خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد؛

روزهای خوشِ «عسلویه» کجا رفت؟!

روزهای خوشِ «عسلویه» کجا رفت؟!
کد خبر : ۹۱۶۳۳۱

با گسترش تعدیل ساختاری و خروج مناطق آزاد و ویژه اقتصادی از شمول قانون کار، عسلویه که روزگاری نه چندان دور، بهشت نفتی‌ها بود و کارگران متخصص برای برخورداری از زندگی بهتر و تامین آینده به آنجا می رفتند، تبدیل به کلونیِ شرکت‌های پیمانکاری شد؛ کارگر متخصص و نفتی که پیشترها، هم امنیت شغلی داشت و هم از بهترین مزایای مزدی برخودار بود، در روند قانون‌زدایی به «کارگر پروژه‌ای» تبدیل شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، زندگی کرونایی مردم و کارگران ایران، با تب و تاب فراوان ادامه دارد اما در همین روزهای کرونایی، گروه‌هایی از کارگران هستند که بدون برخورداری از حداقل‌های مورد نیاز زندگی، مشعل‌های پالایشگاه‌های جنوب را روشن نگه می‌دارند؛ «کارگران پیمانکاری پارس جنوبی و عسلویه» که بخش اعظم نیروی کار استان بوشهر را تشکیل می‌دهند و به همت این کارگران، چرخ پالایشگاه‌ها و صنعت نفت کشور گردانده می‌شد، این روزها از شرایط شغلی و زندگی خود رضایت ندارند؛ گرچه باید گفت این کارگران هیچگاه از زندگی در عسلویه گرم و آفتابی و کمپ‌های بدون امکانات راضی نبوده‌اند.

با گسترش تعدیل ساختاری و خروج مناطق آزاد و ویژه اقتصادی از شمول قانون کار، عسلویه که روزگاری نه چندان دور، بهشت نفتی‌ها بود و کارگران متخصص برای برخورداری از زندگی بهتر و تامین آینده به آنجا می رفتند، تبدیل به کلونیِ شرکت‌های پیمانکاری شد؛ کارگر متخصص و نفتی که پیشترها، هم امنیت شغلی داشت و هم از بهترین مزایای مزدی برخودار بود، در روند قانون‌زدایی به «کارگر پروژه‌ای» تبدیل شد؛ کارگر پروژه‌ای عسلویه، حتی در غذایی که شام و ناهار می‌خورد، تبعیض را به چشم می‌بیند؛ در محل خواب و استراحت و در رستوران‌ها، شاهد تفاوت و تبعیض آشکار است و در برخورداری از «امنیت شغلی» امتیازش در حد صفر است؛ همیشه با دغدغه و نگرانی منتظر روزهای خاتمه پروژه است؛ روزهایی که کارفرمای پیمانکار بگوید کار تمام شد...

وقتی قانون کار حاکم نباشد، یعنی اضافه‌کاری و حق‌العمل روزهای تعطیل و حق شیفت هم در کار نیست؛ وقتی قانون کار نباشد، قرارداد دائم حتی روی کاغذ هم معنا نمی‌دهد و وقتی بیکار شدی، حتی جایی به نام تشخیص و حل اختلاف نیست که بروی و حقت را مطالبه کنی؛ قانون کار که نباشد، هیچ حقی حتی روی کاغذ نداری و حالا سالهاست که به جای قانون کار، مقررات ویژه اشتغال در مناطق آزاد، روابط کار در عسلویه را نمایندگی و صیانت می‌کند؛ این مقررات حداقلی که محصول قانون زداییِ تعدیلی است، هیچ حقی برای کارگران به خصوص کارگران پیمانکاری قائل نیست و نکته مهم این است که تعداد کارگران پیمانکاری عسلویه و پارس جنوبی به نسبت رسمی‌ها و قراردادی‌ها به هیچ وجه کم نیست (تعداد پیمانکاری‌ها، تقریباً دو برابر رسمی‌ها و قراردادی‌هاست) ؛ در واقع می‌توان گفت همین کارگران پروژه‌ای و پیمانکاری هستند که عسلویه را می‌گردانند.

آمار کارگران پیمانکاری عسلویه

دوم اردیبهشت ۹۸، مدیرعامل مجتمع گاز پارس جنوبی در ارتباط با آمار شاغلانِ این منطقه گفت: «در حال حاضر نزدیک به ۱۰ هزار نفر در این شرکت مشغول به کار هستند؛ مطابق چارت سازمانی، پالایشگاه‌های گاز پارس جنوبی دارای ۴ هزار و ۲۲۳ نیروی رسمی است؛ هم اکنون ۶۰۹ نیروی قرارداد مستقیم در فازهای مختلف مشغول فعالیت هستند و بیش از ۸ هزار و ۸۸۹ نیروی ارکان ثالث نیز در این مجتمع شاغل هستند؛ این تعداد تنها در مورد نیروهایی است که در خود مجتمع مشغول به کار هستند.»

