ایلنا گزارش میدهد؛
انتظار طولانی برای اصلاح همسانسازی/ مهمترین خواسته بازنشستگان کشور چیست؟
مهمترین مطالبه جمعی بازنشستگان عمل به ماده ۹۶ و افزایش پایه مستمری براساس هزینههای زندگی است که اگر این مطالبه برآورده شود، دیگر چندان نیازی به همسانسازی نخواهد بود!
به گزارش خبرنگار ایلنا، نیمه اول سال به روزهای پایانی خود نزدیک میشود اما هیچکدام از مطالبات بازنشستگان که در سطوح مختلف طرح شده، کاملاً برآورده نشده است؛ اجرای همسانسازی با نواقص و انتقاداتی همراه بوده، قوانین بالادستی مزد حتی در حداقلیترین خوانش خود رعایت نشده و ارائه خدمات درمانی رایگان و باکیفیت به بازنشستگان هنوز یک خواسته جمعی بدون پاسخ است، چراکه هنوز بازنشستگان مجبورند ماهانه مبلغ گزافی برای برخورداری از «بیمه تکمیلی» بپردازند؛ این در حالیست که یک کارگر بازنشسته در زمان اشتغال، یک سوم از حق بیمه خود را به خاطر بهرهمندی از خدمات درمانی به صندوق تامین اجتماعی واریز کرده و در زمان بازنشستگی نیز سه درصد حق درمان هر ماه از مستمری او کسر میشود.
نواقص همسانسازی
تامین اجتماعی پس از دریافت ۳۲ هزار میلیارد تومان از مطالبات خود در تیرماه، اقدام به اجرای همسانسازی نمود؛ مطالبهای که بازنشستگان دوازه سال تمام برای اجرای آن انتظار کشیده بودند؛ اجرای همسانسازی که در واقع «متناسبسازی» بود نه همسانسازی به معنای واقعی، بازهم نتوانست رضایت کامل بازنشستگان تامین اجتماعی را جلب نماید. چند ایراد کلی به فرمولهای طرحی وارد بود که به آن نامِ متناسبسازی داده بودند: افزایش مستمری بازنشستگان سایر سطوح هیچ سنخیتی با آورده آنها و میزان بیمهپردازی آنها در زمان اشتغال نداشت و در نتیجه این گروهها با اجرای همسانسازی به سمت حداقلبگیری سوق داده شدند؛ ده سال سابقه استحقاقی بازنشستگان سخت و زیانآور در فرمولهای همسانسازی نادیده گرفته شد و این گروهها نتوانستند از افزایش عادلانه بهرهمند شوند و در نهایت، برای ازکارافتادگان و بازماندگان، افزایش ناشی از متناسبسازی بسیار ناچیز بود.
خانم محمدی که یک مستمریبگیر بازمانده با ده سال سابقه است، از افزایش بسیار ناچیز در مستمری خود خبر میدهد و میگوید: ما بازماندگان که منبع درآمد دیگری غیر از مستمری دریافتی ماهانه نداریم، روز به روز بیشتر به زیر خط فقر رانده میشویم.
او که دو میلیون تومان هم در ماه دریافتی ندارد؛ میگوید: با مستمری دریافتی حتی ده روز از هر ماه را نمیتوانیم سر کنیم؛ بعد از فوت همسرم، دو فرزند روی دست من مانده است و نمیدانم چگونه باید هزینههای زندگی این خانواده سه نفره را با مستمری ناچیزی که دریافت میکنم، تامین کنم؟!
انتظار برای اصلاح
در این شرایط، ابتدا مسئولان سازمان تامین اجتماعی از پذیرش عیب و ایرادات همسانسازی طفره رفتند و ادعا کردند که «عدالت بیمهای» کامل رعایت شده است؛ اما بعد از انتقادات گسترده بازنشستگان که در همه سطوح از جمله در سطوح رسمی و از جانب کانونهای بازنشستگی مطرح شد، در روزهای ابتدای شهریورماه پذیرفتند که متناسبسازیِ اجرا شده، نواقصی دارد که باید مرتفع شود؛ مقامات سازمان وعده دادند که «به زودی» جلساتی با حضور اعضای کانونهای بازنشستگی برگزار خواهد شد تا در همسانسازی و فرمولهای آن تجدیدنظر و بازنگری صورت بگیرد. منتها سوال اینجاست که این «به زودی» دقیقاً کی و در چه تاریخی است؛ اکنون شهریورماه به پایان رسیده و بازنشستگان ناراضی از اجرای همسانسازی ازجمله بازنشستگان سخت و زیان آور نه تنها مردادماه به حق خود نرسیدند بلکه شهریورماه هم همان مبلغ ناکافی قبلی را دریافت کردند؛ آیا اگر قرار است اصلاحاتی در همسانسازی به عمل آید، بهتر نبود قبل از پایان شهریور این اتفاق بیفتد تا بازنشستگان بتوانند این اصلاحیهها را در مستمری شهریورماه خود رویت کنند؟!
یک بازنشسته سخت و زیانآور با بیان اینکه ما بازنشستگان کارگری پنج ماه ابتدای سال را در انتظار اجرای همسانسازی بودیم و بعد از اجرای آن نیز امیدهایمان به یاس مبدل شد؛ از تاخیر در بازنگری انتقاد میکند و میگوید: آیا واقعاً قصد دارند اصلاحات را به عمل بیاورند و آن ده سال سابقه استحقاقی (نه ارفاقی) ما را در فرمولها و محاسباتِ متناسبسازی لحاظ کنند؟! آیا اگر واقعاً قصد این کار را دارند، چرا تا این اندازه تعلل میکنند؟! آیا قرار است دو یا سه ماه آخر سال این اصلاحیهها اِعمال شود؟!
