ایلنا گزارش میدهد؛
از معلم بازنشسته تا زن سرپرست خانوار که پولهای ناچیزشان را وارد بورس میکنند/ آیا عاقبت بازار بورس، عاقبتِ موسسات اعتباری ورشکسته است؟!
آیا ایجاد این ذهنیت در جامعه که «بازار بورس، بازاری است که در آن هیچ وقت ضرر نمیکنید»، بازی خطرناکی در اقتصاد ملتهب ایران نیست؛ آیا در شکل دادن به این ذهنیت، به اهمیت حیاتیِ سرمایههای اندک آن معلم بازنشسته یا آن زن سرپرست خانواری که پولهایش را از بانک بیرون میکشد و سهام شرکت میخرد، هیچ توجهی شده است؟!
به گزارش خبرنگار ایلنا، «آیا خوب است اگر پول محدودی که بابتِ پاداش پایان خدمت خود گرفتهام، در بازار بورس سرمایهگذاری کنم و سهام بخرم؟!» این، دغدغه و دلواپسیِ یک معلم بازنشسته است؛ دیگری زنی سرپرست خانوار است که سرمایه محدودِ زیر صد میلیون تومانی خود را در یکی از بانکها به حالت سپردهی بلندمدت گذاشته و حالا با پایین آمدن نرخ سود بانکی تا مرز ۱۵ درصد، دودل و مردد است که آیا این سرمایه که همه ممر درآمد او را تشکیل میدهد از بانک خارج کرده و در بورس سرمایهگذاری کند یا نه؛ دیگری کارگری است که با هزار تردید و دلواپسی، بخشی از عیدی پایان سال خود (فقط یک میلیون تومان ونه بیشتر) را سهام خریده و حالا نگرانِ عاقبتِ این سرمایهگذاری کوچک است، آخر برای یک کارگر حداقلبگیر، یک میلیون تومان هم یک میلیون تومان است!
در این شرایط، عرضه سهام شرکتها در بورس با سرعتی بیش از همیشه شتاب گرفته است و دولت، در بلندگوهای مختلف از «بورسی شدن» و حرکت سرمایههای مردم به سمت بازار بورس دفاع میکند و البته وزیر اقتصاد هم بدون آنکه ذرهای از مضراتِ «بورسیسازی سریع» چیزی بگوید، معتقد است که «حباب»، چندان واقعیت ندارد و نباید مردم را ترساند!
در روزهای اخیر، فرهاد دژپسند گفت: مطالعات علمی نشان میدهد در بورس حباب شکل نگرفته اما در عین حال تایید کرد که ممکن است در برخی سهام شاید حباب قیمت وجود داشته باشد. دژپسند افزود: هنگامی که از بورس استقبال میشود چرا باید مردم را بترسانیم؟ چرا از این فرصت استفاده نکنیم؟
او ادامه داد: حمایتهای رئیس جمهور بالاترین مقام اجرایی را از بورس داریم و عرضههای اولیه با قدرت تا پایان سال ادامه دارد. حمایت دولت از بورس ادامهدار خواهد بود و مختص یک زمان کوتاه مدت نیست. به گفته دژپسند، بورس انتخاب مردم بوده و با افزایش ابزارها و عرضه اولیه به این انتخاب پاسخ خواهیم داد.
به نظر میرسد که عرضه سهام فقط محدود به شرکتها نخواهد بود و به زودی فروشِ «صندوقهای دولتی» در بازار بورس شروع خواهد شد.
دژپسند در این رابطه گفت: روند عرضه سهام شرکتها در بازار سرمایه به صورت سریالی ادامه مییابد. بهزودی نخستین صندوق قابل معامله (ETF) متشکل از ۳ بانک و دو شرکت بیمه به ارزش ۱۶ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان در بورس عرضه میشود.
چه میزان سهام در بورس عرضه شده است؟
وی با بیان اینکه پس از این عرضه، سهام دو صندوق ETF دیگر را هم عرضه میکنیم، افزود: پذیرش نخستین صندوق؛ شامل بانک ملت، بانک تجارت، بانک صادرات، بیمه البرز و بیمه اتکای امین؛ در قالب صندوق سرمایه واسطه مالی یکم، روز شنبه انجام شد.
از ابتدای امسال، عرضه اولیه سهام شرکتها در بورس با سرعت بسیار و به صورت سریالی کلید خورده است و قرار است سومین قسمت این سریال، چهارشنبه دهم اردیبهشت انجام گیرد. بر اساس اعلام مسئولان فرابورس، عرضه اولیه سهام شرکت شیر پاستوریزه پگاه گیلان با نماد غگیلا با احراز شرایط پذیرش در بورس و ارائه صورتهای مالی ۱۲ ماهه، چهارشنبه این هفته ۱۰ اردیبهشت ماه به متقاضیان انجام میشود. عرضه اولیهی ۲۰ درصد از سهام شرکت شیرپاستوریزه پگاه گیلان، سومین عرضه اولیه سال ۹۹ و اولین عرضه اولیه اردیبهشت ماه است.
عرضه اولیه سال ۱۳۹۹ مربوط به سهام شرکت سرمایهگذاری صبا تامین با نماد صبا بود که در مورخه ۲۰ فروردین ماه سال جاری انجام شد. در این عرضه اولیه تعداد یک میلیون و ۹۴۴ هزار و ۲۶۶ نفر شرکت کردند که رکورد جدیدی برای خود بود. در این سهم به هر کد معاملاتی حداکثر ۸۱۲ سهم در قیمت ۱۲ هزار ریال اختصاص داده شد.
دومین عرضه اولیه مربوط به سال ۱۳۹۹، در روز چهارشنبه ۲۷ فروردین ماه سال جاری رقم خورد. در این عرضه اولیه، سهام شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی با نماد شستا واگذار شد و دوباره رکورد مشارکت شکسته شد و ۲ میلیون و ۷۰ هزار نفر در این عرضه اولیه شرکت کردند و به هر کد معاملاتی ۳۶۷۳ سهم اختصاص یافت.
آیا بازار بورس حبابی است؟
مشارکت بالا در خرید سهام عرضه شده در بورس، نشان دهنده این است که طبقات مختلف مردم که در تامین نیازهای ضروری خانوار درماندهاند و هیچ ممری برای پرکردن فاصله دستمزدهای پایینتر از خط فقر با هزینههای حداقلی زندگی ندارند، به ناچار به دنبال راهی هستند که بتوانند کمی سودآوری جانبی داشته باشند و از آنجا که سود بانکی از اول اردیبهشت ماه کاهش یافته، محرکهای بسیاری برای ورود سرمایههای اندک مردم به بازار بورسی که برایش بسیار تبلیغ میشود، وجود دارد اما به گفتهی فرامرز توفیقی (از نمایندگان کارگری دستمزد) آیا هیچ اطمینانی وجود دارد که این بازار بورسِ بزرگنمایی شده و حبابی، بتواند از سرمایههای خُرد مردم که به زحمت به دست آمده صیانت کند؛ آیا هیچ تناسبی بین ارزش سهام عرضه شده و ارزش واقعی سهام شرکتها وجود دارد و آیا اگر حباب ایجاد شده روزی بترکد، سرنوشت سرمایهگذاران بورس، همان سرنوشت بانکها و موسسات اعتباری ورشکستهای که با تبلیغ برای سودهای کلان، سرمایههای مردم را جذب کردند، نخواهد بود؟
شاخصِ «وارن بافت» نشاندهنده حباب در بورس است و ایجاد تقاضای کاذب، میتواند به بزرگتر شدن این حباب کمک کند.
نسبت ارزش جاری بازار سرمایه به تولید ناخالص (شاخص وارن بافت) از ۰.۲ در سال ۱۳۹۶ به بیش از ۰.۸ در فروردین ۱۳۹۹ صعود کرده است که نشان دهنده تشکیل ابرحباب در بورس تهران است. شاخص وارن بافت در سال ۱۳۹۶ به میزان ۰.۲ بود که در نیمه سال ۱۳۹۸ به ۰.۳ بالغ گردید. این شاخص در زمستان ۱۳۹۸ به شدت افزایش یافت و به مقدار ۰.۵۵ صعود کرد و در فصل فروردین ۱۳۹۹ از مقدار ۰.۸ عبور کرد.
دولت چه ذهنیتی دارد؟
مساله نگرانکننده دیگر، هدف دولت از شتاب دادن به خصوصیسازی شرکتهای دولتی از طریق عرضه سهام آنها در بورس است؛ آیا دولتی که به خاطر تحریم و مشکلات درون ساختاری، با کمبود بودجه مواجه است، قصد کرده با بورسیسازیِ سریعِ شرکتهای دولتی و خصولتیِ گاهاً زیان ده و در معرض بحران، کمبود نقدینگی خود را از کیسه مردم و از طریق جمعآوری سرمایههای خُرد آنها جبران کند؛ درآمدزایی دولت از طریق عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس، همان هشداری است که کارشناسان اقتصادی مستقل مانند علی دینی ترکمانی یا احسان سلطانی میدهند و معتقدند؛ دولت به دنبالِ «درآمدزایی» از طریق خصوصیسازی به هر قیمت است.
این درحالیست که سهام شرکتها نه به کارگران آنها و ذینفعان اصلی داده میشود و نه در مدیریت این شرکتها، ذینفعان هیچ مداخلهای دارند. این مساله را فرامرز توفیقی به این شکل مطرح میکند: «دولت پول مردم را میگیرد و به آنها سهام میدهد، اما مدیریت همان شرکتها را دو دستی برای خودش نگه میدارد و این رسما با اصل حاکمیت شرکتی در تضاد است. به عبارتی دولت می گوید مردم پول را بدهند، بقیه امور شرکتها به آنها مربوط نیست!»
در چنین شرایطی آیا ایجاد این ذهنیت در جامعه که «بازار بورس، بازاری است که در آن هیچ وقت ضرر نمیکنید»، بازی خطرناکی در اقتصاد ملتهب ایران نیست؛ آیا در شکل دادن به این ذهنیت، به اهمیت حیاتیِ سرمایههای اندک آن معلم بازنشسته یا آن زن سرپرست خانواری که پولهایش را از بانک بیرون میکشد و سهام شرکت میخرد، هیچ توجهی شده است؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم