داستان پل ورودی فومن از نگاه فعال زیست محیطی؛
قطع درختان ورودی فومن جهت احداثپل هیچ مبنایی نداشت
با این همه نمونه میتوانیم مقداری از وضعیت پل فومن انتقاد کنیم که شاید از اول بهتر بود به جای پل، یک میدان زیبا در ورودی شهر به میادین فومن اضافه میشد.
به گزارش ایلنا از فومن، علی علیزاده ازبری، معلم فعال رسانهای و زیست محیطی شهرستان فومن طی ارسال یادداشتی نوشت: آیت الله قربانی نماینده ولی فقیه و امام جمعه رشت، در پی طولانی شدن پروسه احداثاولین پل شهر رشت(پل جانبازان) که تبدیل به یک داستان دنباله دار شده بود، درانتقاد از وضعیت پل، طی یک سخنرانی عنوان کردند که ما نمردهایم اما مرده که دیدهایم.
پل جانبازان پلی بود که علاوه بر پروسه طولانی ساخت و تکمیل آن بحثهای زیادی پیرامون آن ایجاد شده بود. مانند استحکام، اختلاف سطح دو طرف پل، حذف پایهها و پرکردن دو طرف پل با شن و ماسه و تشکیل دیوار بلند و طولانی که نمایی ناجور ایجاد کرده است.
در همان سخنرانی آیت الله قربانی عنوان کردند؛ که این سبک دیواره سازی(روگذر) علاوه بر دپوی حجم زیادی از ماسه و شن، ارتباط بصری و جریان هوای دوطرف خیابان را نیز قطع میکند. لازم به ذکر است که ما مهندس معمار نیستیم، تا به حال پل هم نساختهایم. مصداق این مثل هستیم که(نخوردیم نان گندم اما دیدیم دست مردم) ما مسافرت رفتهایم، پلهای بزرگ تهران را دیدهایم. اصفهان وخیابان دو طبقه و پلهای بلند بالایش را دیدهایم. قم و پل چند کیلومتری که در طول رودخانه در حال احداثاست را دیدهایم. حتی پل بزرگ باستانی شعار رشت و قبلتر آن پل آزادگان(یخ سازی) نمونههای خوبی هستند. با این همه نمونه میتوانیم مقداری از وضعیت پل فومن انتقاد کنیم که شاید از اول بهتر بود به جای پل یک میدان زیبا در ورودی شهر به میادین فومن اضافه میشد.
با این مقدمه میپردازیم به داستان دنباله دار پل ورودی شهر فومن در روستای سند.
داستان این پل با اخبار غم انگیز قطع تعداد زیادی از درختان چنار در سال ۱۳۸۵آغاز شد که همان زمان با اعتراض اهالی شهر مواجه شد و ما تا به امروز متوجه نشدیم که به چه علت دو ردیف از درختان، بیجهت قطع شدند که اگر قطع نمیشدند مزاحم کدام قسمت پل بودند؟ حتی به جای آن ردیف قطع شده از درختان ستبر چنار، یک سری درخت سوزنی برگ کاشته شد که با باقی درختان هارمونی هم ندارد. درپی آن کارگاه پل سازی شروع به کارکرد اما روندکار بسیار کندتر از حد معمول بود. دورههای طولانی کلاً تعطیل شد. نوشتنها، تذکرات و اشارهها در سخنرانیها افاقه نکرد و پلی ساخته نشد. بالاخره داستان این پل چنان طولانی شد که عدهای آنرا یک اثر تاریخی و از جاذبههای جدیدگردشگری فومن نامیدند. عملیات احداثاین پل که با اقدامات انقلابی(بخوانید شتابزده) دولت قبل آغاز شد. بعد پایان عمر آن دولت پر ادعا حتی نصف آن هم ساخته نشده و تبدیل به آیینه دق برای شهروندان فومنی شد.
