در حاشیه حادثه معدن هجدک مطرح شد:
مسئولیت کارفرما در حادثه قابل چشمپوشی نیست/ خلاء گمانهزنی برای شناسایی حفرههای گازیِ معدن هجدک مشهود است/ استخراج صنعتی از معادن برای جلوگیری از مخاطرات ضرورتی انکارناپذیر است
مدیرکل بازرسی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابعاد گزارش اولیه حادثه معدن هجدک و الزامات ایمنسازی و استخرراج از معادن زغال سنگ را تشریح کرد و گفت: به استناد ماده ۹۱ و ۹۵ قانون کار، اگر قصوری در جریان حادثه وجود داشته باشد، متوجه کارفرماست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ساعت ۱۴ روز یکشنبه شانزدهم شهریور خبری منتشر شد که در وانفسای ریزش شاخص کل بورس، چندان دیده نشد؛ اما این خبر هم از یک ریزش خبر میداد: ریزش تونل معدن زغال سنگ هجدک کرمان که به مرگ و مصدومیت ۵ کارگر انجامید. این خبر منتقدان نظام ایمنی معادن زغال سنگ را چندان متعجب نکرد؛ چراکه شواهد نشان میداد معادن زغال سنگ آسیبپذیر هستند و غفلت کارفرمایان و کوتاهی پیمانکاران از ایمنسازی این معادن، که در سالهای گذشته دهها کشته و صدها مجروح بر جای گذاشته است، اصلیترین مستندی است که وقوع حادثه در هجدک یا هر معدن زغال سنگ دیگری را اجتنابناپذیر میسازد؛ اما اتفاقی که در هجدک رخ داد، ریزهکاریهایی هم دارد که برای بررسی بیشتر آنها با «علی مظفری» مدیرکل بازرسی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفتگو کردیم.
مدیر روابط عمومی شرکت زغال سنگ کرمان اعلام کرد این شرکت هیچ تعهدی در قبال مقوله ایمنی در معدن هجدک ندارد و پیمانکار تمامی امور ازجمله مانیتورینگ و ایمنی را برعهده دارد. علت این حادثه آنگونه که آقای شاکرمی، معاون روابط کار وزارت کار، اعلام کرد مواجهه مسیر حفر تونل با یک سفره گازی پنهان در لایههای سنگی بوده که در نتیجه حجم زیادی از گازهای پنهان در لایههای سنگی آزاد شده است. گزارش اولیهای که در مورد دلایل حادثه به دست شما رسیده تا چه اندازه موید قصور کارفرما و پیمانکار است؟
بازرسیهای میدانی و گزارشی که از طرف بازرسان به دست من رسیده، نشان میدهد که پیمانکار گواهی تایید صلاحیت ایمنی را داشته است. همچنین مسئول ایمنی صلاحیت لازم را برای انجام مسئولیتهای تعریف شده برای این کار را داشت، که متاسفانه در این حادثه جان خود را از دست داد؛ مسئول ایمنی، حتی مدرک مهندسی معدن داشت. بر مبنای گزارش اولیه حادثه، ساختارهای عملیاتی از باب حفظ اصول ایمنی رعایت شدهاند؛ اما پارامترهای حادثهساز معدن هجدک، باید بیشتر بررسی شوند تا با در نظر گرفتن تمامی جوانب گزارش تکمیلی تهیه شود. از آنجا که معدن قدیمی است، بازرسی پیش از حادثه در تیرماه انجام شده بود. باتوجه به اینکه علت حادثه وجود حفرههای گازی بر بستر سنگی اعلام شده، امکان پیشبینی درست آن وجود نداشت؛ اما باید صبر کرد تا گزارش تکمیلی آماده و تمام جنبهها مورد تحلیل قرار گیرند.
آیا نوع وقوع این حادثه به گونهای نیست که بازرسان اداره کار با ارسال گزارش از پرمخاطره بودن عملیات حفاری، زمینه تعطیلی کارگاه را تا رفع تمام نگرانیها فراهم میکردند؟
پیش از حادثه موضوعی که مصادیق تعطیلی یا توقف کارگاه را گواهی دهد، وجود نداشت یا گزارش نشده است؛ البته بازرسان کار راسا نمیتوانند کارگاه را تعطیل کنند؛ چراکه حتما باید مصداقی برای تعطیلی وجود داشته باشد. پس از گزارش این موارد، دستگاه قضایی برای توقف فعالیتهای کارگاه ورود میکند. در مورد مسئولیتهای حادثه باید بگویم که قانونگذار در ماده ۸۵ و ۹۵ قانون کار، مسئولیت ایمنی کارگاه را متوجه کارفرما دانسته است؛ البته حاکمیت در قانون، ساختارهایی را پیشبینی کرده است؛ مانند آییننامه تخصصی ایمنی معادن و موضوعات مرتبط با آن.
