خبرگزاری کار ایران

سرما نشانه وداع نان از سفره کارگران فصلی است

سرما نشانه وداع نان از سفره کارگران فصلی است
کد خبر : ۱۲۷۰۵۳

خانواده‌های کارگری همواره برای تامین معیشت خود با مشکلات زیادی روبه رو بوده‌اند و درآمدشان، نیمی از مخارج سرسام آور زندگی امروزی آنان را تامین می‌کند. / حقوق و مزایای کارگری جوابگوی نیازهای خانواده نیست.

ایلنا: سوز سرمای پائیزی و بارش برف زیبایی زمستانی برای عده‌ای خوشایند و برای عده‌ای وداع با نان خشک داخل سفره‌شان است؛ آری آنان کارگران هستند که هر روز منتظر گزینش از طریق صاحب کاران و یا استادکار‌ها بوده تا اینگونه بتوانند امرار معاشی کرده باشند.

خانوادهای کارگری همواره برای تامین معیشت خود با مشکلات زیادی روبه رو بوده‌اند و درآمدشان، نیمی از مخارج سرسام آور زندگی امروزی آنان را تامین می‌کند؛ حقوق و مزایای کارگری جوابگوی نیازهای خانواده نیست. با وجود این‌که کارگران زحمات بسیاری متحمل می‌شوند و ممکن است حوادثپیش‌بینی نشده در حین کار برای آنان به وجود آید، متاسفانه از امنیت شغلی در جامعه برخوردار نیستند.

اطراف میدان‌های شهر بیشتر روز‌ها، محل اجتماع کارگران روزمزد است که بسته به فصل، در سرمای جان سوز و گرمای غیرقابل تحمل؛ برای کسب رزق و روزی از طلوع خورشید ساعت‌ها انتظار می‌کشند که شاید کاری به آنان پیشنهاد شود تا با دستمزد آن نیاز خانواده خود را تامین کنند.

سرمای زمستانی مغز استخوان را نوازش می‌کند؛ ظهر است و خبری از گرمای آفتاب نیست. وارد مرکز اجتماع کارگران ساختمانی و فصلی در ضلع شمالی میدان چهارراه انقلاب می‌شوم. علاوه بر ترافیک ناهمگون سنندج و نا‌هماهنگی چیدمان کسبه‌ی شهر که در خیابان انقلاب به نحوه شایسته‌ای بی‌مدیریتی شهری را به نمایش گذاشته است، این طرف و آن طرف چهارراه انقلاب را پرنده فروشان با ارائه انواع مختلف پرنده‌ها؛ تزئین کرده‌اند و در این میان خیل سردرگم و از سرماگریزان کارگران فصلی سنندج قابل توجه است. آنانی که ساک به دست به دنبال ماشین‌های که توقف می‌کنند، می‌دوند و براین باورند که روزی امروزشان هم رسید.

درد دل‌های کارگران فصلی اغلب به یک سبک است؛ همه از بیکاری می‌نالند. جوان نقاش ساختمانی می‌گوید: «۱۰ روز است که هیچ کاری نکرده‌ام. از صبح اینجا می‌نشینیم تا عصر آخر هم…» همین که سوال می‌کنم چرا به داخل مرکز اسکان کارگران نمی‌روید یکی می‌گوید: «آنجا هنوز راه اندازی نشده وگرنه شاید خوب باشد…»

یکی از عمده مشکلات کارگران فصلی، تحت پوشش نبودن از نظر بیمه است؛ کارگران خواستار این امر هستند که به این موضوع توجه شود. محمد یک کارگر فصلی در این باره گفت: با وجود تلاش بسیار، هم اینک که در سن ۴۵ سالگی هستم هیچ گونه منبع درآمدی ندارم تا در دوران سالمندی به آن اکتفا کنم.

وی ادامه داد: حالت خوش بینانه این است که تا ۱۰ سال آینده بتوانم کار کنم، اما مابقی عمر خود را چگونه بگذرانم زیرا هیچ بیمه‌ای ندارم تا بتوانم امورات زندگی‌ام را بچرخانم.

اما یک کارگر فصلی ممکن است در طول ماه چند روز مشغول به کار باشد، با این دلیل امرار معاش کارگران را با مشکل مواجه می‌کند. نداشتن امنیت شغلی اولین مساله‌ای‌ست که مشکلاتی برای جامعه کارگری در پی دارد.

اما سوز سرما، بی‌کاری و بی‌پولی به کنار؛ نگرانی جامعه کارگری، موضوع اصلاح قانون کار و تامین اجتماعی است؛ در صورتی که قرار باشد قانون کار اصلاح شود باید به نفع کارگران اصلاح صورت گیرد. اصلاحات باید به نفع اقشار کم درآمد باشد و در آن عدالت اجتماعی و توسعه پایدار لحاظ شود. مقوله کارگری همواره با حوادثپیش‌بینی نشده همراه است، وقتی که کارگران تحت پوشش بیمه باشند می‌توانند از مزایای آن برخوردار شوند و بخشی از مشکلات اقتصادی آنان رفع می‌شود.

و در آخر وانتی می‌ایستد و د‌ه‌ها کارگر به سمت آن می‌دوند. راننده یک کارگر ساده می‌خواهد اما در رقابتی شدید ۲ نفر در جلو را باز می‌کنند و جلو مستقر می‌شوند و ۸-۹ نفر هم عقب! مرد پیاده می‌شود و به غیر از کارگر قوی هیکل؛ دیگران را پیاده می‌کند. کارگر سواره با خنده‌ای معنی‌دار برای دوستانش دست تکان می‌دهد. انگار خود را خوش شانس‌تر از آن‌ها می‌داند.

و این روایتی تکراری در زندگی کارگران فصلی است که همه روزه قابل بیان است و ترس از تکرارش به هیچگونه مایه دلزدگی و ترک ایستگاه سرما برای کسب روزی نیست.

شورش عزیزی

ارسال نظر