اولین تقابل تاریخ میان نویدکیا و سپاهان
محرم نویدکیا امروز برای اولین بار در طول زندگی خودش مقابل سپاهان قرار میگیرد.
به گزارش ایلنا، دنیای فوتبال پر است از چنین تقابلهای دردناکی. به یاد بیاورید گابریل باتیستوتا یا فرانک لمپارد را که پس از گلزنی مقابل تیمهای سابقشان چه حسی داشتند؛ این مسیری است که بسیاری از اسطورههای فوتبال دنیا با جبر روزگار به آن تن دادهاند و در آینده نیز هر چند وفاداری تعریف گذشته را ندارد، اما باز هم شاهدش خواهیم بود.
برای محرم نویدکیا هم ماجرا غیر از این نیست. همه فوتبالیها محرم را با سپاهان میشناسند و خودش هم تعریفی غیر از این برای توصیف خودش در دنیای فوتبال ندارد. نویدکیا از زمانی که خودش را شناخته در آکادمی سپاهان بوده، در آنجا رشد کرده، به تیم نونهالان، نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان رسیده و وقتی باورش نمیشده در جوانی بازوبند کاپیتانی طلاییپوشان فوتبال ایران را هم بر بازو بسته است.
محرم و سپاهان از هم جداشدنی نیستند؛ همانطور که هواداران سپاهان یادشان نمیرود که دهه 80 آنها با نسلی طلایی رقم خورد که سردسته آنها محرم نویدکیا بود. نویدکیا به غیر از دوره کوتاهی که به بوخوم پیوست و البته مصدومیت اجازه نداد هنرش را آلمانیها ببیند، چیزی حدود 18 سال فقط در تیم بزرگسالان سپاهان خاطره ساخت. طی این مدت بارها با درد و پای مصدوم برای سپاهان بازی کرد؛ بارها قهرمانی لیگ و جام حذفی را جشن گرفت و البته در آسیا فقط یک قدم تا بالا بردن جام قهرمانی فاصله داشت. اما شاید مهمترین کاری که محرم در فوتبال ایران انجام داد، شکستن سلطه قهرمانیهای مداوم استقلال و پرسپولیس بود و این چیزی است که هواداران اصفهانی و خودش تا همیشه به آن میبالند.
پس از قهرمانی در لیگ چهاردهم اما شرایط برای سپاهان رو به افول گذاشت، پس محرم هم در هفتههای ابتدایی لیگ شانزدهم وقتی دید تیمش در مسیری قرار گرفته که دیگر کمکی برای بهبود شرایط از دستش ساخته نیست، تصمیم گرفت با یک تصمیم ناگهانی و در یک دیدار تمام اصفهانی کفشهایش را آویزان کند؛ روزی تلخ برای سپاهانیها و البته فوتبالیها. در این بین احسان حاجصفی هر چه تلاش کرد او را از تصمیمش منصرف کند و حداقل تا پایان فصل حضورش را تمدید کند، موفق نشد. احسان فقط اجازه نداد که او چهار گوشه زمین فوتبال را ببوسد. اینطور بود که آخرین تصویر از محرم نویدکیا با زانوهای خسته و بانداژ شده و با دسته گلی که بر گردن او انداخته بودند، ثبت شد. او رفت و دیگر هیچ وقت در بازیهای حرفهای دیده نشد.
نویدکیا که علاقهای به بودن در مرکز توجهات ندارد، 4 سال دور از فوتبال بود، اما در لیگ بیستم طوفانی بازگشت و با بیشترین امتیازی که یک نایب قهرمان کسب کرده بود و با کمتر از همان تعداد امتیاز تیمهای زیادی قهرمان شده بودند، طلاییپوشان را در قامت سرمربی به نایب قهرمانی لیگ رساند. اگرچه محرم و سپاهان در سال دوم نتوانستند به روند صعودی ادامه بدهند، اما میراث محرم در شروع مربیگری فقط ارائه بازیهای درخشان و تماشایی نبود و او تلاش برای تغییر رفتار و روشی را آغاز کرد که هنوز هم صحبت کردن از آنها در فوتبال ایران تابو محسوب میشود.
پس از جدایی محرم از سپاهان که یک سال و نیم طول کشید، فقط چند هفته طول کشید تا اهالی فوتبال متوجه شوند که نتایج او در سپاهان به خاطر ستارههای تیمش و نام بزرگ سپاهان نبوده و حالا یکی از جذابیتهای لیگ برتر در دوره بیست و سوم حضور محرم نویدکیا روی نیمکت نارنجیپوشان رفسنجانی است؛ جایی که آنها در لیگ برتر برای بهبود جایگاه متزلزل شده طی نیم فصل اول، در لیگ برتر میجنگند و جام حذفی هم با حذف استقلال به عنوان یک مدعی جدی قهرمانی همچنان در دسترس آنها قرار دارد.
در این شرایط محرم نویدکیا باید تا ساعاتی دیگر مقابل تیمی شاگردانش را آرایش دهد که عشق اول و آخر زندگی فوتبالی او به شمار میرود. بله او باید برخلاف تمام روزهای زندگیاش که در آستانه 42 سالگی است، به باخت سپاهان فکر کند و برای آن استراتژی طرحریزی کند.
خودش این رویارویی تاریخی و دردناک را در نشست خبری اینطور توصیف میکند: «برای خودم بازی مهمی است. بعد از این همه سال که از دوران بچگی شروع شده و تا امروز ادامه داشته، اولین بار است که میخواهم مقابل سپاهان بازی کنم. سخت است ولی دنیای حرفهای همین است و باید واقعیتها را قبول کرد.»
مس رفسنجان و سپاهان روز آینده یکی از 5 دیدار روز اول هفته بیست و هفتم رقابتهای لیگ برتر را برگزار میکنند و اگرچه همه در انتظار نتیجه پرسپولیس به عنوان یکی از دو مدعی قهرمانی و همینطور صنعت نفت یکی از تیمهای در معرض سقوط هستند، اما مصاف طلایی پوشان اصفهانی و نارنجیپوشان رفسنجانی از جنس دیگری است؛ نبردی از جنس عشق و پیدا کردن خود در مقابل عشق قدیمی.