/یادداشتی از آرش محمدنیا/
توسعه گردشگری و تقویت حس وطندوستی
جای توریستهای حرفهای در ایران برای دیدن مناظری که در دنیا کمتر پیدا میشود، واقعا خالیست؛ جنگل، جلگه، رود، دلتا، کوه، دشت، شالیزارهای وسیع، کویر، معماری و آثار باستانی و مردمی مهربان که چشم هر بینندهای را سحر میکنند و دل و جان را نوازش میکنند.
توسعه علاوه بر عقلانیت، انگیزه، احساس و انرژی می خواهد. در موازات آن، گروههای مختلف مردم به اعتبار آرمانها و امیدشان، هویت میگیرند و زندگیشان معنادار میشود.امید مردم در بستر اجتماعی و فرهنگیست که به هزار رنگ و صدا میروید.
گردشگری چراغیست روشن در مسیر تحقق توسعهی پایدار کشور و قلمی رنگین برای هویت بخشی به شور و امید و ترویج نگاه خوشبینانه و دیگرخواه در جامعه است. استفاده از ظرفیتهای بومی گردشگری ایران میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم، یک جامعه را بسازد، هم در زمینههای اقتصادی، و اشتغال زایی. هم به واسطه امکان حرکت به سمت تحقق آرزوها و به طبع آن رونق اقتصادی و هم بسترساز شور اجتماعی و تقویت عرق ملیست.
تقویت عرق ملی در کنار جذابیت سوددهی
برای بخش خصوصی، موجب جلوگیری از خروج ارز با کاهش سفرهای خارجی میشود و نگاه ویژه به این بخش، موجب بالفعل شدن ظرفیتهای بالقوهی گردشگری میشود.
رویکرد دولت برای تسهیل ورود بخش خصوصی به این عرصه در واقع سیاست گذاری بر سر منافع ملی و توسعهی پایدار است؛ منافعی که به واسطهی جذب گردشگر خارجی و ارز آوری، به حداقل رساندن خروج ارز از طریق مسافرت های خارجی و معرفی و ترویج فرهنگ و هنر و دیگر ظرفیتهای گردشگرپذیری ایران از جمله توریست سلامت و ایجاد انگیزه در گروه وسیعی از مردم جامعه که در این جهان احساس وجود کنند حاصل میشود. پر سود کردن و بسترسازی برای تحقق آرزوها و امیدها، گاهی مهمتر از تحمیل ایدههاست.
جای توریستهای حرفهای در ایران برای دیدن مناظری که در دنیا کمتر پیدا میشود، واقعا خالیست؛ جنگل، جلگه، رود، دلتا، کوه، دشت، شالیزارهای وسیع، کویر، معماری و آثار باستانی و مردمی مهربان که چشم هر بینندهای را سحر میکنند و دل و جان را نوازش میکنند.
توجه به گردشگری داخلی هموار کردن مسیریست برای تحقق آرزوهای یک جامعه و آینده بهتری که در پیش روی ماست.
نویسنده: آرش محمدنیا