سید حسین موسویان:
قطعنامه ۵۹۸ میتواند زمینه ایجاد سیستم امنیتی و همکاری منطقهای در خلیج فارس را فراهم آورد
سفیر اسبق ایران در آلمان تاکید کرد: قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد از دبیرکل خواسته تا با مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای عربی در خلیج فارس اقدامات لازم برای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی و هماهنگی کند لذا این قطعنامه میتواند زمینه اقدامات عملی برای ایجاد یک سیستم امنیتی و همکاری منطقهای در خلیج فارس با مشارکت ایران، عربستان سعودی، عراق و پنج کشور دیگر عرب حاشیه خلیج فارس را فراهم آورد.
به گزارش ایلنا، متن یادداشت سید حسین موسویان در سایت لوبلاگ به شرح زیر است:
رئیسجمهور ترامپ در سخنرانی سالانه در کنگره آمریکا در مورد ایران، جنگ با داعش و خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه صحبت کرد. علیرغم شعارهای منفی علیه ایران، او هیچ اشارهای به پنانسل زمینههای مشترک با تهران نکرد. چالش اصلی در دو سال آینده تمرکز بر زمینههای مشترک، پرهیز از بروز جنگ بین ایران و آمریکا و زمینهسازی برای بازگشت آمریکا به برجام خواهد بود.
در حالی که برهم صالح رئیسجمهور عراق از نقش ایران در جنگ علیه داعش در عراق تقدیر کرده، آقای ترامپ مدعی شد ایران پیشتاز تروریسم دولتی در جهان است! رئیسجمهور عراق همچنین از اظهارات ترامپ در مورد نظارت برایران از خاک عراق انتقاد کرد و گفت آمریکا نباید بار اولویتهای سیاسی خود را روی دوش عراق بگذارد. برهم صالح تاکید کرده که ایران و عراق نقص مهمی در تامین صلح و ثبات منطقه ایفاء میکنند.
نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو یکبار و همچنین وزیر امور خارجه مایک پمپئو دو بار طی گفتوگو با ترامپ قبل از اعلام رسمی در ۱۹ دسامبر سال گذشته میلادی، لابی زیادی کردند تا حضور نظامی آمریکا جهت حمایت از کمپین حملات هوایی اسراییل و همسویی با تهدید نظامی علیه ایران بر قوت خود باقی بماند. در این میان، گادی آیزنکوت، رییس ستاد نیروهای دفاعی اسرائیل اذعان داشت که کشورش «اقدام به حملاتی هوایی در هزاران نقطه در سوریه کردهایم، بدون قبول هیچ مسئولیتی!» این نشان از عملیات نظامی اعلام نشده اسرائیل علیه ایران دارد.
سردار سلامی جانشین فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد که اگر اسرائیل مرتکب خطایی برای ایجاد یک جنگ جدید علیه ایران شود، سرزمینهای اشغال شده فلسطین پس گرفته و اسرائیل نابود خواهد شد. او همچنین قبلا گفته بود که «ما برای جنگ طولانیمدت خود را آماده کردهایم. در صورت بروز جنگ، کشتیهای جنگی آمریکا نابود، پایگاههای آمریکا در منطقه به آتش کشیده و از زمین و آسمان آتش بر سر آنها ریخته خواهد شد.»
طبق مطالعات دانشگاه بروان آمریکا، هزینههای سنگین و جبرانناپذیر انسانی و مالی جنگافروزیهای آمریکا در افغانستان، عراق، یمن، سوریه و لیبی معادل موجب: از دست رفتن جان ۴۵۰ هزار نفر در معرض مستقیم خشونت جنگی، جان باختن ۲۴۴ هزار شهروند عادی، کشته شدن ۶۹۵۰ سرباز و حداقل ۷۸۰۰ پیمانکار آمریکایی و از همه سهمگینتر، حداقل ۲۱ میلیون نفر آواره در منطقه شده است.
در سخنرانی سالانه در کنگره، رئیسجمهور ترامپ از هزینه بیهوده هفت هزار میلیاردی آمریکا در جنگهای منطقه انتقاد کرد و گفت: «در آغاز کاندیداتوری اعلام کردم که آمریکا باید مسیری جدید انتخاب کند. ملتهای بزرگ خود را درگیر جنگهای بی پایان نمیکنند.» این استراتژی را میتوان همسو با آنچه هیلاری کلینتون در مقاله خود که در سال ۲۰۱۱ که در مجله سیاست خارجی منتشر شد در نظر گرفت. کلینتون در این مقاله به اهمیت تمرکز بر قدرتهای شرق آسیا برای منافع ملی ایالات متحده تاکید کرد. به نظر میرسد که آمریکا به این واقعیت پیبرده است که بحرانهای کنونی در خاورمیانه به زودی حل نخواهد شد، بیثباتی و تروریسم، کما فیالسابق و حتی در ابعاد گستردهتری برای سالهای آینده منطقه را فراخواهد گرفت و در نهایت منابع مالی قابل توجهی- شاید تریلیونها دلار دیگر - برای صلح پایدار، ثبات و بازسازی منطقه نیاز باشد.
