چرا ایرانیها دنبال مهاجرت هستند؟ | سقف «کوتاه» پیشرفت در ایران برای نخبگان | مهاجرت ایرانیها
مجید تفرشی دربارهی انگیزههای مهاجرت به مسائلی چون فضای سیاسی، آزادیهای مدنی و شرایط اقتصادی اشاره میکند و میگوید «گاهی افراد فکر میکنند در کشوری هستند که فضای سیاسی آن با روحیاتشان سازگار نیست. کسانی هستند که نمیخواهند پیروِ سیاست حاکم باشند یا حتی دوست دارند در کشوری زندگی کنند که مثل ایران هر روز تیتر اول مطبوعات دنیا نباشد!»
او همچنین با اشاره به ماجرای آرش رئیسینژاد و تاکید بر اینکه «گاهی مشکل ما دولت و سرویسهای امنیتی نیستند» گفت: دربارهی رئیسینژاد دغدغههای امنیتی وجود داشت اما همهشان رفع شدند. او بعدتر استاد دانشگاه تهران شد اما استادان کمسواد و بیکار بهقدری او را اذیت کردند که مجبور شد از ایران برود!
اخیرا محمد فاضلی و بهرام صلواتی نتایج پژوهشی را منتشر کردهاند که آمار مهاجرت و میل به مهاجرت در آن تکاندهنده بوده است.
گزارش با موضوع انگیزههای مهاجرت و اینکه ترک خانه و وطن آیا برای همه مناسب است را در ادامه بخوانید:
مجید تفرشی، مورخ و پژوهشگر میگوید: «۳۲ سال از ۶۰ سال زندگیام را خارج از ایران زندگی کردم»؛ به همین خاطر در پاسخ به این سوال که مهاجرت به درد چه کسانی میخورد و برای چه کسانی مناسب نیست، پاسخ میدهد: «رطب خورده کی منع رطب کند!»
تفرشی در تشریح این موضوع ادامه میدهد: «میتوانم تجربههای خودم و دیگران را طبقهبندی کنم و بگویم که مهاجرت فقط مخصوص ایرانیها نیست و در کشورهای مختلف وجود دارد. اگر از فرهیختگان اروپایی بپرسید، خیلیهایشان دوست دارند از اروپا به آمریکا بروند.
مثلا زن و شوهری را در هواپیمایی که به ایران میآمد دیدم. آنها هشت سال پیش به آلمان رفته بودند و به مهاجرت به انگلیس یا آمریکا فکر میکردند.»
نتیجهی پژوهش یک جامعهشناس
محمد فاضلی و بهرام صلواتی، جامعهشناس، پژوهشی را با عنوان «گزارش مهاجرت ایرانیان: علل و انگیزهها» انجام دادهاند که حاصل ۱۲ هزار پرسشنامه از ۹ تا ۲۰ تیر ۱۴۰۲ است.
طبق این پژوهش که مشروح آن در کانال تلگرامی محمد فاضلی منتشر شده است، «اگرچه حدود ۸۰درصد پاسخگویان گفتهاند که به مهاجرت فکر میکنند، اما فقط ۲۸ درصد اقدام کردهاند و ۳درصد در مقطع پاسخگویی به پرسشنامه، در حال ترک ایران بودهاند.»
براساس این تحقیق، ۱۶ درصد از افراد گفتهاند اصلاً به مهاجرت فکر نمیکنند، درحالیکه همان ۱۶ درصد هم به مهاجرت فکر و برایش کاری انجام دادهاند. همچنین، از ۲۱۰۰ نفری که مهاجرت کردهاند، فقط ۲۰ درصد قصد بازگشت به ایران را دارند.
با توجه به نتایج به دست آمده، پیامهایی برای سه بخش دولتمردان، سازمانها و شرکتها و شهروندان، در این پژوهش گنجانده شده است.
انگیزههای مهاجرت
آقای تفرشی دربارهی انگیزههای مهاجرت نیز میگوید: «برای مهاجرت انگیزههای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها سیاسی است. گاهی افراد فکر میکنند در کشوری هستند که فضای سیاسی آن با روحیاتشان سازگار نیست. کسانی هستند که نمیخواهند پیروِ سیاست حاکم باشند یا حتی دوست دارند در کشوری زندگی کنند که مثل ایران هر روز تیتر اول مطبوعات دنیا نباشد!
