خبرگزاری کار ایران

قریشی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

بررسی چالش‌های پیش روی سیاست خارجی ایران/ ایران نیاز به یک تحول استراتژیک و اجماع داخلی دارد

بررسی چالش‌های پیش روی سیاست خارجی ایران/ ایران نیاز به یک تحول استراتژیک و اجماع داخلی دارد
کد خبر : ۱۵۷۳۵۷۱

استاد روابط بین‌الملل گفت: ما باید بر اساس چشم‌انداز ۱۴۰۴ بازیگر اول منطقه می‌شدیم ولی واقعیت این است که ما به این هدف نرسیده‌ایم. به عنوان مثال، ترکیه با نفوذ قابل توجهی که در سوریه دارد، اقتصاد قوی‌تری نسبت به ایران از خود نشان می‌دهد. در این شرایط، ایران نیاز به یک تحول استراتژیک دارد. اجماع داخلی در این زمینه ضروری است تا تغییرات لازم در سیاست‌ها و استراتژی‌ها به وجود آید. متأسفانه، ایران در شرایط بلاتکلیفی استراتژیک قرار دارد و باید تصمیمات جدی اتخاذ کند. هیچ استراتژی‌ای نمی‌تواند تضمین موفقیت کند، زیرا اطلاعات کامل و دقیقی برای تصمیم‌گیری وجود ندارد.

فردین قریشی استاد روابط بین‌الملل دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در رابطه با تهدید کشورهای اروپایی مبنی بر فعال کردن مکانیزم ماشه و امکان توافق ایران با تروئیکای اروپایی گفت: مکانیزم ماشه می‌تواند تحریم‌ها را به حالت اولیه خود بازگرداند. مفاد برجام این امکان را پیش‌بینی کرده و همچنین قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به آن پرداخته است. باید ذکر کنم که پیش‌بینی دقیق در این زمینه ممکن نیست، چراکه آینده به متغیرهای متعددی وابسته است. اما اگر روندهای فعلی را در نظر بگیریم، به نظر می‌رسد که احتمال فعال شدن این مکانیزم کم است. دلیل این نظر من این است که محتمل می‌دانم در آینده نزدیک مذاکراتی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد و این موضوع به اروپا نیز امید می‌دهد که حل و فصل مسالمت‌آمیز موضوع هسته‌ای ایران ممکن است.

با وجود تحریم‌های یک‌جانبه‌ آمریکا، فعال شدن مکانیزم ماشه تأثیر چندانی ندارد

وی ادامه داد: نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که با توجه به تحریم‌های یک‌جانبه‌ای که از سوی آمریکا اعمال می‌شود، به نظر نمی‌رسد که تحریم خاصی وجود داشته باشد که به تحریم‌های فعلی اضافه شود. بنابراین، حتی اگر مکانیزم ماشه فعال شود، تغییر خاصی در وضعیت ایجاد نخواهد کرد و اروپایی‌ها نیز از این موضوع آگاهند. تأثیر آن تنها ممکن است ایران را به واکنش‌های بیشتر وادارد، که ممکن است به سمت ساخت سلاح هسته‌ای، خروج از ان‌پی‌تی، یا افزایش غنی‌سازی اورانیوم برود. این اقدامات چندان مورد پسند اروپایی‌ها نیست و آن‌ها نمی‌خواهند هزینه‌های زیادی را متحمل شوند. به این ترتیب، این تهدید در حد یک تهدید باقی خواهد ماند و ایران نیز آن را چندان جدی نمی‌گیرد.

احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه کم است و نیازی به توافق جامع نیست

این تحلیل‌گر روابط بین‌الملل در خصوص لزوم توافق بین کشورهای اروپایی برای فعال شدن مکانیزم ماشه، تصریح کرد: باید بگویم که اساساً نیازی به چنین توافقی نیست. اعضای برجام هر یک حق دارند به سمت فعال‌سازی مکانیزم ماشه بروند و نارضایتی خود را اعلام کنند و این موضوع به شورای امنیت ارجاع داده خواهد شد. در آنجا رای‌گیری برای تعلیق تحریم‌ها انجام می‌شود و در صورت عدم توافق، تحریم‌ها به طور خودکار اعاده خواهند شد. این موضوع در متن برجام ذکر شده است و با مخالفت چین و روسیه اثری ندارد. بنابراین، با توجه به توضیحات فوق، می‌توان گفت که احتمال فعال شدن مکانیزم کم است و نیازی به توافق جامع نیست. همچنین با توجه به روند کنونی، اگر اروپایی‌ها اقدام به تحریم کنند یا قطعنامه‌ای در شورای حکام صادر نمایند، این ممکن است به ایران انگیزه بیشتری برای پیشرفت در برنامه هسته‌ای ببخشد. ایران به جای عقب‌نشینی، روی بازدارندگی استراتژیک خود تأکید خواهد کرد.

