ایلنا گزارش میدهد:
گفتگوی اینترنتی کارگران پتروشیمی رازی / دعوا بر سر چیست؟
«دعوای قدیمی کارگران پیمانی و کارمندان رسمی که سال هاست در شرکتهای زیرمجموعه وزارت نفت جریان دارد، این بار در پتروشیمی رازی به صدور حکم حبس و شلاق برای ۴ تن از نمایندگان کارگران منجر شده است.»
دعوای قدیمی کارگران پیمانی و کارمندان رسمی که سال هاست در شرکتهای زیرمجموعه وزارت نفت جریان دارد، این بار در پتروشیمی رازی بهصدور حکم حبس و شلاقبرای ۴ تن از نمایندگان کارگران منجر شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شرکت پتروشیمی رازی با حدود سه هزار کارگر و کارمند در بندر امام خمینی ماهشهر واقع شده است. این واحد تولیدی سال ۸۷ به شرکت ترکیهای «گوبرهتاش» و سه شرکت ایرانی دیگر واگذار شد، اما مناسبات بر جای مانده از دوران تصدی وزارت نفت بر این مجموعه تغییری نکرد. نه فاصله حقوقی کارگران پیمانی و کارمندان رسمی که گاه به سه برابر میرسید کاهش یافت و نه مزایایی که سایر شرکتهای پتروشیمی دولتی به کارگران پرداخت میکردند، شامل کارگران پیمانی این مجموعه میشد.
تداوم چنین شرایطی که برای کارگران پتروشیمی رازی گران بود، آنان را بر آن داشت تا در دی و بهمن ماه پارسال تجمعاتی صنفی را در محوطه کارخانه برگزار کنند. تجمعاتی که با دخالت قوه قضاییه با محکوم کردن ۴ تن از نمایندگان کارگران به شش ماه حبس و ۵۰ ضربه شلاق پایان یافت.
هنگامی کهخبر اولین تجمع کارگران پتروشیمی رازیدر ۱۸ دی سال گذشته در ایلنا منتشر شد، گفتگویی جدی میان کارگران معترض و کارمندان رسمی پتروشیمی رازی در بخش نظرات این خبر شکل گرفت.
مرور این گفتگوها آنهم در شرایطی که اعتراضات صنفی کارگران پتروشیمی رازی در مبارزه با تبعیض به مرجله جدیدی وارد میشد، قطعا کدهایی از چرایی برپایی این سلسله تجمعات صنفی به ما میدهد. کدهایی که بیش از همه به کار نهادی میآید که برای ۴ فعال کارگری به جرم «اخلال در نظم» - بخوانید برپایی تجمع صنفی - حکم حبس و شلاق صادر کرده است.
شاهزادگان زحمتکتش و کوزتهای پیمانکاری
یکی از کارمندان رسمی پتروشیمی رازی همزمان با اولین روز تجمع کارگران در اعتراض به تجمع صنفی آنان نوشته بود: «جالب است! اعتصاب همراه با صبحانه، ناهار، شام و سرویس رفت و آمد. همکاران عزیز در حالی اعتصاب کردهاند که برای صرف ناهار به رستوران مراجعه میکنند و با سرویس به منزل میروند، بعد هم میگویند هیچکدام از این مزایا را نداریم. بر دروغگو لعنت».
طبیعی بود که چنین اظهار نظری بیپاسخ نماند. پاسخهایی که از عمق تبعیض میان کارمندان رسمی و کارگران پیمانی حکایت میکرد و ابعاد این سنت زشت در وزارت نفت را آشکارتر میساخت. کاربری به نام «علی» در جواب او نوشته بود: «آقای محترم! شما اگه در جریان درخواستهای برادران پیمانکار میبودید، دیگه این طوری واسه خودت[…] سر هم نمیکردی. کجای دنیا کار بدون غذا و سرویس هست؟ این اعتراض به پول مفتیه که شما[…] میگیرید و واسه همین هم هست که الان بهتون بر خورده و میترسید این نون[…] دچار مشکل بشه، و الا ماها دنبال حقوق حقه و عدالت هستیم».
