ایلنا گزارش میدهد؛
کارگری در پساکرونا چه فرقی با قبل دارد؟
شیوع کرونا ما را مجبور به استفاده بیشتر از ابزارهای نوین کرده است. این توفیق اجباری چقدر بر بازار کار تاثیر میگذارد؟ آیا در پساکرونا، کارگران کمتر سر کار میروند و بهرهوری بیشتر میشود؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، پیش از فراگیری کرونا انبوهی گزارش و تحلیل درباره این منتشر میشد که انسان قرن بیست و یکمی در حال تجربه نوعی زیست منحصربهفرد است و این نوع زیست همه شئونات زندگی را دستخوش تغییر و تحول میکند. صحبت بر سر فراگیری استفاده از اینترنت بود. در حال حاضر بسیاری از کارها را میتوان با استفاده از ابزارهایی که فضای مجازی و هوش مصنوعی در اختیار ما میگذارند، انجام دهیم. وقتی کرونا آمد و اقصا نقاط جهان را درنوردید، به ضرورت قرنطینه توجه به زیست مجازی حتی بیشتر از قبل هم شد. کار باید صورت میگرفت و حالا که امکان حضور در اجتماعات و محل کار وجود نداشت و حتی بیماری زندگی عادی مانند دید و بازدید از دیگران را تحت تاثیر قرار داده بود، باید از ابزارهایی استفاده میشد که بشر برای راحتی خود فراهم آورده بود.
این واقعیت دارد که بسیاری از کسبوکارها تعطیل شدند. در همه جای جهان کرونا باعث تعطیلی خطوط تولید شد و در ایران هم این اتفاق افتاد، اما کارگران ایرانی نیز مانند کارگران سایر نقاط جهان در مدت قرنطینه به فکر استفاده از روشهای نو افتادند.
قبل از هفته کارگر، معاون فرهنگی، اجتماعی وزیر کار اعلام کرد که مراسم این هفته باید مجازی برگزار شود. شاید چنین اتفاقی و اتفاقات مشابه منجر به توجه بیشتر کارگران به ابزارهای جدید شود. این تجربه جدید میتواند بارقههایی در ذهن ما بزند که هر چه بیشتر و بیشتر از ابزارهایی استفاده کنید که نیاز به حضور در محل کار را کم و البته بهرهوری را افزایش دهد.
مقاومت در برابر تغییر
پای حرف بسیاری از کارگران که بنشینیم این گلایه را میشنویم که در ایام شیوع کرونا مجبور به حضور در محل کار خود شدهاند. آنها وقتی عنوان کردهاند که این حضور خطرناک است حتی به اخراج و تعدیل تهدید شدهاند. اگر بخواهیم جانب انصاف را رعایت کنیم نباید یک طرفه به قاضی برویم. کارفرمایی که میلیونها و گاه میلیاردها تومان از سرمایه خود را صرف راهاندازی خطوط تولید کرده، محق است که به هر نحوی بخواهد چرخ کارگاه یا کارخانهاش بچرخد. گلایه از آن دسته کارفرمایانی است که با وجود اینکه کارگرانشان امکان دورکاری دارند، آنها را مجبور به کار در محل کار میکنند.
کارمند یکی از بیمههای خصوصی که تقریبا در تمامی روزهای قرنطینه سر کار رفته است، میگوید: کاری که ما باید انجام دهیم کاملا مشخص است؛ گرفتن مدارک ارباب رجوع، بررسی آنها و اعلام اینکه چقدر باید خسارت دریافت کند. همه این کارها را میتوان بدون حضور در محل کار و بدون ارتباط مستقیم با مشتری انجام داد، اما به ما چنین اجازهای داده نشد و گفتند باید در محل کار حضور داشته باشید، مدارک را تحویل بگیرید و بررسی کنید. وقتی عنوان کردیم که مشتری به راحتی میتواند عکس مدارکش را در پیامرسانها برای ما بفرستد و ما هم نتیجه را از همان طریق اعلام کنیم، با مقاومت مدیرانما روبهرو شدیم. این احساس هست که برخی مدیران همین که خودشان امکان ماندن در خانه را پیدا میکنند دیگر به فکر هیچکس نیستند. برایشان سخت است که کارمند یا کارگرشان در خانه کار کند و حقوق بگیرد، درحالیکه اصلا فرقی ندارد و این یک مقاومت بیهوده است.
ما در درجه اول با تبعیض گستردهای در محل کار مواجه هستیم، به این معنا که در یک محیط کار و حتی برای عناوین یکسان شغلی قراردادهای مختلف داریم. سه کارگری که یک کار را میکنند یکی ممکن است قرارداد دائم و دیگری موقت داشته باشد و آن یک نفر دیگر قرارداش سفید امضا باشد. در این موارد زیاد به چیزهایی مثل کارایی توجه نمیشود، بلکه عواملی دیگر در داشتن این وضعیتها دخیل هستند که شرایط را ناعادلانه میکنند
الان در سراسر جهان ابزارهای مختلفی به کار گرفته میشود که دخالت مستقیم در تولید را تا حد زیادی کاهش میدهد. مزارعی در استرالیا و آمریکا وجود دارد که باعث میشود پای کشاورز به زمین نخورد. کاشت، داشت و برداشت با استفاده از ماشین و هدایت از طریق یارانه صورت میگیرد و کمیت و کیفت محصولات هم به مراتب بیشتر است. در حوزه صنعت و حتی خدمات استفاده از فناوریهای جدید از کار کارگران کاسته و بهرهوری آنها را هم افزایش داده است. با وجود این، در بازار کار ایران استفاده از ابزارهای جدید در سطح مانده است؛ چیزی که لزوما ارتباطی به قدرت فنی هم ندارد، چراکه بسیاری از امکانات فنی به صورت رایگان در اختیار همه هست.
