رنجِ مردم سردشت هنوز ادامه دارد؛
زندگی توام با ترسِ مرگ، ۳۲ سال بعداز پایان جنگ/ کاش یک بیمارستان داشتیم/ ۱۲۰ هکتار سکونتگاه غیررسمی بدون هیچ مدرسهای/ افزایش آمار خودکشی زنان وجوانان به دلیل فقر
با گذشت ۳۲ سال از حادثه بمباران شیمیایی سردشت در استان آذربایجان غربی هنوز این شهرستان فاقد بیمارستان است. به گفته بسیاری از شهروندان سردشتی این فقط یکی از صدها مشکل مردم شهری است که در طول سالهای جنگ ایران و عراق مدافع کشور بودند.
عثمان محمود پوری در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره مشکلات شهر مرزی سردشت اظهار داشت: حادثه بمباران شیمیایی شهرستان سردشت توسط رژیم بعث عراق در تیرماه سال 1366، از جمله حوادثی بود که مردم آن، متحمل خسارتهای جانی و مالی بسیاری شدند و پس از گذشت 32 سال تاول زخمهای آن روزها بر تن و ریه مردم کردنشین منطقه ریشه دوانده است به طوری که این موضوع در دنیا هم با واکنشهای بسیاری مواجه شد.
رئیس شورای شهر سردشت ادامه داد: با گذشت 32 سال از آن حادثه تلخ متاسفانه نه تنها در بخش درمان که در حوزههای دیگر هم این شهرستان فقیر است. در بحث زیرساختهای عمرانی، جادهای، کشاورزی و اشتغال نیز برای این مردم مصیبت دیده، هیچگونه اقدام موثر و پایداری صورت نگرفته است.
محمود پوری عنوان کرد: درحالیکه انتظار داریم مردم منطقه که در سالهای جنگ تحمیلی، از میهنمان در مقابل دشمن حفاظت کردند و به نسبت جمعیتشان هم بالاترین آمار شهدا را دارند، از خدمات اولیه زندگی برخوردار شوند اما در عمل میبینیم سردشت یکی از شهرهای با رتبهی بالا در زمینه نرخ بیکاری، افزایش آمارخودکشی و عدم اشتغال پایدار است.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به مشکلات کولبران این شهرستان اشاره کرد و گفت: چندی پیش کارتهای الکترونیکی از سوی دولت برای ساماندهی وضعیت شغلی کولبران مصوب شد اما این کارتها نیز تاکنون فقط برای حدود 30 نفر صادر شده است.
محمود پوری ادامه داد: مسئولانی که به این شهر دور افتاده میآیند بیشتر به فکر حفظ جایگاه و ارتقای رتبه شغلیشان هستند تا خدمترسانی به مردمی که سالهاست در انتظار تاسیس کلینیکی براساس دستور مقام رهبری برای درمان مصدومان حادثه شیمیایی هستند. قرار بود بهترین تجهیزات در این مرکز ارایه شود که در خاورمیانه نمونه باشد، اما در عمل فقط طبقه همکف ساختمان اداره بنیاد شهید را به عنوان کلینیک نامگذاری کردند که گاهی هم یک متخصص داخلی یا پزشک عمومی برای ویزیت بیماران به آنجا مراجعه میکند.
مردم سالهاست در انتظار تاسیس کلینیکی براساس دستور مقام رهبری برای درمان مصدومان حادثه شیمیایی هستند. قرار بود بهترین تجهیزات در این مرکز ارایه شود که در خاورمیانه نمونه باشد، اما در عمل فقط طبقه همکف ساختمان اداره بنیاد شهید را به عنوان کلینیک نامگذاری کردند که گاهی هم یک متخصص داخلی یا پزشک عمومی برای ویزیت بیماران به آنجا مراجعه میکند.
رئیس شورای شهر سردشت ادامه داد: همگان اعم از مسئولان و مردم میدانند صدمات ناشی از بمباران شیمیایی بر روی اعصاب و روان مصدومان بیش از سایر اعضای بدن است به طوری که کارشناسان آسیبهای آن را تا 50 سال بعد از جنگ تخمین زدهاند اما متاسفانه کلینیک درمانی سردشت فاقد هر نوع پزشک متخصص مغز و اعصاب به صورت ثابت است.
وی افزود: برای مصدومانی که از صدمات چشمی، پوستی و ریوی رنج میبرند در اینجا حتی یک متخصص نداریم آنهم با تاولهای پوستی که این مصدومان گرفتار آن هستند. در کمیسیون مصدومان شیمیایی که امسال در شهرستان سردشت تشکیل شد؛ یکی از سخنرانان گفت که 33 هزار مورد معاینه پزشکی روی این مصدومان توسط متخصصان مختلف انجام شده که آمار او صددرصد اشتباه است، یکی دیگر از همین آقایان گفت که تاکنون 13 بار کمیسیون برای شناسایی مصدومان شیمیایی سردشت تشکیل شده بازهم چنین چیزی نیست و ما فقط 3 الی 4 مورد بیشتر تشکیل کمیسیون برای شناسایی جانبازان شیمیایی نداشتهایم.
وقتی در یک شهر نه اشتغال و نه درآمد پایدار وجود دارد و نه مسئولان فکری برای آن دارند و زیرساختی هم برای آن تعریف نشده، چه باید کرد؟ به جرأت میتوانم بگویم اگر شاغلان دولتی را از مجموع افراد شاغل سردشت کسر کنیم، مردم این شهرستان همه بیکارند. امروز سفرهی مردم خالی است. قبلتر بیش از 90 درصد مردم شهرستان از بازاچههای مرزی ارتزاق میکردند که آن هم مسدود شد.
