جریان حاکم در سوریه بالاخره باید بخشهای جدید اشغال شده سوریه به دست صهیونیستها را در پرونده خود ببیند؛ اگر وارد این کارزار شود، تنها نیرویی که جرئت دارد به آن کمک کند، ایران است ولاغیر
روزنامه اصولگرا نوشت: دوران ماه عسل فعلی در سوریه به دلیل تنوع گروهها، سلفیگری، مشکلات اقتصادی و کمبود امنیت و تنوع بازیگران تمام خواهد شد.
سرجمع آنچه را که در سوریه اتفاق افتاد، باید در تکحزبی بودن نظام سیاسی، اقتصاد ضعیف و کمبود شدید منابع و دشمنان با انگیزه خارجی دانست.
ایران همیشه سه انگیزه برای حفظ سوریه داشت. اول تعهد اخلاقی به اسد پدر و پسر بود که در جنگ تحمیلی در کنار ما بودند و قاعده جنگ عرب- عجم را پاره کردند و اسد پسر در این ۲۰ سال حاضر نشد ایران و حزبالله را به پول عربها بفروشد و همیشه پیشنهادات را رد کرد.
دوم، نقش سوریه در محوریت و عقبه جنبشهای مبارز علیه صهیونیستها بود که از جهت مکانی فراختر از غزه و لبنان بود و پناهگاه جنبشهای اسلامی و بخشی از پازل مقاومت بود.
سوم، خط ارتباطی ایران- حزبالله بود که از سوریه انجام میشد، زیرا لبنان راه زمینی دیگری جز سوریه به ایران و جهان ندارد. البته تردید نباید کرد که ایران با تجربه یمن و غزه ثابت کرده است که راههای ارتباطی را خواهد یافت و حزبالله همچنان اسطورگی خواهد کرد.
دوران ماه عسل فعلی در سوریه به دلیل تنوع گروهها، سلفیگری، مشکلات اقتصادی و کمبود امنیت و تنوع بازیگران تمام خواهد شد. جریان حاکم در سوریه بالاخره باید بخشهای جدید اشغال شده سوریه به دست صهیونیستها را در پرونده خود ببیند و برای آن فکری بکند و مردم سوریه را از این تحقیر برهاند. اگر وارد این کارزار شود، تنها نیرویی که جرئت دارد به آن کمک کند، ایران است ولاغیر، زیرا راهبرد قطعی و اعلام شده جمهوری اسلامی این است: هرکس با صهیونیستها بجنگد مورد حمایت ما خواهد بود.