بر اساس اظهارات مدیرعامل مجتمع پارس جنوبی، تعداد ارکان‌ ثالثی‌های این مجتمع پالایشگاهی که در واقع همان پیمانکاری‌های طرف قرارداد با شرکت‌های پیمانکاری هستند، دو برابر رسمی‌های این مجتمع است. اما رضایت شغلی و امید به آینده این کارگران به اندازه نصف رسمی‌ها و قراردادی‌ها هم نیست!

نارضایتی کارگران پیمانکاری عسلویه

کارگران پیمانکار فازهای مختلف پارس جنوبی از شرایطی که در آن گیر افتاده‌اند، رضایت ندارند؛ آنها خواستار تغییر اوضاع هستند. برای تهیه این گزارش با کارگران پیمانکار بسیاری در فازهای مختلف ازجمله فازهای  ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی گفتگو کردیم؛ آنها چکیده‌ای از رنج‌ها و مشکلات خود را بیان کردند و البته اضافه کردند که این مشکلات را به صورت کتبی به مدیر عامل مجتمع ارائه داده‌اند و خواسته‌اند که کاری صورت بگیرد.

حرف‌های این کارگران نشان می‌دهد که هم از شرایط سخت ناراضی هستند و هم از تبعیض: «در سالیان گذشته هیچ اقدامی برای برقراری عدالت نسبی توسط افراد و سازمان‌های ناظر صورت نگرفته بلکه روز به روز به بی‌عدالتی محض نزدیکتر شده‌ایم. موضوع اصلی که تمام پرسنل را از نظر روحی، جسمی و روانی درگیر خود کرده است، ‌وضعیت معیشتی کارگران این منطقه است که به فرموده رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۳ می‌بایست تمامی پرسنل –چه رسمی، چه قراردادی و چه پیمانکار- به خاطر سختی طاقت‌فرسای کار و آلودگی فراوان منطقه، به صورت ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت، قرارداد داشته باشند که متاسفانه این طرح فقط در منطقه ویژه و در برخی از پتروشیمی‌ها انجام شد ولی هیچ عزم راسخی برای اجرای طرح در مورد کارگران پیمانکاری دیده نشد؛ حتی حق و حقوق اندکی را هم که در دفترچه‌های پیمان مشاهده می‌کنیم فقط در همان دفترچه‌های پیمان جای دارد و ما شاهد اجرایی شدن تمامی بندهای دفترچه‌های پیمان در مجتمع نیستیم. موضوع اصلی دیگری که وجود دارد، عدم همراهی اداره کار منطقه ویژه است که با وجود اطلاع کامل از مشکلات پرسنل و به عنوان تنها مرجع رجوع کارگران جهت پیگیری حقوق خود، برای گرفتن حق و حقوق کارگران از کارفرمایان بی‌میل است و اقدام چندانی نمی‌کند! به جای اینکه بازرسان کار مدام در پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها باشند تا تخلفی صورت نگیرد، معمولاً پشت میزهای خود، درون اتاق‌های دربسته نشسته‌اند و توجهی به شرایط کار کارگران ندارند!» 

مطالبات کارگران پیمانکاری عسلویه

از این کارگران که از کلیت ماجرا و اوضاع اشتغال و احقاق حق خود ناراضی هستند، درخواست کردیم که مطالبات خود را فهرست‌وار لیست کنند؛ بندهای زیر، پاسخِ کارگران پیمانکاری فازهای مختلف عسلویه به یک سوال ساده است: واقعاً چه می‌خواهید؟

«امضای قراردادها معمولاً در ماه‌های پایانی سال و به صورت یکطرفه و فارغ از اصلِ حاکمیت اراده کارگر صورت می‌گیرد. پرسنل پیمانکار هیچ حقی در تعیین بندهای قرارداد ندارند.

معمولاً علیرغم داشتن اضافه کار، اضافه کار به کارگران پیمانکار تعلق نمی‌گیرد گرچه حق اضافه‌کار در دفترچه‌های پیمان به وضوح آمده است.

حقوق، دستمزد و مزایای مزدی معمولاً براساس بندهای دفترچه‌های پیمان پرداخت نمی‌شود و فقط یک کارشناس از امور پیمان‌ها یا امور مالی و بازرسان امور مالی اداره کارِ منطقه ویژه می‌توانند موضوع اجحاف مزدی در حق کارگران پیمانکاری را به صورت شفاف توضیح بدهند و معمولاً کارگران پیمانکاری به دلیل اشراف نداشتن بر موضوع، نمی‌توانند آنچنان که باید و شاید، در جهت احقاق حقوق از دست رفته خود، اقدامات لازم را به عمل بیاورند.

