهشناس اسرائیلی و ایلان پاپه دیگر مورخ اسرائیلی مطلب میبیند. اسرائیلیها میدانند که ملتهای مختلف علیه آنها هستند و سعی دارند جنایتهای خود را پنهان کنند یا در صورت درز کردن اطلاعات آنها را به نوعی اصطلاحاً توجیه کنند و حتی مستند میسازند و به گناهان خود اعتراف میکنند تا بگویند که دیگر تغییر کردهاند. به عنوان مثال مستند «طنطوره» که خود اسرائیلیها ساختهاند و ماجرا جنایت جبهه اسرائیل علیه فلسطینیها را در این مستند مطرح شده. ما از اطلاعات این مستند هم استفاده کردهایم.
در واقع همه منابع ما به دست آمده از خودِ اسرائیلیها است و خودشان همیشه خود را لو دادهاند و همانطور که در مستند هم میبینید منابع ما فقط خودِ اسرائیلیها هستند. مثلاً جنایتی که صهیونیستها علیه کودکان یمنی مرتکب شدهاند و در مستند مطرح میشود کاملاً به دست آمده از اطلاعاتی است که خودشان ارائه کردهاند و در واقع چند سال پس از این جنایت به ارتکاب آن اعتراف کردند و اطلاعاتی منتشر شد. من محقق این مجموعه مستند هستم و وسواس بسیاری داشتم که تصاویر آرشیوی به کار رفته دقیقاً مرتبط با همان موضوعی باشد که در آن لحظه مطرح میشود و اگر جایی شک و شبههای وجود داشته باشد و مطمئن نباشم که تصاویر مربوط به موضوع مطرح شده است، از آنها استفاده نمیکنم.