افشاگری های دبیر پیشین علیه سرپرست پیشین؛
عارف ربطی: خطیب اوزان کشتی را بلد نبود! / او باید بازخواست شود
خطیب می خواست من کار غیرقانونی بکنم / ۳۵ هزار دلار پول فدراسیون را به شخصی به نام فتاحی دادند / مشاوران خطیب از مشاوران رئیس جمهور هم بیشتر بودند / او خودسر بود و هیچ مشورتی باکسی نمی کرد.
عارف ربطی دبیر پیشین فدراسیون کشتی بخشی از دلایل برکنار شدنش از فدراسیون کشتی را افشا کرد. او همچنین به انتقاد شدید از حجت اله خطیب پرداخت تاکید کرد که وی باید به خاطر بدهی ۵ میلیاردی اش مورد بازخواست قرار گیرد.
به گزارش ایلنا، شاید خیلی خوشبینانه باشد اینکه فکر کنیم کشتی ایران در طول ۲۳ ماه اخیر آب خوش از گلویش پائین رفته باشد. این را میتوان صراحتا حتی در مورد روزهایی گفت که محمد بنا با کشتی فرنگی ایران برای اولین بار در تاریخ خود قهرمان المپیک ۲۰۱۲ لندن شد یا روزی که کشتی آزاد ایران با شکست آمریکا بر فراز کشتی آزاد جهان ایستاد.
دو سال پیش در چنین روزهایی بود که محمد عباسی وزیر ورزش دولت محمود احمدینژاد دست به تغییرات در راس فدراسیون کشتی زد. او ابتدا محمدرضا یزدانی خرم را برکنار و سپس حجتا… خطیب را جایگزینش کرد. تغییراتی که به مزاق کمتر گوش شکستهای از جامعه کشتی خوش آمد. خطیب آمد تا بر حسب حکم عباسی سه ماه بعد انتخابات فدراسیون کشتی را برگزار و رئیس این فدراسیون را معرفی کند. اتفاقی که ۲۰ ماه بعد از سه ماه فرصت قانونی آن هم رخ نداد و سرانجام حجتا… خطیب رفت. او چند روز پیش رفت و حالا رسول خادم سرپرست فدراسیون کشتی است؛ فدراسیونی که انتخاباتش لغو شده و بلاتکلیفی همچنان در ورزش اول
کشور موج میزند. عارف ربطی دبیر پیشین فدراسیون کشتی بعد از محمد علی صنعتکاران مطرحترین کسی بود که در دوره مدیریت خطیب عطای کار را به لقایش بخشید و رفت. او که به شدت با خطیب به مشکل خورد و حتی درگیریهای لفظی هم با وی پیدا کرد، چند روز بعد از رفتن خطیب جزئیات بسیاری را از دوران همکاریاش با سرپرست پیشین فدراسیون کشتی افشا میکند. او معتقد است که خطیب به خاطر بدهی ۵ میلیاردیاش باید بازخواست شود و جزئیاتی را هم از دلایل به وجود آمدن این بدهی کلان افشا میکند. گفتوگوی ما با دبیر پیشین فدراسیون کشتی را در زیر بخوانید:
از انتصاب رسول خادم به عنوان سرپرست فدراسیون کشتی شروع کنیم. این تصمیم سرپرست وزارت ورزش و در کنار آن لغو انتخابات فدراسیون کشتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
رسول خودش از گوش شکستههای کشتی است و تحصیلات عالیه هم دارد. ما انتصاب او را به فال نیک میگیریم اما بهتر بود در این برهه رئیس فدراسیون را انتخاب میکردند. به نظرم در این شرایط کشتی با سرپرست به روال نامطلوب گذشتهاش ادامه خواهد داد و رسول خادم هم بعید است بتواند کار بزرگی انجام دهد. انتخاب خادم به طور کل اگر نگاه کنیم یک مسکن مقطعی برای کشتی بود. در بحثلغو انتخابات فدراسیون کشتی هم دو بحثوجود دارد. اول دعوای کمیته و وزارت ورزش است که در طول چند ماه اخیر بسیاری از فدراسیونها را بلاتکلیف کرد و بعد هم مشکل اساسنامهای این فدراسیون. من فکر میکنم اساسنامه
فدراسیون کشتی هنوز ایراداتی دارد که مانع از برگزاری انتخابات این فدراسیون میشود.
اما بعید است طبق آن چیزی که مطرح میشود اساسنامه فدراسیون کشتی مشکلی داشته باشد؟
اتفاقا آنطور که من میدانم اساسنامه هنوز ایراداتی دارد که مرتفع نشده. به نظرم اگر انتخابات تا قبل از رفع این موانع برگزار شود حتی ممکن است فدراسیون کشتی را با مصیبت تعلیق مواجه کند.