طبق عرف منطقه، باید کارفرما سالی ۲ دست لباس کار به کارگران بدهد اما معمولاً به همان سالی یک دست لباس بسنده می‌کنند و کارگران پیمانکاری مجبور به خرید لباسِ کار با هزینه شخصی هستند.

براساس دفترچه‌های پیمان، باید حداکثر ظرف مدت دو ماه، نسبت به پرداخت کلیه حقوق و مزایای پرسنل در تعمیرات اساسی (اورهال) اقدام شود و همچنین افرادی که در آن بازه زمانی یعنی در وقت از پیش تعیین شده شیفت کاری‌شان در محل کار در بازه تعمیرات اساسی حضور داشته‌اند، بایستی ۴۰ درصد از میزان حقوق روزانه خود را دریافت کنند که متاسفانه معمولاً مطالبات پرسنل بعد از ۶ ماه پرداخت می‌شود.

با استناد به دفترچه‌های پیمان، بخش ترمیمی در قراردادها در نظر گرفته شده ولی متاسفانه برای بسیاری از پرسنل شاغل اعمال نمی‌شود. این بخش ترمیمی باعث می‌شود حقوق فردی که بیش از ۲ سال سابقه کار دارد، به کارگری که ۵ سال سابقه کار دارد، نزدیک شود اما با اعمال نشدن این بخش، ارزش سابقه کار و تجربه کارگر از بین می‌رود.

براساس پیمان‌های منعقده، پیمانکار ملزم است که کارکنان خود را از بین افراد بومی و ایرانی انتخاب کند (براساس قانون، ۵۰ درصد پرسنل باید حتماً بومی باشند) اما متاسفانه شاهد جذب نیروهای غیربومی هستیم. آلودگی هوا و آب، سهم بومی‌هاست و اشتغال به غیربومی‌ها می‌رسد!

براساس پیمان‌ها، تامین خوابگاه مناسب و امکانات زندگی برعهده شرکت پیمانکار است اما گاهاً دیده شده که این موارد رعایت نمی‌شود.

قوانین کار و تامین اجتماعی و ازجمله «طرح طبقه‌بندی مشاغل» در برخی شرکت‌های پیمانکاری اجرا نمی‌شود و هیچ ارزیابی از کار کارگران براساس تخصص، مهارت و سابقه صورت نمی‌گیرد؛ اجرای دقیق طرح طبقه‌بندی مشاغل، یکی از مهمترین خواسته‌های کارگران پیمانکاری نفت و پالایشگاهی است.

تامین وسایل نقلیه برای کارگران پیمانکاری برعهده شرکت پیمانکار است ولی گاهاً مشاهده می‌شود که کارگران برای تردد از محل اسکان و کمپ به پروژه، خودشان وسیله نقلیه تهیه می‌کنند.

در طول سالهای گذشته، گاهاً «پایه سنوات» و همچنین حق‌الزحمه‌ی تعطیل کاری و جمعه کاری کارگران پیمانکار افزایش نیافته است. در واقع مزایای مزدی برای دو یا سه سال ثابت مانده است.

معمولاً حقوق و مزایای کارگران پیمانکاری با حقوق و مزایای عرف منطقه، تفاوت فاحش دارد؛ دستمزد در عرف منطقه عسلویه، بسیار بالاتر از حقوقی است که کارگران شرکت‌های پیمانکاری می‌گیرند!»

اینها بخشی از  انتقادات و درد دل‌های کارگران پیمانکاری شاغل در فازهای مختلف پارس جنوبی است؛ به نظر می‌رسد که سیاست‌های تعدیلی و برون‌سپاری‌های تودرتو، کارگران متخصص و بامهارت در صنعت کلیدی نفت و گاز را به «کارگرانِ حداقل بگیر و بی‌ثبات کار» بدل کرده است؛ باید پرسید که آیا نباید حق و حقوقِ اصلی‌ترین لایه‌های طبقه کارگر که صنعت نفت را می‌چرخانند براساس قانون و عادلانه پرداخت شود؟! و باید پرسید: چه کسانی چرخ پالایشگاه‌ها را می‌گردانند و مشعلِ صنایع نفت و گاز را روشن نگاه می‌دارند؟ این سوال یک پاسخ مشخص دارد: کارگرانی که در گرمای بالای ۴۰ درجه بوشهر، همه تخصص، مهارت و جوانی خود را پای صنعت نفت ایران می‌ریزند.

گزارش: نسرین هزاره مقدم

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز