در اختتامیه «شانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد» مطرح شد؛
جلال آلاحمد نقطه مرتفع نظریه مقاومت فرهنگی است/درخواستی برای فراهم آوردن شرایط شرکت همه پارسینویسان جهان در جایزه جلال
محمد مهدی اسماعیلی در آیین اختتامیه شانزدهمین دوره جایزه جلال گفت: «جلال آلاحمد یکی از نقاط مرتفع نظریه مقاومت فرهنگی است. او در دهه ۴۰ و در دورهای ویژه «حضور» داشت: یعنی زمان تولد نهضت امام و امت.» همچنین در این آیین مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران ضمن بیان سخنان تنی چند از نویسندگان فارسیزبان غیرایرانی درخواست آنان برای فراهم آوردن شرایط شرکت همه پارسینویسان جهان در جایزه جلال را مطرح کرد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، آیین اختتامیه «شانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد» چهارشنبه (ششم دی ۱۴۰۲) با حضور محمدمهدی اسماعیلی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، یاسر احمدوند؛ معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی رمضانی؛ مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، گلعلی بابایی؛ دبیر علمی شانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، داوران، اعضای هیئت علمی، نامزدها و برگزیدگان این دوره از جایزه ادبی جلال آلاحمد، مدیران و مسئولان فرهنگی کشور و اصحاب فرهنگ، ادب و رسانه در تالار وحدت برگزار شد.
اصالت فرهنگ به معنای قبض حوزه فرهنگ نیست
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این آیین با اشاره به اینکه همه باید مرزبانان شایسته حوزه فرهنگ و هویت ایرانی - اسلامی باشیم، گفت: جلال آلاحمد شخصیتی ممتاز در عرصه فرهنگ ایران است؛ در این فضای ستیزِ تقریبا ۲۰۰ ساله فرهنگی، یعنی از زمان ورود تفکر استیلا طلب مغرب زمین به کشورمان تا امروز، دو نظریه و نگاه مقابل هم ایستادند که یکی از آنها نظریه تسلیم فرهنگی است. این نظریه استیلای رقیب را پذیرفته و راه برون رفت از مشکلات را الگوبرداری، گرته برداری، ترجمه و شبیهسازی به الگوی استیلا طلب میداند. بعد از جنگهای ایران و روس در دوره قاجار، این تفکر پدید آمد. از گفتوگوهای معروف عباس میرزا و موسیو ژوبر صرفا نظریه انحطاط و تسلیم زایش میشود. این نظریه در دوران مختلف با نظریه دوم یعنی نظریه اصالت و مقاومت در رفت و برگشت بود.
وی افزود: جلال که یکی از نقاط مرتفع نظریه مقاومت فرهنگی است، در کتابهای «غرب زدگی» و «درخدمت و خیانت روشنفکران» تلاش کرده تا این تاریخ را روشن کند. او در دهه ۴۰ و در دورهای ویژه «حضور» داشت: یعنی زمان تولد نهضت امام و امت. در نظریه سیاسی امام(ره) فرد قهرمان نیست؛ امام محور جامعه است و حرکت او با پیرامون خودش همراه میشود.
