نشست نقد و بررسی «تلاقی دو نگاه» برگزار شد/ مواجهه با زمان تعلیق شده و موتیفهایی از دوره مفرغ لرستان
در نشست نقد و بررسی آثار نقاشی شیما فهیما اینگونه مطرح شد؛ تلاقی دو نگاه با ایجاد امکان مواجهه هنرمند با نقد اثر، وی را از وضعیت مولف خارج و در جایگاه مخاطب اثر قرار میدهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نشست «تلاقی دو نگاه» با همکاری «انجمن علمی هنر و ادبیات تطبیقی» و «انجمن ایرانی استادان زبان و ادبیات فرانسه» به میزبانی «موسسۀ فرهنگ سینا» به منظور تحلیل سه اثر نقاشی از آثار شیما فهیما، دانش آموخته دکتری پژوهش هنر از دانشگاه تهران برگزار شد.
در این نشست نسرین دخت خطاط، استاد دانشگاه شهید بهشتی، منظور از انتخاب عنوان «تلاقی دو نگاه» را ملاقات و گفتگوی نگاه هنرمند با نگاه نقد هنر یا نقد ادبی دانست و عنوان کرد: فکر میکنم این یک نیاز است که هنرمند پذیرای نگاهی باشد که به نقد و تحلیل هنر او بپردازد. نقد نو در سالهای ۱۹۶۰ (م) در تحلیل متون ادبی تحول بزرگی به وجود آورد و این تحول رفته رفته در زمینۀ نقد هنر نیز پدید آمد. هدف من و همکارانم شامل؛ نامور مطلق، شعیری و فهیما در طراحی پروژۀ «تلاقی دو نگاه» در نقاشی، این است که از این پس، هنرمندان با حیطۀ نقد هنر بیشتر آشنا شوند و از مباحث آکادمیک و نظریه-پردازی در این زمینه رویگردان نباشند.
وی افزود: در واقع یک تابلوی نقاشی مانند یک متن ادبی نزد مخاطب خوانشهای متعددی در بر دارد که کشف آنها نه تنها به خلاقیت هنرمند خدشهای وارد نمیآورد بلکه با نگاه کاوشگرانه، با رویکردها و زوایای مختلف به کشف معانی میپردازد و چه بسا موجب اعتلاء و غنای آن میشود.
بهمن نامور مطلق، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی و رئیس انجمن علمی هنر و ادبیات تطبیقی در جایگاه منتقد نشست، از منظر اسطورهشناسی، رویکرد روانسنجی (psychocritique) از شارل مورون (Charle MAURON, ۱۸۹۹-۱۹۶۶) را برای تحلیل این آثار و تلاش برای یافتن اسطورۀ شخصی مؤلف برگزید.
وی سخن خود را با تأکید بر ضرورت نقد و خروج از انجماد و تکرار آغاز کرد و افزود: نقد یک فرهنگ میخواهد و هر هنرمندی آثارش را در معرض نقد نمیگذارد، ولی خانم فهیما این جسارت را داشته که بگوید آثار مرا نقد کنید.
نامور مطلق در تحلیل آثار افزود: این کارها رگههای سورئال دارد و ما در هنر معاصر به آن نیاز داریم زیرا تکرار واقعیت بیرونی ملالانگیز است و نقاشی باید چیز دیگری را به ما نشان دهد. نقاشیها لایههای نمادین بسیار دارد و ایشان توانسته با رنگها، کمپوزیسیون، موتیفها و کنتراست، به یک زبان شخصی دست پیدا کند و این یک امتیاز است.
وی افزود: درآثار نشانههای اجتماعی دیده نمی¬شود و بیشتر مسائل و مصائب شخصی بازتابانده میشود که البته بیارتباط با بیرون نیست اما علناً مشکلات جامعه را نمیبینیم [...] عنصر آب در آثار غالب است که عنصری زنانه و در عین حال عنصر ضمیر ناخودآگاه است و حتی جاهایی که نیاز به آب نیست، آن را میبینیم و عناصر آبی مثل حباب و عروس دریایی در آثار حضور دارند.
رئیس انجمن علمی هنر و ادبیات تطبیقی نکتۀ مهم دیگر در آثار فهیما را «زمان» خواند و افزود: در این آثار با یک زمان تعلیق شده سر و کار داریم، موتیفهایی که به گذشتههای دور و دورۀ مفرغهای لرستان باز میگردد. زمان در اثر خطی نیست و چند زمانی، ویرانی و نوزایی در حال، گذشته و آینده نمایان است.
وی به مجموعهای از رفتارهای بینامتنی در آثار اشاره کرد و گفت: نوعی گل و مرغ که شکل جدیدی به خودش گرفته و دارای دلالتهای پنهان و تنانگی است، به خصوص دگردیسی که در اسطوره¬ها برای تولد مجدد وجود دارد، دیده میشود. در مجموعۀ آثار نشانههایی به کار رفته که بیان میکند، اسطورۀ شخصی مؤلف و متنها سیمرغ است که منجر به نوزایی میگردد. بالها خیلی نقش کلیدی بازی میکنند و بین متولد شدن یا نشدن هنوز گیر است.
حمیدرضا شعیری، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در جایگاه منتقد، نگاه شرقی همچون حکایت کلوخ انداختن در آب از مولانا و نگاه غربیِ نظام تخیل چهارگانۀ آب، باد، خاک و آتش نزد گاستون باشلار (Gaston BACHELARD, ۱۸۸۴-۱۹۶۲) و مقایسۀ این دو دیدگاه با یکدیگر را، محوریت بحث خود در نگاه به آثار شیما فهیما قرار داد و بیان کرد: آب از منظر باشلار دارای دو نوع تخیل است، در تخیل اول آب همچون آینه است که ما را به خودمان بر میگرداند و کشف و بازیابی فرد است. ولی در تخیل دوم، برعکس عمل میکند و غرق کننده است.
وی آثار فهیما را متعلق به نوع دوم خواند که تراژدی و اندوه آفرین است و افزود: همۀ عروسهای دریایی در حال فروپاشی یا سلطه بر دیگری هستند [...] چرا این اتفاقات درون آب است؟ جهان خاکی قابل لمس است اما درون آب، به دلیل آینه وارگی، انتظار دیگری وجود دارد. حالا خاک هم به درون آب نفوذ کرده و مانند داستان مولانا، کلوخ در آب نفوذ کرده و نیاز به آبشش وجود دارد. آیا زنان در نقاشی شما آبشش دارند که درون آب هستند؟ بنابراین یک تناقض و تقابلی در تصاویر شما وجود دارد و آن چیست؟ در عین اینکه مرگ-آفرینی تسلط دارد، یک تلاشی هم از پرسوناژهای تصاویر شما وجود دارد که اکسیژن به خود برسانند و خود را بالا بکشند.
رئیس انجمن ایرانی استادان زبان و ادبیات فرانسه افزود: در نشانه معناشناسیِ گفتمانی، برای تن بحثی وجود دارد مبنی بر اینکه؛ اگر تن بخواهد استعلاء پیدا کند، و استعارهگونه شود، باید دچار استحاله گردد. یکی از مواردی که در تابلوهای فهیما وجود دارد؛ زهر توسط عروس دریایی به تن وارد شده و پس از آن دوران تعالی فرا میرسد، یعنی تا سمآلود نشوید، شیرینواره نمیشوید.
در ادامۀ نظر مخاطبان و در پایان نشست، شیما فهیما افزود: جلسۀ نقد، برای تجلیل هنرمند و اثرش نیست و رویکردهای علمی خاص خود را دارد. شنیدن این تحلیلها برایم تازگی داشت و حتی در لحظاتی تیز و شکافنده بود. زمانی که من به صحبت منتقد گوش میدهم، دیگر شیما فهیما، در وضعیت مؤلف، نیستم و تبدیل به مخاطب اثر خود میشوم. چیزهایی کشف میکنم که خودم آنها را نمیدانستم و این که قرار است در آثار بعدی من چه اتفاقی رخ دهد، باز هم نمیدانم! باید مدت زیادی به این مباحث فکر کنم تا ببینم تلاقی دو نگاه در آیندۀ آثارم چگونه خواهد بود.
در این نشست، سهراب فتوحی رئیس موسسه فرهنگ سینا و عضو هیات مدیره انجمن علمی هنر و ادبیات تطبیقی از حضور استادان مدعو جلسه، همچون محمود جعفری دهقی، رئیس گروه ایرانشناسی و استاد دانشگاه تهران، خانم ناهید شاهوردیانی، عضو هیأت علمی و مدیر گروه زبان و ادبیات فرانسۀ دانشگاه تهران، خانم مهشید نونهالی، از مترجمان به¬نام زبان فرانسه و حسن مطلبی پور، معمار و استاد دانشگاه آزاد، ابراز خرسندی کرد.