وی یادآور شد: اگر اروپایی‌ها این سابقه را در نظر بگیرند، احتمالاً از انجام چنین اقداماتی پرهیز خواهند کرد. اما اگر به هر دلیلی این کار را انجام دهند، احتمال تسریع در پیشرفت هسته‌ای ایران وجود دارد و ممکن است اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی نیز رخ دهد. به هر حال، ایران به سمت هسته‌ای شدن حرکت خواهد کرد، البته اگر الزامات فنی لازم را داشته باشد. تردید کنونی این است که آیا ایران تمام توانایی‌های فنی لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای را دارد یا خیر. اگرچه این موضوع به لحاظ سیاسی مطرح می‌شود، اما امکان‌سنجی فنی آن نیازمند وجود اطلاعات کافی است.

خود بشار اسد در بیانیه‌ای اعلام کرده که روس‌ها بر اینکه سوریه را ترک کند، اصرار داشته‌اند

قریشی در پاسخ به این پرسش که آیا توافقاتی بین روسیه و غرب در جریان تحولات سوریه صورت گرفته است و پیامدهای آن برای منطقه و ایران چیست، عنوان کرد: باید ذکر کنم که این موضوعات بسیار تفصیلی هستند. به اختصار، نکاتی را عرض می‌کنم. تصور می‌کنم پشت پرده توافقاتی در جریان بوده است، چراکه به شکل ناگهانی سیستم سیاسی سوریه فروپاشید و مقاومتی از سوی آن صورت نگرفت. البته اطلاعات دقیقی در این زمینه وجود ندارد، بازیگران زیادی در این جریان دخیل هستد و آنچه بیان می‌کنم، تحلیلی است که به نحو رسمی منتشر نشده است. به نظر می‌رسید که بشار اسد به تدریج از ایران فاصله گرفت و حمایت‌های ایران را از دست داد. این فاصله‌گیری احتمالاً به دلیل فریب کشورهای عربی، به ویژه امارات، برای کمک به بازسازی سوریه بوده است البته من دقیق نمی‌دانم تا چه اندازه این موضوع واقعی بوده است. از آنجایی که ایران نیز در وضعیت اقتصادی نامطلوبی قرار داشت، نتوانست به میزان کافی در سوریه هزینه کند و این موضوع باعث شد که بشار اسد از ایران دور شود. از سوی دیگر، روسیه نیز احتمالاً به دنبال کسب امتیازاتی در اوکراین بوده و ممکن است در ازای این امتیازات، به تغییر رژیم سوریه راضی شده باشد. حتی خود بشار اسد در بیانیه‌ای اعلام کرده که روس‌ها بر ترک سوریه او اصرار داشته‌اند.


 مخالفت دولت جدید سوریه با اسرائیل ممکن است زمینه‌ساز توسعه همکاری‌ها با ایران باشد

این کارشناس سیاست خارجی در مورد تأثیر این تغییرات بر اوضاع منطقه، بیان کرد: در درازمدت، دولت جدید سوریه نمی‌تواند روابط مناسبی با اسرائیل برقرار کند. به همین دلیل، اسرائیل اقدام به حملاتی به سوریه کرده تا توان نظامی این کشور را تضعیف کند. به علاوه، دیده می‌شود که دولت جدید سوریه ارتباط بهتری با حماس و دیگر گروه‌ها دارد یعنی حماس هم ارتباط بهتری با جولانی دارد تا با بشار اسد. این مخالفت با اسرائیل ممکن است زمینه‌ساز توسعه همکاری‌ها با ایران نیز باشد، هرچند که در حال حاضر، حاکمیت ایران با دولت جدید سوریه مخالفت می‌کند. اما اگر این سیستم جدید تثبیت شود، ممکن است مواضع تعدیل شوند. به طور کلی، اگر نظام جدید سوریه شبیه به ترکیه باشد، می‌تواند شرایط بهتری برای مردم سوریه فراهم آورد، در مقایسه با رژیم استبدادی بشار اسد. این رژیم که به کیش شخصیت بها می‌داد، وجهه خوبی برای ایران در منطقه رقم نمی‌زد.