کارگر پیمانی دیگری به نام «سپهر» نوشته بود: «از کی تا حالا سرویس ایاب و ذهاب شده مزایا؟ پس به ودیعه مسکن، رستوران، استخر، باشگاه، پاداش تولید، پاداش بهره وری، حق ورزش بانوان، فوق العاده مخصوص، فوق العاده کار با مواد شیمیایی، فوق العاده مناطق گرمسیر جنوب، فوق العاده ویژه، فوق العاده محرومیت از تسهیلات زندگی، جبران صرف وقت در منطقه ماهشهر، فوق العاده جذب، کمک هزینه عائلهمندی، حق اولاد، حق کار در ارتفاع، پاداش افزایش تولید، پاداش مدیران، حق صعوبت محیط کار و… چی میگن؟ مردانه، آیتمی هم موند که بهتون نداده باشن؟ تازه چندتاشم ازش سر در نیاوردم، فاکتور گرفتم».
«احسان» دیگر کاربر ایلنا در واکنش به این کارمند رسمی ناشناس نوشته بود: «من موندم! یه اسکانیا میاد واسه ۴ نفر رسمی، اونوقت مینی بوسهای پوکیده پیمانکار به جای ۱۸ نفر، ۲۰ نفر رو سوار میکنه. به این میگن سرویس؟».
کاربر دیگری که خود را «کارمند رسمی پتروشیمی رازی» معرفی کرده، نوشته بود: «کارکنان شرکت پتروشیمی رازی اکثرا کارکنان رسمی شرکت نفت هستند که حقوق و مزایای آنها براساس قوانین جاری وزارت نفت پرداخت میشود و در زمانهای قبل که این کارکنان با شرکتهای پیمانکاری در این مجتمع مشغول به خدمت بودند، حقوق آنان بر همین منوال پرداخت میشد. لذا کارگران پیمانکاری عزیز این موضوع را مد نظر داشته باشند که کارکنان رسمی براساس قانون شرکت نفت فعال میباشند، درحالی که آنان طبق قانون وزارت کار فعالیت میکنند».
ِ «فرهاد کارگر» در پاسخ این کارمند رسمی نوشته بود: «در یک شرکت کاملا خصوصی بیمه نفت و بیمه تامین اجتماعی معنایی ندارد. همه باید تحت یک قانون و با شرایط یکسان از مزایا بهرهمند شوند. مگر ۵ سال قرارداد ترکها با شما تمام نشد؟ خب بفرمایید انتقالی بگیرید در یک شرکت دولتی مزایای نفت را دریافت کنید. اینجا خصوصی میباشد.»
«حسین» در واکنش به یکی از کاربران ایلنا که با اشاره به ارائه یک وعده غذای گرم به کارگران پیمانی، اعتراض صنفی آنان را تقبیح کرده بود، نوشته بود: «دوست عزیز مگر مشکل بچههای پیمانکار یک وعده غذای گرم است؟ مگر ما نخوردهایم؟ مشکل ما تبعیض و اختلاف میلیونی حقوق است که بین شاهزادگان زحمتکتش رازی و کوزتهای پیمانکاری جاریست».
یکی از کارمندان رسمی توصیه قابل توجهی به کارگران معترض کرده بود. او نوشته بود: «من نفهمیدم باید حقوق ما رو کم کنن یا حقوق شما رو زیاد کنن؟ با کدومش راضی میشین؟ شما راه رو گم کردین. ایراد شما اینه که بجای اینکه بگین حقوقتون کمه، میگین چرا حقوق کارمندا زیاده. این خیلی فرق داره، چون ما کارمندا با کم بودن حقوق شما موافقیم ولی با اینکه میگین حقوق ما زیاده بشدت مخالفیم و مخالفت میکنیم. در جایی که یه سمبوسه فروش ۱۰ برابر من در آمد داره، کجا حقوق من زیاده؟ پس راه رو درست انتخاب کنین».
میخواستید بروید درس بخوانید
یکی از سوژههای همیشه ثابت در دعوای کارگران پیمانی و کارمندان رسمی، بازی مدرک گرایی است. بازی آسیبرسانی که در کل جامعه جریان دارد و در شرکتهای زیر مجموعه نفت نیز به همین شیوه ادامه مییابد.
در همین رابطه، کاربر ناشناسی خطاب به کارگران پیمانی نوشته بود: «میخواستید بروید درس بخوانید و در امتحانات استخدامی نفت شرکت کنید تا به استخدام شرکت نفت در بیایید و مزایای رسمیهای نفت را دریافت کنید. البته شاید شرکت کرده باشید ولی بار علمی لازم را نداشتهاید. این دیگر مشکل شماست، نه رسمیهای که زحمت کشیده و درس خواندهاند».
