حمید عبدالهیان در نخستین روز از نشست انتشارات میچکا عنوان کرد:
کتابهای «مشاهیر خندان» پاسخ به نیازی در جامعۀ ما بود/ ابن سینا را از آسمانها پایین آوردم
حمید عبدالهیان، نویسندۀ مجموعه کتابهای«مشاهیر خندان» در نخستین روز از نشست انتشارات میچکا در باغ کتاب تهران با عنوان این موضوع که این مجموعه پاسخ به نیازی در جامعه ما بود، گفت: با وجود فضای مجازی باید به لطایفالحیل دانشآموز را پای کتاب خواندن بیاوریم ویکی از این راهها طنز است.
به گزارش ایلنا، «حمید عبدالهیان» نویسنده و پژوهشگر در نخستین روز از نشست انتشارات میچکا که روز شنبه ششم آذر ۱۴۰۰ در باغ کتاب تهران برگزار شد، با اشاره به تجارب دانشگاهی خود در انتقال مفاهیم گفت: من با توجه به سابقه دانشگاهی این مسئله را یاد گرفتم. تاریخ ادبیات را با طنز درس میدادم و این کلاسها پرطرفدار میشد. این شیوه را در «مشاهیر خندان» هم به کار بردم. درواقع ابوعلی سینا را از آسمانها پایین آوردم و تبدیل به فردی ملموس کردم. یکی از طنزهایی که در کتاب ابوریحان گل کرد این بود که این دانشمند خواهر و برادر زیاد داشته و اسامی آنها در دسترس نیست اما میتوان حدس زد اسامی آنها اُم پونه، اُم گشنیز و از این دست باشد. در اینستاگرام دیدم که خانمی نوشته بود این کتاب پسرش را کتابخوان کرده یا خانمی نوشته بود پسرش این کتاب را پاورپوینت کرده و استفاده میکند.
عبدالهیان در خصوص مجموعه «مشاهیر خندان» که تاکنون چهار جلد از آن منتشر شده گفت: ابوعلی سینا، فردوسی، بیرونی و رازی منتشر شده و از این مجموعه کتاب فارابی هم در دست انتشار است. من عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی بودهام و الان هم عضو هیئت علمی دانشگاه اراک هستم. مرحوم دکتر غلامعلی فلاح روزی دست من را گرفت و به سابقه رفاقتی که با جناب آقای دهقانی داشتند، مرا به انتشارات مبتکران معرفی کردند و من میچکایی شدم. من یادداشتهای اولیه ابوعلی سینا را به عنوان یک کار تفننی آماده کرده بودم و به جناب فلاح داده بودم و میچکا اولین جلد از این مجموعه را منتشر کرد. این کتاب جایزه کتاب سال و کتاب سبک زندگی را برد و کاندید جایزه کتاب رشد و چند جایزه دیگر هم شد. این تشویق بزرگی بود و باعث شد کار ادامه پیدا کند.
عبدالهیان در خصوص اینکه پرداختن به مشاهیر چه فایدهایبرای گروه کودک و نوجوان دارد، افزود: من جلد فارابی را به دکتر محمدجعفر یاحقی که استاد من هستند، تقدیم کردهام. ایشان به ازبکستان تشریف بردهاند و آنجا ملاحظه کردهاند که امیرعلیشیر نوایی، شاعر درجه چندم ایرانی که آنجا دفن شده، در ازبکستان یک قهرمان ملی است و مجسمه برایش ساختهاند. ما سرمایههایی در کشورمان داریم که با ضعف مدیریت داریم اینها را از دست میدهیم. مولانا به علت بیتوجهی ما و اینکه مقبره مولانا در قونیه است، آنجا یک قهرمان ملی محسوب میشودو تبدیل به یک منبع درآمد شده است. در مورد این ضعف مدیریت کاری از دست من برنمیآید اما حداقل میتوانم آنها را به بچههای کوچک بشناسانم.
چاپ ۳۰۰ عنوان کتاب دربارۀ مولانا طی یک سال
عبدالهیان دربارۀ سوابق کار خود تصریح کرد: کار را با ابوعلی سینا شروع کردم که یک نابغه است. اگر بخواهیم به کودکان درباره ابن سینا بگوییم چند صفحه داریم که بچه بتواند خودش بخواند؟ این کار کم کم ساخته شد. اول کار جدی بود و بعد تصمیم گرفتم تبدیل به طنز کنم. یکی از چالشهای بزرگ من مولانا است. در سال ۹۸ در کشور خودمان ۳۰۰ عنوان کتاب درباره مولانا چاپ شده اما به جز کتاب قصههای خوب برای بچههای خوب مرحوم آذریزدی من کتاب جالبی برای کودکان ندیدم. به هرحال من این خلأ را حس کردم و با اینکه این کتابها ایرادات زیادی دارد اما جای خود را پیدا کردهاند.