گزینه‌های بهتری برای تأمین امنیت ایران وجود دارد

وی عنوان کرد: در مورد تأثیر این تحولات بر منافع ایران، باید گفت که اگر منافع ایران را در پرستیژ و قدرت بین‌المللی تعریف کنیم، از دست دادن یکی از متحدین بزرگ، چالش‌برانگیز خواهد بود. به هر حال ایران برخی از پایگاه خود در جوار اسرائیل را از دست داده است اما اگر منافع ایران را از دیدگاه دیگر بررسی کنیم، می‌توان گفت که سوریه بیشتر برای ایران هزینه ایجاد کرده است. ایران می‌تواند امنیت خود را از طریق تقویت بنیه دفاعی در اراضی خود تأمین کند و به نظر می‌رسد که گزینه‌های بهتری برای تأمین امنیت ایران وجود دارد. 

ایران باید مشروعیت خود را در میان مردم افزایش دهد

این استاد روابط بین الملل با بیان اینکه  اگر ایران بتواند در عرصه بازدارندگی هسته‌ای با سوابق دفاعی خود موفق عمل کند، نیازی به اتخاذ چنین اقداماتی برای تأمین امنیت خود ندارد، اظهار کرد:  ایران باید هم در عرصه بازار هسته‌ای فعالیت کند و هم در زمینه بازدارندگی به اصطلاح دموکراتیک، به‌گونه‌ای که مشروعیت خود را در میان مردم افزایش دهد. این امر به حدی باید تقویت شود که هیچ کشوری خیال براندازی نظام سیاسی ایران را به ذهن خود راه ندهد، چرا که دارای پشتیبانی مردمی است. این روش می‌تواند به بقای سیستم کمک کند. البته باید توجه داشت که بازدارندگی دموکراتیک نمی‌تواند جلوی بسیاری از حملات نظامی را بگیرد. ممکن است این روش برای نظام سیاسی امنیت ایجاد کند، ولی امنیت کلی سرزمین را تأمین نکند. برای تأمین آن امنیت، می‌توان به کسب بازدارندگی هسته‌ای اقدام کرد، البته به شرطی که مشکلات فنی وجود نداشته باشد. در این راستا، باید در حوزه‌های موشکی و دیگر زمینه‌ها به جستجوی چنین امنیتی پرداخت و همچنین از طریق شبکه‌سازی و تشکیل ائتلاف‌های دیپلماتیک در عرصه منطقه‌ای و جهانی اقدام کرد.

به فکر جبران آسیب‌ها و بهینه‌سازی شرایط باشیم

قریشی با اشاره به آینده محور مقاومت و نقش ایران در این زمینه، بیان کرد: هرچند به لحاظ روانی برخی احساس می‌کنند محور مقاومت ضربه سنگینی خورده، اما این محور همچنان پابرجاست. درست است که یکی از بازیگران کلیدی آن، یعنی سوریه، دچار مشکلات جدی شده، اما هنوز حزب‌الله لبنان، حشد شعبی عراق، حوثی‌های یمن، حماس، جهاد اسلامی و ایران در این محور نقش‌آفرینی می‌کنند و این محور هنوز قدرت و پشتیبانی ایران از سایر اعضا را حفظ کرده است. با توجه به ضرباتی که محور مقاومت در فلسطین، لبنان و به ویژه سوریه متحمل شده و همچنین حملات صورت‌گرفته در ایران، لازم است به فکر جبران آسیب‌ها و بهینه‌سازی شرایط باشیم.

سیستم بین‌الملل به راحتی تسلیم را نمی‌پذیرد و تلاش می‌کند تا چنین بازیگرانی را تنبیه کند