حال که انتخابات فدراسیون کشتی لغو شده، ثبت نام دوباره از کاندیداها را به صلاح میدانید؟
دقیقا باید همین اتفاق بیفتد. الان برخی از کاندیداهای چند ماه پیش رفتهاند پیکارشان و اصلا شاید به کشتی فکر هم نکنند. چه اصراری به برگزاری انتخابات با همان کاندیداها بود. کار عاقلانه در شرایط کنونی این است که از کاندیداها مجددا ثبت نام به عمل آید و بعد هم برنامه عملی از آنها خواسته شود. چه فایدهای دارد هر کس از هر کجا آمد بخواهد کاندیدا شود؟ به نظرم وزارت ورزش در زمان ثبت نام کاندیداها باید برنامه آنها را هم مورد مطالعه قرار دهد و آنهایی که بدون برنامه هستند را کنار بگذارد. متاسفانه ما دائما داریم همدیگر را دور میزنیم و این فایدهای برای آینده ندارد.
نکته مهم در مورد انتخابات پیشروی فدراسیونها اینکه، صالحیامیری عنوان داشته وزارت ورزش از این پس در انتخابات از گزینه خاصی حمایت نمیکند و حتی قصد دخالت در این انتخابات را هم ندارد. واقعا چنین چیزی امکان دارد؟
من که شخصا معتقدم امکان برگزاری یک انتخابات دموکراتیک در هیچ فدراسیونی وجود ندارد. شما ببینید چند نفر میتوانند در یک انتخابات اعمال نفوذ کنند. برای مثال یک نفر از وزارت ورزش به مدیران کل استانها میگوید که فلان کاندیدا باید پیروز انتخابات فلان فدراسیون شود. مدیرکل هم رئیس هیات مربوطه استان را تحت فشار میگذارد که باید به شخص مورد نظر وزارت رای بدهی. خب، در نهایت چه میشود؟ همان که در گذشته اتفاق میافتاد. حال اگر فرد مورد نظر وزارت برنده شد که هیچ اگر نشد، یا مدیران کل تحت فشار تغییر میکنند یا روسای هیاتها با دستور مدیران از کار برکنار خواهند شد.
پس چاره چیست؟
من میگویم انتخابات فدراسیونها باید کاملا صوری شود و وزیر ورزش شخصا یک نفر را به عنوان رئیس فدراسیون انتصاب کند. این سبک دیگر هیچ مشکلی را به وجود نخواهد آورد. نه دعوایی بین هیاتها شکل میگیرد و نه وزارت ورزش با فرد برگزیده در آینده به مشکل خواهد خورد. ضمن آنکه رئیس فدراسیون هم میتواند تیم هماهنگ خود را در بدنه فدراسیونها بچیند و با قدرت کار کند.
اما همین کار نهادهای بینالمللی را حساس میکند. اقدامی که دخالت دولت در امور فدراسیونها محسوب شود را نه فدراسیونهای جهانی و نه کمیته بینالمللی المپیک نمیپذیرد؟
شما فکر میکنید این نهادهای بینالمللی نشستهاند و میبینند ما چه میکنیم؟ این حساسیتهایی که در گذشته آنها در مورد ورزش ما پیدا کردند به خاطر شکایتهای افراد داخل کشور خودمان بود. به هر حال همه راههای قانونی و حقوقی این مسئله باید اندیشیده شود تا وزیر ورزش یا هر کسی که صاحب منصب است روسای فدراسیونها را انتصاب کند.
برسیم به بحثاستعفای خطیب و کنار رفتن او از سرپرست فدراسیون کشتی. شما چند ماه با او در این فدراسیون کار کردیدو بعد مجبور به استعفا شدید. نظرتان در خصوص رفتن خطیب چیست؟
من بحثم را برمیگردانم به چند سوال قبلتر شما در این مصاحبه. آنجا که گفتم صلاحیتها و برنامههای افراد ابتدا باید مورد بررسی قرار گیرد. متاسفانه حجتا… خطیب وقتی به کشتی آمد حتی تعداد اوزان این رشته را نمیدانست. بارها دیدم که او حتی در مورد اوزان مختلف تیم ملی بزرگسالان اشتباه میکرد. خب این یک فاجعه نیست؟ چطور میشود که نفر اول تصمیمگیری کشتی یک کشور نداند تعداد اوزان این رشته چگونه تقسیمبندی شدهاند. شاید اگر در زمان انتصاب ایشان به عنوان سرپرست فدراسیون کشتی قدری وزارت ورزش سامان داشت این اتفاق نمیافتاد.
