تاج گردون با استقبال از تغییر نام کهگیلویه و بویراحمد مطرح کرد:
نباید از متعصبین هراسید/ تابویی نبود که شکسته شود
نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی ضمن موافقت با تغییر نام استان کهگیلویه و بویراحمد تاکید کرد: نباید از برخی متعصبین در این راه ترسید و این تابو باید شکسته شود.
به گزارش خبرنگار ایلنا از یاسوج، غلامرضا تاج گردون با انتشار پیامی در صفحه شخصی خود اظهار داشت: اولین بار که به یاسوج رفتم سال ۵۶ یا ۵۷ بود؛ یعنی ۱۱-۱۲ ساله بودم. یادم هست یک روز برادرم آمد منزل و گفت: امروز یک نفر اعتصاب کرده بود؛ آورده بودنش بیمارستان و میگفت باید اسم استان عوض شود.
وی ادامه داد: نمیدانم داستان چیست؛ فقط این روزها که بحث تغییر اسم پیش آمده مثل یک خواب آن خاطره به ذهنم خطور کرد. اصلاً حساسیتی نداشتم روی اسم استان تا اینکه یک بار که داشتم میرفتم جبهه، دیدم روی معرفینامه اعزام نوشتهشده بود از ک ب به …… اول نفهمیدم ک ب چیست و چون باز هم خیلی حساس نبودم فکر کردم ک ب یه رمز جنگی بین دو سپاه است ولی کمکم فهمیدم خلاصه اسم استان کهگیلویه و بویر احمد است.
تاج گردون یادآور شد: بعدها بین استانها و بخصوص بچههای فارس در مورد این دو حرف همیشه بحث بود و شاید بچههای جنگ یادشان باشد که تمایلی به استفاده از این اسم نداشتم .
نماینده گچساران و باشت در مجلس تصریح کرد : خلاصه برای مان چندان مهم نبود، چون اصلاً آن زمان این بحثها مطرح نبود. گذشت تا رفتم دانشگاه. یک خانم خیلی محترمی که در قسمت اداره آموزش دانشگاه کار میکرد هر وقت میرفتم تا یه گواهی آموزشی برای نظاموظیفه استان یا آموزشوپرورش بگیریم اسم استان را که سئوال میکرد و اسم استان را به او میگفتم؛ میگفت خیلی سخت است... خودت برگه را بگیر و بنویس.
وی ادامه داد : در دوران خدمتم در سازمان برنامه و بودجه با جدولی که به ریز همه استانها را نوشته بودند و مقابل آن عدد یا بودجه نوشته میشد؛ خیلی کار داشتیم و هنوز هم آنهایی که اهل بودجه و اعتبار هستند متوجه می شوند من چه می گویم .
تاج گردون اضافه کرد : از آن زمان که ۲۴ استان بودیم تا حالا که ۳۱ استان هستیم تنها جایی که اسم استان را زود پیدا میکردیم و میکنیم در همین جدول بود، چون اسم استان مان طولانی بود و البته وقتی مقابل آن را نگاه میکردیم که فقط یه درصد بودجه نصیب استان مان می شد، دلخوشی زود پیدا کردن نام استان هم از یادمان میرفت.
این نماینده مجلس تصریح کرد: به مرور به نام استان مان حساس شدم. بالاخره بچه گچساران بودم و کمی حساسیت ام بیشتر شد. آخر تو این اسم، گچساران کجاست. اون موقع فقط سه شهرستان داشتیم. بویراحمد، کهگیلویه و گچساران. کمی فکر کردم دیدم شاید ما همان “و” وسط دو اسم باشیم. گفتم اشکال ندارد. همین که بدون این واو این دو کلمه را نمی شود بهم چسباند و مفهوم استان با واو کامل می شود دلمان را خوش میکردیم. درست مثل همان طولانی بودن اسمی که در جدول بودجه بود.
تاج گردون یادآور شد : کمکم فکر کردیم آخر آدم که نباید دلش را به یک "واو" خوش کند. این واو زمانی ارزش دارد که اون دو کلمه قدر و منزلت اش را بدانند نه اینکه فقط حرف اتصال باشد و زمانهایی که باید یادش باشند، یادش نکنند...
وی ادامه داد : کمکم شهرستانهای دیگر شکل گرفتند. دنا، چرام، باشت، لنده، بهمئی و در آینده شاید شهرستان…. دیگر لنده خودش را کهگیلویه نمیداند و چرام هم همین و باشت هم خودش را گچساران نمیداند. دنا هم بعضی وقتها می گوید من قدمتم بیشتر است و بویراحمد نیستم، دنا که معروف تر است. هر چه نماینده محترم کهگیلویه هم در سخنرانیهایش می گوید کهگیلویه بزرگ بازهم فایده ندارد و دیگر کهگیلویه یکی نیست و بویراحمد هم همین. ما هم کمکم راضی شدیم که دیگر آن واو فقط ما نیستیم و اصطلاحاً واوها زیاد شدند و ما تنها نیستیم…
این نماینده مجلس تصری کرد : بعضی از اهلقلم بدون اینکه درد ما گچسارانیها را داشته باشند به فکر افتادند که اسم استان را عوض کنند. بعضی از دانشجویان و کسانی که اینجا و آنجا رفتند هم اصطلاحاً با این اسم استان کنار نمی آمدند. آنها هم گفتند اسم استان را عوض کنید. موضوع با گسترش فعالیت و تردد و سفر و تجارت و اقتصاد و هنر جدیتر شد.
وی یادآور شد: در خاطرات هادی محقق که وقتی رفت پوسان تعریف میکرد که آن طرف خارجی شب رفت روی نقشه گشت و استان ما را پیدا کرد تاحدودی راضیم کرد که اگر کسی بخواهد می تواند برود اسم استان من را پیدا کند ولی پیش خودم فکر کردم هادی هم وقتی میخواست اسم استان را ببرد سختش بود یا راحت. موضوع به اینجا ختم نمیشد در تمام سفرهای رسمی خودم به خارج وقتی میگویم نماینده گچسارانم، سئؤال میکنند کجای ایران و من هم باید بگویم طرفهای جنوب ایران. احتمالاً تجار ما هم کمی سخت شان است بخواهند اسم استان را در جلسات بگویند.
تاج گردون یادآور شد : حدود دو سال پیش بود که بحث تغییر نام استان پیش آمد. یکی از همکاران نماینده نظر بنده را خواست و من به او گفتم آقا رها کنید این حرف را . ما فعلاً دل مان را به همون “واو” خوش کردیم و اسم برای شما. به شوخی به من گفت فعلاً با این واو کل بودجه را میبری واسه خودت و…
وی ادامه داد : آن روزها بدون شعار و ریا اعتقاد داشته و همواره دارم که ما باید دنبال چیزهایی باشیم که همگرایی را در درون استان بیشتر کند. روزهای اول خدمتم در کسوت نمایندگی تنها شعار مردم گچساران جدایی از استان بود و واگرایی درون استان زیاد بود. تلاش کردم به طرق مختلف این واگرایی را کم کنم و تاحدودی موفق شدم. امروز هم اینگونه اعلام میکنم اگر نخبگان و اندیشمندان و اهل نظر به این جمعبندی برسند که تغییر نام همگرایی استان را ضعیف نمیکند شک نکنید تغییر نام می تواند بعضی از مشکلات فوق را حل کند ولی اگر قراراست مشکلی به مشکلات ما اضافه کند نام استان ما که برگرفته از تاریخ ماست زیبنده خاک ماست.
تاج گردون یاداور شد : هنوز که هنوز است بسیار انسانهای اندیشمندی هستند که اعتقاد دارند شاید وقت تغییر نباشد و چسبندگی و تعصب آنان به نام استان بیشتر است ولی خیلیها هم اعتقاد به تغییر دارند. این دو گروه متعلق به یک منطقه نیستند و در درون مناطق از هر دو گروه وجود دارد. بپذیریم که این موضوع باید موردبررسی قرار بگیرد تا یکبار سفره آن پهنشده و جمع شود. نباید از طرح آن بترسیم. مگر نه اینکه میگوییم ما انسانهای اندیشمند و اهل فکریم؛ پس بگذاریم بدون تعصب به این موضوع پرداخته شود. اکنون دیگر بحث “واو” و “ک ب” نیست. بحث استفاده از ابزارهای جاری در کشور است. اینگونه فکر نکنیم که اگر اسممان عوض شد به ما زیاد پول میدهند و از ما بیشتر خوششان میآید، نه فقط بحث راحت طرح کردن استانمان است و به همین خاطر است که در زمان انتخابات گفتم ما باید آنقدر قدرت داشته باشیم که ما نیاز نداشته باشیم، آنان نیاز داشته باشند به اسم استان ما.
نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس تصریح کرد: این روزها خیلی از خبرنگاران عزیز از من سئوال داشتند نظرتان در مورد تغییر نام استان چیست؟ جواب ندادم چون جواب راحتی نیست. تغییر نام تاریخ است. به آن باید بیشتر بیندیشیم. شاید سالها در مورد آن باید بحث کرد و فکر کرد تا جواب متقنی پیدا کرد. چند درصد از نوجوانان بهبهانی میدانند آنجایی که در آن زندگی میکنند نامش ارجان بود؟ چند درصد از نوجوانان همدان میدانند آنجا هگمتانه بود و تازه اینان تاریخ کشور ما هستند. ما باید بدانیم با تغییر نام استانمان برای نسل بعدمان چه چیزی به یادگار میگذاریم. یک نام یا یک تاریخ؟ راحت بگویم از اینکه برخی اوقات ناگزیرم بگویم گچساران جایی هست بین شیراز و اهواز ناراحتم. دوست دارم بگویم متعلق بهجایی هستم که دیگران سعی کنند خودشان را از طریق ما معرفی کنند و این وظیفه تاریخی ماست؛ و به همین خاطر است که همواره تلاش میکنم اسم حوزه انتخابیهام و استانم را بالا بکشم.
وی در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: دوستان عزیز و اهل نظر، به موضوع تغییر نام استان بیندیشید و نظر دهید و از اینکه به این موضوع در شورای فرهنگ عمومی فکر میکنید ممنونم. تابویی نبود که بخواهد شکسته شود و از شعارهای متعصبین هم نهراسید ولی بدانید آنچه زیبنده ماست، آن است که از ناممان تاریخمان نمایش داده شود. اردبیل از آذربایجان جدا شد و نام دیگری بر خود نهاد ولی همواره میگویند آذری هستیم. باید آنگونه تصمیم بگیریم که اگر مثلاً نام زاگرس را بر خود نهادیم بعد در تفسیر هویت خود نگوییم کهگیلویه و بویراحمدی هستیم و اگر نام دنا را برگزیدیم سمیرم بگوید دنا از من است و فارس و اقلید نیز همچنین و بهیکباره هر آنچه داشتیم از دست دهیم؛ و در آخر از باب اینکه کلامی گفته باشم، اگر در سالهای آتی به تغییر رسیدید به نامهای گجستان، تامرادی، پیرزال، سی سخت، سبو، خامی و ماغر و الورز و اجم و مارین و بیبی حکیمه هم بیندیشید.