عبدالهیاندر پاسخ به این پرسش که آیا دراماتیزه کردن باعث خدشهدار شدن واقعه تاریخی در ذهن مخاطب میشود، گفت: من روی الگوپذیری خیلی متمرکز شدم. دانشمندی مثل ابوعلی سینا از کودکی درس خوانده است. مولانا هم همینطور بوده و بزرگترین تیم آموزشی تاریخ بشریت را داشته است. در نسلهای گذشتهاش عالم بودهاند و مادر و خواهر مولانا نیز معلم بودهاند. این نکتهها را سعی کردم برجسته کنم. پدر ابوعلی سینا سرمایه کلانی برای او گذاشت تا معلمهای ویژهای داشته باشد و همه در اختیارش باشند. حالا فردی هم مانند رازی هست که تا ۴۰ سالگی دنبال کیمیاگری بوده و زندگی پریشانی داشته و بعد وارد پزشکی میشود. فارابی هم تا ۳۰ سالگی اهل علم و دانش نبوده است. بعضی دانشآموزان هم شبیه رازی و فارابی هستند و این درسی برای خانواده و معلم است که همه بچهها نباید از کودکی برنامه داشته باشند. ما دربارۀ مشاهیرمان اطلاعات مخدوش زیاد داریمو کار سختی است که هم طنز بشود و هم مخدوش نشود و هم حرف درست گفته شود.
این نویسنده در خصوص ویژگیهای شخصیت «نامی»در مجموعهاش گفت: در داستاننویسی شگردهایی هست که برای کتابخوان کردن بچهها نیاز است. من امروز یک بابای قصهگو هستم که میخواهم برای بچهها داستان بگویم و بچهها مقابل من هستند. برای پر کردن این فاصله نیاز به یک واسطه داشتم که «نامی» از همینجا در آمد. او یک پسربچۀ تیزهوش است که دوست دارد بیشتر بازی کند. نامی برای کتاب نخواندن بهانههای کودکانه زیادی میآورد و مثلاً میگوید برای تولید کاغذ باید درختهای زیادی قطع شوند و من کتابها را برای همین دوست ندارم. نامی برای ابن سینا و مولانا دلسوزی میکند که از بچگی معلم داشتهاند و خوشحال است برای رازی و فارابی که کودکی کردهاند و هر زمان خواستهاند سراغ علم و دانش رفتهاند. بنابراین بچه ها نامی را دوست دارند چون حرفشان را میزند.
برگزاری نشستهایی به نفع ناشران و مردم
این گزارش حاکی است یحیی دهقانی، مدیرعامل انتشارات مبتکران نیز در ابتدای این نشست ضمن قدردانی از از شرکت توسعه محصولات فرهنگی هنری دنیایماه پیشونی به دلیل اختصاص بخشی از این فروشگاه به ناشران و پُر کردن خلائی که در نبود نمایشگاههای کتاب حس میشود، گفت: آماری که در هیئت مدیره اعلام شده نشان میدهد این نشستها هم به نفع ناشران و هم مردم و هم شرکت ماه پیشونی بوده است.
دهقانی در ادامه افزود: کار اصلی ما نشر آموزشی است و در مبتکران بیش از ۳۵ سال مشغول به کار بودهایم. بخش کودک این انتشارات نیز بیش از ۲۰ سال است که فعالیت دارد. ابتدا با نام مبتکران کار را شروع کردیم و بعد در یک بازنگری تصمیم گرفتیم نام بخش کودک انتشارات مبتکران را «میچکا» بگذاریم. قبلاً بخش کودک ما هم نسبتاً علمی بود اما با تبدیل به نشر میچکا نوع کتابها تغییراتی کردند و به صورتی که امروز ملاحظه میکنید در آمد.
نشست انتشارات میچکا از ششم تا دوازدهم آذرماه ۱۴۰۰ با اجرای جعفر توزندهجانی و حضور شهرام اقبالزاده و سایر صاحبنظران ادبیات کودک و نوجوان در باغ کتاب تهران برگزار میشود. رضوان خرمیان، مجید عمیق، آویسا شرفی، فرمهر منجزی، ناهید معتمدی، امین حسینی، میترا نوحی، مهرزاد زمردیان، فرزانه رحمانی، مژگان سعیدیان و مصطفی رحماندوست از دیگر میهمانان نشستهای مورد اشاره به شمار میروند.