از حدود دو ماه پیش اقداماتی آغاز و امیدی زنده شد. یک طرف خیابان نردههایی کشیده شد و کارگاه پل سازی دوباره فعال شد. نماینده و فرماندار شهرستان وعده تسریع در ساخت پل را دادند. حتی امام جمعه شهرستان نیز چند هفته پیاپی در نماز جمعه به آن اشاره کرد. اما مشاهده روند کار و نحوه اجرای آن چندان امید آفرین نشان نمیدهد.
مسئله از دید نگارنده این یادداشت نحوه دیواره سازی دو طرف پل است که ماجرای دیواره پل جانبازان رشت را تداعی میکند. با این نوع سازه، پر کردن شیب دو طرف دهانه پل با شن و ماسه(روگذر)، مسافرانی که از رشت به طرف فومن میآیند با یک تونل برخورد میکنند و دیواری بلند و طولانی در دوطرف آن، که از پشت آن شهر دیده نمیشود. اگر همین الان ناظری به شهر نگاه کند این درختان هستند که به انتظار مسافران ایستاده و خوش آمد میگویند، اما با ساخت دیواره پل، آنها دیگر به چشم نخواهند آمد حتی دهانه پل(زیرگذر) به طرف شهر چنان طراحی شده است که با ولع آماده بلعیدن ردیف دیگر از درختان است. قطع ارتباط بصری و جریان هوا همچنین ایجاد بن بست و جلوگیری ازگسترش شهر را باید از آسیبهای این نوع دیواره سازی نامید.
از طرفی باید جاهایی دیگراز زمین(رودخانهها و کوهها) به شدت تخریب شده و آسیب ببینند تا این همه شن و ماسه جمع آوری شود. با این شرایط آیا این نوع سازه نیاز به مهندس هم دارد؟! آیا معماران و بنایان معمولی شهر از توان ساختن آن برنمی آمدند؟!
با توجه به انقلاب معماری و بهینه سازی سازههای عمومی و مدرن(المانهای شهری)، پلهای شهری که البته با عبارت نه چندان مانوس تقاطع غیر هم سطح نیز نامیده میشوند، امروزه با کاربریهای مختلف طراحی و ساخته میشوند در واقع نسل جدید پلها فقط برای عبور ماشینها از زیر یا روی آنها ساخته نمیشوند.
زیبا سازی شهرها و ایجاد جاذبههای جدید گردشگری، ایجاد اکواریوم و آب نما، جای پارک اتومبیلها، بازارچه، فضای سبز و باغچه گل، فضای نمایشگاهی، سایبان و… نمونههایی ازکاربریهای جدید آنها هستند. حتی شهرهای مختلف در این زمینه با هم به رقابت میپردازند.
با طراحی فعلی این تقاطع، غیر هم سطح، پلی خواهیم داشت با دیواری بلند و شیبی تند که رانندگان عبوری از مسیر سراوان به سرعت از روی آن رد میشوند و مسافرانی که از مسیر رشت به فومن میآیند شاید هوس کنند ببینند که پشت این دیواره بلند چه مناظری در انتظار آنها خواهد بود.
شاید بهتر بود شبیه پل آزادگان رشت(یخ سازی) که به زیبایی و در سه طبقه طراحی شده است این پل در دو طبقه(زیر گذر و روگذر) ساخته میشد که هم هزینهٔ کمتری داشت و هم فضای کمتری را اشغال میکرد. یا ایکاش از اول به خواست مردم احترام میگذاشتند و میدانی شکیل و زیبا ایجاد میکردند.
با این همه پیشنهاد میشود ضمن تغییر روش فعلی و ساخت رو گذر پل با استفاده از پایههای محکم و زیبا، طراحان پل قدری خوش سلیقه گی هم قاطی کار کنند و ورودی پل را با نمایی زیبا از جاذبههای تاریخی منطقه مثلا ً قلعه رودخان یا ماسوله طراحی کنند تا به عنوان پیشانی شهر، با دروازه ایی خوش نما به مسافران نوید ورود به شهری زیبا با مردمان و مدیرانی خوش سلیقه را بدهد. برای تحقق این ایده میتوانند فراخوان داده و ازطرحهای مناسب شهروندان استفاده کنند.