بدیهی است که به استناد ماده ۹۱ و ۹۵ قانون کار، اگر قصوری در جریان حادثه وجود داشته باشد، متوجه کارفرماست. موادی از قانون کار که به آنها اشاره کردم، صراحت دارند. ماده ۹۵ قانون کار تاکید دارد: «مسئولیت اجرای مقررات و ضوابط فنی و بهداشت کار برعهده کارفرما یا مسئولین واحدهای موضوع ذکر شده در ماده ۸۵ این قانونخواهد بود. هر گاه بر اثر عدم رعایت مقررات مذکور از سوی کارفرما یا مسئولین واحد، حادثهای رخ دهد، شخص کارفرما یا مسئول مذکور از نظر کیفری و حقوقی و نیز مجازاتهای مندرج در این قانون مسئول است.»
بنابراین مسئولیت کارفرما، در حادثه قابلیت چشم پوشی ندارد. کارفرما در مقام واگذارنده پیمان مسئولیت دارد. طبیعی است که یکسری نظارتها هم در آییننامههای ایمنی معادن پیشبینی شده که باید در سلسله مراتب واگذاری کار به پیمانکار و انجام کار، از ناحیه کارفرما مورد تاکید و توجه قرار گیرند.
از آنجا که بیشتر معادن کشور توسط پیمانکاران مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، در بیشتر حوادثی که اتفاق میافتند، مسئولیت حادثه متوجه پیمانکار هم هست. باتوجه به اینکه تکرار حوادث در معادن زغال سنگ بیشتر از سایر معادن است و با تعدد پیمانکاران هم در این بخش مواجه هستیم، چگونه میتوان بر ایردات فنی و رعایت نشدن مفاد قانون کار و آییننامههای ایمنی توسط آنها، به شکل مناسبی نظارت کرد؟
معادن زغال سنگ در تمام دنیا افزون بر سایر معادن با مخاطره مواجه هستند، که البته این مورد به ماهیت عملیاتی معادن زغال سنگ بازمیگردد. تایید صلاحیت ایمنی پیمانکاران و الزام به رعایت آیین نامهها توسط آنها، باید در هر شرایطی رعایت شود. حاکمیت باید بر این موارد نظارت کند؛ ضمن اینکه هر کارفرما و پیمانکاری باید بر عملیات بهرهبردای نظارت دقیق انجام دهند. حدود نظارتها، مسئولیتها و عواقب آن هم در قانون کار و آییننامههای مربوطه پیشبینی شده است.
نظارت دقیق بر شبهحوادث و نگاه موشکافانه به آنها تا چه اندازه بر جلوگیری از وضوع چنین حوادثی کمک میکند؟
شبهحوادث مواردی هستند که میپنداریم به خیر گذشتهاند! شبهحوادث منجر به خسارتهای جانی و مالی نمیشوند؛ اما میتوانند راهنمایی برای پیشبینی وقوع حوادث بزرگتر باشند. اساسا باتوجه به خسارتهای بزرگی که حوادث به جان کارگران و سرمایههای شرکتها وارد میکنند، نظامهای اقتصادی با حساسیت بر شبهحوادث، نظارت میکنند.
آیا کارفرمایان یا پیمانکاران ملزم به ثبت شبهحوادث و ارائه گزارش آنها به ادارات کار هستند؟
در قانون، گزارش شبهحوادث به وزارت کار پیشبینی نشده است؛ اما این جزو اصول بدیهی است که کارفرما شبهحوادث را ثبت کند و با پیشبینی ضوابط نظارتی و انضباطی از وقوع حادثه جلوگیری کند. حادثه معدن هجدک خیلی به شبهحادثه ارتباطی ندارد؛ چراکه دلیل حادثه بیشتر به بسترهای زمین شناختی ناشناخته مرتبط است؛ بسترهایی که روی آنها کار حفاری انجام میشود. طبیعتا پیش از وقوع این حادثه از وجود حفره گازی اطلاعی در دست نبوده است؛ اما مدیران و مسئولان نظارت بر کارگاه باید پیشبینیهای لازم را از طریق گمانههای شناسایی و اکتشافی، از طریق بررسی ژئوفیزیک (فیزیک زمین) انجام میدادند؛ پس این خلاء وجود دارد.
باید توجه داشته باشیم که هرچه در فرآیند حفاری و اکتشاف لایههای عمیق جلوتر میرویم، به لایههایی برمیخوریم که بیشتر و بیشتر در معرض گازهای خطرناک بطنی هستند؛ و لذا احتمال انتشار گاز با شدت تخریب بیشتری وجود دارد. کاری که باید انجام شود حفر چالههای اکتشافی از محتوای زمینشناسی است. در دنیا ذخایری که پتانسیل بالای گازسوزی وجود دارند را پیش از بهرهبرداری معادن از طریق پمپاژ سطحی گازدایی (دگازاژ) میکنند؛ البته این کار زمانبر است اما از لحاظ اقتصادی به صرفه. این کار باید پیش از شروع بهرهبرداری از معادن و حضور کارگران انجام شود.
به نظر میرسد که میانگین حوادث معدنی در ایران بالاتر از بسیاری از کشورهاست.
در جهان، میانگین حوادث در حوزه معدن بیشتر از سایر حِرف هست؛ در ایران هم به همین ترتیب.
مشکل کار کجاست؟ آیا شیوههای منسوخ بهرهبرداری در ایران، موجب افزایش حوادث شدهاند؟
هرچه به صورت گستردهتر به سمت استخراج صنعتی حرکت کنیم و استخراج از معادن را به شیوههای مکانیزه تبدیل کنیم، مواجهه کارگران با محیطهای پرریسک کمتر میشود و ریسک مخاطرات کاهش مییابد. بنابراین باید به تجهیز، نوسازی معادن و مکانیزاسیون نگاهی داشته باشیم؛ البته این نیازمند سرمایهگذاری است، اما عبور از استخراج سنتی و رو آوردن به مکانیزاسیون، ضروری و در سالهای آتی با توجه به تحولات تکنولوژیک، اجتنابناپذیر است. امروز، تکنولوژی به عنوان رکن اصلی ایمنی معادن مطرح است.
امیداورم با سرمایهگذاری و ایجاد زمینه سرمایهگذاری، سریعتر به انقلاب تکنولوژیک در معادن دست یابیم؛ به ویژه در معادن زغال سنگ. در این راه تجهیزاتی مانند road header برای پیشروی و تونلزنی و sheaer (ماشین برش) باید به کار گرفته شوند. اینگونه کارگر ریسک مخاطرت حفاری را متحمل نمیشود. استفاده از تجهیزات مکانیزه که زغال را برش میزنند، کمک میکند که که کارگر از ریسک مخاطرات کار به شیوه سنتی خارج شود. در روشهای سنتی کارگر موظف است در یک موضع ناشناخته در حفاری و استخراج قرار گیرد؛ البته این ماشینآلات در دنیا به صورت متعارف به کار گرفته میشوند؛ اما در ایران نیاز به وارد کردن آنها داریم. در «معدن مکانیزه طبس» سالهاست که از این تجهیزات استفاده میشود. اگر نرخ ایمنی معدن مکانیزه طبس را نسبت به توناژ آن در نظر بگیریم، میتوان ایمنی این معدن را بسیار مناسب ارزیابی کرد.
خصوصی یا دولتی بودن معادن تا چه اندازه در تجهیز آن تاثیرگذار است؟
اینکه معدن خصوصی است یا دولتی، نباید در ایمنی کارگاه تاثیرگذار باشد. ایمنی اصولی است که در هر حال باید به آنها توجه شود؛ البته بخش خصوصی برای ایمنی باید سرمایهگذاری بیشتری را انجام دهد؛ با توجه به توان مالی اینگونه کارفرمایان، محدودیتهایی در این مورد وجود دارد. بنابراین یا باید بخش خصوصی توانمند به میدان بیاید یا اینکه دولت وارد سرمایهگذاری در معادن زغال سنگ شود که این یک ضرورت است؛ البته در معادن زغال سنگ شیب لایهها به گونهای است که محدویتهایی را ایجاد میکند، اما این محدودیتها به گونهای نیست که نتوانیم از تجهیزات مکانیزه استفاده کنیم؛ مطالعاتی هم در این زمینه انجام شده است.
امکان تولید تمام این ماشینآلات در داخل وجود دارد یا باید آنها را به کشور وارد کرد؟
در ایران تعداد انگشت شماری از شرکتها این تجهیزات را تولید میکنند؛ اما به واردات نیاز داریم. برای تولید بیشتر هم میتوانیم از ظرفیتهای شرکتهای دانش بنیان استفاده کنیم؛ مشروط به اینکه سرمایهگذاری سنگینی صورت گیرد.
گفتگو: پیام عابدی