در عین حال، ایران از زمان انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ شمسی تاکنون بر ضرورت خروج و عدم حضور نیروهای آمریکایی در منطقه اصرار داشته است. در خصوص این موضوع، ایران و ایالات متحده عملا نظرات مشترک با منافعی متفاوت دارند. شایان ذکر است که خروج نیروهای آمریکا از منطقه تنها در صورت خروجی ایمن و تدریجی، امکانپذیر میشود که ممکن است چندین سال طول کشد. علاوه بر این، منافع نه تنها ایران و ایالات متحده، بلکه کل منطقه و جهان نیز ایجاب میکند که خروج آمریکا از منطقه باعث بیثباتی و هرج و مرج بیشتر در منطقه نشود.
تحقق این موضوع مشترک بین ایران و آمریکا (خروج نیروهای نظامی آمریکا ازمنطقه) برای صلح و امنیت بین المللی حیاتی است ضمن اینکه میتواند فرصتی جهت کاهش تنش فزاینده در روابط بین ایران و آمریکا ایجاد کند. در سال ۲۰۰۱ میلادی، تحت رهبری ژنرال سلیمانی، نیروی قدس سپاه پاسداران ایران نقش تعیینکنندهای در شکست دادن طالبان و القاعده در جنگ علیه تروریسم در افغانستان ایفا کرد. در این خصوص، ژنرال استنلی مککریستال، رئیس سابق فرماندهی عملیات مشترک ویژه ایالات متحده، میگوید: «پراگماتیسم زیرکانه وی (ژنرال سلیمانی)، سپاه قدس را به یک عامل اصلی در معادلات اطلاعاتی، مالی و سیاسی فراتر از مرزهای ایران تبدیل کرده است.» لذا امروز، تهران این قدرت را دارد که خروج امن و آبرومندانه نیروهای نظامی آمریکا از منطقه را تسهیل کند. چنین همکاری بین ایران و آمریکا میتواند تنش بین نیروهای امنیتی و نظامی دو کشور را کاهش داده، از بروز یک تقابل بیهوده و غیرضروری نیز جلوگیری و حتی ایالات متحده به بازگشت به برجام تشویق کند.
در عین حال و در صورت خروج نیروهای نظامی آمریکا از منطقه، نگرانیها در مورد نفوذ منطقهای ایران ممکن است به قوت خود باقی بماند. بنابراین، تحقق چنین همکاری از طریق دبیرکل سازمان ملل متحد موثرتر واقع خواهد شد. قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد از دبیرکل خواسته تا با مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای عربی در خلیج فارس اقدامات لازم برای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی و هماهنگی کند لذا این قطعنامه میتواند زمینه اقدامات عملی برای ایجاد یک سیستم امنیتی و همکاری منطقهای در خلیج فارس با مشارکت ایران، عربستان سعودی، عراق و پنج کشور دیگر عرب حاشیه خلیج فارس را فراهم آورد. در غیاب نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، چنین سیستم همکاری مشترک جمعی در خلیج فارس میتواند رقابت و رویارویی مخرب فعلی منطقهای را به همکاری و مشارکت تبدیل کند.
خوشبختانه، اکثریت سنای آمریکا و مجلس نمایندگان، افکارعمومی آمریکا و حتی شخص ترامپ، مخالف جنگ با ایران هستند. در ایران نیز اکثریت مردم و مسئولان با درگیری نظامی با آمریکا مخالف هستند. در عین حال، بازیگرانی با نفوذ در موقعیتهای تصمیمگیری کلیدی در آمریکا وجود دارند که اختلافات جاری داخلی در ایالات متحده را فرصتی برای سوق دادن ایالات متحده به جنگ با ایران میدانند. علاوهبر آنها، بعضی از سران کشورهای متحد آمریکا در منطقه نیز برای تحقق هدف شوم جنگ علیه ایران قبل از پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ، به شدت تلاش میکنند.
بدعهدی و خروج آمریکا از معاهده هستهای ایران، یک توافقنامه بینالمللی بسیار مهم که تنها پس از مذاکرات دشوار و مستقیم میان واشنگتن و تهران و سایر قدرتهای جهانی به دست آمده است، شانس هرگونه حل و فصل مسائل دیگر در روابط فیما بین واشنگتن - تهران را از میان برده است. اما نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که علیرغم اختلافات اساسی بنیادین، ایران و ایالات متحده دارای برخی منافع مشترک نیز هستند. با این حال، هنر دیپلماسی این است که راهی برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای فراهم آورد که باعث همکاری این دو کشور در آینده شود.