در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
رئیس جمهور آینده در «نظام آموزش طبقاتی» تجدید نظر اساسی کند
معاون سابق وزیر آموزش و پرورش گفت: اگر نظام آموزشی را بستری برای رشد و بالندگی تک تک فرزندان این کشور می دانیم حتما باید تجدید نظر اساسی در نظام آموزش طبقاتی کنیم که امروزه شکل گرفته است.
رضوان حکیم زاده معاون سابق وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در پاسخ به این سوال که با توجه به اتنخابات ریاست جمهوری چه برنامهای را دولت آینده باید پیش بگیرد تا وضعیت آموزش و پرورش بهبود پیدا کند، گفت: به نظر من یکی از مهمترین مواردی که باید اتفاق بیفتد این است که آموزش و پرورش به عنوان مهمترین اولویت دولت جدید در نظر گرفته شود و این مهم نه در گفتار ،بلکه با انجام یک سری اقدامات ملموس در عمل اثبات شود. به هر حال از منظر گفتوگو هر کسی صحبت میکند؛ میگوید آموزش و پرورش اولویت اول ما است. اما اینکه ترجمان عملی چنین حرفی چیست و چه اقداماتی باید انجام شود، بسیار اهمیت دارد.
وی با تاکید براین که به رسمیت شناختن و اعتبار بخشیدن به آموزش و پرورش ، اولویت دادن به مهمترین نهاد سرمایهساز کشور است، ادامه داد: داشتن نگاه سرمایهای به آموزش و پرورش و به تبع آن کسانی که در این سازمان مهم مشغول به کار هستند یعنی معلمان بسیار مهم است. در نظامهای آموزشی پیشرو از معلمان به عنوان ملت ساز تعبیر میشود یعنی کسانی که صرفا یک شغل معمولی نداشته بلکه افرادی هستند که با کارشان امروز و فردای کشور ما را رقم میزنند. بنابراین به نظر میرسد منزلت بخشیدن و اهمیت دادن و فراهم کردن شرایط مناسب برای حرفه معلمی در کشور ما پیششرط اساسی پیشرفت واقعی جامعه است.
معاون سابق وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: معلمان تاثیرگذارترین قشر جامعه هستند که به طور مستقیم با 45 میلیون نفر از افراد جامعه ارتباط مستقیم دارند که شامل 15 میلیون دانشآموز وخانوادههایشان میشوند، لذا باید متناسب با این کار مهم وشان مهمی که دارند ،برای آنها احترام قائل شد و به آنها منزلت بخشید . در خصوص تصمیمگیریها و اختصاص منابع به وزارت آموزش و پرورش باید به گونهای عمل شود که امکان یک زندگی کریمانه خالی از دغدغه برای این افراد فراهم شود و تنها دغدغه این افراد تربیت باشد. به نظر من این موضوع بسیار اهمیت دارد و لازمه آن اصلاح اساسی بودجه آموزش و پرورش و داشتن نگاه سرمایه ای به این دستگاه مهم است . برای برآورد اعتبار لازم برای آموزش و پرورش باید محاسبه کنیم برای ارائه آموزش با کیفیت و عادلانه در تمام مناطق کشور برای تمام دانش آموزان چه مقدار ما اعتبار لازم داریم نه این که اعتبار ما فقط برای پرداخت حقوق محاسبه شود و در نهایت هم متاسفانه حقوق معلمان حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد به صورت میانگین از سایر کارکنان دولت کمتر است. مقایسه سرانه دانش آموز که از تقسیم کل بودجه آموزش و پرورش کشور به تعداد دانش آموزان (با نرخ برابری دلار ) محاسبه می شود ، نشانگر فاصله خیلی زیاد این اعتبار آموزش و پرورش در کشورمان با سایر کشورهای پیشرو و حتی کشورهای منطقه هستیم. من فقط به این اشاره می کنم که میانگین این سرانه برای کشورهای سازمان OECD حدود 10600 دلار آمریکا است و این رقم فاصله خیلی زیادی با رقم سرانه در نظام آموزشی ما دارد.