این افراد میخواهند در کشورهایی باشند که سیاست در آن پررنگ نباشد و ممکن است مقصدهایی مثل نروژ یا فنلاند را برای مهاجرت انتخاب کنند.»
سقف «کوتاه» پیشرفت در ایران برای نخبگان
او در ادامه اضافه میکند: «از طرف دیگر در نظر گرفتن مسائل مدنی مثل دین، لباس، فرهنگ هم مهم است. برای خیلیها سقف پیشرفت اهمیت دارد. این معضل در ایران وجود دارد که پژوهشگران و نخبگان فقط در یک سطحی و نه بیشتر، میتوانند پیشرفت کنند.
در طول سه سال گذشته، سه نفر از دوستان نزدیکم از ایران مهاجرت کردند؛ یکیشان استاد دانشگاه تهران و دو نفر دیگرشان استاد دانشگاه آزاد بودند که یک نفرشان هم پست بالای دولتی داشت. دو نفرشان برای تحصیل و کار و یک نفرشان برای پناهندگی در کانادا و انگلیس اقدام کرده بود.
مصطفی معین، رئیس انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری و رئیس همایش مهاجرت نخبگان علمی در این همایش که روز ۱۲ دی ۱۴۰۳ برگزار شد اعلام کرد:
«بر اساس برخی پیمایشها فقط ۱۶ درصد ایرانیها به مهاجرت فکر نمیکنند که این مهاجرت تودهوار است. تمایل به مهاجرت در استادان و پژوهشگران؛ ۵۳ درصد، در پزشکان و پرستاران ۴۵درصد، در دانشجویان و دانش آموختگان ۴۰ درصد است.»
مهاجرت برای پول بیشتر و پیشرفت بهتر
تفرشی اضافه کرد: این سه نفر دربارهی علت مهاجرتشان گفتند و اینکه به فضای سیاسی ایران علاقهای ندارند. از نظر مالی رضایت نداشتند و در شرایط فعلی حقوقشان را حدود ۴۰۰ -۳۰۰ دلار اعلام کردند؛ آن هم درصورتیکه افراد دیگر در کشورهای خارجی و همان سمت کاری (مثلا در کانادا) ماهی ۱۰هزار دلار دریافت میکنند!
نبود امکان رشد علمی و ارتباط با همکاران بینالمللی، نبود شایسته سالاری در ایران هم علت دیگر آنها برای مهاجرت است. انگیزهی چهارم که بیشتر دربارهی دانشگاه آزاد صدق میکند تا دانشگاه سراسری، مربوط به در نظر نگرفتن شئون علمی و فرهنگی یک استاد است.
طبق پژوهش فاضلی و صلواتی، «شرکتها و سازمانها نمیتوانند بر اوضاع اقتصادی و اجتماعی کلان تأثیر تعیینکنندهای بگذارند، اما این پژوهش نشان میدهد شرکتها میتوانند از طریق مدیریت بهتر سرمایههای انسانی، بر انگیزههای مهاجرت تا اندازهای اثر بگذارند.»
چشمانداز بهتر در کشورهای دیگر | زندگی در ایران: فردا بدتر میشود!
به گفتهی تفرشی، یک استاد دانشگاه یا کسی که دنبال شغل است، در کشورهای دیگر و در ابتدای امر ممکن است وضعیت خوبی نداشته باشد اما میتواند پیشبینی و برنامهریزی کند که ۱۰ سال آینده وضعیت بهتری از امروز خواهد داشت.
خیلیها در میانمدت و درازمدت شرایطی را برای بهبود اوضاع ایران تصور نمیکنند و شاید یک ایرانی به این فکر کند که اتفاقا امروز وضع خوب است و فردا بدتر خواهد شد!
بعضیها هم به همین دلایل البته نه برای خودشان، بلکه برای بچهها و خانوادههایشان مهاجرت میکنند. دلایل شخصی متفاوت هم در تصمیمگیری برای مهاجرت دخیل است.