محمود پوری به وضعیت بیمارستان سردشت نیز اشاره کرد و گفت: سردشت فاقد بیمارستان است. فقط یک مرکز درمانی در آن وجود دارد که از قبل از انقلاب هم بوده و دارای 64 تخت است. اما گاهی مسئولان کشوری آن را 120 تختخوابه اعلام میکنند که درست نیست. پذیرش بیماران گاهی در راهروی بیمارستان انجام میگیرد و حتی برای یک اتاق 4 تختخوابه، 8 تخت قرار دادهاند.
120 هکتار سکونتگاه غیررسمی بدون حتی یک مدرسه
محمود پوری در ادامه بزرگترین مشکلی که هماکنون مردم سردشت با آن دست به گریبانند را بیکاری دانست و در اینباره گفت: در بخش صنعت، کشاورزی و گردشگری تاکنون هیچ گونه اقدامی صورت نگرفته است. سردشت با شهرهای مرزی عراق 20 دقیقه فاصله دارد و اگر این مرز بازگشایی شود، میتواند در حوزه اقتصادی کمک شایانی برای کشور و شهرستان داشته باشد.
وی اضافه کرد: وقتی در یک شهر نه اشتغال و نه درآمد پایدار وجود دارد و نه مسئولان فکری برای آن دارند و زیرساختی هم برای آن تعریف نشده، چه باید کرد؟ به جرأت میتوانم بگویم اگر شاغلان دولتی را از مجموع افراد شاغل سردشت کسر کنیم، مردم این شهرستان همه بیکارند. امروز سفرهی مردم خالی است. قبلتر بیش از 90 درصد مردم شهرستان از بازاچههای مرزی ارتزاق میکردند که آن هم مسدود شد.
وی در ادامه به مشکلات کولبران نیز اشاره کرد و گفت: با توجه به خطوط مرزی تعریف شده اگر کولبران در جهت سیر خطوط قرار بگیرند، ممکن است مورد شلیک گلوله قرار گیرند. این موضوع باید از طریق نمایندگان مجلس و مسئولان کشور پیگیری و بررسی شود.
رئیس شورای شهر سردشت بیان کرد: در بین همین کولبران، جوانانی با مدارک دکترا و فوقلیسانس داریم که جبر روزگار و بیکاری چنین سرنوشتی را برای آنها رقم زده، خیلی سخت است که پدر یک خانواده دست خالی به خانه برود و بعد مجبور شود برای تامین معاش دست به چنین ریسکهای بزرگی بزند. وقتی پدری فرزندش بیمار است و به دلیل فقر نمیتواند جگرگوشهاش را نزد دکتر ببرد، مجبور است کولبری کند و خود را سپر هر بلایی کند. شاید باورش سخت باشد اما 99 درصد مردم منطقه برای بدست آوردن حداقلهای زندگی در اینجا کولبری میکنند.
، در شهرستان سردشت متاسفانه آمار خودکشی در بین زنها بالاست. در مواردی ما شاهد خودکشی دانشآموز 13 ساله هم بودهایم. اکثر خودکشیها نیز بر اثر فقر و تنگدستی بوده است.
وی در ادامه به آمار خودکشی مردم شهرستان سردشت نیز اشارهای کرد و گفت: طبق آمارهای شبکه بهداشت و درمان، در شهرستان سردشت متاسفانه آمار خودکشی در بین زنها بالاست. در مواردی ما شاهد خودکشی دانشآموز 13 ساله هم بودهایم. اکثر خودکشیها نیز بر اثر فقر و تنگدستی بوده است.
محمود پوری در ادامه به برخی مشکلات در حوزه مبلمان شهری شهرستان سردشت اشاره کرد و گفت: این شهر فاقد هرگونه مبلمان شهری است چون شهرداری درآمد پایداری ندارد که بخواهد خرج چنین چیزهایی کند. تنها چشم به راه یکسری اعتبارات و عوارضهای پرداختی از طرف مردم است؛ مردمی که در بیکاری مطلق به سر میبرند. این شهر از نظر ترافیک هم حال خوشی ندارد، یک ورودی و خروجی دارد که اگر تصادفی رخ دهد، چهار - پنج ساعت طول میکشد تا مسیرش باز شود.
وی در ادامه به مشکلات آموزشی و کمبود مدارس در این شهرستان پرداخت و گفت: به جز هفت-هشت مدرسهای که در بخش مرکزی شهر وجود دارد، 120 هکتار سکونتهای غیررسمی در شهر داریم که فاقد هر گونه مراکز آموزشی هستند.
جادههای مرگ
رئیس شورای شهر سردشت به مشکلات راههای مواصلاتی این شهرستان نیز اشاره کرد و افزود: جادههای این شهرستان به جادههای مرگ تبدیل شده و روزی نیست که ما شاهد مرگ شهروندانمان نباشیم و متاسفانه هیچ رسانهای به این موضوع نمیپردازد. سه پیرانشهر – سردشت، مهاباد- سردشت و بانه – سردشت جادهها وضعیتشان خوب است اما وقتی از سردشت خارج میشوید انگار به روستایی دورافتاده سفر میکنید که نشانی از شهر و شهرنشینی در آن وجود ندارد. پر از پرتگاههای عمیق و کم عرض، با دستانداز و بدون گاردریل که گاهی منجر به مرگ بسیاری از شهروندان میشود.
محمود پوری در پایان گفت: آرزو دارم روزی مردم شهرستان سردشت بتوانند از حداقل امکانات زندگی مانند آموزش، درمان و رفاه شهری بهرهمند شوند تا مجبور نشوند برای درمان یا تحصیل به شهرستان مهاباد و ارومیه که 240 کیلومتر با آن فاصله دارند بروند آنهم درحالیکه مستلزم هزینههای سرسامآور برای آنهاست.
گفتگو: مریم بازوند