«ج ب» در پاسخ این کارمند رسمی نوشته بود: «خب متاسفانه دیگر آزمونی برگزار نمیشود تا ما بتوانیم رسمی شویم. اگر هم آزمونی باشد، الویت را به فرزندان شما میدهند».
«حمید» دیگر کاربر ایلنا در این باره نوشته بود: «آقای محترم! همین الان خیلی از بچههای پیمانکاری از نظر بار علمی و عملی و مدرک خیلی از شما بالاتر هستد، ولی شماها با پارتی در اینجا نشستید نه با دانایی و بار علمی».
کاربر ناشناس دیگری نوشته بود: «اون رسمی که میگه میرفتی درس بخونی. بیا با یک کارگر اطلاعات فنی خودتو رد و بدل کن. ببین کی کم میاره. تو با این حقوقی که میگیری، میتونی بچتو تو بهترین مدارس خصوصی ثبت نام کنی، در حالی که ما حتی سادهترین نوشت افزار رو نمیتونیم واسه بچه هامون تهیه کنیم».
یکی دیگر از کارمندان رسمی پتروشیمی رازی نوشته بود: «مطمئن باشید دانش فنی شما هیچگاه به اندازه دانش فنی نیروهای رسمی رازی نخواهد رسید. شماها هم با پارتی همین رسمیها به سرکار آمدهاید وگرنه هیچکدامتان همین کار را هم نداشتید. اگر من دروغ میگویم، حداقل به وجدان خودت مراجعه کن. من بعنوان یک نیروی رسمی رازی برای خودم متاسف هستم که در کنار شماها مشغول بکار هستم، ولی چه کنم که جبر شرایط مملکت بنده را مجبور به ماندن در رازی کرده است. ای کاش زودتر بازنشسته شویم و از خیر دیدن روی گل شماها راحت شویم تا بببینیم دوستان ترک ما با شماها چکار میکنند. الان هم فقط آقای دشتی(مدیرعامل) مانع بیکار شدن خیلی از شماها شدهاند وگرنه همین ترکها اعتقاد دارند نیمی از این نیروها مازاد هستند و باید از کارخانه بروند. منتظر این روز هم باشید.»
«محمد عساکره» در پاسخ این کاربر نوشته بود: «برادران رسمی چرا این همه جوش میزنید؟ البته حق هم دارید، چون اگه ما هم همچین مبالغ نجومی، اون هم به این راحتی و از حاصل دسترنج مشتی کارگر زحمتکش که خود از ابتداییترین مزایای این شرکت بیبهرهاند هر ماهه عایدمان میشد، نگران میشدیم».
خطاب به عالیجنابان رازی
شاید هیچیک از کاربران ایلنا در نظراتی که مکتوب کردهاند، عمق فاجعهای که در منطقه آزاد ماهشهر و سایر مجموعههایی که کارگران را به دست پیماکاران میسپارند، میگذرد را همچون «فریاد خاموش» بیان نکرده بودند.
این کارگر پیمانی پتروشیمی رازی نوشته بود: «روی صحبت من با عالیجنابان رازی است. چرا رازی نظارتی بر پولی که به پیمانکار میدهد ندارد؟ به عنوان مثال، شرکت پیشگامان فن اندیش تهران با قراردادی بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون تومان یکی از سه شرکت بزرگ پیمانکار مشغول به فعالیت در رازی است. کارفرمای محترم! آیا مدیران فن اندیش که در تهران هستند و یکبار هم به ماهشهر نیامدهاند، بیشتر از صد میلیون سود میخواهند؟ ۴۰۰ میلیون هم صرف مالیات و سرویس ایاب و ذهاب و رستوران و متریال. حالا شما بگویید این ۷۰۰ میلیون تومان باقیمانده چه میشود؟ اگر بین ۴۰۰ پرسنل پیمانکار تقسیم شود، به هر کارگر چیزی بالغ بر یک میلیون و هفتصد هزار تومن میرسد، ولی در واقع چنین نیست و حقوق بچههای پیمانکار از استادکار تا کارشناس بین ۹۰۰ هزار تا یک میلیون ۲۰۰ هزار تومان است. لطفا یک نفر به من توضیح بده این همه پول کجا میره؟ مگه روسای شرکتهای پیمانکاری چقدر میخوان سود کنند. اونا که[…] ندارن، لااقل شما مدیران رازی باخدا باشید و نذارین حق ما پایمال و چپاول بشه. یا نکنه خدای نکرده شما هم خدا رو فراموش کردین و تو بخور بخور با پیمانکار شریک شدین؟»