یدالله کابلی در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
ترکها و عربها روی هواپیماهایشان هم خوشنویسی میکنند/ خط زیبای فارسی را در «لوور»، «متروپلیتن» و «سن پترزبورگ» میبینیم اما در شهرهای خودمان «نه»!
اینکه هنر شهری و چیدمان امروزی چقدر در کشور ما اهمیت دارد، سوالی است که همواره از سوی هنرمندان، منتقدان و اهالی رسانه مطرح بوده اما جوابی در خور نداشته است. معمولا نهادهای مرتبط در این رابطه صحبتی با رسانهها ندارند و در نهایت این هنرمندان هستند که هنوز میتوانند بر لزوم چنین توجهی تاکید کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، زمانی که از گستردگی هنر و وسعت بخشیدن به آن صحبت میکنیم، خواه ناخواه پای هنر و مبلمان شهری به میان میآید. و خب باید هنر خیابانی و شهری را یکی از مهمترین مقولات در دنیای امروز دانست؛ آنهم در زمانهای که دنیای مجازی، موازی با دنیای واقعی در حال پیشرفت روزافزون است. از سوی دیگر شتاب در زندگی امروز به شدت از فراغت عموم مردم کاسته است. با این حساب آیا بهتر نیست به جای تمرکز روی برنامههای متمرکز و محدود به مکانهایی خاص هنر را به میان مردم ببریم؟
این قاعدهای است که کشورهای اروپایی سالهاست بر آن وفادار هستند. اگر به برخی از کشورهای اروپایی صاحب فرهنگ و هنر سفر کنیم، خواهیم دید که آنها هنر شهری را بر اساس داشتهها و آثار هنری هنرمندان همان کشور، تولید و ارائه کردهاند. با این حساب که کشورهای اروپایی در مقایسه با خاورمیانه و کشوری چون ایران و همسایگانش (که روزی جز خاک کشورمان بودهاند) قدمت چندانی ندارند. این در حالی است که «فرهنگ»، «هنر» و «ادبیات» در ایران سبقه و قدمتی چند هزارساله دارد. با وجود این همه هنر با ریشه و هنرمندان متعدد گذشته و امروز، آیا هنر شهری ما از تمام پتانسیلهای موجود بهره برده است؟ کافی است در شهر محل زندگیمان دوری بزنیم، تا نسبت به این موضوع با اشراف بیشتری نظر دهیم. البته که هنر شهری صرفا آثار حجیم و بزرگ هنری نیست و موارد کوچکتری را هم دربرمیگیرد. مثلا چاپ آثار هنری ایرانی روی لباس و اکسسوارهای شخصی یکی از همین موارد است.
این سوال مطرح میشود که در میان هنرهای ایرانی کدامها بیش از بقیه در هنر شهری و عامیانه قابل ارائه هستند؟ باید گفت تعداد هنرها بسیار است. «نگارگری»، «سفالگری»، «پردهکشی»، «خوشنویسی»، «مینیاتور»، «مجسمهسازی» تنها برخی از هنرهایی هستند که ریشه و محتوایی ایرانی اسلامی دارند و میتوانند در هنرهای شهری کاربردهای مفید داشته باشند. نزدیکترین و واقعیترین مثال برگزاری مراسم محرم و اربعین است که امسال نیز چون سالهای گذشته درحال برگزاری است. آنچه مخاطبان فهیم را به سوال وامیدارد این است که چرا هنرمندان و نهادهای ذیربط در امر تزیینات و دیگر نهادهای مذهبی، در آثار مذهبی شهری از خوشنویسی ایرانی و اشعار و ابیات غیرکلیشهای استفاده نمیکنند؟
تا امروز هنرمندان متعددی نسبت به عدم توجه به هنرهای ایرانی در تزینات شهری انتقاد کردهاند. اغلب این افراد که هر کدام به نوبه خودشان دارای جایگاه ویژهاند، نسب به عدم توجه شهرداریها و دیگر نهادهای مرتبط در حمایت از هنر ایرانی و اسلامی و بهرهگیری از هنرمندان شاخص داخلی انتقاد کردهاند.