تفرشی گفت: ماه گذشته گروهی از کردهای مریوان برای اثاثکشی خانه کمک کردند و درطول یک ماهی که برای انجام کارهای مختلف به خانه میآمدند، متوجه شدم مهاجرت به آنها تحمیل شده است.
یکیشان میگفت در مریوان مغازه داشته است و بعد از شکست مالی به عسلویه و اقلیم رفته و درنهایت به انگلیس آمده بود. شان و حقوق او به مراتب بدتر از دهاتهای مریوان بود. یکیشان میگفت «اگر شرایطم برای ایران مناسب شود برمیگردم.» البته ممکن است بچههای او برنگردند.
تفرشی: حسادت همکاران بیسواد هم در مهاجرت نخبگان نقش دارد | شرایط بهتر شود، مهاجران برمیگردند
به گفتهی تفرشی، امثال این افراد از کارگر تا استاد دانشگاه زیاد است. شرایط ایران شرایطی نیست که مردم را متقاعد و ترغیب کند تا کسانی که مهاجرت کردهاند، به ایران برگردند، اما اگر وضعیت مناسب شود، مطمئن هستم روند بازگشت مهاجران به ایران تقویت خواهد شد.
او در ادامه گفت: خودم باعث شدم کسانی از بهترین دانشگاههای دنیا به ایران بیایند و درس بدهند. خیلی وقتها تصورمان این است اگر چنین افرادی به ایران بیایند، مشکل امنیتی و سیاسی پیدا میکنند اما همیشه اینطور نیست.
تفرشی با نام بردن از آرش رئیسینژاد گفت: او در یکی از بهترین دانشگاههایی که برای مطالعات روابط بینالملل است درس خوانده و من و دیگران او را برای بازگشت به ایران ترغیب کردیم. رئیسینژاد پروژهای علمی را در وزارت دفاع به سرانجام رساند و مشکل سربازیاش حل شد.
دربارهی رئیسینژاد دغدغههای امنیتی وجود داشت اما همهشان رفع شدند. او بعدتر استاد دانشگاه تهران شد اما استادان کمسواد و بیکار بهقدری او را اذیت کردند که مجبور شد از ایران برود!
گاهی مشکل ما دولت و سرویسهای امنیتی نیستند بلکه با همکاران کمسواد و حسودی مواجه هستیم که اجازه نمیدهند افراد درخشان و نخبهها بیایند و خون تازهای به رگ جامعه تزریق شود.
«برخی از ایرانیها طرفدار سود سریع و کوتاهمدت، و لابیگری هستند»
تفرشی گفت: تا زمانی که جامعهی علمی و اقتصادی ما از تنگنظری دست نکشد و منافع حقیر کوتاهمدت خود را به منافع راهبردی ملی، ترجیح ندهد، امکان بازگشت نخبگان با سنگلاخ مواجه خواهد شد که فقط هم به سرویسهای امنیتی برخی از نهادها مربوط نمیشود؛ چون افرادی عادی هستند که نمیخواهند مانعی داشته باشند و برای نخبگان مانع میتراشند.
باید سازوکارهای سیاسی، فرهنگی و امنیتی کشور تغییر کنند و شرایط کشور بهتر شود. آن موقع دیگر نیازی نیست دربارهی این موضوع سوال کنید که چرا خیلیها میخواهند بروند!
تفرشی در پاسخ به این سوال که عوامل شکست مهاجرت ایرانیها در کشور مقصد گفت: ساختار ذهنی ایرانی در خارج از کشور جواب نمیدهد. بحث زبان، همگرایی، فرهنگ لابیگری، و عادت نداشتن به فرصت برابر درمیان است.
البته فرهنگ لابیگری به شکل پیچیدهای در کشورهای دیگر هم وجود دارد و ولی ایرانیهایی که آن را به شکل ساده و ایرانی انجام میدهند، از نظرهای مختلف سرخورده میشوند.
او در پایان گفت: از طرفی چون ایرانیها معمولا دنبال کسب سود سرشار در کوتاهمدت هستند، شکست میخورند. شاید بچههای این نسل بتوانند قواعد بازی را در کشورهای مقصد یاد بگیرند و شرایط بهتری داشته باشند.
