استاد دانشگاه اوزنابروک آلمان در گفتوگو با ایلنا:
شانس موفقیت طرح راهبرد امنیت جمعی در خلیج فارس بسیار زیاد است/ ایران باید در زمینه ایجاد قرارداهای عدم تجاوز ابتکار داشته باشد
استاد اقتصاد دانشگاه اوزانبورک تاکید کرد: راهبرد امنیت جمعی راهبردی است که نهایتا میتواند به این فاجعه اسفناک برای ملتهای منطقه برای همیشه خاتمه دهد. لذا دفاع بدون قید و شرط از طرح روحانی را، اقدامی صلحجویانه و در درازمدت در راستای صلح پایدار در منطقه میدانم.
محسن مسرت استاد اقتصاد دانشگاه اوزانبورک آلمان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به سوالی درباره طرح روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل با عنوان طرح «ائتلاف امید و ابتکار ایجاد امنیت در تنگه هرمز» عنوان کرد: در ارتباط با امنیت کشتیرانی و تجارت آزاد در تنگه هرمز تاکنون چندین طرح مطرح شده که هر یک به نوبه خود منافع راهبردی پیشنهاددهنده را مدنظر دارد. طرح آمریکا این است که ایجاد امنیت این منطقه ژئوپولتیک بسیار مهم جهانی بعهده این کشور و با همکاری همپیمان دیرینهاش انگلستان گذارده شود، اتحادیه اروپا مایل است که نیروی دریایی زیر پرچم این مجموعه به خلیج فارس ارسال شود که البته این طرح چیز دیگری بجز ورود نیروی نظامی اتحادیه اروپا زیر چتر نظامی آمریکا نیست.
در طرح ایجاد امنیت در تنگه هرمز احترام به حاکمیت ملی کشورها فرض شروع کار قرار گرفته است
وی افزود: روسیه پیشنهاد همکاری مشترک کشورهای حاشیه خلیج فارس ولی با حضور خود روسیه و آمریکا را به بحث گذارده است. اما هیچ یک از این پیشنهادات و اقدامات از قوانین بینالملی نشات نگرفتهاند، گویی که سازمان مللی اصولا وجود ندارد و منشور جامعه و قوانین بین المللی هم که پس از تجربه دو جنگ جهانی و اتلاف جان بیش از ۶۰ میلیون انسان بوجود آمدهاند نیز در این میان بی معنی شدهاند. متاسفانه در کلیه این پیشنهادها نگرش سلطهگری مسلط است. با این توصیف پیشنهاد روحانی به روح قوانین بینالمللی به مراتب بیشتر از سایر پیشنهادات نزدیک است، زیرا این گونه به نظر میرسد که در این پیشنهاد احترام به حاکمیت ملی کشورهای ذینفع پیش فرض شروع کار قرار گرفته است. بنابراین این طرح میتواند به ایجاد صلح پایدار در خلیج فارس کمک کند.
کشورهای متخاصم بجای رقابت تسلیحاتی در راستای کاهش خشونت قدم خواهند زد
مسرت در پاسخ به این سوال که مبانی فکری و اخلاقی رویکرد این طرح کدامند. چرا شما در این رابطه از دورنمای صلح و امنیت پایدار سخن میگویید؟ گفت: اساس تئوریک طرح ارائه شده در ادبیات روابط بینالملل ایده امنیت جمعی در منطقهای از جهان است. واژه امنیت جمعی در این ادبیات علوم سیاسی در ارتباط با کشورهای ذینفع ولی با نظامهای سیاسی متفاوت بکار برده میشود. گفتمان امنیت جمعی بخصوص در دوران جنگ سرد به گفتمان روز آن زمان تبدیل شد و هدف هم این بود که کشورهای اروپایی سرمایهداری با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از شکاف امنیتی موجود در اروپا ابتدا از طریق برقراری کنفرانس امنیت و همکاری مشترک اروپا ( سی اس سی یو) و سپس ایجاد نهادهای اجرایی عبور کنند.