اسماعیلی ادامه داد: ما جلال را بزرگ میداریم چون یکی از نقاط عطف و یکی از قلههای فرهنگ در جامعه ماست؛ جلال نماد است و ما از نماد تجلیل میکنیم. وقتی جلال را نماد قرار دادیم باید اقتضائات آن را فراهم کنیم. سبک زندگی و همینطور سبک فرهنگی و فکریِ مُلهم از این اندیشه، امروز نماد جامعه ماست و باید گستردهتر شود. این شیوه را از طریق برگزاری چنین برنامههایی، دنبال میکنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه سال گذشته فتنهای فرهنگی را بر ما تحمیل کردند، گفت: مسئله پوشش یک دعوای هویتی است و ما باید در این کارزار فرهنگی تلاش کنیم عمق اصیل جامعه ایرانی را به جوانان امروز نشان دهیم. در نظریه مقاومت فرهنگی با این کشمکش دائمی مواجه هستیم. باید امروز از جریان نشاط فرهنگی و رونق فرهنگی دفاع کرد. معتقدیم اصالت فرهنگ به معنای قبض حوزه فرهنگ نیست؛ این ایده را حامیان نظریه تسلیم به دروغ به جامعه ما حقنه کردند تا اسباب ادامه شرایط مورد نظرشان فراهم شود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه اساسا نهضت ما فرهنگی است و رهبران نهضت اندیشمندانی صاحب قلم هستند، مطرح کرد: امام(ره) مهمترین کتب عرفانی، اخلاقی، فلسفی و… جامعه امروز ایران را نوشتهاند و در این حوزهها نظیر ندارند. رهبر معظم انقلاب (مدظلهالعالی) نیز اندیشمندی وارسته هستند. جلال میان این معرکه ایستاده بود و از شیخ فضلالله نوری روایت میکرد.
اسماعیلی راه حل مسائل اقتصادی کشور را در عرصه فرهنگ دانست و ادامه داد: اقتصاد ایران وقتی اصلاح میشود که از این گذار فرهنگی عبور کند. شاید این نکته شعار قلمداد شود، اما امروزه باتوجه به نظریه اصالت فرهنگی به رونق و نشاط فرهنگی رسیده و توانستیم در فاصلهای کوتاه، بسیاری از مشکلات را پشتسر بگذاریم؛ هرچند هنوز تا قله فاصله است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان سخنان خود گفت: یک روشنفکرِ دغدغهمند نمیتواند در خصوص مسائل پیرامون خود، بویژه آنجایی که با اصولی چون عدالت، آزادی و… تعارض پیدا میکند، سکوت کند. مگر میشود فجایع غزه و ۱۰هزار زن و کودک آغشته به خون را دید و شعر نگفت، فیلم نساخت و کتاب ننوشت! خوشحالیم که امروز جامعه فرهنگی و هنری ما نشانههای بیداری را از خود نشان میدهد. امید به تداوم این بیداری دارم.
خلا وجود ستیزندههایی مثل جلال احساس میشود
یاسر احمدوند نیز در این آیین با اشاره به اینکه داوران در این دوره از جایزه ادبی جلال کار دقیق و ظریفی را انجام دادند، گفت: به گمانم وضعیت ادبیات در جهان معاصر به مُداقه و ارزیابی دقیق و همچنین نسبت ادبیات با انسان و جهان به ارزیابی درستتری نیاز دارد. تردیدی نیست که ادبیات با تعهد نسبت دارد، اما اینکه به چیزی تعهد دارد، متفاوت است.
وی در ادامه درباره مواردی که ادبیات روز جوامع را تهدید میکند، اشاره کرد: ادبیات در جهان امروز دو تهدید عمده را پیشرو دارد؛ یکی از آنها از ناحیه فراموش شدن لذت خواندن متن است. این خوانش در نتیجه یادگیری حاصل میشود و مترتب درک متن است و این موضوع نیز مترتب آموزش و یادگیری است. در جهان فعلی دریافت را جایگزین خواندن کرده و بهجای یادگرفتن، دریافت و مشاهده میکنیم. بنابراین از خواندن بسیاری از متون لذت نمیبریم و با متن ارتباط برقرار نمیکنیم. این یکی از آسیبهای پیش روی ادبیات است. نسبت انسان با کلمه و مفاهیم پشت آن در حال آسیب دیدن است.