وی با بیان اینکه ما نیاز به یک تغییر راهبردی داریم، گفت: در دوره‌ای، ما در برابر نظم جهانی ایستادگی کرده‌ایم و اکنون نمی‌توانیم تسلیم شویم و انتظار داشته باشیم که دیگران ما را ببخشند. سیستم بین‌الملل به راحتی تسلیم را نمی‌پذیرد و تلاش می‌کند تا چنین بازیگرانی را تنبیه کند. بنابراین، گزینه تسلیم را کنار می‌گذارم. برای بقا و بهبود وضعیت، به نظر می‌رسد که بهترین اقدام ایران این باشد که اگر اشکالات فنی وجود ندارد، به سمت بازدارندگی هسته‌ای حرکت کند. اما باید مراقب بود که این بازدارندگی منجر به تشدید بحران نشود، به‌ویژه در زمینه تحریم‌ها یا حملات نظامی. برای این منظور، اعتمادسازی ضروری است. به عنوان مثال، می‌توانیم مانند چین و پاکستان اعلام کنیم که فعالیت‌های ما بیشتر جنبه دفاعی دارد و برای تضمین امنیت خودمان است.  در زمینه جبهه مقاومت، بهترین راه این است که این محور ادامه یابد و تحت تأثیر شرایط تضعیف نشود. می‌توان به توافقات گسترده‌تری با بازیگران منطقه‌ای و جهانی، از جمله آمریکا، دست یافت.

وی افزود: با این شرایط، محور مقاومت می‌تواند مشروعیت جهانی بیشتری پیدا کند. همچنین، سیاست محور مقاومت باید به گونه‌ای باشد که در کشورهای محل حضور خود، وارد ساختار رسمی شوند. البته این را باید در شرایطی بپذیریم که آن ها هم بازدارندگی هسته‌ای ایران را قبول کنند و تضمین کنند که گروه‌های مقاومت حضور تثبیت شده‌ای خواهند داشت. همچنین، باید تضمین‌هایی برای حفظ امنیت دولت حوثی‌ها در یمن و جایگاه حماس و جهاد اسلامی در دولت آینده فلسطین ایجاد شود. این اقدامات می‌تواند به حفظ ثبات منطقه‌ای و پرستیژ ایران به عنوان یک بازیگر تعیین‌کننده کمک کند. در صورتی که همکاری از سمت غربی‌ها اتفاق نیفتد، باید به راهکارهای دیگری نیز اندیشید.

ایران نیاز به یک تحول استراتژیک و اجماع داخلی دارد

این تحلیل‌گر نظام بین الملل با تاکید بر این موضوع که ایران در حال حاضر با چالش‌های متعددی در منطقه مواجه است، تصریح کرد: این چالش‌ها به نوعی به یکدیگر مرتبط هستند. علی‌رغم پتانسیل‌های قدرتمند ایران، این کشور با چالش‌های قابل توجهی روبه‌رو است. چالش‌های امنیتی به ویژه پس از درگیری‌های ۷ اکتبر شدت یافته است. ضرباتی که حزب‌الله لبنان به عنوان یکی از متحدان کلیدی ایران متحمل شده و همچنین تغییرات در وضعیت سوریه، به ویژه فقدان بشار اسد، وضعیت امنیتی ایران را پیچیده‌تر کرده است. ورود ترامپ به سیاست‌های منطقه‌ای نیز تهدیدات جدیدی را به همراه دارد، هرچند ممکن است برخی از این تهدیدات صرفاً کلامی باشند.

قریشی چالش‌های اقتصادی را در اولویت دانست و اظهار داشت: درست است که ما تاب‌آوری بالایی داشتیم اما تحریم‌ها به شدت بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشته و موجب تورم بالا و افزایش فقر شده است. همچنین، رقابت با بازیگران منطقه‌ای مانند عربستان، ترکیه و امارات، که در برخی زمینه‌ها دستاوردهای بهتری دارند، بر مشکلات اقتصادی ایران افزوده است.

وی ادامه داد: ما باید بر اساس چشم‌انداز ۱۴۰۴ بازیگر اول منطقه می‌شدیم ولی واقعیت این است که ما به این هدف نرسیده‌ایم. به عنوان مثال، ترکیه با نفوذ قابل توجهی که در سوریه دارد، اقتصاد قوی‌تری نسبت به ایران از خود نشان می‌دهد. در این شرایط، ایران نیاز به یک تحول استراتژیک دارد. اجماع داخلی در این زمینه ضروری است تا تغییرات لازم در سیاست‌ها و استراتژی‌ها به وجود آید. متأسفانه، ایران در شرایط بلاتکلیفی استراتژیک قرار دارد و باید تصمیمات جدی اتخاذ کند. هیچ استراتژی‌ای نمی‌تواند تضمین موفقیت کند، زیرا اطلاعات کامل و دقیقی برای تصمیم‌گیری وجود ندارد. بنابراین، باید با حداکثر اطلاعات موجود، ریسک‌ها را پذیرفت و اقدام کرد.

تغییرات اساسی مورد انتظار از دولت جدید هنوز به طور کامل محقق نشده است

این استاد روابط بین الملل مطرح کرد: اگر هدف برقراری توافق با بازیگران منطقه‌ای و جهانی باشد، باید ریسک‌های آن را پذیرفت. در صورت تمایل به تقویت بازدارندگی، الزامات آن باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین، برای ایجاد مشروعیت در داخل، سیاست‌ها باید به درستی پیاده‌سازی شوند.  متأسفانه، تغییرات اساسی مورد انتظار از دولت جدید هنوز به طور کامل محقق نشده است، و این نشان‌دهنده چالش‌های موجود در تحقق اهداف استراتژیک کشور است. رقبای ایران از این وضعیت به نفع خود بهره‌برداری می‌کنند و باید اقداماتی برای بهبود وضعیت اتخاذ شود.  ایران باید در عرصه گسترش مشروعیت سیاسی در داخل کشور و طراحی استراتژی‌های بهبود در خارج از کشور تلاش کند.

ایران تلاش کرده تنش‌های خود را با همسایگان کاهش دهد

وی با ذکر این نکته که ایران در سال‌های اخیر تلاش‌هایی را در راستای تحول در سیاست خارجی خود انجام داده است، گفت: ایران در ارتباط با همسایگان، غرب و کشورهای دیگر، استراتژی‌های مشخصی را دنبال می‌کند. ایران سعی کرده است که با قدرت‌های نوظهور اقتصادی همکاری کند و تلاش‌های ارزشمندی در زمینه عضویت در بریکس و شانگهای صورت پذیرفته است. همچنین، ایران تلاش کرده است که تنش‌های خود را با همسایگان کاهش دهد. اخیراً نیز شما مشاهده می‌کنید که از سوی دولت، استقبال‌هایی از انجام مذاکره با آمریکا شده است.اما ما نیاز داریم که به یک اجماع برسیم. دنیا نیز می‌داند که دولت ایران، به ویژه کابینه و ریاست جمهوری، تعیین‌کننده اصلی سیاست خارجی نیست. باید یک همدلی و اجماع در مورد سیاست خارجی‌مان ایجاد شود.

ما باید در کنار برون‌گرایی، استراتژی نگاه به درون را نیز در اولویت قرار دهیم

این کارشناس سیاست خارجی ایران عنوان کرد: تجربه گذشته نشان می‌دهد که سیاست برون‌گرایی در ایران بدون تأمین الزامات درونی آن، یعنی فعال شدن در مرزها، ممکن است دستاوردهایی داشته باشد، ولی تداوم آن با مشکل مواجه خواهد شد. به عنوان مثال، وقتی که اسرائیل به طور کامل در سوریه وارد شد و همچنین ترکیه و روسیه نیز درگیر شدند، ما مشاهده کردیم که دیگر نمی‌توانیم به عنوان یک بازیگر تعیین‌کننده عمل کنیم.  بنابراین، ما باید در کنار برون‌گرایی، استراتژی نگاه به درون را نیز در اولویت قرار دهیم.

وی خاطرنشان کرد: ما باید به یک کشور توسعه‌یافته تبدیل شویم و سیاست خارجی باید در درجه اول در خدمت توسعه کشور باشد. برای دفاع از خود نیز با تکیه بر توسعه کشور، می‌توانیم به دفاع استراتژیک و حتی به بازدارندگی هسته‌ای بپردازیم. اما اگر چنین راهکارهایی را در پیش بگیریم، باید الزامات آن را نیز بپذیریم. از جمله اینکه باید با همسایگان تنش‌زدایی کنیم و سیاست خارجی‌مان باید در خدمت جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی و رفع تحریم‌ها باشد. همچنین در تعامل با نیروهای محور مقاومت، باید در جهت کسب امتیازات از رقبا و تثبیت جایگاه رسمی آن‌ها در کشورهای مربوطه حرکت کنیم و باید سیاست کاهش تنش را نیز به آن‌ها پیشنهاد بدهیم. 

وی افزود: بنابراین، زمانی می‌توانیم به سمت چالش برویم که الزامات آن را فراهم کرده باشیم. کشور ضعیف یا نیروی ضعیف که بخواهد به چالش بپردازد، بیشتر از اینکه دستاوردی داشته باشد، هزینه به بار می‌آورد و ممکن است با ناکامی مواجه شود. برای جلوگیری از چنین نتایجی، بهتر است که با تدبیر و تامل بیشتری عمل کنیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز