قهرمانی در گفتوگو با ایلنا:
بررسی ابعاد گسترش روابط دوجانبه تهران و پکن/ تجویز چینیها به ایران عدم تغییر دکترین هستهای و در پیش گرفتن مسیر مذاکره است
کارشناس سیاست خارجی گفت: سهم چین از منابع ثروت و قدرت جهانی در یک روند مستمر افزایش پیدا کرده است. این امر باعث شده بسیاری از کشورها نتوانند در سیاست خارجی خود ظرفیتهای این کشور را نادیده بگیرند. چینیها اساساً خواهان ثبات در خاورمیانه هستند و شرایط موجود را پرخطر میبینند. احتمالاً پیشنهاد طرف چینی به ایران این است که مسیر گفتوگو و مذاکره را در رأس سیاستهای خود قرار دهد و همچنین ممکن است بخواهد وخامت اوضاع را به ایران یادآور شود. تجویز چینیها به ایران عدم تغییر دکترین هستهای است
محمد جواد قهرمانی کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با توجه به اولین سفر فرامنطقهای وزیر امور خارجه کشورمان به پکن، در رابطه با دستاورهایی که گسترش روابط دوجانبه با چین میتواند برای ایران به همراه داشته باشد، تصریح کرد: چین یک قدرت بزرگ در نظام بینالملل قلمداد میشود و همین امر میتواند در صورتیکه شرایط برای توسعه روابط مهیا باشد به دستاوردهای مهمی منتهی شود. البته دستیابی به دستاوردها و نتایج به پیش شرطها و الزاماتی نیاز دارد که نبود آنها تاکنون سبب شده روابط با چین آنگونه که باید توسعه نیابد. اولین موضوع این است که چین عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل قلمداد میشود که دارای حق وتو است. بنابراین، بسیاری از کشورها در تعامل با پکن این موضوع را مدنظر دارند که با استفاده از این اهرم از مواضع آنها حمایت کنند. ما هم از این موضوع مستثنی نیستیم. همچنین چین از اواسط دهه ۱۹۹۰ به یک واردکننده مهم انرژی تبدیل شد و خاورمیانه هم از آن زمان مهمترین منبع تأمینکننده انرژی این کشور بوده و تا آینده قابل پیشبینی نیز انتظار است که همچنان بخش مهمی از منابع انرژی خود را از این منطقه وارد کند.
خاورمیانه در سالهای اخیر به یکی از مقاصد مهم سرمایهگذاریهای چین تبدیل شده است
وی ادامه داد: چین طی یک دهه گذشته ابتکارهای مهمی را طراحی و اجرا کرده، از جمله ابتکار کمربند و راه که در صورتی که شرایط مهیا باشد و موانع برطرف شود، ایران به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک خود میتواند از جایگاه مهمی در آن برخوردار باشد. چین همچنین یک منبع مهم تکنولوژیک به شمار میرود که توانسته حتی بسیاری از شرکای آمریکا را نیز در این حوزه به خود جذب کند. این کشور یک منبع سرمایهگذاری نیز به شمار میرود و خاورمیانه نیز در سالهای اخیر به یکی از مقاصد مهم سرمایهگذاریهای آن تبدیل شده است. مجموعه این شرایط نشان میدهد به هیچ عنوان نمیتوان چین را نادیده گرفت اما کسب نتیجه و دستاورد از این روابط پیشنیازهای مهمی دارد و تاکنون متأسفانه عوامل مختلف از جمله تحریمها، باعث شده این روابط آنگونه که باید گسترش پیدا نکند.
تهران نمیتواند از ظرفیتهای چین غافل باشد
این کارشناس مسائل بینالملل در خصوص اهمیت اجرای توافقنامه ۲۵ ساله میان ایران و چین و نگرش غربیها نسبت به این توافقنامه همکاری، گفت: سهم چین از منابع ثروت و قدرت جهانی در یک روند مستمر افزایش پیدا کرده است. این امر باعث شده بسیاری از کشورها نتوانند در سیاست خارجی خود ظرفیتهای این کشور را نادیده بگیرند. به عنوان مثال، کشورهای حاشیه خلیج فارس که از شرکای مهم آمریکا نیز به شمار میروند طی سالیان اخیر روابط خود را در حوزههای مختلف از جمله فناوریهای نوین با چین توسعه دادهاند. این به این معنا است که تهران نیز نمیتواند از ظرفیتهای چین غافل باشد. اما برخی شرایط سبب شده ظرفیت این همکاریها محدود باشد و عملاٌ همین روابط تجاری و اقتصادی هم به شکل حداقلی باشد.
