در ویژه برنامهی بهار فاطمی کاشان:
اکبر کریم رزمنده ای که دوبار متولد شد
شهردار کاشان از تجلیل اکبر کریم رزمنده ای که دوبار متولد شد در ویژه برنامهی بهار فاطمی خبر داد.
ایلنا: شهردار کاشان از تجلیل اکبر کریم رزمنده ای که دوبار متولد شد در ویژه برنامهی بهار فاطمی خبر داد.
" سید محمد ناظم رضوی " در گفتگو با " ایلنا " در کاشان گفت: ویژه برنامه ی فرهنگی، مذهبی و هنری " بهار فاطمی " با خاطرهگویی رزمندگان و جانبازان کاشانی هوای شهرمان را عطرآگین از بهار فاطمی کردند.
وی گفت: تجلیل از مردانی که از جان گذشتند تا به جانانشان برسند در اینجا صدای لبیک " یا زهرا " و " یا حسین شان " فضای جبهه و جنگ را دگرگون میکند و حال اینکه اکبر کریم یکی از آنهایی است که به قول خودشان " تازه " دوباره " متولد " شده است وظیفهی دینی و ملی ماست.
تقارن ایام نوروز ۹۳ با بهار فاطمی حال و هوای شهر را به گونه ای زهرا گونه کرده است، نصب بنرها، پرده ها، ویژه برنامههای مذهبی، قرآنی و فرهنگی همه و همه شهر دارالمؤمنین کاشان را با بوی فاطمیاش عطرآگین و معطر نگه داشته است و چه میهمانان مهربانی که با میزبانانشان در این مراسم پا در رکاب گذاشته و همنوایی می کنند.
از ویژه برنامه های فرهنگی مذهبی " بهار فاطمی " که توسط شهرداری و سازمان رفاهی تفریحی شهرداری کاشان برگزار میشود و میهمانان را مجذوب خود کرده است " خاطره گویی " رزمندگان و جانبازان ۸ سال دفاع مقدس کاشان است.
در شب ششم ویژه برنامه " بهار فاطمی " قرعه به نام " اکبر کریم " متولد دوم فروردین ماه ۱۳۳۹ صادره از کاشان جانبازی که با آن صدای مهربانانه و پدرانهاش گوی رقابت را از دیگر دوستان خود ربوده بود افتاد.
کریم(با لبخند) میگوید من تازه ۲۷ ساله شدم، وقتی در عملیات کربلای ۴ حضور یافتم قرار شد در دو منطقهی ام الرصاص و بعد از آن ام البابی شرکت کنم.
این جانباز دفاع مقدس، از خاطراتش که گویا به درجهی رفیع شهادت نائل شده بود و پیکرش را به یکی از سردخانهها منتقل کرده بودند، سخن گفت: ۴۸ ساعت در یکی از بیمارستان های اهواز(که نامش را فراموش کرده ام) بستری بودم، بعد از آن به بیمارستان نمازی شیراز منتقل شدم و طی دو ماه کامل در اغما بودم و یکسال حرف نمی زدم.
کریم، تلخ ترین خاطره خود را طی این مدت، فوت مادرش که هیچ کس حتی کوچکترین اشارهای به آن نکرده بود عنوان کرد.
تنها کلماتی که اکبر کریم که در واقع بعد از زندگی دوبارهای که از این ماجرا گذشته بود بر لب جاری می کرد ذکر خدا و خواندن نماز بود و به تدریج و به مرور زمان دیگر کلمات و حرفهای دل را تکرار کرد.
کریم در پایان می گوید تنها مهمی که بایستی به آن رسید آدم شدن است و بس.