وی ادامه داد: زمینه اخلاقی ایده امنیت جمعی و همکاری مشترک در این واقعیت نهفته است که جلوگیری از روابط خشونتآمیز و جنگطلبانه - و آن هم با توجه به ظرفیتهای نابودکننده تسلیحات هستهای در هر دو اردوگاه غرب و شرق - ایجاد روابط صلح جویانه و شفاف متقابل، ایجاد نهادهای فرهنگی، علمی و سیاسی دائمی، اقداماتی برای اعتمادسازی و برون رفت از دشمنسازی از اذهان و افکار عمومی در دستور کار کشورها با سیستمهای مختلف قرار گیرد. اما جواب سوال شما در ارتباط با اشاره من به امنیت پایدار از طریق امنیت جمعی این است که کشورهای متخاصم بجای رقابت تسلیحاتی و عمیق نمودن شکافهای فراملتی در راستای کاهش خشونت و رقابت تسلیحاتی قدم خواهند زد و شرایط زیر سازی روابط اقتصادی و فرهنگی را بنفع دو طرف بوجود میاورند و این همان اساس روابط صلح جویانه و پایدار است.
ایران و عربستان بطرف رقابت تسلیحاتی سوق داده شدهاند
استاد اقتصاد دانشگاه اوزانبورک در پاسخ به این سوال که فکر نمیکنید که اقتباس از روابط دوران جنگ سرد برای امنیت در تنگه هرمز چندان منطقی نباشد، گفت: خیر این دو مورد از زاویه ماهوی کاملا شبیه یکدیگرند، زیرا ماهیت درگیری اختلاف بر سر ایجاد امنیت مابین کشورهای با منافع گوناگون است و این اختلاف را بخوبی میتوان درباره کشورهای حاشیه خلیج فارس مشاهده کرد. نظام سیاسی دو کشور عمده منطقه یعنی ایران و عربستان کاملا متفاوت و در تضاد با یکدیگر قرار دارد و این دو کشور بطرف رقابت تسلیحاتی و کسب قدرت نظامی برای ایجاد امنیت سوق داده شدهاند.
آمریکا هر نوع نزدیکی کشورها به یکدیگر را بعنوان زنگ خطر علیه سلطهگری خود تلقی میکند
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اگر چنین است پس نمیتوان به موفقیت امنیت جمعی در تنگه هرمز زیاد امیدوار بود، زیرا راهبرد امنیت جمعی در اروپا چندان موفقیتآمیز هم نبود، گفت: اتفاقا در این رابطه هم دو مورد امنیت جمعی در اروپا و در تنگه هرمز با یکدیگر خیلی شباهت دارند، زیرا در هر دو مورد آمریکا دخیل است و بزرگترین مانع پیشبرد امنیت جمع در کلیه نقاط جهان است. ایالات متحد اساس سلطهگری امپریالیستی خود را بر ایجاد شکاف دائمی کشورها استوار ساخته است و هر نوع نزدیکی کشورها به یکدیگر را بعنوان زنگ خطر علیه سلطهگری خود و سیاست «اول آمریکا » تلقی میکند.
مسرت ادامه داد: به همین دلیل این کشور در اواخر دهه هشتاد قرن سابق جنگ یوگسلاوی را به راه انداخت و با دسیسههای گوناگون از دخالت سیستم امنیت جمعی اروپایی که در حال نهادینه شدن بود جلوگیری کرد و کلیه پیشنهادهای صلح آمیز کنفرانس امنیت جمعی اروپائی (سی اس سی یو) را با ایجاد دسیسه و همکاری با نیروهای تروریستی از قبیل اوچکا در کوزوو با شکست روبرو کرد و در حقیقت راهبرد خصومت و جنگطلبی در اروپا را جایگزین راهبرد صلح جویانه در حال نهادینه شدن نمود که امروز هم با راهبرد محاصره نظامی روسیه و تشدید تضادها در ماجرای اوکراین ادامه دارد.
شانس موفقیت طرح راهبرد امنیت جمعی در خلیج فارس بسیار زیاد است
وی با بیان اینکه متاسفانه نیروهای جنگ طلب اروپایی در اینکه اروپا به چاله سلطهگری آمریکا بیفتد سهیم هستند، یادآور شد: بنظر من اما موقعیت جهانی امروز آمریکا با شرایط آن زمان کاملا فرق دارد. در دهههای پس از اتمام جنگ سرد هنوز راهبرد سلطهگرایانه آمریکا برای جهانیان مانند امروز محسوس نبود و آمریکا در حال تدارک افزایش قدرت نظامی و پروژه آمریکای قرن ۲۱ بود و ماهیت پشت پرده این کوششها در کل پوشیده بود. کسب قدرت نئو کنها این ماهیت نظامی ری و ابعاد جدید راهبرد سلطهگری را برملا نمود.
استاد اقتصاد دانشگاه اوزانبورک خاطرنشان کرد: از طرف دیگر امروز از نگرش من تا حدی هم عیان شده که ایالات متحده اوج دوران سلطهگری را تجربه میکند و شاید هم به همین دلیل از ورود به جنگ با ایران وحشت دارد. بنابراین شرایط تاریخی برای طرح راهبرد امنیت جمعی در خلیج فارس بسیار مناسب است و شانس موفقیت آن هم زیاد است، زیرا برای اکثر کشورهای جهان ایجاد امنیت در مهمترین راههای آبی تامین انرژی اهمیت بیشتری دارد تا دنبالهروی از سیاستهای ماجراجویانه و سلطه گرایانه آمریکا. این فقط اسرائیل است که از آمریکا با تمام وجودش پیروی میکند زیرا دولتهای صیهونیستی این کشور نیز موجودیت خود را در شکاف بین کشورهای منطقه خاورمیانه و نزدیک جستجو میکنند.
کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس میدانند در صورت جنگ آمریکا با ایران موجودیتشان در خطر است
مسرت با اشاره به پیامدهای طرح امنیت جمعی خلیج فارس تصریح کرد: بنظر من این طرح میتواند هم برای ثبات تامین انرژی جهان موفقیت حاصل کند و هم دریچه بسیار مهمی است که میتواند روابط کشورهای منطقه را در راستای صلح پایدار و حل بسیاری از درگیریهای منطقهای دگرگون کند: اول اینکه حکومتهای مخالف با این طرح را تحت فشار مردم قرار خواهد داد بخصوص اینکه در کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس پیامدهای جنگ با ایران کاملا محسوس شده است. مردم کویت، عمارات، دوبی، قطر، بحرین بخوبی در یافتهاند که در صورت جنگ آمریکا با ایران موجودیت آنها در خطر جدی است، لذا علیرغم مخالفت سران وابسته به آمریکای این کشورها میتوان انتظار داشت که در این کشورها تجدیدنظر در روابطشان با ایران در دستور کار روز قرار گیرد و آنها به امنیت جمعی تن دهند.
امنیت جمعی در خلیج فارس میتواند مهمترین حربه سیاسی علیه دخالت آمریکا در منطقه باشد
وی یادآور شد: دوم اینکه امنیت جمعی در خلیج فارس میتواند به مهمترین حربه سیاسی علیه دخالت آمریکا و غرب در کل منطقه تبدیل شود. کلیه مشکلات امنیتی منطقه از اینجا بوجود آمده که امنیت کشورهای آن از خارج و بخصوص با دخالت آمریکا تعریف شده و به ضد خود یعنی به امنیت برای سلطهگری و در حقیقت ایجاد نفاق در منطقه تبدیل شده است. بنابراین راهبرد امنیت جمعی راهبردی است که نهایتا میتواند به این فاجعه اسفناک برای ملتهای منطقه برای همیشه خاتمه دهد. لذا به همین دلیل هم من دفاع بدون قید و شرط از این طرح را بدون در نظر گرفتن اینکه آیا این طرح از جانب ایران و جمهوری اسلامی به میان آورده شده، اقدامی صلحجویانه و در درازمدت در راستای صلح پایدار در منطقه میدانم. امنیت جمعی و همکاریهای مشترک در کل منطقه که میتواند در ادامه امنیت جمعی در خلیج فارس بوجود آید، مهمترین زمینه مساعد برای تخفیف و حل دائمی درگیریهای قومی، سیستمی، دینی و فرهنگی است.
برگزاری کنفرانسهای باز و آزاد در ایران و کشورهای داوطلب مانند عراق، عمان و قطر ضروری است
مسرت در پاسخ به این سوال که چه اقداماتی را برای موفقیت این طرح به دولت پیشنهاد میکنید، گفت: اشتباهات دولت میتواند به سادگی به از میان رفتن این امکان تاریخی بیانجامد. ابتدا کاملا روشن است که آمریکا و اسرائیل با کلیه امکانات خود با این طرح مخالفت خواهند کرد و از هیچ نوع دسیسهای هم برای گمراهی کشورهای منطقه و مخالفت با آن خودداری نخواهند نمود، بخصوص اینکه پیشنهاد طرح از جانب کشور قدرتمندی در منطقه آورده شده که قطعا در سایر کشورها حساسیت بوجود میاورد و میتواند به ایجاد شک و تردید در حسن نیت ایران تبدیل شود. لذا اعتمادسازی و اقدامات لازم در این زمینه مهمترین شرط موفقیت این طرح است.
وی افزود: بنظر من ایجاد کنفرانس باز و آزاد مداوم در ایران و کشورهای داوطلب مانند عراق، عمان و احتمالا قطر کاملا ضروری است. دعوت رسانههای عربی از جمله تلویزوین الجزیره در قطر برای بحث آزاد در باره پیامدهای امنیت جمعی در خلیج فارس و دورنمای آن برای منطقه یکی دیگر از اقداماتی است که باید هر چه زودتر انجام گیرد. بهموازات این اقدامات شروع مشورتهای همه جانبه با دولتهای موافق با طرح در منطقه و چگونگی گسترش این روابط با همه کشورهای منطقه کاملا ضروری بنظر میرسد.
ایران باید در زمینه ایجاد قرارداهای عدم تجاوز به یکدیگر ابتکار داشته باشد
استاد اقتصاد دانشگاه اوزانبورک با تاکید بر اینکه نمیتوان انتظار داشت که همه کشورهای حاشیه خلیج خودجوشانه و داوطلبانه به دفاع این طرح بپردازند، گفت: لذا زمینه و اعتمادسازی نقش بسیار عمدهای خواهد داشت. روابط دانشگاهها و متخصان منطقه در انجام دیالوگ و سمینارهای علمی و مشورت جمعی یکی دیگر از اقداماتی است که باید بنظر من در دستور کار قرار گیرد. علاوه بر آن ایران باید در زمینه ایجاد قرارداهای عدم تجاوز به یکدیگر ابتکار داشته باشد و بخصوص به کشورهای کوچک تضمینهای امنیتی وسیع پیشنهاد کند. در هیچ یک از کشورهای حاشیه نباید این فرض ریشه دواند که هدف ایران از طرح امنیت جمعی سلطهگری، ترویج ناسیونالیسم ایرانی و یا شیعه در منطقه است. به همین دلیل لازم است دولت اصل یک رای برای هر کشور را اساس تصمیم گیری در نهادهای مطرح قرار دهد.
وی گفت: شاخصهای دیگر مانند رقم جمیعت برای سایر کشورها غیر قابل قبول است. مطرح نمون اصل یک رای برای هر کشور از جانب ایران مهمترین دلیل برای حسن نیت ایران و اعتمادسازی علیه دسیسهها و تبلیغات سوئ از جانب آمریکا، اسرائیل وغیره خواهد بود. فراموش نکنیم این اصل که در اتحادیه اروپا برای کشور لوکزامبورگ با جمعیت ۵۶۰ هزار نفر همان موقعیت حقوقی را قائل میشود که برای کشور آلمان با جمیعت ۸۰ میلیونی قائل است شاید مهمترین دلیل ثبات نسبی و مشروعیت مردمی این اتحادیه باشد.