سودجویی را کنار بگذاریم
عبدالله مختاری (کارشناس روابط کار) اعتقاد دارد که ریشه مشکلات، قانونگریزی است و اگر روابط کار در ایران به درستی تنظیم نمیشود، دلیلش این است که برخی کارفرمایان فقط دنبال سود خود هستند و نه سود همگانی.
او در گفتگو با ایلنا توضیح میدهد: وقتی روابط در بازار کار قانونمند نباشد و به درستی تنظیم نشود، کارفرما کارکرد کارگر خود را به صورت سنتی رصد و ارزیابی میکند. یعنی اینکه معیار فرد این میشود که چقدر در محل کار حضور دارد. کنش همواره با واکنشی روبهروست و کارگر هم وقتی چنین چیزی را میبیند جای اهمیت دادن به کار در فکر پر کردن چشم کارفرماست. در نهایت بهرهوری آنطور که باید و شاید وجود ندارد.
این کارشناس روابط کار در جواب اینکه آیا تجربه اخیر کارگران و کارفرمایان ایرانی به دلیل شیوع ویروس کرونا، میتواند باعث تغییر برخی رویهها شده و برای مثال استفاده از ابزارها برای کاهش دخالت در روند تولید را بیشتر مورد توجه قرار دهد یا نه؟ میگوید: همانطور که عنوان شد مسائل ما ریشهای هستند. ما در درجه اول با تبعیض گستردهای در محل کار مواجه هستیم، به این معنا که در یک محیط کار و حتی برای عناوین یکسان شغلی قراردادهای مختلف داریم. سه کارگری که یک کار را میکنند یکی ممکن است قرارداد دائم و دیگری موقت داشته باشد و آن یک نفر دیگر قرارداش سفید امضا باشد. در این موارد زیاد به چیزهایی مثل کارایی توجه نمیشود، بلکه عواملی دیگر در داشتن این وضعیتها دخیل هستند که شرایط را ناعادلانه میکنند.
او ادامه میدهد: الان هفته کارگر است و کارگران به هر شکل سعی دارند مطالباتشان را بیان کنند. قطعا یکی از اصلیترین مطالبات قانونمند شدن بازار کار است و در این قانونمندی دولت به عنوان کارفرمایا بزرگ باید پیش قدم باشد.
در سراسر جهان ابزارهای مختلفی به کار گرفته میشود که دخالت مستقیم در تولید را تا حد زیادی کاهش میدهد. مزارعی در استرالیا و آمریکا وجود دارد که باعث میشود پای کشاورز به زمین نخورد. کاشت، داشت و برداشت با استفاده از ماشین و هدایت از طریق یارانه صورت میگیرد و کمیت و کیفت محصولات هم به مراتب بیشتر است. در حوزه صنعت و حتی خدمات استفاده از فناوریهای جدید از کار کارگران کاسته و بهرهوری آنها را هم افزایش داده است
مختاری با اشاره به بحث استفاده از ابزارهای نوین برای کاهش دخالت در تولید و افزایش بهرهوری عنوان میکند: در این مورد باید با هوشمندی عمل کرد، نه اینکه مداخله نابجا داشت. برای مثال ما اگر بخواهیم چنین چیزی را در مورد کشاورزی به کار بگیریم باید به ماهیت موقتی کاشت برخی محصولات توجه داشته باشیم، یعنی اینکه کشاورزان به صورت سنتی میدانند چه باید بکارند و چه نکارند. ابزارها نباید این امکان را از آنها بگیرد، همانطور که ابزارها باید برای خطوط تولید صنعتی انعطاف ایجاد کنند. با این همه باید تاکید داشت که آنچه مهم است رفع مشکلات ریشهای است و در ادامه میتوان به تغییراتی اندیشید که هم به نفع کارگر و هم به نفع کارفرماست.
جسارت برای تغییر
تاریخ کار پر از جسارتهایی است که توانسته شرایط را به کلی تغییر داده و ورق را به نفع کارگر و کارفرما برگرداند. جیمز فورد که از او با عنوان یکی از مهمترین پایهگذاران صنعت خودرو یاد میشود، دست به تغییراتی در مدیریت نیروی کار زد که همه را متعجب کرد. برعکس رویکرد غالب مبنی بر اینکه کار بیشتر کارگران, تولید و بهرهوری را افزایش میدهد، او این نظر را مطرح کرد که تعطیلی بیشتر و ساعات کاری کمتر میتواند باعث افزایش بهرهوری شود. وقتی در خطوط تولید فورد، کارگران جای یک روز تعطیلی در هفته دو روز تعطیلی گرفتند و بهرهوری هم افزایش یافت، مشاهده شد که واقعا نظر جسورانه فورد درست بوده است. این نوع جسارتها در میان برخی کارفرمایان ایرانی کم است. اغلب آنها به روندهای معمول و سود معمول فکر میکنند، حال آنکه برخی اتفاقات میتواند نشان دهد که روندهای معمول همواره بهترین روندها نیستند.