این بازنشسته مثل بسیاری از بازنشستگان سخت و زیانآور از سالها کار کردن در معادن زیر زمین، درد دل ها و شکوههای بسیار دارد؛ او با نارضایتی فراوان میگوید: نمیدانند بیست سال کار در معدن یعنی چه! نمیدانند چرا تصمیم گرفته شده ده سال به سابقه ما بیفزایند! نمیدانند یک کارگرِ معدن ذغال سنگ بعد از بیست سال کار کردن کیلومترها زیر زمین، دیگر نمیتواند به راحتی نفس بکشد چه برسد به اینکه بخواهد ده سال دیگر هم در همان شرایط کار کند؛ دیگر باید جنازهاش را از زیر زمین بکشانند و بالا بیاورند!
تعلل در بازنگری در همسانسازی در حالی اتفاق افتاده که تشکلهای رسمی بازنشستگان از جمله کانونهای استانی نیز بارها خواستار تجدیدنظر در محاسبات شدهاند و با مقامات سازمان نامهنگاری کردهاند.
انتقادات تشکلهای رسمی
احمد پنجکی (دبیر کانون بازنشستگان کارگری استان تهران) از ارسال نامه برای کانون عالی و سازمان تامین اجتماعی با خواسته تجدیدنظر در همسانسازی خبر میدهد و میگوید: حق قانونی و ابتدایی بازنشستگان این است که لااقل در محسابات صورت گرفته تجدیدنظر شود.
کریم صادق زاده تبریزی (رئیس کانون کارگران بازنشسته تبریز) نیز در این رابطه میگوید: از همان ابتدا مشخص بود به دلیل تورم زیاد هر افرایشی به آن شکلی که تامین اجتماعی میخواهد اجرایی میشود و فقط میتواند در بهترین حالت، وضعیت سال قبل را برای معیشت بازنشستگان و مستمریبگیران حفظ کند.
وی با اشاره به اینکه شیوه اجرایی متناسبسازی حقوق مورد اعتراض بازنشستگان است، افزود: کانون کارگران بازنشسته تبریز به عنوان نهاد قانونی و در راستای وظایف خود به محض اجرای نادرست این قانون، ضمن تهیه نامههای اعتراض آمیز خطاب به مسئولان کشوری و استانی ازجمله وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مدیرعامل تامین اجتماعی و نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی، موضوع را هشدار داد و خواستار بازنگری سریع شد.
خواسته اصلی، چیز دیگری است
علیرغم همه این اعتراضات تا امروز که در آخرین روزهای شهریور هستیم، خبری از تجدیدنظر در همسانسازی نیست اما جدا از این مطالبه بسیار حداقلی، خواسته اصلی بازنشستگان کشور چیز دیگری است: بازنشستگان میگویند قوانین بالادستی دستمزد در مورد شاغلان و بازنشستگان رعایت نشده و فاصله بسیاری بین مستمری ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی حداقلبگیران و سبد معیشت ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی وجود دارد.
منظور از «قوانین بالادستی دستمزد» ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی و ماده ۴۱ قانون کار است که هر دوی آنها بر ضرورت تطابق دریافتی ماهانه با سبد معاش خانوار تاکید دارند؛ این در حالیست که نه در جلسات رسمی شورایعالی کار و نه در تعیین مستمری بازنشستگان به رقم حداقلی ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومانی سبد معاشِ اسفندماه، هیچ توجهی نشده است.
کاظم فرج اللهی (فعال صنفی مستقل کارگران و بازنشستگان) میگوید: در اسفند و فرودین سبد حداقلی ۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومانی که خود دولت آن را به رسمیت شناخته بود، مورد توجه قرار نگرفت و مزد و مستمری فقط ۲۶ درصد افزایش یافت؛ حالا براساس همان محاسبات حداقلی این سبد به ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسیده است؛ بنابراین مهمترین خواسته و مطالبه بازنشستگان فراتر از اصلاحات در همسانسازی، تطابق مستمریها با این سبد ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی است.
به گفته احمد پنجکی (دبیرکانون بازنشستگان کارگری استان تهران) در ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی هیچ ممانعت و محدودیتی برای افزایش چندباره مستمریها در طول یک سال وجود ندارد و لذا میتوانند مستمریها را در میانه سال براساس سبد معیشت و یا لاقل براساس نرخ تورم رسمی ترمیم کنند و این اتفاقی است که باید بیفتد.
به گفته او نیز پایبندی به ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی و افزایش عادلانه پایه مستمری، بسیار مهمتر و کلیدیتر از اصلاحات در قالبِ الحاقیهای به نام متناسبسازی است. او تاکید میکند: مهمترین مطالبه جمعی بازنشستگان عمل به ماده ۹۶ و افزایش پایه مستمری براساس هزینههای زندگی است که اگر این مطالبه برآورده شود، دیگر چندان نیازی به همسانسازی نخواهد بود!
در این شرایط، انتظار بسیار طولانی شده است و بازنشستگانی که هنوز فقط ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان یا ۳ میلیون تومان (آنهم بعد از ۳۵ سال بیمه پردازی) دریافتی ماهانه دارند، باید با همین مستمری ناچیز تمام هزینههای خانوار را تامین کنند؛ هزینههایی که امروزه بیش از ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است؛ علاوه بر اینها، این بازنشستگان باید هر ماه مبالغی بابت بیمه تکمیلی بپردازند؛ یعنی با مستمریِ یک سوم خط فقر، هنوز «درمان» هم یک معضل بزرگ در سالهای کهولت و بیماری است، چراکه «بیمه پایه» دیگر تقریباً تبدیل به یک ویترین خالی شده است!
گزارش: نسرین هزاره مقدم