باید به تنوع مدارس خاتمه دهیم
حکیمزاده با بیان اینکه نکته دوم بحث بسیار مهم عدالت آموزشی است، تصریح کرد: یکی از کارکردهای بسیار مهم نظام آموزشی فراهم کردن فرصتهای رشد و بالندگی بدون تبعیض و تفاوت برای تک تک فرزندان این سرزمین است. این موضوع یکی از مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی است و اگر ما به دنبال انسجام اجتماعی هستیم و اگر نظام آموزشی را بستری میدانیم برای رشد و بالندگی تک تک فرزندان این کشور، حتما و حتما باید در آموزش طبقاتی که منجر به بازتولید طبقات اجتماعی از طریق نظام آموزشی شده است ، تجدید نظر اساسی داشته باشیم . باید به تنوع مدارس که باعث جداسازی فرزندان این سرزمین می شود و فاصلهها را روز به روز بیشتر میکند و انسجام اجتماعی ما را دچار آسیب جدی کرده است ، خاتمه دهیم و به تقویت کیفیت مدارس دولتی اهتمام جدی داشته باشیم .برای تحقق این امر ضروری ، شعار دادن جواب نمی دهد بلکه باید به الزامات و اقدامات عملیاتی این مهم تن بدهیم. صرفا با گفتن اینکه ما میخواهیم مدارس دولتی و مدارس مناطق محروم را تقویت کنیم، این اتفاق نمیافتد. این کار یک سری الزامات دارد. از جمله بکارگیری نیروی انسانی باکیفیت و دادن مشوقها برای ماندگاری آنها در مناطق محروم ، ایجاد فضاهای کافی و با کیفیت برای مدارس در مناطق پرجمعیت حاشیه شهرها و مناطق کم تر برخوردار و کاهش جدی تراکم کلاس ها در مدارس دولتی از طریق جذب فارغ التحصیلان کارآمد رشته های علوم تربیتی دانشگاه ها . ایجاد زیرساخت های فناوری در مناطق محروم نیز بسیار مهم است .در دوران کرونا شاهد افزایش شکاف یادگیری در بین دانش آموزان خانواده های کم تر برخوردار و مناطق محروم از زیرساخت های فناوری بودیم .در عصری که آموزش به سمت هوش مصنوعی میرود، قطعا نباید این شکاف دیجیتالی باعث ایجاد فاصله بیشتر بین فرصتهای یادگیری برای فرزندان خانوادههای برخوردار وکمتر برخوردار شود.
وی ادامه داد: به نظر میرسد یکی دیگر از اقدامات بسیار مهمی که باید در دستور کار نظام آموزش و پرورش قرار گیرد افزایش بهره وری است شود. فرزندان این ملت مهمترین سال های با کیفیت زندگی خود را در مدارس سپری می کنند ،باید سرمایهای که از وقت دانش آموز و معلم تحت عنوان فرصتهای یاددهی و یادگیری در مدارس تعریف می شود ، برونداد مطلوبی از نظر رشد فردی و توسعه جامعه داشته باشد .این زمان طولانی و مهم باید صرف آموختن مهارتهایی شود که در رشد فردی و رشد اجتماعی و پیشرفت همه جانبه کشور مفید واقع شود. مهارتهای اساسی که دانش آموزان ما را قادر کند که بتوانند برای زندگی خودشان وجامعه افراد موثری باشند و این مستلزم تغییر در برنامههای درسی و روش های آموزش است.
معاون سابق وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: ما نیازمند تغییری اساسی از آموزش و پرورش حافظهمحور و تکیه صرف بر محتواها ی مکتوب به سمت رویکردهای جدید در فرآیندهای یاددهی و یادگیری و توجه به رویکردهای تلفیقی ، پروژه محور و استفاده مناسب از ظرفیت های فناورانه جدید مانند هوش مصنوعی در تنوع بخشیدی و غنی سازی منابع و فرصت های یادگیری هستیم. آموزش ما باید از حصارهای کتاب و دیوارهای کلاس خارج شود و یادگیری باز متناسب با اقتضائات قرن بیست و یکم در دستور کار قرار گیرد . این مهم علاوه بر لزوم ایجاد ظرفیت ها و اختصاص منابع مطلوب ، همنچنین مستلزم تغییردر شیوه آموزش و باز آموزی معلمان است .
البته می توان به اینها موارد دیگری را افزود اما این موارد به نظر من مهمترین موضوعات اولویت دار دولت جدید در رابطه با آموزش و پرروش است. اگر واقعا دنبال این هستیم که آموزش و پرورش بتواند نقش مهم خود را در ایجاد فرصتهای رشد و فراهم کردن بستر توسعه همه جانبه و در ایجاد انسجام اجتماعی و هویت بخشی ایفا کند، باید نگاهمان را عوض کنیم ، باید مسئولانه و سخاوتمندانه برایش اعتبار ببینیم و متناسب با نقش مهم و سرنوشت سازش به این دستگاه و کارگزارنش فرصت نقش آفرینی بدهیم.
حکیمزاده در پاسخ به این سوال کهعدم ثبات مدیریت وزارت خانه چقدر میتواند درعدم موفقیت وزارت خانه موثر باشد، گفت: این موضوع بسیار مهمی است دردولت های قبل از جمله دولت های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم ما شاهد تغییرات گسترده مدیریتی در آموزش و پرورش بودهایم. شخصا در دوره مسئولیتم با ۴ وزیر و دو سرپرست که جمعا ۶ مدیر میشود کار کردهام. دردولت سیزدهم نیز همین اتفاق افتاد با احتساب دو نفری که برای آموزش و پرورش انتخاب شدند و رای نیاوردند و تغییر وزیر در کمتر از دوسال ، تغییرات متعدد در مدیریت عالی و حتی میانی آموزش و پرورش اتفاق افتاد.
تغییر پیدرپی مسئولیت کلان وزارتخانه باعث میشود طرحها و برنامهها نیمه کاره بماند.
وی ادامه داد: عدم ثبات مدیریت در وزارت آموزش و پرورش بیشتر از هر سازمان دیگری میتواند مضر باشد چراکه وزارت آموزش و پرورش جای پروژههای کوتاه مدت نیست. برنامه ریزی برای موضوع بنیادی و پیچیده ای با عنوان تربیت انسان مانند برنامهریزی برای احداث پل یا ساختمان و یا استخراج نفت و گاز و تولید محصولات کشاورزی نیست .در این زمینه ها ما می توانیم دنبال بازده های فوری باشیم و بخواهیم شش ماه بعد نتیجه آن را ببینیم. برنامههایی که در حوزه آموزش و پرورش امروز تهیه میشوند بعد از مدت زمانی به بار می نشینند. تغییر پیدرپی مسئولیت کلان وزارتخانه که مقداری از آن ناشی ازعدم نگاه تخصصی به این وزارتخانه است، باعث میشود طرحها و برنامهها نیمه کاره بماند. با توجه به دوران مسئولیت خودم میتوانم یک نمونه را مثال بزنم. برنامههای خیلی مهمی مانند ارتقای مهارتهای زبانی و سواد خواندن و نوشتن کودکان با عنوان خوانا که پروژه ای علمی و ملی بود و حاصل صدها ساعت کار کارشناسی بود و هیچ ارتباطی با موضوعات سیاسی نداشت ، به دلیل تغییرات مدیریتی متوقف شد .
حکیمزاده تصریح کرد: این تغییرات پیدرپیعدم ثبات را در تصمیمگیری و سیاستگذاری و اجرای برنامهها ایجاد میکند و با ماهیت دستگاه آموزش و پرورش کاملا ناهمخوان است. من فکر میکنم یکی از مواردی که این مسئله را تشدید میکند نگاه غیرتخصصی به امر مهم تعلیم وتربیت است . تعلیم و تریبت در مقایسه با هر رشته دیگری مهم و پیچیده است ، چرا که با حساسترین موضوع یعنی تربیت انسان سروکار دارد که به نوبه خود حساسترین و پیچیدهترین کار است. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون نشده است که برای وزارت بهداشت وزیری خارج از حوزه بهداشت و درمان انتخاب شود. یعنی گویا آنجا پذیرفتهایم که هر شخصی که به وزارت بهداشت میرود باید تخصص در حوزه بهداشت داشته اما چنین فرضی را برای وزارت آموزش و پرورش قائل نبودهایم. ظاهرا پذیرفته ایم که مدیریت کلان چنین موضوع تخصصی نیازی به تخصص مرتبط ندارد.
وی ادامه داد: اشخاص با داشتن پیشینههای مختلف و رشتههای مختلف تخصصی از مهندسی گرفته تا رشتههای علوم پایه و .......مدیریت کلان موضوع بسیار تخصصی، پیچیده و علمی تعلیم و تربیت را برعهده گرفتهاند و این در تمام دولتها اتفاق افتاده است . من معتقدم اگر این نگاه تخصصی شکل بگیرد تصمیم گیری برای چنین وزارت خانه مهمی ، یک تصمیم سیاسی صرف نخواهد بود .قطعا وقتی کسی با نگاه تخصصی مدیریت سازمان مسئول و متولی تعلیم و تربیت را برعهده دارد با اشرافی که بر بحث تربیت و موضوع یاددهی و یادگیری دارد میتواند امور را به شکلی پیش ببرد که انسجام بیشتری به مجموعهای که با او کار میکنند ببخشد و هم افزایی ایجاد کند و سیاستگذاریهای وزارت آموزش و پرورش از روند علمی رشته تعلیم و تربیت و دستاوردهای علمی حوزه تخصصی فاصله نگیرد .این برای ایجاد فرصت های رشد همه جانبه و بالندگی فرزندان این مرزوبوم فوق العاده مهم است و امیدواریم این مهم در دولت جدید مورد توجه قرار گیرد.