ایلنا گزارش میدهد؛
کارگران را سهامدار کنید/ سهام ترجیحی، مالیات دوران طلایی بورس به کارگران
خیلیها بر این باورند که ما اکنون در دوران طلایی بورس ایران به سر میبریم. سهم کارگران از رکوردشکنیهای هر روزه بازار سهام چیست؟ آیا اکنون زمان مناسبی برای سهامدار کردن کارگران است؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، یکشبه پولدار شدن با بورسبازی، چیزی است که قبلا آن را بارها در داستانها شنیده و در فیلمها دیده بودیم. اگر تمامی این داستانها و فیلمها ما را به خیابان شماره ۱۱ وال استریت یعنی جایی که بورس نیویوک قرار دارد؛ میبردند، این روزها فاصله تا رویای سود ۳۰۰ و ۴۰۰ درصدی با بورسبازی اینقدرها دور نیست. بعضی مدعی هستند دارند این رویا را تجربه میکنند و البته شاخصها و نمودارها هم همین را میگویند.
بورس تهران در مدت کوتاهی قلههای دور از انتظاری را فتح کرده؛ شاخص کل روز به روز با سرعتی غیرقابل باور بالا میرود و حالا واحد۹۱۰ هزار را رد کرده و پیشبینی میشود به زودی به واحد یک میلیون برسد. این رشد فزاینده خیلیها را به جنب و جوش انداخته است. بازار سهام ایران پر از سهامدار ریز و درشت شده و ارزش شرکتها لحظهای بالا میرود.
هر چند بسیاری بدبینانه به اوضاع نگاه میکنند و از همین حالا شمارش معکوس سقوط تاریخی را آغاز کردهاند، اما مسئولان دارند به هر دری میزنند تا شرایط را حفظ کرده و از رکورد تاریخی محافظت کنند. ابر شرکتهایی مثل شستا به بورس وارد شدهاند و زمزمههایی مبنی بر ورود بیشتر شرکتهای بزرگ و حتی باشگاههای پرطرفداری مثل پرسپولیس و استقلال به بورس به گوش میرسد. همزمان خرید و فروش سهام عدالت آزاد شده و این یعنی خود به خود حدود ۵۰ میلیون ایرانی بورسی شدهاند. در روزهای طلایی بورس صداهایی که قبلا یا اصلا شنیده نمیشد یا ضعیف شنیده میشد، کمی بلندتر به گوش میرسند؛ یکی از این صداها این است: کارگران را سهامدار کنید.
اعطای سهام به کارگران
سهامدار کردن کارگران در کارخانههایی که در آن مشغول به کار هستند، موضوعی نیست که اکنون مطرح شده باشد. سالهاست این موضوع مطرح میشود. از برخی اقدامات نصفه و نیمه که بگذریم، در عمل تقریبا اعطای سهام به کارگران به شکلی که منجر به مدیریت شورایی آنها شود اتفاق نیفتاده است.
خرداد سال گذشته فرهاد دژپسند (وزیر امور اقتصادی و دارایی) اظهارنظری داشت که واکنشهایی را برانگیخت. او درباره پیشنهاد وزارت کار برای فروش سهام برخی بنگاهها به کارگران به صورت شورایی گفت: «این روش در مرحله کنونی فروش اجرا نمیشود، اما در واگذاریهای آینده اعمال خواهد شد.»
همان زمان احمد حاتمی یزد (کارشناس اقتصادی) در گفتگو با ایلنا گفت: در گذشته و در جریان واگذاری کارخانهها، برخی از بنگاههای اقتصادی را به افرادی دادند که اهلیت کار صنعتی نداشتند. به همین دلیل آنها کارخانه را تعطیل کردند، داراییهایش را فروختند و با آن مشغول ساختوساز شدند یا مثلا ملک، هتل و امثال آن خریدند. وقتی کارخانه دست کارگران باشد، چنین کاری نمیکنند. ادامه حیات اقتصادی کارگران بسته به ادامه حیات کارخانه است و با برجسازی، کارگران بیکار میشوند. بنابراین آنها کارخانه را نمیکوبند تا برج بسازند.
این مهم که واگذاری کارخانهها به کارگران باعث تعلق خاطر شده و در نهایت بهرهوری را افزایش میدهد، باعث میشود بسیاری، از سهامدار شدن کارگران دفاع کنند.
۲۳ آبان سال گذشته حسن صادقی (رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) گفت: از وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میخواهیم که واگذاری ۳۳ درصد سهام ترجیحی واحدهای تولیدی را در دستور کار خود قرار دهند تا آنها مشارکت در تولید را به معنای واقعی در ذائقه خود حس کنند. واگذاری سهام ترجیحی به کارگران در گذشتهای نهچندان دور و در دولت آقای هاشمی رفسنجانی کلید خورد و ما نیاز داریم تا بار دیگر این امر را به منظور ارتقای سطح رفاه کارگران احیا کنیم.
میتوان موارد فنی را بررسی کرد و دید چقدر از سهام شرکتها و چگونه قابل واگذاری هستند. برای مثال همواره درصدی از سهام شرکتها متعلق به دولت و غیرقابل واگذاری است. درصد دیگری میماند که با توجه به بدهیهای شرکتها به بانکها کم است. تمامی این موارد را باید بررسی کردو بعد دنبال اعطای سهام به کارگران بود
اکنون که بحث بورس داغ است و هر لحظه خبر تازه و اغلب امیدبخشی از بازار سرمایه میشنویم، شاید بتوان مطالبه سهامدار کردن کارگران را با صدای بلندتر بیان کرد. با این همه، نمیتوان بیگدار به آب زد. آیا اکنون زمان مناسبی است و اساسا سهامدار شدن کارگران فایدهای برای آنها دارد؟
اعطای سهام به کارگران اگر در زمان مناسب باشد، کار درستی است
به همان اندازه که اخبار مربوط به بورس وسوسهکننده است و فکر آدمهایی با سرمایه خرد را به این مشغول کرده که از این دوران طلایی طرفی ببندند، ترس و نگرانی و هشدار هم هست. در هفتههای اخیر انبوهی تحلیل و گزارش درباره بورس منتشر شده است. در برخی از این مطالب، حرفهای ناامیدکنندهای هست که خلاصه میشود در اینکه بورس در حال حاضر بیش از ۱۰ ابر حباب دارد. کسانی که درباره سرمایهگذاری در بورس هشدار میدهند عنوان میکنند که شرایط به گونهای پیش رفته که سهام بیارزش برخی شرکتها ارزشمند شدهاند، حال آنکه واقعا این شرکتها ورشکستهاند. در چنین شرایطی آیا پیگیری سهامدار کردن کارگران درست است؟
هادی ساداتی (فعال کارگری) در گفتگو با ایلنا، از کلیت بحث اعطای سهام به کارگران دفاع میکند، اما میگوید: باید شرایط را به درستی سنجید و زمان مناسبی را برای این کار انتخاب کرد.
او بیان میکند: شرایط اقتصادی جهان شرایط بد و پیچیدهای است. شیوع کرونا ضربات سهمگینی به اقتصاد کشورهای مختلف وارد کرده که رد آن را در بازار سهام این کشورها میبینیم. بورسهای جهانی حال و اوضاع خوبی ندارند. اینکه در این شرایط شاهد رکوردشکنی پشت سر هم بورس تهران هستیم، اندکی عجیب است و جای تامل دارد.
این فعال کارگری با اشاره به بحث اعطای سهام به کارگران، میگوید: از سالها پیش چنین چیزی مطرح بوده است. ما در سالهای اخیر شاهد واگذاریهایی بودهایم که عاقبت خوبی نداشتهاند و نهایتا منجر به خسارت دیدن کارگران واحدهای واگذار شده نظیر نیشکر هفت تپه و هپکو بودیم. عنوان میشود که دادن سهام شرکتها و کارخانهها به کارگران باعث تعلق خاطر شده و در نهایت منجر به رونق کار و تولید میشود.
او ادامه میدهد: چنین چیزی پذیرفتنی است. میتوان موارد فنی را بررسی کرد و دید چقدر از سهام شرکتها و چگونه قابل واگذاری هستند. برای مثال همواره درصدی از سهام شرکتها متعلق به دولت و غیرقابل واگذاری است. درصد دیگری میماند که باتوجه به بدهیهای شرکتها به بانکها کم است. تمامی این موارد را باید بررسی کرد و بعد دنبال اعطای سهام به کارگران بود.
بورس تهران در مدت کوتاهی قلههای دور از انتظاری را فتح کرده؛ شاخص کل روز به روز با سرعتی غیرقابل باور بالا میرود و حالا واحد۹۱۰ هزار را رد کرده و پیشبینی میشود به زودی به واحد یک میلیون برسد. این رشد فزاینده خیلیها را به جنب و جوش انداخته است. بازار سهام ایران پر از سهامدار ریز و درشت شده و ارزش شرکتها لحظهای بالا میرود
ساداتی تاکید میکند: واگذاری سهام به کارگران در زمان مناسب، خواستهای بوده که قبلا آن را بیان کرده و اکنون نیز بر آن تاکید میکنیم. با این همه نباید کارگران درگیر حبابهای بورسی یا هر مساله دیگری شوند که به ضرر آنها تمام میشود.
اطمینان بخشی به بورس با بازی دادن کارگران
منتقدان شرایط فعلی بورس بر این نظر هستند که اتفاقاتی که دارد میافتد سوداگری و حبابسازی است. کسانی بازار گرمی میکنند، سرمایه خرد را جمع میکنند و چند وقت دیگر این سرمایه را با ارزشی کمتر به سرمایهگذاران برمیگردانند. در واقع اشاره آنها به ارزشسازی صوری است که افراد را وسوسه میکند به بورس بروند، اما بعد از مدتی آنها نه تنها پول اولیه خود را ندارند که با کاهش ارزش سهام، متضرر هم میشوند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که بورس زمین تاخت و تاز سوداگران باشد. اگر سهام در اختیار افرادی باشد که نه برای سوداگری که برای ایفای نقش در تولید سرمایهگذاری کردهاند، خطر ترکیدن حباب ادعایی بسیار کمتر است. کارگران میتوانند به تعادل بخشی بورس کمک کنند و به این صورت واگذاری سهام به کارگران که میتواند به صورت سهام ترجیحی باشد، بازی برد – برد است.