در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
آخرین نفسهای بزرگترین تولیدکننده سازههای فولادی/ بانکها "ایرکستشاونبرگ" را به تعطیلی کشاندند/ از میان رفتن ۱۵ میلیون یورو پروژه/ اخراج ۱۰۰ کارگر و پرداخت نشدن ۱۱ ماه حقوق
مدیرعامل ایرکست شاونبرگ میگوید: آقای ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه در صداوسیما اعلام میکنند که هیچ کس حق ندارد ابزار تولید را بفروشد. من دهها نامه نوشتم تا دادگاه میزکار شرکت را نفروشد اما گوش کسی بدهکار نبود. امروز همین میزکار را به قیمت کیلویی 20 هزار تومان باید به قیمت 5 میلیارد تومان خریداری کنیم که در این شرایط برای ما غیرممکن است. در هر پتروشیمی این کشور یک اثر تولیدی از شرکت ایرکست شاونبرگ با همین میز وجود دارد اما آن را به یک دلال فروختند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، این روزها از مشکلات شرکتها زیاد گفته میشود. کارفرمایان آنها از مشکلات مالی نالان هستند. بسیاری از این شرکتها برای تامین سرمایه در گردش، پرداخت معوقات کارکنان، خرید مواد اولیه و... به سمت بانکها دست دراز کردهاند. بانکها هم اگر وثیقه غیرمعقولی نخواهند، در صورت تاخیر در پرداخت اقساط، "بهره مرکب" طلب میکنند که این با سرشت فعالیتهای اقتصادی در شرایط "رکود تورمی" سازگار نیست. از همین رو بسیاری از شرکتها تلاش میکنند در پرداخت اقساط بهروز باشند و زیر دین بانکها نروند؛ بانکهایی که با بهره مرکب جیب تولیدکنندگان را خالی میکنند؛ تا جایی که کارفرمایان پس از مدتی، قادر به پرداخت دستمزد کارگران خود نیستند؛ تازه اگر شانس بیاورند و بانک و دادگاه اموال شرکت را برای رد دیون به مزایده نگذارند. "ایرکست شاونبرگ" با چنین معضلی درگیر است. این شرکت، در سالهای گذشته به شدت از ضربات بانکها متضرر شده و 100 کارگر را اخراج کرده است. میزکار این شرکت که امروز حدود 5 میلیارد تومان قیمت دارد توسط دادگاه به مزایده گذاشته شد. در این میان تحریمهای آمریکا و همراهی اروپاییها با آن، کار این شرکت را یکسره کرده است؛ تا جایی که «امیرجمشید گرجی»، مدیرعامل ایرکست شاونبرگ، در مقطعی برای انحلال آن آستین بالا میزند. او در گفتگو با ایلنا، به شرح مصیبتهایی که بر این شرکت گذشته است، میپردازد.
کارگران شرکت ایرکست شاونبرگ در سالهای گذشته، در بیش از 7 نوبت اعتراضات صنفی را سازمان دادهاند تا بتوانند دستاویزی برای دریافت دستمزد خود داشته باشند. با توجه به اینکه هنوز هم بخشی از دستمزدهای خود را دریافت نکردهاند و شرکت هم فعالیتهای شناخته شده خود را در ماهشهر تعطیل کرده است، چه مواردی مانع از تعلل شما در پرداخت طلب کارگران میشود؟
ابتدا باید به مقدمهای در مورد فعالیتهای شرکت بپردازم که در حال حاضر به صورت کامل متوقف شده است. شرکت ایرکست شاونبرگ اولین شرکتی است که در جهت بومیسازی سازههای فولادی کوره و پنلهای آن در صنایع پتروشیمی اقدام کرد. در زمانی که شرکت هنوز فعال بود، 65 کوره فولادی را ساختیم و تحویل سفارشدهندگان دادیم. شاید آقایان بگویند که تحریم هیچ تاثیری در اقتصاد و تعطیلی کسب و کارها ندارد؛ اما تحریم و مجموعهای از علل دیگر، سرمایه شرکت را از دسترس آن خارج کردهاند؛ به ویژه تحریم که مانع از بازگشت 300 هزار یورو منابع ارزی شرکت شده است. به دلیل وجود تحریمهای آمریکا و همکاری نکردن بانکهای اروپایی، سرمایه ارزی شرکت از دسترس خارج شده است. 300 هزار یورو برای شرکتی که برای پرداخت طلب کارگران، تامین اجتماعی، اداره امور مالیاتی و... به شدت مشکل دارد، بسیار زیاد است.
