در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
هشدار نسبت به اجبار زنان به مشاغل سخت/ نابرابری شغلی با تبعیض مثبت به نفع زنان رفع میشود
درحالیکه هدف بلندمدت باید محو مشاغل سخت و زیانآور باشد، در کوتاه مدت باید مواظب بود ناعدالتی شغلی افراد را به سمت این مشاغل سوق ندهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، درحالیکه جهان به سمت محو مشاغل سخت و زیانآور حرکت میکند، اما در بسیاری نقاط دنیا ازجمله کشور خودمان هنوز روند ایمنسازی مشاغل کند است و به دلیل تقاضای بالا برای کار، گروههایی از افراد که شانس کمتری برای پیدا کردن کار دارند، تن به مشاغل سخت و زیانآور میدهند. ماجرای کولبر نوجوانی را که همراه با مادرش برای خرید گوشی هوشمند کولبری میکرد، مرور کنید. از اینکه بگذریم که کولبری شغل مناسبی برای هیچکس نیست، بیشک برای یک نوجوان و زن اصلا مناسب نیست، همانطور که در مورد مشاغل سختی مثل کار روی زمین، صیادی و... نیز که اتفاقا زنان مرزنشین در مواردی به آن مشغول هستند، باید به توان بدنی افراد توجه کرد.
مهناز قدیرزاده (کارشناس روابط کار و فعال حقوق زنان) به ایلنا میگوید: در موارد زیادی از اولویت خارج کردن زنان در بحث اشتغال منجر به تن دادن آنها به مشاغلی شده که کمتر کسی حاضر به انجام آنهاست.
سهم زنان از آسانسازی کارها
مباحث مختلفی درباره کمک به اشتغال مرزنشینان از طریق ایجاد تعاونیها مطرح است. هر وقت اتفاق تلخی برای کولبری میافتد، افرادی این ایده را مطرح میکنند. ایجاد تعاونی برای مرزنشینان در واقع فعالیتی در راستای آسانسازی برخی مشاغل سخت است. شاید توسعه تعاونیها به صورت کلی مواردی مثل کولبری را از بین نبرد، اما لااقل در جایی که کولبری شغلی رایج است، بدیلی پیدا میشود و افرادی میتوانند از کار غیررسمی به سوی کار رسمی بروند.
آنطور که بهمن عبداللهی (رئیس اتاق تعاون) میگوید: تعاونیها بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار شغل ایجاد کردهاند.
بر اساس آماری که اخیرا محمد شریعتمداری (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) ارائه داده از ۲۳ هزار و ۷۲۲ تعاونی بانوان هم اکنون تعداد ۱۰ هزار و ۳۵۰ تعاونی (۴۳.۶ درصد) فعال هستند. همچنین ۴۴.۶ درصد از تعاونیهای بانوان در بخش صنعت در کشور فعال هستند که این بخش از تعاونیهای بانوان در حوزه صنعت توانستهاند به خوبی نقشآفرینی کنند.
همانطور که عنوان شد یکی از کارویژههای بخش تعاون توسعه تعاونیهای مرزنشینان است. یاسر فیضی (رئیس کمیسیون مرزنشینان اتاق تعاون ایران) تقویت تعاونیهای مرزنشین و توسعه مبادلات مرزی را موجب رونق اقتصاد دانسته و میگوید: اگر به دنبال کاهش اقتصاد غیر رسمی در مرزها هستیم چارهای جز بهبود شرایط معیشتی مرزنشینان نداریم.
آیا زنان از توسعه تعاونیهای مناطق مرزی سود میبرند یا با اشغال فرصتهای اشتغال رسمی از طرف مردان، زنان بیشتری به سمت مشاغل پرخطر در مرزها سوق مییابند؟ قدیرزاده میگوید: احتمالا اتفاق دوم میافتد، مگر اینکه تبعیض مثبت قائل شویم.
تبعیض به نفع زنان
بررسیهای جهانی نشان میدهد در حوزههای مختلف رفع تبعیض جنسیتی نیازمند تبعیض مثبت به نفع زنان است، یعنی اینکه برای رعایت عدالت باید امتیازاتی برای زنان قائل شد تا شرایط برابر شود.
قدیرزاده عنوان میکند: کولبری کاری دشوار برای هر فردی در هر سن و سال و حتی شرایط بدنی است، اما مشخص است که وقتی یک نوجوان یا زن کولبری میکند، بیشتر از دیگران خود را در معرض خطر قرار میدهد. به همین ترتیب درباره مشاغل سختی مثل صیادی که در مناطق ساحلی ما رواج دارد و زنان هم در آنها فعالیت میکنند اوضاع به همین شکل است. حتی در بحث کشاورزی چنین چیزی قابل ردگیری است. این نگرانی وجود دارد که زنان به دلیل تبعیضهای موجود نتوانند خود را از شرایط سخت کاری نجات دهند.
از ۲۳ هزار و ۷۲۲ تعاونی بانوان هم اکنون تعداد ۱۰ هزار و ۳۵۰ تعاونی (۴۳.۶ درصد) فعال هستند. همچنین ۴۴.۶ درصد از تعاونیهای بانوان در بخش صنعت در کشور فعال هستند که این بخش از تعاونیهای بانوان در حوزه صنعت توانستهاند به خوبی نقشآفرینی کنند
او ادامه میدهد: در بحث تعاونیهای مناطق مرزی باید شغل زنان لحاظ شود. نباید در این مرحله همه چیز را محدود به تقاضای زنان کرد و گفت چون زنی تقاضای ایجاد تعاونی نداشته، همه تعاونیها مردانه هستند. زنان به ویژه در مناطق مرزی آگاهی یا جسارت کافی را برای این کار ندارند. پس باید به سراغ آنها رفت، آگاهشان کرد و به آنها اطمینان داد که مورد حمایت قرار میگیرند.
کار شایسته به عنوان هدفی که فعالان حوزه کار تحقق آن را ضروری میدانند، مولفههایی دارد که از آن جمله میتوان به عادلانه بودن و کفایت دستمزد و همچنین صیانت از نیروی انسانی اشاره کرد. سالهاست که فعالان کارگری تلاش میکنند نگاه ابزاری به کارگر را تغییر دهند. به این صورت دیگر نمیتوان چنین چیزی را پذیرفت که کارگر را در کاری سخت به کار میگیریم و جریمهاش را میدهیم؛ سلامت فرد بسیار با ارزشتر از امتیازات مشاغل سخت و زیانآور است. این روند باید در مشاغل رسمی طی شود، اما این اتفاق نباید به راندن افرادی که توانایی کمتری در پیدا کردن شغل دارند به سمت مشاغل غیررسمی پرخطر منجر شود. شاید لازم باشد تا دههها در سیاستگذاریها، تبعیض هایی به نفع این اقشار از جمله زنان قائل شویم.