تفرشی دربارهی عوامل موفقیت در مهاجرت گفت: تحصیل، یادگیری و بازی در مسائل اداری و اقتصادی و پیشرفت به شکل پلکانی و پرهیز از مسیرهای میانبر کمک میکند مهاجران در سالهای آینده وضعیت بهتری داشته باشند.
تجربهی یک شهروند ایرانی از مهاجرت ۱۰ سالهاش به ایتالیا
مریم ۳۹ ساله، ساکن فرانکفورت با تجربهی دو مهاجرت موفق (از تهران به فلورانس و بعد به فرانکفورت) به خبرنگار انصاف نیوز گفت: از مهاجرت اولم و زندگی ۱۰ ساله در ایتالیا راضی هستم و چیزهای زیادی یاد گرفتم و حاضرم دوباره ایتالیا را انتخاب کنم چون از مردم، آداب و رسوم و غذاها و تمام فرهنگشان خوشم میآید.
او که در فلورانس رشتهی دکوراسیون خوانده و چند سال مدیریت منابع انسانی یک رستوران ایتالیایی را به عهده داشته است، در ادامه میگوید به موفقیتهای کاری و تحصیلیاش نرسیده است که علتش به انتخاب او برمیگردد و اگر رشته و کارش را هدفمندتر انتخاب میکرد، به شرایط مطلوبش نزدیکتر میشد.
مهاجرت به درد چه کسانی نمیخورد؟ | همهچیز از صفر شروع میشود
او با توجه به تجربهی شخصیاش گفت «مهاجرت به درد کسانی میخورد که انعطافپذیر هستند و پتانسیل تغییر و پذیرش تفاوتهای فرهنگی و موضوعات جدید را دارند؛ چون همهچیز از صفر شروع میشود و من هم تنها مهاجرت کردم و میدانم که برای این کار باید ریسکپذیری بالایی داشته باشید.
کسانی که وابستگی شدیدی به خانواده دارند، مهاجرت سختتری خواهند داشت. ترس از تغییر، تلاش نکردن و وابستگی عاطفی، جزو موانعی هستند که باعث شکست مهاجرت میشوند.»
مریم دربارهی تصورات اشتباهی از مهاجرت میگوید که فقط به بخشهای مثبت و خوشایند محدود میشوند. دریافت حقوق به یورو، خوشگذرانی و آزادی جزو این موراد هستند اما او میگوید: اتفاقا باید بیشتر تلاش کنید تا بتوانید در سطح استانداردی زندگی کنید.
باید چند برابر گذشته تلاش کنید
مریم میگوید «وقتی در ایران بودم، اجارهخانه و پول خرید نمیدادم اما آن ریتم زندگی آسان، دیگر در ایتالیا وجود نداشت. برای پذیرفته شدن در کشور جدید در هر شغلی، باید از نظر فرهنگی و ذهنی خودتان را بالا بکشید و چند برابر مردم آنجا تلاش کنید چون از زبان گرفته تا چیزهای دیگر، همگی جدید هستند.»
او گفت بعد از ۱۰ سال زندگی در ایتالیا به دلیل دسترسیهای آسان نیازی به دریافت گواهینامه نداشته است، اما زمانی که ایران بود، ماشین و امکانات دیگر را داشت و بعد از پنج سال اول و تلاشهای مستمر، تازه به استانداردی رسید که مردم ایتالیا داشتند. مریم درحالحاضر شهروند ایتالیا است و یک سال میشود با یک شهروند ایرانی- آلمانی ازدواج کرده و در فرانکفورت زندگی میکند.
علیرضا با ۴۰ سال سن و تجربهی زندگی چندماهه در کانادا به خبرنگار انصاف نیوز گفت «شرایط در کشورهای مختلف فرق دارد اما پیدا کردن و اجارهی خانه در کانادا راحت است و با کار حداقلی میشود قسطی ماشین خرید.
البته بیشتر کارها یدی و فنی هستند و اگر در ایران جایگاهی داشته باشید، بعد از ورود به کانادا یا کشورهای دیگر، باید همهچیز را از صفر شروع کنید که البته برای همه کار آسانی نیست!»
سخنرانی مصطفی معین در همایش دوروزه «مهاجرت نخبگان علمی در ایران امروز، چالشها و راهکارها» در ۱۲ دی ۱۴۰۳ را در ادامه میبینید.