اولین ضربه را همین تحریمها به ایرکست شاونبرگ وارد کردند؛ البته ما کم اشتباه مدیریتی در این شرکت نداشتیم و هزینه آنها را هم میدهیم. اگر میتوانستیم به موقع سیاستهای شرکت را تغییر دهیم و خود را با تحریمها هماهنگ کنیم، امروز با این شرایط جانفرسا برنمیخوردیم. بنابراین یک بخش از مشکلات هم متوجه خودمان است. اگر واقع بین بودیم میتوانستیم از افزایش حجم مطالبات کارگران جلوگیری کنیم. تقریبا 6 ماه در کارگاه ماهشهر اعتصاب برپا بود و مطالبات کارگران پرداخت نشد؛ حالا که با جریمه سنگین تامین اجتماعی مواجه شدیم، میبینیم که چه هزینه بالایی متوجه شرکت شده است.
بنابراین خودمان هم بد عمل کردیم. تقریبا 1.8 میلیارد تومان بدهی به کارگران داشتیم که هم به این دلیل و هم به دلیل اینکه به منابع ارزی خود در خارج از کشور دسترسی نداشتیم، نتوانستیم معوقات کارگران را بهروز کنیم و پاسخگوی آنها باشیم. متاسفانه بحران آنقدر در شرکت تشدید شد، که 100 نفر از کارگران را هم اخراج کردیم؛ چراکه اصلا قادر به پرداخت مطالبات آنها نبودیم و قادر به پرداخت جریمه تامین اجتماعی هم نیستیم. ایرکست شاونبرگ تقریبا تمام نیروهای کارگاهی را تعدیل کرد و حالا هم کارگاه خود را به کاشان منتقل کرده است؛ بدون اینکه فعالیتی در جریان باشد. البته مسئولان ماهشهر هم از تعطیلی این شرکت استقبال کردند.
سال گذشته در بحبوحه اعتراضات آبان 98، زمانی که از آقای شهیدی نیا، مدیرعامل منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی کمک خواستم تا شرکت مجبور به جمع آوری تجهیزات خود از ماهشهر نشود، ایشان به من گفتند چرا میخواهید در اینجا بمانید؛ مگر نمیبیند که اینجا درگیر اعترضات است. اگر کارگران شما هم بخواهند اعتصاب کنند دیگر من نمیدانم چه باید بکنم! پاسخ آقای شهیدی نیا را که شنیدم، فهمیدم کار من در ماهشهر تمام است و باید به فکر جای دیگری باشم.
مسئولان استان خوزستان بارها ادعا کردهاند که از طریق کارگروههای تسهیل و رفع موانع تولید که مصوباتش توسط شورای اقتصادی سران سه قوا مورد حمایت قرار میگیرد از شرکتهایی مانند ایرکست شاونبرگ حمایت میکنند؛ پس چرا هیچ حمایتی از این شرکت به عمل نیامد و درنهایت از شما خواستند که کارگاهتان را تعطیل کنید؟
در مدتی که مدیرعامل این شرکت هستم، هیچ حمایتی از مسئولان ندیدم. اینها دیدند که شرکت رو به انحلال است اما مصوباتی را به دست ما دادند که ضمانت اجرایی ندارد. بانکها هیچ اعتباری برای مصوبات این کارگروه قائل نیستند و وثایق و ضمانتهای سنگینی را برای پرداخت وام مطالبه میکنند؛ حتی از بهره مرکبشان هم کوتاه نمیآیند. درحالیکه همین کارگروه مصوبهای مبنی بر اینکه بانک نباید از ایرکست شاونبرگ بهره مرکب دریافت کند، را صادر کرد؛ اما هیچ ضمانتی برای اجرای آن وجود ندارد. جهش تولید یک شعار توخالی است. این شرکت اینقدر زمینگیر شده است که به جای جهش باید بر زمین بخزد!
از 5 اسفند 98 تا 27 خرداد 99 مرتب مراجعه داشتم تا از کارگروه تسهیل مصوبهای را دریافت کنم؛ اما بانک چک برگشتی را استناد قرار میدهد و یک وثیقه سنگین طلب میکند تا مرکب مصوبه خشک نشده، آن را به هوا بفرستد. زمانی که به بانک میگوییم، پس چرا در آغاز سال در جهت حمایت از رونق تولید شعار دادهاید، پاسخ میدهند که این در مورد شرکت شما مصداق ندارد. آیا این پاسخ برای شرکتی که میلیاردی به کارگران، تامین اجتماعی، امور مالیاتی و... بدهی دارد، پول میشود؟ بنابراین بانکها با این شعارها در ضدیت هستند و بهره مرکبشان را هم خیلی دقیق مطالبه میکنند.