انتظار موفقیت از توافق میان ایران و چین بدون بررسی سایر متغیرهای بینالمللی منطقی نیست
وی یادآور شد: در شرایطی که تحریمها مانعی جدی در توسعه تجارت خارجی ایران بوده، روابط چین با برخی رقبای منطقهای ایران بسیار گسترش پیدا کرده به گونهای که میتوان گفت برای چین حتی پیگیری روابط متوازن میان رقبا در منطقه که برای مدتهای طولانی دنبال کرده، دشوارتر شده است. هنگامی که حجم اقتصاد یک کشور کاسته شود به طور طبیعی ظرفیتهای آن کشور برای تعامل هم کاسته میشود. تا زمانی که شرایط به صورت نرمال نباشد، نمیتوانیم به سمت روابط اقتصادی استراتژیک حرکت کنیم. بنابراین، انتظار از اینکه چارچوب توافق میان ایران و چین بتواند دستاوری داشته باشد بدون آنکه فاکتورهای متعدد اثرگذار بر آن مورد بررسی قرار گیرد، منطقی به نظر نمیرسد.
چینی ها اساساً خواهان ثبات در خاورمیانه هستند و شرایط موجود را پرخطر میبینند
پیشنهاد احتمالی طرف چینی به ایران در پیش گرفتن مسیر مذاکره است
قهرمانی با بیان اینکه سفر وزیر خارجه کشور به چین در حال حاضر زیر سایه سنگین تحولات منطقهای و بینالمللی صورت گرفته است، عنوان کرد: در منطقه، تنشها میان ایران و اسرائیل اوج گرفته و همچنین پرونده هستهای ایران به موعد پایان امکان توسل به مکانیسم ماشه نزدیک میشود. به اینها باید روابط پرتنش ایران و اروپا را نیز افزود. بنابراین باید ببینیم چین چه دستورکار کلانی را دنبال میکند. چینیها اساساً خواهان ثبات در خاورمیانه هستند و شرایط موجود را پرخطر میبینند. احتمالاً پیشنهاد طرف چینی به ایران این است که مسیر گفتوگو و مذاکره را در رأس سیاستهای خود قرار دهد و همچنین ممکن است بخواهد وخامت اوضاع را به ایران یادآور شود.
از ظرفیتهای چین برای انتقال پیام مبنی بر تغییر مسیر سیاست خارجی غافل نشویم
این تحلیلگر مسائل آسیا با تاکید بر این موضوع که چینیها بر خلاف تصور رایج هیچ نگرانی از نزدیکی ایران به غرب نداشته و همین امر در همراهی آنها با امضای برجام در سال ۲۰۱۵ نیز موثر بود، بیان کرد: در حال حاضر، نمیتوان از ظرفیتهای چین برای انتقال پیام مبنی بر تغییر مسیر سیاست خارجی غافل بود. هر چند انتقاداتی از طرف ترامپ نسبت به روابط ایران و چین در دوره بایدن وجود داشته و اسرائیل نیز از آغاز جنگ غزه منتقد رویکرد چین در منطقه بوده است. بنابراین، اگرچه در سفر اخیر بر توسعه روابط دوجانبه در ابعاد مختلف صحبت شده اما به نظر میرسد وضعیت منطقهای پیچیده کنونی بیش از هر چیزی در دستورکار باشد.
خرید نفت ایران توسط چین در آستانه ورود ترامپ به کاخ سفید کاهش داشته است
هر چه از سهم ایران در تجارت با چین کاسته شود، به سهم کشورهای منطقه افزوده میشود
قهرمانی با اشاره به این موضوع که تحریمها مهمترین مانع توسعه روابط ایران و چین است، گفت: بسیاری از شرکتهای چینی در همکاری با تهران نگران تحریمهای غرب هستند. سوابق و نمونههای متعددی را میتوان در این خصوص ذکر کرد. حتی یک نکته قابل توجه اینکه طبق برخی گزارشها خرید نفت ایران در آستانه ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید کاسته شده که نشان میدهد آنها به استقبال شرایط جدید حرکت کردهاند که مهر تأییدی بر اهمیت تحریمها میزند. در اینجا البته ضروری است گفته شود که هر چقدر سهم ایران از تجارت با چین کاسته شود، سهم کشورهای منطقه افزوده شده است و همین امر سبب شده بسیاری از این شرکتها نگرانی از کاهش و قطع ارتباط با ایران نداشته باشند؛ چراکه فوراً میتوانند جایگزینی پیدا کنند.
چینی ها حامی امضای هر توافقی در خصوص مسئله هستهای ایران هستند
تجویز چینیها به ایران عدم تغییر دکترین هستهای است
وی در پاسخ به این پرسش که نقش چین در مناقشات هستهای ایران به عنوان عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل چه خواهد بود، بیان کرد: پیش از امضای برجام در سال ۲۰۱۵ چینیها حامی امضای آن بودند و پس از آن بود که شی جین پینگ به ایران سفر کرد. در حال حاضر نیز به نظر میرسد چینیها حامی امضای توافقی پیرامون مسئله هستهای ایران هستند چراکه این امر از نگاه آنها دو پیامد مهم میتواند داشته باشد؛ پیامد اول، ممانعت از وقوع جنگ احتمالی و یا بیثباتی در خاورمیانه خواهد بود که میتواند منافع این کشور را متأثر سازد. پیامد دوم، این است که چینیها نمیخواهند شاهد توسعه هستهای ایران باشند چراکه این موضوع از دید آنها به معنای گسترش رقابت هستهای در خاورمیانه خواهد بود. همچنین شکست رژیم منع گسترش به این معنا خواهد بود که آنها باید حرکت بسیاری از کشورهای همسایه خود در شرق آسیا به سمت تحصیل سلاح را نیز انتظار داشته باشند. با این حال، همانطور که گفته شد در سفر وزیر خارجه ایران به چین هم یکی از موضوعات مهم مورد بحث، پرونده هستهای ایران به دلیل تبعاتی است که از نگاه چینیها خواهد داشت. تجویز چینیها عدم تغییر دکترین هستهای است و به نظر میرسد مقامات ایران نیز به این درک رسیدهاند که یکی از کانالهای انتقال پیام میتواند چین باشد.
چین در هیچ مناقشهای در خاورمیانه که به مواجهه این کشور با آمریکا بینجامد، ورود نخواهد کرد
این کارشناس سیاست خارجی تداوم روند کنونی را فاقد چشماندازی برای توسعه و گسترش جدی روابط میان چین و ایران دانست و اظهار کرد: به عنوان یک گزاره کلی و مهم باید گفت تا زمانی که یک سیاست خارجی متوازن در کشور در دستورکار قرار نگیرد، محدودیتهای جدی بر سر راه توسعه روابط در بعد اقتصادی، تجاری و فناوری وجود خواهد داشت. شرایط کنونی سبب شده چینیها نتوانند چشماندازی برای آینده طولانیمدت ترسیم کنند. این در حالی است که چین با قطر قرارداد گازی ۲۷ساله امضاء کرده است. علاوه بر این، یک موضوع نیز در شرایط کنونی باید مورد اشاره قرار گیرد و آن این است که چین اگرچه خواهان مشروعیتزدایی تدریجی از نظم آمریکامحور است و تلاش میکند ریشه بسیاری از مسائل و بحرانهای کنونی را سیاست خارجی آمریکا قلمداد کند اما به هیچ وجه خواهان مواجهه و به چالش کشیدن این کشور نیست و در هیچ مناقشهای در منطقه خاورمیانه که بخواهد به مواجهه این کشور با آمریکا بینجامد، ورود نخواهد کرد. تجربه جنگ روسیه در اوکراین نیز این رویکرد کلان چین را به خوبی نشان داد.