چرا انتخاب رشته برای ما سخت است؟
هر فرد حدود 40 سال در عمر خود کار میکند. اگر هر هفته 5 روز سر کار باشد، در مجموع حدود 10000 روز در عمر خود مشغول به کار کردن است. این زمان بیشتر از وقتی است که هر فرد با خانواده درجه اولش سپری میکند. برای همین بسیار مهم است که این زمان یا این بخش بزرگ از زندگیمان را چگونه میگذرانیم؟
همه دانشآموزان وقتی به انتخاب رشته سال نهم میرسند یا با لیست چندهزارتایی رشته-دانشگاهی دفترچه انتخاب رشته مواجه میشوند به این فکر میافتند که در آیند چه کاره شوند. مدتی درگیر این مسئله هستند اما از طرفی خیلی زود نیز این مسئله را فراموش میکنند. شاید حتی زمانی که نفر برای تحقیق و انتخاب یک گوشی موبایل میگذارد خیلی بیشتر از زمانی است که برای انتخاب رشته صرف میکند.
البته همه چیز هم تقصیر دانشاموزان نیست! انتخاب یک گوشی تلفن همراه مسئله بسیار سادهتری نیست به تصمیمگیری برای آینده است. افراد معمولا بازهارهای با گوشیهای مختلف کار کردهاند، میدانند باید به چه نکاتی توجه کنند، انتظارات مشخصی دارند و در نهایت با توجه به این نکات، میتوانند چند گزینه مناسب خود را غربال کنند. اما در انتخاب رشته گاهی انقدر مسئله مبهم و پیچیده است که دانشآموز نمیداند چجوری به آن فکر کنند.
مشکل اول این است که تعداد انتخابها بسیار بسیار زیاد است. به یژه در انتخاب رشته مسئله انتخاب همزمان یک رشته به همراه یک دانشگاه یا حتی شهر جدید است. مشکل دوم این است که دانشآموزان بیشتر گزینهها را درست نمیشناسند یا حتی تصوری از آن ندراند. مشکل بعدی این است که دانشآموزان در این سن شناخت خوبی از خودشان هم ندراند. در آخر این که نمیدانند چکونه بتوانند بازارکار را پیشبینی کنند و با آن هماهنگ شوند. البته اگر جواب همه این سؤالات را بدانند، یک مشل دیگر وجود دارد؛ چگونه از دل این اطلاعات به یک انتخاب مناسب برای خودم برسم؟
در واقع این مسئله بقدری میتواند پیچیده و بزرگ باشد که ذهن افراد سعی میکند تنها با سادهسازی بیش از حد آن، سریعتر به نتیجه برسد و انرژی ذهنی بیشتری تلف نکند. البته هزینههای این کم توجهی خود را پس از چندین سال نشان میدهد. طبق گزارش چهانی گلوپ، تنها 7 درصد از ایرانیها به شغل خودشون دلبسته هستن؛ یعنی به طور فعالانه به کاری میکنند اهمیت میدهند و فکرشان درگیر شغلشان هست. 93 درصد دیگر یا نسبت به شغلشان بیتفاوت هستند یا میخواهند از آن فرار کنند!
مورد غفلت واقع شدن این موضوغ باعث شد گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران به طور تحصصی به آن بپردازند و این مسئله بزرگ را بهتر بشناسند و بتوانند بر مبنای تحقیقات علمی آن پاسخ دهند. طبق یافتههای این گروه مسئله انتخاب شغل، برای افراد مختلف میتواند به صورتهای مختلف باشد. در واقع، فرصتهای پیش رو، تجربههای گذشته، شخصیت افراد، وضعیت سلامت روانی و سایر عوامل همگی در این مسئله نقش دارند. بنابراین پاسخ واحدی برای همه وجود ندارد. حتی توصیهای که برای برخی افراد مناسب است میتوانند برای سایرین گمراه کننده باشد.
از طرفی این مسئله، یک تک انتخاب در زندگی نیست. بلکه افراد باید به طور مدام به این سؤال پاسخ بدهند و مسیر شغلی خود را طراحی کنند. به ویژه که در دهه اخیر سرعت تغییرات بازارکار نسبت به همیشه بیشتر و چشمگیرتر بوده است.
حالا ممکن است این سوال ایجاد شود که مسیر شغلی مناسب یک فرد چیست؟ چه توصیههایی برای من کارآمد خواهد بود؟ چگونه میتوانم خودم را بهتر بشناسم و در نهایت تصمیمهای بهتری برای 10000 روز خودم بگیرم؟ و اینکه برای ساختن مسیر شغلی خوب چه چیز دیگری نیاز دارم؟
این سؤالات به همراه دهها سوال دیگر که ممکن است افراد در ادامه مسیر شغلی با آنها مواجه شوند، سؤالاتی هستند که این گروه در تحقیقات خود به آنها پرداخته است و یافتههای خود را در قالب یک راهنمای زندگی شغلی شامل بیش از 40 مقاله تخصصی در وبسایتی به نام 10000روز منتشر کرده است که در آدرس 10000rooz.ir در دسترس میباشد. مسائلی پر تکراری از جمله «چه رشته ای انتخاب کنم» و «چگونه شغل انتخاب کنیم» برای اولین بار به صورت علمی و نه بر اساس تجربههای شخصی در این راهنما بررسی شدهاند. گفتنی است این وبسایت هماکنون مورد حمایت پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف نیز قرار گرفته است.
گروه 10000روز بر این باور است هر کس مسئول طراحی مسیر شغلی خود است و هیچ نسخه آماده یا راه سادهای وجود ندارد. اما با در اختیار قرار دادن رویکردها و استراتژی کارآمد میتوان در این موضوع به افراد کمک کرد زندگی شغلی بهتری بسازند. این گروه با رایگان در اختیار قرار دادن نتایج تحقیقات خود، در صدد است به افراد فارغ از محل زندگی خود کمک کند زندگی شغلی مناسب خود را طراحی کنند و به رضایت بیشتری در زندگیشان برسند و در نهایت تأثیر مثبت بیشتری نیز برای اطرافیان و جامعه خود داشته باشند.