پوتین مخوف؛ تزار جدید روسیه

۲۰ سال از حضور رئیسجمهوری روسیه در عرصه سیاست این کشور میگذرد.
به گزارش ایلنا به نقل از خبرگزاری فرانسه، ۲۰ سال پیش، «بوریس یلتسین»، رئیسجمهوری وقت روسیه، نخستوزیر جدید خود را منصوب کرد: «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری فعلی روسیه، که در آن زمان رئیس گمنام سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود و اندک تجربهای از امور سیاسی داشت.
در آن زمان یلتسین بهدنبال کسی بود که جای او را بگیرد و کمتر کسی گمان میکرد که دو دهه بعد پوتین همچنان بر اریکه قدرت جلوس کرده باشد. این در حالی است که بیستمین سالگرد حضور پوتین در صحنه قدرت، شک و تردید بر سلطه او سایه افکنده است.
میزان محبوبیت پوتین همچنان مایه رشک بسیاری از رهبران جهان است، اما رکود اقتصادی و افت استانداردهای زندگی توانسته ضربه خود را به حسن شهرت این رهبر ۶۶ ساله وارد کند.
این در حالی است که سرکوب مخالفان به اعتراضهای گسترده در سراسر کشور انجامیده است. نمونه اخیر آن هم سرکوب شدید اعتراضها به رد صلاحیت گسترده مخالفان در انتخابات محلی مسکو بود. این مورد اخیر بزرگترین تظاهرات پس از اعتراضات گسترده در سال ۲۰۱۲ در مخالفت با بازگشت پوتین به کرملین بود.
از سوی دیگر، رئیسجمهوری روسیه خود به معضلی دچار شده است که یلتسین ۲۰ سال پیش به آن دچار بود: انتخاب جانشین.
بنا بر قانون اساسی روسیه، پوتین دیگر نمیتواند در دولت حضور داشته باشد، اما با توجه به اینکه او در این سالها امکان هرگونه رقابت را از میان برده و بیشتر رسانهها را نیز در کنترل خود دارد، هیچ فیگور مشخصی برای جانشینی او در نظر نمیآید.
از سوی دیگر، تحلیلگران معتقدند که پوتین، رهبری که بالاترین دوره حضور در دولت را از زمان «جوزف استالین» برعهده دارد، پس از پایان دورهاش در سال ۲۰۲۴ به این راحتی از قدرت دست نخواهد کشید.
تصویر روسیه در آغاز سال نوی ۲۰۰۰، زمانیکه پوتین نخستینبار در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شد، بسیار متفاوت از زمان حال بود.
«نیکولای سوانیدزه» روزنامهنگار خوشنام روس که در آن روزها بارها با پوتین مصاحبه کرده بود، گفت: «روسیه در آن سالها گرچه گرفتار فقر و جرم و جنایت بود، اما همچنان کشوری دموکراتیک و لیبرال محسوب میشد».
وی افزود: «پس از ۲۰ سال جلوس بر اریکه قدرت، پوتین دیگر به هیچ روی محدود نیست. او مانند یک سلطان است.»
«کنستانتین کالاچف» تحلیلگر سیاسی، گفت که پوتین کار خود را بهعنوان لیبرالی غربگرا آغاز کرد، اما در طول زمان رویکردی محافظهکارانهتر گرفت و موضعش را نسبت به غرب خصمانهتر کرد.
کالاچف گفت: «تا میانه سالهای دو هزار میلادی، حیات سیاسی و انتخابات در روسیه رقابتی بود.»
این در حالی است که پس از انقلاب نارنجی در اوکراین، خیزشی که به باور کرملین از سوی دولتهای غربی حمایت میشد تا از سلطه روسیه در اقمار پیشین شوروی بکاهد، رویکرد پوتین به غرب دستخوش تغییر شد.
کالاچف گفت که رویکرد تحقیرآمیز غرب به روسیه و همچنین حضور نظامیاش در عراق، لیبی و دیگر کشورها پوتین را سرخورده کرد [امری که البته آدمی را بیاختیار یاد ایوان چهارم واسیلیویچ یا همان ایوان مخوف و آن چوبدستی معروفش میاندازد] .
این تحلیلگر در ادامه گفت: «به گمانم، همین ناامیدی باعث تحول پوتین و اتخاذ رویکردهای سختگیرانه و انعطافناپذیرش شد.»