چرا این همه انتقاد به خطیب در فدراسیون کشتی وارد بود؟
شاید خطیب آدم خوبی باشد اما او اصلا اعتقادی به کار سیستماتیک نداشت. به شدت اهل ریخت و پاش بود و مدیریت منابع را هم بلد نبود. او اصلا حرف گوش نمیکرد و اهل مشورت هم نبود. بارها با او در این خصوص صحبت میکردم اما فایدهای نداشت. مثلا من دبیر فدراسیون بودم و به لحاظ سیستماتیک همه امور اجرایی فدراسیون را باید من انجام میدادم اما او هیچ کاری به من نمیداد و خودش همه کارها را میکرد. خطیب شرح وظایفش را نمیدانست و حتی یک بار هم اساسنامه فدراسیون را مطالعه نکرده بود تا بداند باید چه کاری بکند و چه کاری نه. به نظرم مشکل اصلی خطیب در فدراسیون کشتی این بود که نمیخواست
قانونی کار کند. برای مثال وقتی شورای برون مرزی وزارت مجوز سفر ۳۰ نفر را به یک رویداد بینالمللی میداد او به اصرار خودش ۴۰ نفر یا بیشتر را میبرد. همین هم شد که بدهیهایش روز به روز بیشتر شد و سر به ۵ میلیارد تومان گذاشت.
چرا هیچوقت دلیل استعفایتان را از دبیری فدراسیون کشتی به طور واضح نگفتید؟
در آن برهه دلیلی نداشت بگویم ولی حالا آن را میگویم. من همیشه اعتقاد دارم که کار کردن در یک نظام اسلامی نوعی عبادت است. متاسفانه عدم مدیریت در فدراسیون کشتی کار من را به استعفا کشاند. من قریب به ۱۸ سال در این فدراسیون کار کردم و هیچگاه هم ادعایی نداشتم. نه اهل مسافرت بودم و نه هیچ وقت گلهای کردم. بزرگترین مشکل من با خطیب در این بود که من نمیخواستم کار غیر قانونی در فدراسیون بکنم و آقایان با این مشکل داشتند. آنها بارها اصرار داشتند به کار غیر قانونی اما وقتی با مخالفت من مواجه شدند، در نهایت یک جوری مرا دک کردند تا خیالشان راحت شود.
این مسائل را به وزارتنشینان خبر ندادید؟
چه میگفتم؟ در آن زمان همه وزارتنشینان مازندرانی بودند و همشهری خطیب. گفتن فایدهای نداشت چون خطیب را خود محمد عباسی و دوستانش آورده بودند. در کنار این متاسفانه آدمهایی که کنار خطیب بودند هم اینکاره نبودند. حسن رنگرز جوان بود و سبقه چندان مدیریتی نداشت. محمدرضا توپچی پسر خوبی بود اما واقعا اینکاره نبود. یا مثلا ابراهیم جوادی چه کمکی می توانست به خطیب در هیات رئیسه بکند. متاسفانه در ورزش ما شایسته سالاری نیست و همین اشتباه بزرگترین لطمات را به ورزش و مملکت ما وارد کرده. من اصلا نمیخواهم به تشکیلات فدراسیون برگردم اما ای کاش در دوره جدید رسول خادم یا هر کسی
رئیس فدراسیون میشود بچه های ارزشی را به کار بگیرد و فضا را از چیزی که هست قدری بهتر کند. من مسائل زیادی را می دانم که نمیخواهم آنها را افشا کنم.
این ۵ میلیارد بدهی فدراسیون در زمان خطیب چگونه شکل گرفت؟
دلایل زیادی داشت که همه را نمیتوانم بگویم اما به چند مورد آن اشاره میکنم. یکی از دلایل اصلی آن ریخت و پاش آقایان بود. آقای خطیب فدراسیون کشتی را پر از نیروهای اضافه کرده بود. بدون اغراق میگویم که حتی رئیس جمهور هم به اندازه خطیب مشاور نداشت. اینها همه حقوق میخواستند و پول میگرفتند. یا مثلا من دیدم ایشان یکبار ۳۵ هزار دلار پول فدراسیون را به رضا فتاحی که گفته میشد رابط فدراسیون با فیلاست داد، بدون هیچ حساب و کتابی. یا مثلا در بحثخرید تشکها اصلا معلوم نشد این بدهی نیم میلیاردی سر آنها چگونه به وجود آمد.
فکر میکنید حال که بازار اختلاس داغ است، اختلاسی هم در این لابهلا اتفاق افتاده باشد؟
من نمیتوانم مدعی چیزهایی باشم که نمیتوانم اثباتشان کنم. پس در این مورد حرفی نمیزنم.
یعنی باید بی خیال همه چیز شد و بدون هیچ بررسی این همه بدهی را به عنوان ارثبه سرپرست یا رئیس بعدی سپرد؟
نه باید برای همه پولهایی که به فدراسیون تزریق میشود حساب و کتاب وجود داشته باشد. اگر کسی خلافی کرده نباید آن را به حال خودش رها کرد. خطیب یا هر کسی که عامل این بدهی هاست باید بازخواست شود و نباید بیخیال آن شد. مطمئنا وقتی بازخواستی نباشد همین میشود که هر کسی میآید بریز و بپاش میکند و بعد حجم زیادی از بدهی را بالا میآورد و میرود. آقایان بهتر است بدون ترس همه را سین جیم کنند و حتی این را از من شروع و بعد به آقایان برسند.
منبع:روزنامه قانون