احمدوند با اشاره به این که آموزش رنج دارد و انسان دوران معاصر رنج را نمیپذیرد و رنج آموختن را تحمل نمیکند، اضافه کرد: در این روند انسان از لذت کشف متن محروم خواهد شد. آسیب دیگرِ فراروی ادبیات، از بین رفتن قوه خیالپردازی انسان معاصر است. این قوه و همچنین آرمانخواهی یکی از توانمندیهای انسان است؛ وقتی مرزهای خیال و واقعیت از بین برود و خیال ذهن مردم با فناوری تصویری، بازی و فناوریهای مختلف پیش چشمان آنها قرار میگیرد، خیالپردازی از انسان سلب میشود. انسانی که لذت دریافت متن و قوه خیالپردازی را از دست میدهد طبیعتاً با ادبیات نسبتی برقرار نمیکند و اینجاست که ادبیات مبتنی بر اجتماع و نیاز انسان اهمیت پیدا میکند.
وی افزود: امروزه در فجایع روز عالم، حوزه ادبیات واکنش متناسب را نشان نمیدهد؛ این روزها خلا وجود ستیزندهای چون جلال آلاحمد به خوبی احساس میشود تا بابت عدالتخواهی، مظلومیت و ظلم ناروایی که بر مردم تحمیل میشود، نهیب بزند. اینجاست که مشکلات حوزه ادبیات خود را نشان میدهد. امید است چنین جایزه و رویدادهایی بتواند کمک کند تا ما ادبیاتی مبتنی بر آرمانخواهی، تعهد و مبتنی بر سختیهای آموختن را که در نتیجه لذت فراگیری متن حاصل میشود، در جامعه احیا کنیم.
یاسر احمدوند در پایان گفت: آمار انتشار آثار در حوزههای مختلف، آمار خوبی است اما واقعیت این است که ادبیات ما با بدنه جامعه ارتباط خوبی ندارد. این امر علل مختلفی دارد؛ حتما چنین جوایزی باید تمهیداتی بیندیشند و شرایطی فراهم کنند تا بر اثر آن زمینه اتصال بیشتر ادیبان با مردم و اجتماع فراهم شود. خوشحالم این دوره از جایزه به سرانجام رسید؛ امیدوارم در آینده شاهد ظهور نویسندگان همسطح و بالاتر از جلال و همچنین ظهور جریانهای ادبی متعهد، سالم و پیشبرنده در کشور باشیم.
جلال در دوران معاصر قابلیت الگوگیری دارد/درخواستی از سوی پارسیزبانان
علی رمضانی نیز در این آیین با اشاره به اینکه «جایزه ادبی جلال آلاحمد» نمایش یکسال زحمات پرتعدادترین، پرتولیدترین، پرفروشترین و پراقبالترین رده موضوعی در ایران یعنی ادبیات است، گفت: خانه کتاب و ادبیات ایران به عنوان دبیرخانه برگزاری این جایزه به نمایندگی از معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش میکند تا داوران و اعضای هیئت علمی فعالیت خود را به نحو احسنت انجام دهند.
وی افزود: جلال آلاحمد به عنوان نویسنده مطرح معاصر که قابلیت الگوگیری برای روزاروز ما را دارد، گویی هر سال تحفهای برای اختتامیه این جایزه ارائه میدهد. سال گذشته هفتادمین سال انتشار کتاب «غربزدگی» بود و ما مروری بر آن داشتیم. امسال که صدمین سال تولد جلال است، با اثر دیگر خود که با سفر به سرزمینهای اشغالی نوشته ما را به موضوع روز رهنمون میکند. کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» محصول سفر جلال در سال ۱۳۴۱ به سرزمینهای اشغالی یعنی ۶۰ سال پیش بوده و ۱۵ سال پس از شکلگیری رژیم اشغالگر قدس نوشته شده است. او در این اثر پرده از آپارتاید رژیم صهیونیستی برمیدارد و افراطگرایی را روایت میکند که سرنمونش از خانه راندن فلسطینیهاست. روایت جلال از آن روزها همانند رویدادهایی است که این روزها در سرزمینهای اشغالی درحال رخ دادن است.
مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات ایران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: هرساله درباره نتایج جایزه ادبی جلال آلاحمد گفتوگوهای فراوانی میشود و این خود نشانهای است از اهمیت و تأثیرگذاری این جایزه. همه کسانی که نسبت به آن نکاتی را بیان میکنند خواهان افزایش تأثیرگذاری در تولیدات ادبی و همچنین در اقبال عمومی نسبت به آثار برگزیده و نمایش اثرگذاری بیشتر آن در جامعه ادبی کشور هستند. این نکات خواسته به حقی است و ارتقا تأثیرگذاری جایزه را دنبال میکند.
رمضانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به بازدید مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) از سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بیان کرد: ایشان وقتی به غرفه جلال آلاحمد وارد شدند، عرض شد که امسال صدمین سال تولد جلال است و به همین دلیل تصویر دیدار امام(ره) و جلال به صورت نقاشی بازسازی شده است. این مطلب مورد عنایت رهبری قرار گرفت.
وی با اشاره به اینکه جایزه جلال به عنوان مهمترین جایزه ادبی در زبان فارسی نه تنها در مرزهای جغرافیایی ایران امروز، که خارج از آن نیز مورد توجه فارسیزبانان دنیا قرار دارد، گفت: «همه گویند که ایران چه بزرگ است، بزرگ * این همــه در سخن و در خرد پیران است» این بیت ادیب بزرگ تاجیک مهمان محبتاف بختی، حرف و سخن همه پارسیگویان و پارسینویسان جهان است. آنان ایران اسلامی عزیز ما را قبلهگاه خود میدانند و این درّی قیمتی است برای ما و مسئولیتمان در قبال فرهنگ و زبان فارسی را زیاد میکند. آنان رویدادهای ما را دنبال کرده و تشنه حضور هستند. حضوری که قطعا هم برای ما و هم برای آنها خلاقانه خواهد بود، چرا که آنها، ما هستند و ما آنهاییم و این میان تنها دو کلمه فاصله است: یعنی جغرافیای سیاسی.
رمضانی اضافه کرد: از نظر آنان امتداد بزرگی و شکوهمندی ایران را باید در عموم رویدادهای فرهنگی ذیل این نام مقدس دید، از جمله جایزه ادبی جلال آلاحمد که مدام مورد رصدشان است و همانطور که عرض کردم تشنه حضور در آن هستند. روایت آنان از این رویداد مهم است و از نظر فرهنگی دلکش. فیالمثل آنان جایزه جلال را به مثابه نوبل ادبیات فارسی میدانند. دکتر سیدحسین اشراق، که خود ادیب و اندیشمندی برجسته از اهالی افغانستان است، چنین گفته که جایزه ادبی جلال آل احمد نقطه عطفی در حیات فرهنگی نویسندگان و آفرینشگران آثارِ ادبی است، چرا که این جایزه با سرمایه گذاری مناسب و دادن شان بینالمللی به آن، میتواند در حد جوایزی چون نوبل ادبیات برای پارسینویسان جهان باشد.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران همچنین به سخنان تنی چند دیگر از فرهیختگان پارسی زبان دیگر کشورها اشاره کرد و گفت: دکتر میرویس بلخی که استاد دانشگاه است و پیشتر وزیر معارف افغانستان بود چنین اشاره کرده که حضور نویسندگان افغانستان و تاجیکستان در جایزه ادبی جلال آثارشان را ماندگار و آنان را به جهانیان معرفی میکند. همینطور شریف مراد اسرافیلنیا که استاد دانشگاه بینالمللی زبانهای خارجی تاجیکستان است جایزه جلال را از برترین جوایز ادبی پارسیگویان جهان و نوبل ادبیات فارسی میداند و میگوید ضرورت دارد که در جهان بیشتر معرفی شود. دکتر سیدحسن اخلاق، متفکر و ادیب پرکار و اثرگذار افغانستانی که اکنون استاد دانشگاه جورج واشنگتن است گفته که تاجیکستانیها و افغانستانیها برای حضور در جایزه جلال که از مهد زبان فارسی برمیخیزد، شوق دارند.