چندی پیش بود که مهدی طالعینیا (طراح، نقاش و مجمسهساز و البته احیاگر هنرهای پردهکشی و نقاشی قهوهخانهای) درگفتگو با ایلنا نسبت به عدم حمایت شهرداری، سازمان زیباسازی شهر تهران و سازمان فرهنگی هنری از هنرهای ایرانی با قدمت و اجراهای شهری انتقاد کرده بود. یدالله کابلی خطاط و مدرس پیشکسوت خوشنویسی نیز یکی از هنرمندانی است که نسبت به عدم توجه دستگاههای فرهنگی به مقوله هنر و عدم استفاده از هنر خوشنویسی در تزیینات شهری انتقاد کرده است. البته او نسبت به این موضوع نگاه کلانتری دارد و معتقد است خوشنویسی باید روی تمام المانها و ادوات و البسه نقش ببندد.
کابلی چهره ماندگار عرصه هنر و خوشنویسی و عضو انجمن شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران است و احیاگر نسعلیق شکسته است و در این زمینه گواهی استادی و مدرک درجه یک هنری دارد. او تا به امروز علاوه بر خلق آثار متعدد، چندین کتاب با موضوع خوشنویسی منتشر کرده که «شکستهخوانی و شکستهنویسی»، «کلک شیدائی»، «شکسته پیوسته» و «آیینه ادراک» برخی از آنهاست. آلبوم مرقع «دولت قرآن» آخرین اثری است که از یدالله کابلی رونمایی شده است. این مجموعه تجربهای از خط شکسته در ارایه شکل هنری قرآن مجید است و شامل ۱۵ اثر در ابعاد و اندازه یکسان است.
چرا سازمان زیباسازی و دیگر نهادها به خوشنویسی توجهی ندارند؟
کابلی در ابتدای صحبتهایش با اشاره به اینکه حمایت از هنر و رویدادهای هنری یکی از وظایف اصلی نهادهای دولتی است، به ایلنا گفت: موضوع این است که حتی در و دیوارهای سالنهای و گالریهای دولتی هم از خوشنویسی خالی است.
او افزود: سوالی که به وجود میآید این است که چرا دستگاههای دولتی مانند سازمان زیباسازی شهرداری و دیگر نهادها به هنر ایرانی بخصوص خوشنویسی توجهی ندارند؟ متاسفانه نهادهای مرتبطی که میتوانند در پیشبرد فرهنگ کشور موثر باشند، آثار درخشان هنرمندان گذشته و معاصر ما را در اماکن عمومی پیش روی مردم قرار نمیدهند؟ واقعیت این است که تزیینات شهری ما از وجود چنین آثاری خالی است. نباید چنین باشد.
وی با تاکید بر اینکه باید از فضاهای عمومی در جهت معرفی هنر و هنرمندان ایرانی استفاده کنیم، بیان کرد: به عنوان مثال بین صدها اثری که در کوریدورها و راهروهای اماکنی چون مترو، نهایتا یک یا دو اثر خوشنویسی را مشاهده خواهید کرد یا اصلا نمیبینید! واقعا سوال این است که چرا نباید از هنر خوشنویسی و این همه آثار زیبا که توسط هنرمندان ایرانی خلق و ارائه شدهاند در تهران و شهرهای دیگر کشور استفاده کنیم؟
کشورهای عربی به خوشنویسی در اماکن شهری توجه دارند
کابلی در ادامه گفت: به طور مشخص چنین رویهای در کشورهای دیگر وجود دارد. اگر به کشورهای همسایه بروید، متوجه خواهید شد که آثار هنرمندان ترک و هنرمندان کشورهای عربی در اماکن شهری و عمومی قابل مشاهده است. در صورتی که در ایران چنین نیست. در کشورهایی چون ترکیه و لبنان حتی بدنه هواپیماهای خود را با قطعات خوشنویسی تزیین میکنند!
این مدرس خوشنویسی تاکید کرد: همه این کارها به معنای فرهنگسازی و حمایت از هنر است و این در حالی است که خودمان اصلا به چنین مواردی توجه نداریم. این خیلی زیباست که هواپیمایی بر بر فراز آسمان پرواز کند در حالی که یک اثر خوشنویسی رنگی روی بدنه آن نقش بسته باشد.
وجود آثار خوشنویسی ضعیف در بزرگراههای دبی
وی در ادامه بیان کرد: اما وقتی به دبی میروید، میبینید که در بزرگراهها و اماکن عمومی و شهریشان آثار خوشنویسی بسیار ضعیف کار شده! این در حالی است که ما در این زمینه غنی هستیم. ما بهترین هنرمندان و زیباترین آثار خوشنویسی را داریم اما از این پتاسیل غافلیم؛ که البته جای تاسف دارد.
کابلی در پاسخ به این سوال که اماکن معتبر و بینالمللی تا چه حد به هنر ایرانی، بخصوص خوشنویسی توجه داشتهاند، توضیح داد: بله چنین توجهی وجود دارد.
خوشنویسی کاربردی را در موزههای مطرح دنیا ببینید
مثلا اگر به موزههایی چون «لوور»، «متروپلیتن» و «سن پترزبورگ» بروید اتفاقا با خوشنویسی کاربردی مواجه میشوید. شما ظروف، پارچهها، لباسهایی را میبینید که واژهها و جملات و ابیات خوشنویسی شده روی آنها نقش بسته است. به طور مثال میبینیم که روی ظرف غذا نوشتهاند؛ «شکر نعمت، نعمتت افزون کند». روی قابهای آیینههایشان، شانهها و لباسها و قلمها و کلاههایشان هم چنین آثاری قابل مشاهده است.
۲۴ سال پیش برای استفاده از خوشنویسی روی تیشرت پیشنهاد دادم!
یدالله کابلی در بخش دیگری از صحبتهایش در پاسخ به این سوال که آیا خودش به عنوان یک هنرمند برای عمومیتر کردن و شهریتر کردن خوشنویسی تلاش کرده یا خیر، اذعان داشت: بله شخصا چنین دغدغدهای داشتهام و برای احقاقش هم تلاش کردهام.
او ادامه داد: حدود سال دو هزار میلادی بود که در رابطه با استفاده از خوشنویسی و چاپ آثاری روی تیشرت صحبتهایی را مطرح کردم. حرفم این بود که چقدر جالب میشود به جای استفاده از جملات و مفاهیم نادرست و نافهم بیگانه از آثار و ابیات مفاخر کشورمان برای چاپ روی البسه و تیشرتها استفاده کنیم.
یک اثر از یدالله کابلی
اشعار حافظ و مولانا باید تزیین تیشرتهای فرزندانمان باشد
او ادامه داد: آنچه مطرح کردم، استفاده از واژهای سلیس و روان فارسی بود. ما میتوانیم با اشعاری زیبا از شاعرانی چون حافظ، مولانا، سهراب سپهری و خیلیهای دیگر از ادبا و مفاخر کشورمان لباس فرزندانمان را تزیین کنیم.
کابلی گفت: در نهایت صحبتها انجام شد و من این ایده را به واسطه سیاهمشقهایی از اشعار و ابیات حافظ عملی کردم. و اینگونه بود که آثار خوشنویسی روی شال و روسری خانمهای ایرانی نیز نقش بست.
یدالله کابلی در پایان صبحتهایش از هنرمندان و مسئولان خواست بیش از پیش به حیات و ارتقای فرهنگ کشور توجه کنند. او تاکید کرد: این هنر و هنرهای ریشهداری چون خوشنویسی هستند که میتوانند ضمن معرفی مفاخر و ادیبان ایران به ارتقای درست فرهنگ کشور بیانجامند.