در حرم حضرت محمد هلال بن علی(ع) برپا شد؛
گستردهشدن سفرههای آسمانی برای یک هزار عاشق روزهدار
شب گذشته در حرم حضرت محمد هلال بن علی (ع)، سفره های آسمانی گسترده شد و در نخستین ضیافت افطار این امامزاده عظیم الشان، یک هزار عاشق روزه دار اطعام شدند.
به گزارش خبرنگار ایلنا در آران و بیدگل، در چهارمین روز از ماه میهمانی خدا، ماه دعا و نیایش، ماه رحمت و آمرزش و در اولین ضیافت افطار حرم مطهر فرزند بلافصل امیر مومنان علی بن ابیطالب(ع) یک هزار زائر و مجاور حرم حضرت محمد هلال بن علی(ع) اکرام و اطعام شدند و از مائدهای بهره گرفتند که ملائک آن را طبق طبق از آسمان به زمین آورده بودند.
دیشب، در ماه خدا، سفرههای آسمانی حرم مولایم ، بوی خدا میداد و در زمانی که دستهای نیاز روزهداران به سوی آسمان دوست بلند بود و روحشان از دعا و نیایش لبریز، میهمانان مولایم عطششان را در چشمه سار زلال معرفت خداوندی فرو نشاندند و روح خسته شان را در سایه سار پر طراوت حضرتش آرام ساختند.
آنان با تمام وجودشان، سجادههای نیاز را غرق در غنچههای راز کردند و میهمان خانهای شدند که صاحب خانه اش خود خداوند بود و از شراب طهوری نوشیدند که بوی بندگی می داد و میهمان بزمی شدند که خداوند صاحب آن بود و از مائده ای افطار کردند که تبرک یافته انفاس خوش الهی بود.
آری چه لذت بخش است گستراندن سفرههای آسمانی در یک سکوت شامگاهی بعد از اذان مغرب، در یک سرزمینی که ملائک، فرش گستر ساحت مقدس بقعه اش هستند.
"آستان مقدس حضرت محمد هلال بن علی(ع)"؛این جا، حرم فرزند مولا علی(ع)است. سفره های آسمانی که پهن شد؛ آسمان دل مردمان کویر هم قرص شد. اصلا دل مردمان این سرزمین، به همین حرم قرص است ...
در حرمی که خوان نعمتش به تمامی، برای همگان گسترده است اصلا خود هلال بن علی (ع) بهانه ای شده است برای بودنشان و آنان، این جا روزه گرفتند و افطار کردند و آرامشی را احساس کردند که آن را نه در هیاهوی روز، بلکه در شبی آرام و در فضایی آکنده از عطر عود و گلاب می توان جستجو کرد...
آری دیشب، این جا همه چیز آماده بود تا بندگان خدا، از نردبان امیدشان بالا بروند و نگاهشان را به کوچه بندگی و عبودیت بدوزند و خداوند نیز، این جا، آیینه وجودشان را مخاطب قرار داد.
دیشب، گنبد و گلدستههای حرم مطهر محمد هلالبن علی(ع) را هاله ای سبز در برگرفته بود و آن همه نور در پرده سیاه و مخملی آسمان به وضوح هویدا بود.
دیشب میشد گرمی نفسهای حضرتش را درک کرد که روزگار مدیدی است تکیهگاه مردم شهر شده است و کمی آن طرفتر ارواح پاک نیاکان و شهیدان گل گون کفن را که می خواندند آیههای نور را و لبخند می زدند و تبریک می گفتند این همه بندگی را...