وی افزود: این موارد همه از نگاه شوقمند و شورانگیز پارسیزبانان به فرهنگ معاصر ایران و جایزه ادبی جلال آل احمد نشان دارد. مسعود امینی که اکنون مدیر موسسه پژوهشی بایسنغر در هرات عزیز است، نیز جایزه را رصد کرده و فیالمثل به این نتیجه رسیده است که این جایزه در رشد نوع مستندنگاری در زبان فارسی تاثیر مهمی گذاشته است. او آن دسته از کتابهای منتشر شده در موسسه تحت مدیریت خود را به نظرش قابلیت شرکت در جایزه ادبی جلال را داشتند نیز به ما معرفی کرد.
مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در پایان سخنان خود گفت: سخن کامل تمام افرادی که بریده نظراتشان را مطرح کردم در روزهای گذشته در رسانههای عمومی کشور و همینطور در پایگاه اطلاع رسانی خانه کتاب و ادبیات ایران منتشر شده است. اما همه اینان در سخن خود از یک آرزو هم گفتند و یک درخواست مهم داشتند، اینکه از ضوابط شرکت در جایزه ادبی جلال آلاحمد، شرط انتشار کتاب در ایران حذف شود تا آنان نیز بتوانند کتابهای خود را در این جایزه که آن را نوبل پارسینویسان میدانند، شرکت دهند. شاید این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی که مجموعه مصوب کننده آییننامه برگزاری این جایزه است قابل بررسی باشد.
آثار داستانی جلال مُلهم از تجربیات زیسته اوست
گلعلی بابایی در بخش دیگری از این آیین، بیانیه هیئت داوران شانزدهمین جایزه ادبی جلال آلاحمد را به این شرح خواند:
«بنام خداوند لوح و قلم
شانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد را در حالی به پایان میبریم که طی ۸۰ روز ماضی، جهان سخت متأثر از رویدادهای حیرتانگیزی است که در نتیجه حماسه آفرینیهای فرزندان رشید ملّت ستم دیده فلسطین در غزه پس از آغاز نبرد طوفان الأقصی به وقوع پیوسته است.
یک طرف این رویداد مهم صحنه نمایش حقطلبی و جانفشانی ملتی است که برای پس گرفتن وطن به اشغال در آمدهاش میجنگد و در سوی دیگر کشتار و نسلکشی همان ملّت، توسط رژیمی جعلی و جنایتکار به اسم اسرائیل غاصب است که با حمایت شش دانگ تمامی منادیان پرمدعای آزادی، حق تعیین سرنوشت ملّتها و حقوق بشر را زیر پا گذاشته است.
ضمن بزرگداشت یاد و مجاهدات مانای یکایک رزمندگان شهید، جانباز و ایثارگر به ویژه اولین فرمانده محور مقاومت سردار جاویدنشان حاج احمد متوسلیان، سردار دلها حاج قاسم سلیمانی، حبیب مدافعین حریم حرم آل الله؛ حاج حسین همدانی، سردار شهید سیّدرضی موسوی و تمامی شهیدان مظلوم و مقتدر آرمان رهایی قدس در کشورهای محور مقاومت به حضار محترم، خیر مقدم میگوییم.
در ابتدا مراتب امتنان خود را به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ جناب آقای محمدمهدی اسماعیلی، معاون محترم امور فرهنگی جناب آقای یاسر احمدوند، مدیرعامل محترم خانه کتاب و ادبیات ایران جناب آقای علی رمضانی که این مسئولیت مهم را بر دوشمان نهادند، ابراز میداریم. امیدواریم در این آزمون سخت که مهمترین نشانه مقبولیت آن؛ مراعات حق الناس است، سربلند بیرون آمده باشیم.
شاید پُر بیراه نباشد اگر مطلع سخن در بیانیه پایانی مراسم این دوره از جایزه ادبی جلال را که همزمان است با یکصدمین سال تولد این راد مرد عرصه ادبیات کشور- ولو در حد چند پاراگراف - به شخص شخیصی اختصاص بدهیم که این جایزه ادبی، وام دار نام بلند او است.
جلال آل احمد را میگوییم که هم در حیطه ادب پارسی، داستاننویس قَدَر و خِبرِهای است و هم مستندنویسی پیشگام و بی بدیل.
اگر در دنیا ترازویی ساخته شود که بتوان آثار نویسندهایی مانند جلال را به مدد آن توزین کرد، به وضوح مشخص میشود که کفه نوشتههای داستانی جلال، با کفه حاوی آنچه که این روزها آثار ادبی غیر داستانی و مستند نامیده میشود، برابری میکند.
اما شاید برجستهترین ویژگی تراوشات قلمی آل احمد این باشد که تمامی یا دستکم اکثر قریب به اتفاق آثار داستانی او، مُلهم از مشاهدات و تجریبات زیسته روزمره نویسنده در سطح جامعه و آدمهای آن است.
به عنوان مثال:
در سیاهه آثار داستانی به جامانده از جلال، یکی از شاخصترین کتابها؛ «مدیر مدرسه» است. در این کتاب نویسنده از تمامی قابلیتهای ذاتی خود در نگارش یک اثر داستانی بهره جسته است. لیکن طُرفه آنجاست که مضمون و خط اصلی داستان کتاب، حاصل تجربه دست اول جلال در تصدّی پست مدیریت یک مدرسه ابتدایی پسرانه در حومه نیمه روستایی - نیمه شهرنشین شمال تهران بوده است. یعنی دبستان صفا در محمودیه تجریش به سال ۱۳۳۴.
چه اینکه داستان بلند «ن و القلم» نیز، چنین حکایتی دارد. ماجرای این کتاب بر اساس وقایع حد فاصل آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت در اسفند ۱۳۲۹ تا کودتای انگلیسی- آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و در قالب قصّهای قُدمایی نوشته شده است. کافی است خواننده این کتاب قدری به آن قضایا اشراف داشته باشد، تا متوجه شود داستان بلند «ن والقلم» برگردان ادبی ناب یک نویسنده برجسته ادبیات داستانی ایران از وقایع آن نهضت ناکام مردمان ایران زمین است. شاید گزافه نباشد اگر تاثیر پذیری داستانی آل احمد از اوضاع و تجربیات زمانهاش را با وضعیت مشابه بزرگانی همچون فئودور داستایِوسکی روس، یا ارنست همینگوی آمریکایی مقایسه کرد، تا مشخص شود چگونه نویسندهای ضمن جذب واقعیتهای ناگوار جامعه و زمانهاش و پالایش آن دریافتهها در ذهینت ادبی خود، شکل تعالی یافته و تراش خورده همان واقعیت را، در قالب اثری ادبی به جامعهاش و مخاطبان جهانی عرضه میکند.
اینک گزارش اَهَمِّ رویدادهای دوره شانزدهم جایزه ادبی جلال:
در فرجام مهلت فراخوان آثار به دبیرخانه، جمعاً ۲,۸۹۰ اثر به دست ما رسید که نسبت به آمار سال گذشته، ۸ صدم درصد افزایش کَمّی داشته است.
آثار رسیده در چهار گونه اصلی دسته بندی و در اختیار داوران محترم قرار گرفتند که تفکیک هر گونه به شرح ذیل بوده است:
- بخش داستان بلند و رمان : ۱,۴۷۱ اثر
- مجموعه داستان کوتاه : ۴۴۳ اثر
- ادبیات مستند : ۸۹۳ اثر
- نقد ادبی : ۸۳ اثر
ضمن آن که آثار واصله با موضوع انسانی و راهبردی «آرمان فلسطین» نیز، در بخش ویژهای ساماندهی و داوری شدند.
به رغم فرصت کم، داوران گرانمایه با بذل همّتی ستودنی و ضمن برگزاری جلسات متعدد، سخت و نفسگیر، امر مهم غربالگری اولیه را انجام دادند و طی چندین مرحله ارزیابیهای دقیق، نظرات خود را نسبت به کیفیت و ویژهگیهای آثار واصله به دبیرخانه اعلام و نامزدهای هر گروه را مشخص کردند.