شرکت شما در گذشته چندین پروژه دریافت کرده بود؛ چه شد که در عرض مدتی کوتاه چنان از اعتبار ساقط شدید که هیچ بانکی حاضر به صدور ضمانتنامه برای پروژهها نیست؟
بانکها اعتقادی به جهش و رونق تولید ندارد و زمانی با شرکتها همراه میشوند، که آنها را درگیر بحران نمیبینند؛ در شرایطی که امروز به دلیل موانعی مانند تحریم و... که من تولیدکننده در ایجاد آنها نقشی نداشتهام، شرکت را همراهی نمیکنند. ایرکست شاونبرگ در همین زمان بحران هم موفق شد پروژههایی به ارزش 15 میلیون یورو دریافت کند؛ اما چون بانک دولتی این کشور حاضر به صدور ضمانتنامه برای آن نیست، تمامی آنها از دست رفتند. بنابراین، حمایت از تولید دروغ است. تولید در کشور نابود شده است. بانک دولتی این کشور برای صدور ضمانتنامه از شرکتی که ورشکسته شده، ملک سهلالبیع میخواهد؛ درحالیکه من قادر به وثیقه گذاشتن یک ملک به ارزش 60 میلیارد تومان نیستم. من جای اینها سهام، چک و سفته دارم؛ اگر قرار نیست اینها را به عنوان وثیقه قبول کنند، پس چه چیزی را قبول دارند؟ با همین شرایط هم 1 میلیارد و 600 میلیون تومان از مطالبات کارگران را از طریق مزایده اموال شرکت تامین کردم اما همچنان حدود1 میلیارد تومان آن باقی مانده است که بخشی زیادی از آن مربوط به سازمان تامین اجتماعی است.
چه میزان از اموال شرکت را از طرق مزایده واگذار شد؟ این مزایده به معنای از میان رفتن ابزار تولید شرکت است؟
میزی که برای کار تولیدی شرکت کلیدی محسوب میشد، توسط دادگاه به قیمت کیلویی 4 هزار تومان به فروش رسید؛ در حالی که قیمت آن در زمان فروش کیلویی 13 هزار تومان بود. دادگاه این کشور میز را در این مزایده غیرشفاف که اصلا پاکتی در آن باز نشد، به یک دلال قراضه فروش واگذار کرد. این رسم مزایده نبود.
از آن طرف 10 بانک حاضر نشدند به ایرکست شاونبرگ کمک کنند؛ درحالیکه اگر بر روی این 15 میلیون یورو پروژه ضمانتنامه صادر میکردند، امروز حداقل 150 کارگر مشغول به کار بودند. شرکتی که میتوانست با بومیسازی کورههای فولادی از واردات این نیاز شرکتهای پتروشیمی جلوگیری کند، به فلاکت افتاده است و هیچ بانکی صدای آن را نمیشنود. سهامدار آلمانی این شرکت که بیش از 50 سال است که در حوزه تولید تجهیزات فولادی کورهها فعالیت میکند، بیشتر از این آقایان به حال شرکت دل میسوزاند. مدیران همین شرکت آلمانی با وجود تحریمها پای کار ایستادند و تاکید کردند که نباید شرکت منحل شود، اما این آقایان میگویند جمع کنید و بروید تا دردسر نداشته باشیم.
جدیدترین پروژهای که گرفتید اما در تامین مالی آن مشکل دارید کدام است؟
تفاهم نامهای را در حضور رسانهها و هیاهوی فراوان با هلدنیگ خلیج فارس منعقد کردیم تا از طریق همکاری با شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی (پیدمکو) کورهها را بومیسازی کنیم؛ اما همین که به بانک رسیدم، گفتند اگر ضمانتنامه میخواهید باید 20 میلیارد تومان در حساب بگذارید و 200 میلیارد تومان ضمانت بدهید. شرکت به هیچ وجه قادر به تامین این ضمانت نیست؛ تازه این پروژهای بود که تفاهم نامه آن در یک مراسم رسمی منعقد شد و آقایان کلی با تصویر این تفاهمنامه عکس انداختند و بر روی آن موجسواری کردند.
در حالی که ایرکست شاونبرگ نمیتواند یک پروژه بگیرد، یک شرکت در اهواز و شرکتی دیگر در شیراز با زد و بند پروژه گرفتهاند. کارفرمای یکی از شرکتها، برای عید نوروز گذشته از این آقایان گوشی و لپتاپ اپل هدیه گرفت.
باتوجه به اینکه هیچ حمایتی را بالای سر خود ندارید، آیا برنامهای برای ادامه تولید دارید؟
اخیرا آقای «سیدرضا شهرستانی» که عضو هیات مدیره انجمن فولاد ایران هستند، به عنوان سهامدار وارد شرکت شدهاند. من از ایشان درخواست کردم که به کمک ما بیایند که بیجواب نگذاشتند. ایشان کارخانهای را نظرآباد خریدند تا تولید را سر بگیریم؛ چراکه شرکت با این ظرفیت نمیتواند کارگاه کاشان را تجهیز کند. امیدوارم که این تلاشها بیهوده نباشد اما تا این لحظه امیدی به احیای فعالیتهای اقتصادی نداریم و امکان انحلال شرکت وجود دارد. من از بانکهای این کشور که به اسم بانکداری اسلامی ربا میگیرند، گلایه دارم. شرکت ظرفیت راهاندازی این پروژهها را دارد. میتوانیم 150 کارگر را استخدام کنیم تا معیشت کارگران که با خانواده هایشان 600 نفر میشوند، تامین شود؛ اما فروش میز کار شرکت توسط دادگاه آخرین ضربه را به ایرکست شاونبرگ وارد کرد.
این در حالی است که آقای ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه در صداوسیما اعلام میکنند که هیچ کس حق ندارد ابزار تولید را بفروشد. من دهها نامه نوشتم تا دادگاه میزکار شرکت را نفروشد اما گوش کسی بدهکار نبود. امروز همین میزکار را به قیمت کیلویی 20 هزار تومان باید به قیمت 5 میلیارد تومان خریداری کنیم که در این شرایط برای ما غیرممکن است. در هر پتروشیمی این کشور یک اثر تولیدی از شرکت ایرکست شاونبرگ با همین میز وجود دارد اما آن را به یک دلال فروختند.
جالب اینجاست که اگر ما تولید نکنیم باید از خارج از کشور وارد کنند. پروژههایی که این شرکت میتوانست آنها را فعال کند، به دست کشورهای دیگر میافتند. متاسفانه هر روز شاهد ارسال ابلاغیهها و احضاریهها مختلف هستم. سازمان تامین اجتماعی و سازمان امور مالیاتی بزرگترین طلبکاران شرکت هستند. بانکها هم که باید همراهی کنند، بهرههای مرکب طلب میکنند. یکی از همین بانکها 2 برابر مبلغ وامی که پرداخت کرده را بهره مرکب گرفته است. اگر این بانکها مدعی نگرفتن بهره مرکب هستند، دروغ میگویند.
اشاره کردید که میتوانید سهام خود را به عنوان وثیقه در بانک بگذارید تا تامین مالی پروژههای شرکت برقرار شود. چرا بانک حاضر به پذیرش سهام نیست؟
بانکها در این مورد عملکرد متفاوتی را دارند اما در مجموع وثیقهای میخواهند که قدرت نقدشوندگی بالا داشته باشد. زمانی که میخواهیم سهام در بانک توثیق کنم، ایراد میتراشند و ملک سهل البیع میخواهند؛ البته یکی از همین بانکها حاضر شد که توثیق سهام را بپذیرد اما شرطی غیرمنطقی گذاشت؛ مبنی بر اینکه هر سهم 12 هزار تومانی را تنها به قیمت 2 هزار و 300 تومان وثیقه میگیرد. زمانی که پرسیدم بر چه مبنای محاسبه کردید، پاسخ دادند طبق قانون، پایینترین قیمت 6 ماهه اخیر را تقسیم بر 2 میکنیم. متاسفانه هیچ کدام از این بانکها حاضر به همکاری نیستند و در این شرایط اقتصادی هم نمیتوانیم در بلندمدت مدیون دستهای سنگین آنها شویم. با توجه به اینکه کارگران اخراجی شرکت همچنان به دنبال یافتن کاری هستند، نگران وضعیت آنها هستیم. بیمه بیکاری آنها مدتی دیگر به پایان میرسد و باید دنبال کار باشند؛ اما ما هم قادر به بازگرداندن آنها نیستیم و اساسا تمام تلاشهای داخلی در جهت به تعطیلی کشاندن ایرکست شاونبرگ متمرکز شدهاند. سیستم بانکی کشور قصد به تعطیلی کشاندن این شرکت را دارد.
این در حالی است که شریک آلمانی ایرکست، به راحتی برای توسعه فعالیتهایش از بانکهای اروپایی ضمانتنامه دریافت میکند. بهرهای که بانکهای آلمانی دریافت میکنند، تنها 1.5 درصد است. بانک قرارداد شرکت در پروژه را به عنوان وثیقه با 2 میلیون یورو پیش پرداخت (به فرض اینکه کل ارزش قرارداد 9 میلیون یورو باشد) دریافت میکند و معادل 80 درصد ارزش پروژه را به عنوان ضمانت پرداخت میکند؛ اما در ایران به اسم بانکداری اسلامی؛ رباخواری میکنند و بهرههای آنچنانی را دریافت میکنند.
شرکت شاونبرگ میتواند در زمینه سرمایهگذاری به شما کمک کند؟
شاونبرگ از بانکهای آلمان درخواست صدور ضمانتنامه کرده است؛ اما بانک به دلیل تحریمهای آمریکا، با شرکت ایرانی همکاری نمیکند. از طرفی شاونبرگ با آمریکاییها کار میکند که این هرگونه فعالیت اقتصادی سازمان یافته شاونبرگ را در ایران غیرممکن میکند. همین حالا اگر خدماتی از شاونبرگ میگیریم بر روی آن لیبل چینی میزنیم تا آمریکا شاونبرگ را مشمول تحریمهای خود نکند. شرکتهای خارجی که با ما کار میکنند، از ترس خشم آمریکا حتی امکان انتقال پول شرکت را هم فراهم نمیکنند. ما سال گذشته 50 هزار یورو را با دردسر به کشور منتقل کردیم؛ از ایتالیا به آلمان، از آلمان به آلبانی و از آنجا به سمت ایران، آنهم در چمدان و با هزار و یک نگرانی. زمانی که میخواستیم با یکی از شرکتها خارجی کار کنیم، رابطان کارفرما، از طریق کیف، نفری 500 یورو از پول ما را به ایران آوردند.
با این وضعیت هیچ امیدی نسبت به دسترسی به 300 هزار یورویی که در اروپا گذاشتهایم، نداریم؛ البته در همین ایران شرکتی در حوزه کاری ایرکست وجود دارد که فعالیت تخصصی خود را تعطیل کرده و در ظفر برج 20 طبقه میسازد. از آنجا که ایرکست شاونبرگ با نگاه تولید صنعتی شکل گرفت و همچنان هم بر حرکت در این مسیر متعهد هستیم، به سراغ آپارتمانسازی و دلالی نرفتیم؛ اما ای کاش همین نگاه دلالمابانه را داشتیم.
اگر به 300 هزار یورو دسترسی داشته باشیم، یعنی به حدود 10 میلیارد تومان پول نقد دسترسی داریم. با این پول میتوانیم بدهی تامین اجتماعی را پرداخت کنیم و میزکار بخریم؛ البته درخواست ابطال مزایده را به دستگاه قضایی ارائه کردهایم.
سازمان تامین اجتماعی چه امکانی را برای تقسیط بدهی شرکت ایرکست تدارک دیده است؟
سازمان تامین اجتماعی با جریمهای که تعیین کرده، 3 تا 4 میلیارد تومان از شرکت طلبکار است؛ البته اگر اصل بدهی را که حدود 2 میلیارد تومان است، یکجا پرداخت کنیم، مجبور به جریمهپردازی نیستیم؛ اما در این مقطع که به 300 هزار یورو دسترسی نداریم، امکان پرداخت اصل بدهی را هم نداریم. سازمان تامین اجتماعی به شرکت فرصت 36 ماههای داده است تا این حدود 4 میلیارد تومان را به صورت قسطی پرداخت کنیم؛ اما قسط آن ماهی حدود 200 میلیون تومان است، که بازهم امکان پرداخت آن را نداریم.
همین حالا کارکنان دفتری شرکت 11 ماه است که حقوقهای خود را دریافت نکردهاند؛ درحالیکه نیمی از آنها را هم اخراج کردهایم. من امید دارم که صدای این شرکتها را بشنوند؛ اگر دولت میتواند کمک کند تا 300 هزار یورو را آزاد و حداقل با اولویت پرداخت مطالبات کارگران و طلب تامین اجتماعی، کار خود را آغاز کنیم. من میدانم که تامین اجتماعی هم مشکل دارد. رئیس شعبه تامین اجتماعی که طلبکار شرکت است، به من گفته بود که پرداخت بدهی شما برای سازمان اهمیت دارد؛ چراکه حقوق پرسنل خود را از همین محل تامین میکنیم. در کل مالیات و بیمه جزء تکالیف شرکت است و باید پرداخت شود. امیدوارم دولت در دقایق آخر ایرکست شاونبرگ را از غرق شدن نجات دهد. این شرکت آخرین نفسهایش را میکشد و نابودی کامل ایرکست شاونبرگ غیرقابل بازگشت است.
گفتگو: پیام عابدی