پس از این مرحله، برای انتخاب اثر برگزیده و یا تقدیری هر یک از بخشهای چهارگانه، جلسات نهایی با حضور داوران، دبیر و یکی از اعضای هیئت علمی برگزار شدند که نتایج آن جلسات، همین امشب به سَمع شما عزیزان خواهد رسید.
اینک ضمن عرض تبریک به خالقان آثاری که حاصل زحمتشان به مرحله پایانی راه یافتهاند؛ به ویژه حائزین رتبههای برتر، سپاس قلبی خود را نثار کلیه نویسندگان و پژوهشگرانی میکنم، که با ارسال آثار خود به این دوره از جایزه جلال، بر رونق این مناسبت فاخر ادبی افزودند.
همچنین فرصت را غنیمت شمرده، از تک تک عزیزان زحمتکش کادر اجرایی جایزه جلال، که طی بازه زمانی از تیر ۱۴۰۲ با اعلام فراخوان دوره شانزدهم، چراغ این دوره را روشن کردند و هم اکنون نیز، برای برگزاری شایسته این اختتامیه تلاش میکنند، تقدیر و تشکر کنم.
نظر به اهمیت این جایزه ملی بهعنوان مهمترین رویداد در زمینه ادبیات داستانی، نکاتی در جمعبندی علمی این دوره از جایزه، خدمتتان ارائه میشود که گزیدهای از مجموعه ساعتها رصد و ارزیابی دقیق و کارشناسانه داوران شانزدهمین دوره جایزه جلال است که به ترتیب گروهها بیان میشود:
۱- رشد روزافزون، تنوع و گستردگی آثار در بخش مستندنگاری، ضرورت بازنگری در نحوه داوری این بخش را میطلبد، چرا که اکنون گونههایی همچون: خاطرات شفاهی، تاریخ نگاری، تک نگاری، پژوهش، زندگینامه و روزنوشتها همگی در قالب یک گونه کلی با عنوان «مستندنگاری» داوری میشوند که عادلانه به نظر نمیرسد.
۲- مجموعه داستان کوتاه: چارهاندیشی، برنامهریزی و ایجاد تسهیلات برای برطرف کردن مشکلات اساسی در مسیر آفرینش داستانهای کوتاه. چرا که موضوعات پرداخته شده در داستانهای کوتاه این دوره بیشتر معطوف به سوژههای آپارتمانی است و موضوعات بومی، اقلیمی و سبک زندگی اقوام ایرانی در داستانها کمتر دیده میشود.
۳- نقد ادبی: گسست نقد و پژوهش آکادمیک با ادبیات خلاقه و داستانی امروز باعث شده است که اساتید محترم دانشگاه کمتر به سمت این حوزه رجوع کنند. این عدم توجه باعث میشود که شاخه نقد ادبی به لحاظ کمی و کیفی رشد قابل اعتنایی نداشته باشد. ضمن آنکه هنوز در این حوزه به نظریهها و دانش بومی منبطق بر آثار ادبی ایرانی نرسیدهایم و هرچه هست، تطبیق نظریات و آرا اندیشمندان غربی بر آثار ادبیات داستانی روز ایران است.
۴- داستان بلند و رمان: انسانِ ایرانیِ مسلمان مولود در رمان، موید استفاده از فرم و ساختار به شکل خلاقانه، بهرهگیری از تکنیکهای ادبی و انتخاب هوشمندانه محتوی و مضمونِ متعالی و جذاب است. ارزیابی رمانهای دوره شانزدهم این حقیقت را آشکار میکند که رسیدن به آثار شاخص و ماندگار ادبی، علیرغم رشد کمی این حوزه، راه زیادی در پیش دارد تا با حقایق آرمانی و وقایع تاریخ غنی و فرهنگ پویای ایران زمین تطابق داشته باشد.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی، ما رستگار»